به گزارش خبرنگار خبرگزاری آنا، نمایش «نمایش جشنواره الفبا» به کارگردانی گلاب آدینه، نویسندگی افشین هاشمی و تهیه کنندگی شبیر پرستار تا دهم بهمن ماه در تماشاخانه ملک اجرا شد. گلاب آدینه پس از دو سال وقفه در کار تئاتر این نمایش را به روی صحنه برد و حال ناگفتههای زیادی از اجرای تئاتر و چالشهای آن مطرح کرده است که بخش نخست صحبتهایش از اینجا قابل مطالعه است و حال بخش دوم صحبتهای او و شبیر پرستار تهیه کننده نمایش درباره شرایط فعلی تئاتر دراین مصاحبه منتشر میشود و مشروح آن ازاینجا قابل مطالعه است:
شرایط امروز تئاتر را در جامعه چطور ارزیابی میکنید؟
آدینه: اول بگویم که من از مخاطبان تئاتر هستم و همیشه در حال تئاتر دیدنم. اگر به سایتهای فروش بلیت مراجعه کنیم میبینیم که شبانه بیش از صد نمایش در تهران روی صحنه میرود، هر چند شاید این آمار کیفیت را به قدری پایین بیاورد، اما به هرحال از بین همین کارها، آثار با کیفیت هم وجود دارد.
من آرزو دارم که روزی پانصد نمایش در تهران و دیگر شهرها روی صحنه برود، آنقدر که تماشاگران تئاتر میلیونی شوند تا نگاه مسئولان هم تصحیح شود و اینطور نباشد که بود و نبود تئاتر برایشان وسط این بازار آشفته و شلوغ فرقی نکند و بودجههایی که به هنر تئاتر اختصاص میدهند، سوزنی در انبار کاه باشد.
واقعا این گریه دار و گروتسک است و از شدت وحشتناکی انسان میخندد که چقدر بودجه برای گروهها و آموزش و همه چیز در نظر گرفته میشود؟ قطعا صفر. سایر نهادها و دستگاهها هم غباری در عرصه تئاتر هزینه نمیکنند، بنابراین هنرمندان با چنگ و دندان خود را نگه داشتهاند، عدهای هم دراین ملغمه تصمیم گرفتند که از بازیگران و خوانندگان چهره برای فروش بیشتر استفاده کنند، این هم نکته مثبت دارد و هم منفی. اما منفی آن این است که به هرحال تغییر سلیقه ممکن است ایجاد شود و منفعتش هم این است که آدمهای جدیدی به واسطه این افراد شناخته شده به تئاتر می آیند و با مقوله تئاتر آشنا میشوند.
از شرایط تهیه کنندگی تئاتر برایمان بگویید؟ آیا به هزینههایش میصرفد؟
یک تعداد دوستان هستند که در این عرصه کار میکنند، یک عده هم به هوای پول در آوردن به این کار میپردازند که اسم و رسمی به هم بزنند و سرمایهای کسب کنند، این آفتها هم هست، اما تهیه کنندگی در تئاتر هیچ شناسه و هویت خاصی از سوی مرکز هنرهای نمایشی و خانه تئاتر ندارد، حال تصمیماتی مطرح شده که صنف مجری طرح در خانه تئاتر تعریف شود.
خانم آدینه نظر شما درباره تهیه کنندگی در تئاتر چیست؟
قدیم چیزی به اسم تهیه کنندگی تئاتر نبود، اعضای گروه پول میگذاشتند و بعد هم سودش را با هم قسمت میکردند، آقای نصیریان رییس اداره تئاتر بود، سال ۵۶ که اداره تئاتر بودجه میداد و کارگردان هم آن را با دیگران قسمت میکرد، پس تهیه کنندگی تئاتر امر تاریخ داری مثل سینما نیست، به مرور ایجاد شد، منتها هنوز تثبیت مقامی نشده است.
آقای پرستار شما هم نظرتان را بگویید، الان که خیلی از تهیه کنندههای تئاتر سراغ کارهای تجاری میروند، نظر شما دراین رابطه چیست؟
پرستار: اگر به آمارها دقت کنید یک درصد مردم کشورمان تا به حال تئاتر حرفهای دیدهاند، این آمار خوبی نیست، به هر شکلی باید مردم را با تئاتر آشنا کرد و من با هر تئاتری موافقم اینکه در یک تئاتر دختران و پسران کم سن و سال و یا مخاطبان جدید به خاطر وجود فلان چهره یا فلان خواننده و رپر یا هر شخص و سوژه دیگری ورود میکنند خوب است به هرحال این هم بخشی از تئاتر است که مخاطب میآورد به هر قیمتی که مخاطب جدید بیاید، خوب است.
خاطرم است سال ۹۱ بلیت سالن اصلی تئاتر شهر بیست هزار تومان بود، روبروی تئاتر شهر جوجه کباب اقتصادی ۵ هزار تومان بود، همان جوجه کباب الان ۱۲۰ هزار تومان است، اما بلیت تئاتر ۲۰۰ هزار تومان شده است. این یعنی اصلا با تورم بلیت بالا نرفته است، چارهای هم نیست. اما درباره هزینههای تولید هم بگویم که همه میدانند چندین برابر افزایش بلیت صورت گرفته و دیگر هیچ کمک هزینههای هم از سوی هنرهای نمایشی به گروهها داده نمیشود بلکه دولت از تئاتر درآمدزایی هم میکند.
منظور مالیات بر تئاتر است؟
بله ده درصد مالیات بر تئاتر که قانونگذار در واقع حقی بر آن نداشته چرا که عرصه فرهنگ و هنر باید بدون مالیات باشد، اما این مالیات الان از گروهها دریافت میشود و هنگام خرید بلیت از سوی تماشاگران هم پرداخت میشود، به گفته خودشان این کار برای جلوگیری از پولشویی است و اینکه نمیتوانند تفکیک بین گروهها بگذارند، اما ای کاش این پول صرف خود تئاتر میشد، اما سوء مدیریتها اجازه نمیدهد که سالنی جدید ایجاد شود یا امکاناتی برای مردم صورت بگیرد که بتوانند مردم تئاتر ببینند.
سالنهایی مثل محراب که شرایط پارک ماشین ندارند یا سنگلج که تاریخی ترین و شناسنامه تئاتر ماست، به دلیل گودبرداری در کنارش ممکن است هر لحظه دچار آسیب بشود!
یک درصد از بودجه تمام نهادها و دستگاههای دولتی باید صرف فرهنگ وهنر شود، به راحتی میتوان رایزنی برای فعالیتهای نمایشی صورت داد.. دراین راستا نظرتان چیست...
پرستار: ما همان یک درصد هم را نخواستیم این مالیات ناحق از تئاتر را به خودمان برگردانند، یک درصد را هر کار میخواهند بکنند. شهری مثل سنت پترزبورگ که در واقع شهر فرهنگی روسیه است، هیچ تبلیغاتی خارج از فرهنگ و هنر در آن دیده نمیشود. ما در سطح شهر چند بیلبرد اختصاصی برای فعالیتهای فرهنگی و هنری داریم؟ منظورم فلان هتل و اتوبان خاص نیست، بلکه سوالم این است که تبلیغ تئاتر باید کجا صورت بگیرد؟ در بین این همه تبلیغات ناموزون تلویزیون، چقدر تبلیغ تئاتر داریم؟ ما همه تبلیغاتمان را در این دوره روی چند پیج اینستاگرام انجام میدهیم، فضایی که به لحاظ قانونی فیلتر است، اما چارهای جز این نداریم!
کمترین حالتش این است که یک بیلبرد در چهارراه ولیعصر برای تئاتر باشد چه اشکالی دارد؟ واقعا جای تبلیغ تئاتر کجاست؟ شمای دولت و شهرداری که مالیات و پول می گیرید باید سرویس هم بدهید، پس خدماتتان در تهرانی که روزی صد و اندی نمایش روی صحنه میرود کجاست؟ این به عدد مالیاتی خیلی سنگین میشود، بخشی از این را لااقل به خود تئاتر برگردانید، بگذارید مردم بتوانند برای روحیه شان هزینه و از امکانات تئاتر استفاده کنند. دریافت آن مالیاتی که گفتم عدد سنگینی میشود.
اگر یک تماشاخانه خصوصی بخواهد بیلبردی جلوی درب خود نصب کند باید به شهرداری پول بدهد، درحالیکه شهرداری وظیفه دارد خرج فرهنگ کند. سال گذشته کلنگ حریم تئاتر شهر را زدند، من همانجا سنگ را از جلوی مراسم کلنگ زنی برداشتم و گفتم قول میدهم شش ماه که هیچ، یکساله هم اینجا ساخته نشود و همینطور هم شد، این سنگ شاهد من است که میخواهم زمان تحویل و آماده سازی حریم آن را قاب کنم و به خود تئاتر شهر تقدیم کنم!
به نظرتان قیمت گذاری تئاتر باید چه طور باشد؟
پرستار: دراین زمینه نمیتوان دستوری کار کرد، باید خود تئاتر اول پرورش پیدا کند و بعد قیمت گذاری مشخص شود. مثلا همین که گفتید چرا نمایشهای ایرانی افول کرده این هم نباید دستوری باشد، یک عده دوست دارند کار داخلی انجام بدهند و یک عده روی متنهای خارجی کار کنند، الان هم خیلی تئاترهای ایرانی درخشانی داریم که پرمخاطب هستند، هنرمند خودش باید تشخیص بدهد که چه چیز روی صحنه بیاورد.
آدینه: در ادامه بحث بودجه من هم میخواهم بگویم که هم برای اجرای «بانوی محبوب من» و هم «پرده خانه» و هم همین نمایش «جشنواره الفبا» به عنوان کارگردان یک ریال دریافت نکردم، چرا که یا من باید پول میگرفتم یا گروه، من از حق خود صرف نظر کردم، حال من خوشبختانه مدل زندگیام این طور است که بگویم دستمزدی نمیگیرم چرا که اساسا آدم پرخرجی نیستم ولی بقیه اینطور نیستند. حکایت تئاتر همیشه حکایت یک مویز و چهل قلندر است و خدا میداند که این خلاء باید چطور پر شود..
ممنون از وقتی که در اختیار ما در خبرگزاری آنا گذاشتید.
ممنون از لطف شما.
انتهای پیام/