شناسهٔ خبر: 71644026 - سرویس اجتماعی
نسخه قابل چاپ منبع: جوان | لینک خبر

مهسا گربندی

خسارت در خسارت تعطیلی آموزش

تعطیلات، زمان آموزش و کیفیت آن را به حداقل رسانده‌است؛ آن هم به شکلی جدی و نگران‌کننده. به طوری که براساس آمار از ۹ ماه تحصیلی، سه ماه و نیم آن تعطیل است. 

صاحب‌خبر -

تعطیلات، زمان آموزش و کیفیت آن را به حداقل رسانده‌است؛ آن هم به شکلی جدی و نگران‌کننده. به طوری که براساس آمار از ۹ ماه تحصیلی، سه ماه و نیم آن تعطیل است. 
هر چند در سال ۱۴۰۱ با اندک کاهشی جزئی در خصوص تعطیلی مدارس (به دلیل آلودگی و برودت هوا) مواجه بودیم، اما امسال در عین ناباوری به جای ادامه این روند کاهشی، شاهد صعودی شدن غیرقابل تصور تعطیلی‌ها مدارس آن هم در فاصله ۲۰ روز تا پایان سال هستیم! طبق آمار داده شده، امسال مدارس تا دهه اول اسفند ۱۴۰ روز به دلیل آلودگی و برودت هوا و همچنین ناترازی انرژی تعطیل شدند. آن هم در شرایطی که هنوز حداقل سه ماه و نیم از فصل آموزش باقی مانده، یعنی این روند صعودی (تعطیلات گاه و بی‌گاه) برای دو سوم سال تحصیلی است نه تمام آن، بنابراین با توجه به تعطیلی نیمی از فروردین و در نظر گرفتن دو ماه برای امتحانات، رسماً تنها سه ماه برای آموزش، زمان باقی می‌ماند. البته می‌توان با توجیه اینکه تعطیلات ناشی از آلودگی و برودت هوا (سه ماه و نیم) به طور مداوم برای یک منطقه، شهر یا استان نبوده، از جنبه مثبت می‌توان زمان آموزش مفید را به پنج ماه افزایش داد. هر چند که ۵ ماه از ۹ ماه نیز نمی‌تواند رقم قابل دفاعی باشد وقتی رسماً نیمی از سال تحصیلی و آموزشی پرت می‌رود!
تا دیروز بحث تنها کاهش کیفیت آموزش بود، اما امروز افزایش روز‌های تعطیل، کار را به جایی رسانده که آموزش و پرورش رسماً با خسارت مالی هنگفت و جبران‌ناپذیری مواجه شده‌است؛ هزینه‌ای که بدون در نظر گرفتن آلودگی و برودت هوا و خسارات ناشی از آن هزارو ۵۱۵ میلیارد تومان می‌شود. حال اگر قرار باشد دیگر خسارت‌های ناشی از تعطیلی (افت تحصیلی، کاهش کیفیت آموزشی، عدم اجرای برنامه‌های درسی مهارتی و تربیتی، افزایش ‎نابرابری آموزشی و اضطراب ناشی از محدودیت‌های دسترسی به آموزش مجازی به‌ویژه در مدارس ابتدایی، روستایی، عشایری و به خصوص هنرستان‌ها) را هم با محاسبات ریاضی به اعداد و رقم تبدیل کنیم، پرواضح است که هزینه‌های ناشی از این تعطیلات سر به فلک می‌زند؛ هزینه‌های درشتی که می‌تواند بسیاری از مشکلات آموزشی کشور را حل و فصل کرده و چه بسا بودجه مورد نیاز ساخت مدارس در مناطق محروم را نیز تأمین کند. 
بدون شک بابت آلودگی و برودت هوا (کاهش آن)، هیچ کاری از دست آموزش و پرورش برنمی‌آید، اما این نمی‌تواند توجیه قانع‌کننده‌ای برای تعطیلات مداوم و گاه و بی‌گاه مدارس باشد. بی‌تردید آموزش و پرورش خوب می‌داند که هر سال باید روز‌هایی را با این مشکلات دست و پنجه نرم کند. پس باید فکری اساسی برای آن بیندیشد. درست مثل زمانی که به واسطه اپیدمی کرونا، آموزش مجازی شد تا دانش‌آموزان از تحصیل باز نمانند؛ آموزشی که حالا باید کیفیت آن چنان افزایش یابد که دیگر حتی آلودگی هوا یا برودت آن نیز نتواند خللی ایجاد کند. مگر آنکه آموزش و پرورش مشکلی با این سبک آموزش نداشته‌باشد؛ سبکی که نه فقط کیفیت آموزش را پایین آورده، که سرنوشت آینده‌سازان مملکت را نیز دستخوش تغییراتی منفی خواهد کرد. خصوصاً در مناطق محروم که خانواده‌ها هنوز هم بعد از چند سال نتوانستند ارتباط خوبی با آموزش مجازی بگیرند و این نحوه آموزش نتوانسته فرزندان آنها را برای آینده‌ای روشن مهیا کند و همین مسئله باعث شده تا شاهد عقبگردی جدی در زمینه تحصیلی باشیم. به طوری که بسیاری ترجیح می‌دهند فرزندانشان در این شرایط به جای صرف کردن وقت و هزینه خود پای تلفن‌های همراه که چیز زیادی هم برایشان ندارد، سراغ کسب و کاری بروند که حداقل از آینده آن مطمئن هستند. 
در نگاه نخست شاید این اتفاق چندان بد به نظر نرسد، اما با کاهش افراد تحصیلکرده، جامعه شاهد عقبگردی جدی خواهد بود. خصوصاً اگر این دانش‌آموزان بعد از ترک تحصیل دنبال میانبری برای درآمدزایی باشند، جهت ساختن آینده‌ای حداقلی برای خود؛ آینده‌ای که قرار بود به واسطه تحصیلات شکلی متفاوت داشته‌باشد، اما با بسته‌شدن همیشگی دفتر و کتاب، مسیرش به سمت شغل‌های کاذب تغییر می‌کند. 
بدترین قسمت ماجرا شاید تعطیلات پرتعداد پایتخت باشد؛ تعطیلاتی که آمار می‌گوید زمان آن از یک ماه نیز عبور کرده‌است؛ پایتختی که به باور عموم مردم کشور خاستگاه امکانات است، اما پای تعطیلی مدارس که به میان می‌آید، تفاوت چندانی با شهر‌ها و روستا‌های بی‌بضاعت ندارد و در مدارس آن نیز تخته می‌شود تا شاهد ضربه‌های جبران‌ناپذیری به آموزش آینده‌سازان کشور باشیم. خصوصاً در مدارس دولتی که عمدتاً هیچ جایگزین جدی برای این تعطیلات درنظر گرفته نمی‌شود و دانش‌آموزان رسماً روز‌های زیادی را از دست داده و عقب می‌مانند؛ عقب‌ماندگی که بدون شک در آینده نه‌چندان دور شاهد نتیجه تلخ آن خواهیم بود. با وجود این، اما چرا آقایان تصمیم‌گیرنده فکری برای این معضل جدی نمی‌کنند؟ این سؤال بی‌پاسخی است که طی چند سال اخیر نه فقط ذهن والدین و دانش‌آموزان را به خود مشغول کرده که بار‌ها توسط اصحاب رسانه مطرح شده، اما هنوز نتوانسته نظر مسئولان را به خود جلب کند تا یا پاسخ قانع‌کننده‌ای به آن بدهند یا راهکاری مناسب ارائه!
آلودگی هوا این روز‌ها سلامت افراد جامعه را به خطر انداخته، اما این تنها آسیب آن نیست. این معضل آب و هوایی در کنار ناترازی انرژی، آسیب جدی‌تر را در آینده ایجاد می‌کند؛ آینده‌ای نه چندان دور. درست زمانی که قرار است کاشته‌های آموزشی خود را برداشت کنیم، اما بی‌شک می‌بینیم چیزی در چنته نداریم. مگر آنکه همین امروز به فکر راهکاری برای جبران خلأ آموزشی باشیم تا جلوی آسیب‌های بیشتر به آینده تحصیلی دانش‌آموزان را بگیریم. در غیر این صورت گرهی که امروز می‌توان با دست باز کرد فردا با دندان هم نمی‌توان از عهده آن برآمد.