به گزارش «خبرنامه دانشجویان ایران»، ازدواج یکی از اتفاقات مهم زندگی است که به دنبال آن خانوادهای تشکیل میشود که در تمام عمر پشتیبان و حامی فرد است، با این وجود تشکیل خانواده در شرایط امروزی کار چندان آسانی نیست. گذشته از مشکلات اقتصادی که بر کسی پوشیده نیست، برخی نگرشها و طرز فکرها موجب میشود که ازدواج جوانان با مشکلاتی مواجه شود. این باورهای نادرست که در بیشتر موارد ریشه در مسائل فرهنگی دارند، کام بسیاری از جوانان را تلخ کرده و حتی در مواردی آنها را از ادامه مسیر ازدواج و همسرگزینی منصرف میکند.
ازدواج خیالی با ملاک های فانتزی!
شاید شما هم شنیده باشید که یکی از آشنایانتان معیارهایی به اصطلاح «فانتزی» و غیر واقعی در مورد ازدواج و تشکیل خانواده دارد. اما این معیارها چیست و اصلا «معیارهای فانتزی» در ازدواج چه معنایی دارد؟
ایدهآل گرایی یا فانتزیها همان تصاویر لذت بخش و شیرینی هستند که در دنیای خیال ما شکل میگیرند، اما در دنیای واقعی به گونهای متفاوت ظاهر میشوند. به عبارت دیگر به ازدواجی که بر مبنای تصورات غیر واقعی و فانتزی باشد، ازدواج خیالی میگویند. در این موارد معمولا افراد به دلیل تاثیرپذیری از فضای فیلم و سریالها و بلاگرهای اینستاگرام تصورات اشتباهی نسبت به انتخاب همسر و تشکیل خانواده پیدا میکنند که ممکن است حتی در صورت انتخاب صحیح، آنها را از زندگی مشترک دلسرد کند. این تصورات غلط از مذموم دانستن شیوه ازدواج سنتی شروع شده و رفتارها، ملاکها و روابط متقابل زوجین پس از ازدواج را نیز در بر میگیرد.
تاکید بسیار بر روی زیبایی همسر و اهمیت بیش از حد به مادیات و مسائل اقتصادی نمونهای از این ملاکهاست که فانتزی های ازدواج سهم بسزایی در پررنگ تر شدن این ملاکها داشته اند.
کمرنگ شدن نقش واسطه های ازدواج
اگر در دهههای گذشته واسطه های ازدواج نقشی پررنگ در همسریابی برای جوانان داشتند، در سال های اخیر این نقش کم رنگ شده و این افراد مانند گذشته فعالیت تأثیرگذاری ندارند. به گفته مریم ابراهیمی، کارشناس امور خانواده این موضوع تا حدی به نگاه جامعه به این افراد برمیگردد. واسطه ازدواج بودن امروزه نه تنها شأن اجتماعی و برخورد احترام آمیز به همراه ندارد، بلکه در مواردی شأن اجتماعی افراد را میشکند و گاهی دردسرهایی را هم برای فرد واسطه گر به دنبال دارد. بسیاری از روانشناسان حاضر نیستند به این کار ورود پیدا کنند چون شأن اجتماعی پایینی دارد. به خصوص اگر یک ازدواج منجر به طلاق و جدایی شود، برخی خانوادهها رفتارهای نادرستی از خود نشان می دهند.
این کارشناس خانواده تاکید میکند که برخی از رفتارهای افراد واسطه گر هم اشتباه است. به عنوان مثال زمانی که برخی افراد با معیارهای نادرست به آنها مراجعه میکنند، واسطه ازدواج باید در صدد اصلاح این گونه معیارها باشد، نه اینکه با توجه به همان معیارها و ملاکها برای فرد همسرگزینی کند.
تحصیلات و اشتغال؛ موانعی برای کسب مهارتهای زندگی مشترک
سیستم آموزشی ما اگرچه اشکالات متعددی دارد، اما شاید یکی از مهمترین اشکالات آن عدم آموزش مهارتهای زندگی به افراد است. مهارت های زندگی اصطلاحا به توانایی ها و رفتارهای سازنده ای گفته می شود که افراد را قادر می کند تا با چالش ها و مشکلات زندگی روزمره به طور تاثیرگذاری مقابله کنند. این مهارتها که شامل مهارتهای زندگی مشترک هم میشود، در طول دوران مدرسه و دانشگاه به افراد آموزش داده نمیشود و آنها پس از ۱۶ سال تحصیل در مدرسه و دانشگاه، در حالی فارغالتحصیل میشوند که از این مهارتها بی بهره اند. اگرچه کسب علم و دانش و اشتغال به خصوص برای دختران از اهمیت بسیاری برخوردار است، اما اهمیت دادن به این مسائل نباید موجب غفلت از یادگیری مهارتهای زندگی شود.
در حال حاضر مشکلات اقتصادی بسیاری در مسیر تشکیل خانواده جوانان سنگ اندازی میکند، اما در این میان برخی فرهنگ های غلط و معیارهای نادرست موجب شده تا ازدواج جوانان به مسأله ای پیچیده تبدیل شود که این موضوع نیازمند بازبینی در معیارهای ازدواج و نگاه درست داشتن به مقوله همسرگزینی و زندگی مشترک است.
مشکلات فکری و فرهنگی سد راه ازدواج جـوانان
فرهنگ ازدواج آسان باید در جامعه نهادینه شود. کاهش طلاق، ایجاد تحول در حوزه افزایش آمار ازدواج و فرزندآوری هدف نهایی است، اما در این مسیر نیازمند برنامهریزی و اقدامات جدی هستیم تا به این مهم برسیم. در تسهیل امر ازدواج باید سادهزیستی، حل مشکل مسکن و پرداخت بهموقع تسهیلات موردتوجه جدی قرار گیرد.
در کنار مباحثی که درخصوص مسائل مادی مربوط به پرداخت تسهیلات ازدواج مطرح میشود، تسهیل شرایط ازدواج نیز باید به عنوان یک فرهنگ عمومی مورد توجه باشد.
همچنین باتوجهبه اینکه یکی از عوامل بسیار مهم در انجام طلاق، عدم علم و آگاهی زوجین نسبت به مسائل موردنظر است، آموزشهای بدو ازدواج بیش از گذشته باید جدی گرفته شود.
شغل داشته باشم، ازدواج میکنم
علیرضا یک سوپرمارکت دارد و با پرایدش مسافرکشی میکند. وی میگوید: «چند روز پیش ۳۶ سالم تمام شد، اما هنوز یک پسر مجردم و از مجردی لذت نمیبرم. شاید اوضاع خیلی از همنسلهای ما اینطور باشد؛ یا مدام درس و دانشگاه بود یا از صبح تا شبکار کردن که بهزور کفاف خودت را میدهد؛ تا به خود آمدیم، دیدیم بهترین سالهای جوانی ما گذشته است.»
وی ادامه میدهد: «درآمد خوبی دارم، اما بزرگتر و دلسوزی ندارم که برایم به خواستگاری برود. مادر مرحومم هروقت به روضه یا مجلس عروسی میرفت، گزینههای زیادی به من معرفی میکرد، اما میگفتم که اول باید لیسانسم را بگیرم. آرزوی مادرم این بود که تنها پسرش را در لباس دامادی ببیند؛ پدر کهنسالم نیز در شهرستان زندگی میکند.»
علیرضا میافزاید: «رغبت جوانان به ازدواج با گسترش مشکلات اقتصادی و افزایش گرانیهای افسارگسیخته، روزبهروز کمتر میشود، اما بهانهتراشیهای بیمورد، نبود مهارت و آگاهی از زندگی زناشویی و فرار از مسئولیتپذیری از مهمترین معضلهای جوانان امروزی است.»
سعید ۳۸ سال دارد و مجرد است. وی میگوید: «سن ازدواج من گذشته است. تا ۳۲ سالگی در حال تحصیل و سربازی رفتن بودم، بعد که نیت ازدواج کردم به دلیل نداشتنِ شغل و درآمد، نتوانستم اقدامی برای ازدواج داشته باشم.»
وی ادامه میدهد: «تا وقتی مشکلات اقتصادی و بیکاری جوانان حل نشود، هر اقدامی برای افزایش ازدواج به بنبست میخورد.»
این فرد مجرد در تکمیل صحبتهایش میگوید: «با هر یک از جوانان فامیل که صحبت میکنم، بیشترِ آنها، نداشتن امنیت شغلی را یکی از دلایل مهم مجرد ماندن خود میدانند.
رسمهای پرخرج از قبیل خرید طلا، لباس، مهریه سنگین، جهیزیه گران و مراسم چندگانه از یک سو و ابهام در میزان مخارج ضروری از سوی دیگر، طرفین را وامیدارد تا چندبرابر مقدار لازم هزینه کنند که در این شرایط، بسیاری از جوانان به دلیل نداشتن درآمد کافی ازدواج نمیکنند.»
دلهرههای قبل از ازدواج چه علتی دارد؟
روانشناسان معتقدند امور مالی و اقتصادی بهراحتی میتوانند منبع استرس و نگرانی در ازدواج شما باشند. بسیاری از زوجینی که در شرف ازدواج هستند، درگیر مشکلات اقتصادی هستند؛ لذا روزهای خوش ازدواج میتواند برای دختری که باید هزینههای سنگین، خرید جهیزیه را به دوش بکشد و پسری که باید برای تأمین مخارج عروسی و مسکن و... تلاش کند، سخت و استرسزا باشد. علاوهبر این برخی افراد نگرانیهای دیگری همچون اشتغال، هزینههای فرزندآوری و مراقبتهای بهداشتی و مراقبت از کودکان دارند که فشار ناشی از آن میتواند بر روی هر دو فرد تأثیر بگذارد و میتوان آن را دلیل عمده ترس از ازدواج دانست. اما فراموش نکنید که شما در یک ازدواج موفق باید بتوانید مسائل مالی را به شکلی حمایتی و سازنده با یکدیگر در میان بگذارید تا بتوانید آنها را به بهترین شکل مدیریت کنید. عدم ثبات شغلی میتواند دلهرههای قبل از ازدواج را بیشتر کند. چون بسیاری از مشکلات اقتصادی در آینده، ارتباط مستقیمی با وضعیت شغلی شما دارد. بدیهی است فردی که شغل و درآمد مناسبی نداشته باشد، مشکلات بیشتری خواهد داشت.
لیلا منصور زاده یک مشاور ازدواج درباره تغییرات رفتاری و مسئولیتهای بعد از ازدواج برایمان توضیح میدهد: «میدانیم که ازدواج، تغییر بزرگی در سبک و شیوه زندگی افراد ایجاد میکند. دختر و پسری که در خانه پدری مسئولیت چندانی نداشتهاند، حالا باید مسئولیت یک زندگی را به دوش بکشند؛ لذا همین تغییر سبک زندگی و ورود به یک جریان ناشناخته، میتواند استرس ازدواج را دوچندان کند. حتی شخصی که بعد از ازدواج به آن تبدیل میشوید، ممکن است با فردی که امروز هستید کاملاً متفاوت باشد. شما مسئولیتها و وظایف جدیدی خواهید داشت که در بیشتر موارد، ترس از ازدواج ارتباط مستقیمی با این مسئولیتها دارد. سؤالی که فرد در چنین شرایطی از خودش میپرسد این است که آیا میتوانم این وضعیت جدید را بپذیرم؟ و وظایفم را بهدرستی انجام دهم یا خیر؟»
وی در ادامه میگوید: «برخی از زوجینی که در ابتدای راه قرار دارند، تصور بچهدارشدن، برایشان استرسزا است. معمولاً تصمیمگیری در مورد زمان فرزندآوری برای زوجین دشوار است. ممکن است یکی از شما به دلایل مختلف از جمله چشمانداز شغلی، آمادگی لازم برای تعهد به بچهدارشدن را نداشته باشد، یا ممکن است بخواهد بعد از گذشت چند سال از زندگی مشترک بچهدار شود؛ اما فراموش نکنید بچهدارشدن، میتواند یکی از شگفتانگیزترین تجربیات در زندگی باشد. اگر موانع فکری و ترسها را کنار بگذارید، ورود به این مسئله هرچقدر سریعتر رخ دهد، بهتر و مناسبتر است.»
یکی دیگر از ترسهای رایج در مسیر تصمیمگیری برای ازدواج این است که اغلب دختران و پسران جوان، استرس قبل از خواستگاری را تجربه میکنند. دلیل عمده این ترس میتواند، ترس از انتخاب اشتباه باشد.
این مشاور ازدواج در تکمیل صحبتهایش میگوید: «ممکن است شما با خودتان فکر کنید اگر بله را بگویم دیگر هیچ راه برگشتی وجود ندارد. پس بهترین کار این است که با آگاهی هرچهتمامتر برای این انتخاب مهم گام بردارید، زیرا بهطورکلی منشأ استرس قبل از خواستگاری را میتوان عدم اطمینان و شناخت کامل از همسر آینده دانست. اگر شما به شناخت درستی از یکدیگر برسید، دیگر ترس و اضطراب وجود ندارد. هرچند زندگی مسیر درازی است که نمیتوان به دیدهها و شنیدههای ابتدای مسیر اعتماد صددرصدی داشت.»
چگونه استرس قبل از ازدواج را کنترل کنیم؟
هماناندازه که ازدواج یک امر اساسی و مهم در زندگی است، همان قدر هم میتواند ترسناک و استرسزا باشد. گاهی برخی افراد، وقت خود را صرف شناختن یکدیگر کرده و تصمیم میگیرند برای همیشه به یکدیگر متعهد بمانند و ازدواج کنند، اما در این مسیر با مشکلاتی هم مواجه میشوند. تقریباً همه ما مراحل ازدواج را طی میکنیم. قرار است ازدواج مهمترین رخداد دوران زندگی باشد و برای خیلیها همینطور هم هست.
صادق شریفی یک روانشناس توضیح میدهد: «اولین گامی که شما باید برای درمان استرس ازدواج بردارید این است که به علت ترس خود پی ببرید. ببینید منشأ ترس شما از کجاست؟ وقتی این را بفهمید، آنگاه میتوانید درمان و راهحل متناسب با آن را پیدا کنید. اگرچه این یک فرآیند طولانی است، اما میتواند به شما کمک کند، علائم هشداردهنده را شناسایی کنید و آنها را از سر راه بردارید.
شما باید مشکلات اضطراب خود را با خانواده یا دوستان مورد اعتماد در میان بگذارید. اگر در مورد برنامهریزی ازدواج استرس دارید، اگر با اضطراب روزانه دستوپنجه نرم میکنید یا بهطورکلی حالتان خوب نیست، نزدیکانتان شایسته این هستند که این موضوع را بدانند تا بتوانند به شما کمک کنند. مطمئناً حضور و کمک آنها برایتان آرامش به همراه دارد.»
وی در ادامه میگوید: «یک راه مؤثر برای غلبه بر استرس ازدواج، پیداکردن یک فضای امن و آرامشبخش است. این فضا میتواند خانه بهترین دوست شما یا مثلاً قدمزدن در پارک باشد. فضاهای امن به شما کمک میکنند تا از عوامل افسردگی فاصله بگیرید و در یک محیط نسبتاً عاری از استرس از پس حملات اضطرابی برآیید. هنگام برنامهریزی عروسی یا قبل از خواستگاری و ازدواج، باید فضاهای ایمن خود را شناسایی کنید. هر زمان که احساس میکنید یک مرحله افسردگی یا حمله اضطرابی به وجود میآید به آن مکان امن پناه ببرید.»
سطح توقعات خود را پایین بیاورید
بدانید که هیچچیز کامل نیست و این اشکالی ندارد. فشارهای زیادی روی عروس و دامادهای جوان برای برگزاری عروسی، خرید جهیزیه، امکانات زندگی و... وجود دارد.
همچنین ممکن است شما از همسرتان توقع داشته باشید یک فرد همهچیزتمام باشد، اما یادتان باشد که هیچچیز و هیچکس کامل نیست و این توقعات اگر تحقق نیابند، تنها استرس و دودلی شما را بیشتر میکند، بنابراین تا جای ممکن سطح توقعات خود را پایین بیاورید.
شریفی روانشناس برای رفع استرس ازدواج توصیه میکند: «صحبت و گوشدادن کلید روابط سالم است که میتواند راهی برای رفع استرس و اضطراب قبل از ازدواج هم باشد. ارتباطات باز، صادقانه و محترمانه به شما کمک میکند تا آزمایشها و سختیها را پشت سر بگذارید.
بدون الگوی ارتباطی مثبت، زن و شوهر ممکن است از افکار، نیازها و احساسات همسر خود بیاطلاع بمانند و باعث شود که زوجین یکدیگر را درک نکنند و به شناخت کافی از یکدیگر نرسند.»
وی در تکمیل صحبتهایش پیشنهاد میدهد: «درک شناخت نسبی از یکدیگر میتواند یک مسئله اساسی برای یک زندگی مشترک باشد. همچنین درک خود را از یکدیگر تعمیق بخشید، ارتباط بیشتری برقرار کنید و استرس را از بین ببرید. اگر همه اقدامات با شکست روبهرو شد، هرگز از مراجعه به مشاور برای درمان اضطراب و استرس ازدواج شرم نداشته باشید. مطمئن باشید مشاوران و متخصصان بهترین راهحلها را به شما ارائه میدهند.»
ازدواج، تشکیل کانون آسایش و خوشبختی
ازدواج و تشکیل خانواده، خدمتی است برای پدیدآمدن یک کانون آسایش، خوشبختی و نشاط طبیعی، لذتبردن از زندگی، بهرهمندی از محبت، تعاون و مددکاری که در هیچ ارتباط دونفره دیگری یافت نمیشود.
ازدواج از گذشته تاکنون همواره با موانعی در برخی افراد روبهرو بوده که گره برخی مشکلات به دست خود فرد باز میشود.
برخی دیگر از موانع نیز باید توسط دولت، مسئولین امر، مربیان مدارس، رسانهها، والدین و ... از پیش پای جوانان برداشته شود، ولی در نظر داشته باشید بزرگترین مانع برای ازدواج افکار هر فرد است. بسیاری از موانعی که در بالا به آن اشاره شد به دست خود فرد قابلحل است و در این راه میتوان از کمک مشاور و روانشناس هم بهره گرفت.
فراموش نکنید اگر انسان 100 سال هم عمر کند، اما بدون همسر و خانواده باشد، هنگام مرگ با نگاه به گذشته هیچگونه معنایی در زندگی خود جز تکرار مشاهده نخواهد کرد؛ چراکه معنای زندگی در یک رابطه زناشویی موفق، شکل خاصی پیدا میکند.