روحانی خود دلیل مشارکت پایین در انتخابات است
روزنامه جوان نوشت:
روحانی گویا فراموش کرده که چند دهه در ایران مسئولیت داشته و حداقل هشت سال نفر اول اجرایی و رئیسجمهور کشور بوده است. این فراموشی باعث شده وی مشکلاتی را بیان کند که خود او یکی از دلایل وجود آن مشکلات است. گرچه او نه الان که سهچهار سالی است مسئولیتی ندارد، بلکه حتی در زمانی هم که رئیسجمهور بود، آنقدر بر فهرست کردن مشکلات در سخنرانیهایش با چاشنی فرافکنی و «تقصیر من نیست» روی آورده بود که در نهایت کنایه طنزآمیز رهبر انقلاب را پس از یک سخنرانی روحانی در بیت رهبری به همراه داشت که با خنده گفتند مخاطب این بایدها خود آقای روحانی و دولتشان هستند.
حسن روحانی، رئیسجمهور اسبق که هر از چندگاهی برای رسانهای کردن حرفهایش و برای آنکه محملی برای بیان داشته باشد، دیدارها با وزرای دولتش را رسانهای میکند، در جلسه مشابهی که هفته گذشته داشت، به انتقاد از میزان مشارکت مردم در انتخابات پرداخته است. او با اشاره به اینکه «مهمترین مسئله در امنیت ملی، همراه داشتن ملت است»، شرح داده است: «انتخاباتهایی که اخیراً برگزار شده را ببینید. در انتخابات آلمان و ترکیه مشارکت مردم بالای ۸۰درصد است. دور اول انتخابات ریاستجمهوری ما مشارکت ۴۰درصد بود، دور دوم ۱۰درصد اضافه شد که آن هم برای این بود که گرفتار یکی دیگر نشوند. مردمی که قبلاً ۷۵درصد پای صندوق میآمدند، چرا به این میزان مشارکت رسیده است؟ در حفظ امنیت ملی، قبل از قدرت نظامی و اطلاعاتی که هر دو بسیار مهم است، باید مردم را همراه داشت. سرمایه اجتماعی و اعتماد مردم به دولت را در نظر داشت. هر نوع فاصله مردم با حاکمیت به معنای ضربه به امنیت ملی است.»
یکی از مهمترین دلایل ناامیدی بخشی از مردم از صندوق رأی و انتخابات نحوه عملکرد حسن روحانی و دولتمردانش بود. آنها با وعدههای متعدد گشایش اقتصادی از مسیر برجام توانستند رأی جمع کنند و پیروز انتخابات شوند، اما وقتی دولت را در دست گرفتند، نتوانستند به وعدههای خود عمل کنند، در نتیجه باعث سرخوردگی پایگاه رأی خود شدند، البته عملکرد نامناسب یک رئیسجمهور و یک دولت نباید باعث چشمپوشی مردم از حق مشارکت در تعیین سرنوشت خود شود و اتفاقاً باید بهانهای بشود تا در انتخاباتهای بعدی دقت بیشتری برای رأی دادن لحاظ کنند، اما معمولاً برخی مردم پس از ناامیدی از یک گزینه که انتخاب کردهاند، ممکن است نسبت به اصل مشارکت در انتخابات بیانگیزه شوند.
******
جلیلی در راه احمدینژاد؟
روزنامه هممیهن نوشت: شواهد حاکی از این است که لیدر «دولت در سایه» راه دیگری را برای خود برگزیده است. آنها با محوریت سعید جلیلی، تکرار مسیری را هدف قرار دادهاند که محمود احمدینژاد را در سال۱۳۸۴ به ریاستجمهوری رساند.
سعید جلیلی، دبیر سابق شورایعالی امنیت ملی، در اظهارنظر اخیر خود به موضوع انتخابات شوراهای شهر و روستا پرداخته و درباره بودجه عمرانی شهرداریها صحبت کرده است: «بودجه عمرانی پنج کلانشهر کشور از بودجه عمرانی دولت بیشتر است. بنابراین در انتخاب افراد با رویکردهای مناسب در انتخابات شوراها باید دقت کرد.»
او با دولت چهاردهم بر سر میز وفاق ننشسته است. اما اینطور به نظر میرسد که برنامههایی برای ورود به مدیریت شهری دارد تا حداقل در این حوزه به آرزوی دیرینه خود برسد. شاید هم انتخاب شهرداری به دلیل آن است که هنوز بر این تفکرند که شهرداری سکوی پرتاب به سوی پاستور و ریاستجمهوری است. اما پس از احمدینژاد قفل شهرداری چنان محکم بوده که نه محمدباقر قالیباف توانست از شهرداری به ریاستجمهوری برسد نه علیرضا زاکانی.
جلیلی شاید روی تهرانی که در ریاستجمهوری به او رای دادهاند نیز حساب کرده است؛ به همین پشتوانه شاید وارد کارزار انتخابات شوراها میشود یا از لیستی حمایت کند که او را به عنوان شهردار تهران انتخاب کنند. اما مطمئناً ورود جلیلی و حامیانش به هفتمین دوره انتخابات شورای شهر تهران معادلات جریان اصولگرایان را تغییر خواهد داد.
تحرکات جلیلی و حامیان او، حتی برنامههای علیرضا زاکانی، شهردار کنونی تهران را بههم میریزد. چراکه او مجبور است یا با مرد بدعهد اصولگرا ائتلاف کند یا مقابل او بایستد تا برنامههایش برای شهردار ماندن را پیش ببرد.
******
دولت حتی چارچوب مشخصی هم ندارد
سیدحسین شهرستانی، جامعهشناس چندان نگاه مثبتی به وضعیت سیاسی کنونی ندارد و آن را بیایده و نامنسجم میداند. او به روزنامه فرهیختگان میگوید که در نظام سیاسی کنونی ابهامات زیادی در تصمیمگیریها وجود دارد و چارچوبها نیز مشخص نیست.
سیدحسین شهرستانی معتقد است اگر از زاویه قوه مجریه و دولت به موضوع نگاه کنیم، چشمانداز روشنی پیش رو نیست. او با انتقاد از این وضعیت گفت: «این دولت واقعاً ناکارآمدترین، بیایدهترین، نامنسجمترین و بلاتکلیفترین دولت بعد از انقلاب است. نه در رأس و نه در بدنه، ایدهای ندارد و حتی در همان ایده نداشتن نیز هماهنگیای دیده نمیشود. انگیزه، حس تعلق و تعهد در این دولت بسیار کم است و امید زیادی نیز برای پیشبرد طرحهایی که جناح سیاسی حاکم نماینده آن است، وجود ندارد؛ چراکه این طرحها پیشتر به بنبست خوردهاند و اکنون نیز شرایطی برای پیشرفت آنها فراهم نیست.»
شهرستانی ادامه داد: «همان مسئله تنشزدایی خارجی را در نظر بگیرید. ما با ترکیبی مواجهیم که در آن رئیسجمهوری حضور دارد که حتی استعداد درک مسائل سیاسی داخلی را ندارد و در عین حال، یک هیئت حاکمه فرسوده و فرتوت نیز زیر نظر او فعالیت میکند. همان بدنه دولت آقای روحانی کموبیش حفظ شده، اما فرسودهتر و ازکارافتادهتر شده است. در لایههای پایینتر نیز مدیران میانیای قرار دارند که بخشی از آنها، هیچ تعهدی نسبت به آینده کشور ندارند و صرفاً به دنبال بهرهمندی از این فرصت چندصباح هستند. درواقع، هیچ ایده انسجامبخش و امیدآفرینی آنها را دور هم جمع نکرده است؛ بلکه صرفاً همپیمانی و همافقی منافع موجب گردهمایی آنها شده است. این فضا، بهترین موقعیت را برای ظهور افرادی فراهم کرده که صرفاً به دنبال منفعت شخصیاند و در یک مقطع کوتاه قصد دارند به اهداف خود برسند و کار خود را پیش ببرند.»
این جامعهشناس با اشاره به اینکه با این وضعیت جامعه آبستن تنش و بحران و بعضی اعتراضات اجتماعی است، گفت: «البته همزمان با این وضعیت، اپوزیسیون نیز فاقد چشمانداز مشخص است و انرژی خود را بهمرور از دست داده است. در واقع، اپوزیسیون جمهوری اسلامی هیچ چهره آبرومند و اجماعسازی برای خود پیدا نکرده و بارها شکست خورده است. به همین دلیل، نمیتواند انگیزه و امید جدیدی در میان مردم ایجاد کند یا بهعنوان نیرویی برانگیزاننده و الهامبخش عمل کند. در نتیجه، پروژه اپوزیسیون بهعنوان یک حرکت اعتراضی تا حد زیادی شکستخورده تلقی میشود و خود این جریان نیز به نوعی دچار انسداد و انفعال شده است. با اینحال، باید توجه داشت که شرایط کشور بهطور کلی مهیای بروز اعتراضات است. اما برای وقوع اعتراض، تنها نارضایتی کافی نیست، بلکه باید در سوی مقابل امید و انگیزهای نیز وجود داشته باشد، اپوزیسیون جمهوری اسلامی ایران نتوانسته هیچ چهره آبرومند و اجماعسازی برای خود بسازد. جدا از این بارها شکست خورده و نمیتواند انگیزه فراخوان مجدد برای مردم را ایجاد کند و شورانگیز باشد.»
******
معاون رئیسجمهور، تقصیرها را به گردن دولت قبل انداخت
محمدجعفر قائمپناه، معاون اجرایی رئیسجمهور در گفتوگو با ایلنا، درباره اینکه گفته میشود وظیفه دولت بوده است که در فصل تابستان دخیره سوخت انجام دهد تا در زمستان کشور دچار چالش نشود آیا این ذخیرهسازی باید در دولت قبل اتفاق میافتاد یا در دولت چهاردهم، گفت: «باید در فصل تابستان حدود ۴ میلیارد لیتر گازوئیل در نیروگاهایمان ذخیره میشد و سوخت نیروگاههای ما باید فقط از گاز تامین میشد که بتوانیم گازوئیل را در نیروگاهها دخیره کنیم.»
معاون اجرایی رئیسجمهور خاطرنشان کرد: «به هر دلیلی که مشخص نیست و در بررسیها هنوز به نتیجه نرسیدهایم، امسال در مهرماه ما ۸۰۰ میلیون لیتر گازوئیل در نیروگاهها داشتیم.»
وی گفت: «بنابراین متاسفانه الان مجبوریم به دلیل اینکه این گازوئیل کفاف نیروگاهایمان را نمیدهد و از طرفی گاز باید به مصارف خانگی برسد به ناچار مدیریت کنیم که برق قطع نشود و از گاز استفاده کنیم و به نیروگاهها و صنایعمان گاز بدهیم و متاسفانه چون منابع گازیمان محدود است، مجبوریم گاز صنایعمان را قطع کنیم. برای اینکه همه شهرها سرد نشود و گاز به خاطر کاهش فشارش به همه کشور برسد مجبور هستند یک مقداری تعطیلی بدهند.»
******
اتخاذ سیاستهای بازدارنده در مقابل آژانس
خبرگزاری مهر نوشت:
وجود آنکه راستیآزمایی فعالیتهای اتمی ایران حتی در برابر زیادهخواهی و سیاسیبازیهای آژانس بینالمللی مؤید صلحآمیز بودن آن بوده است، اما گویا این سازمان مدعی بیطرفی در بحرانهای زمانی، خود را همراستا با تهدیدات آمریکا و رژیمصهیونیستی قرار میدهد. در حال حاضر نیز که ترامپ کارزار تهدیداتش را تشدید و فشار حداکثری علیه ایران را همچنان تأیید کرده و از سوی دیگر، تهدیدات موشکی ایران در «جنگ وجودی» رژیمصهیونیستی، مهم تلقی میشود، گزارشهای آژانس هم سمت و سوی مغرضانهای گرفته است. آخرین گزارش آژانس تلاش کرد تصویری مخدوش از صلحآمیز بودن فعالیتهای هستهای ارائه دهد. در گزارش محرمانه آژانس ادعا شده است: «افزایش قابل توجه تولید و انباشت اورانیوم با غنای بالا از سوی ایران، بهعنوان تنها کشور غیرهستهای که چنین مواد هستهای تولید میکند، یک نگرانی جدی است.»
پیش از این، فشار سیاسی بر ایران از طریق تصویب قطعنامه پیشنهادی سه کشور اروپایی انگلیس، فرانسه، آلمان و آمریکا علیه برنامه صلحآمیز هستهای کشورمان، در شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی وارد شده بود، بنابراین مشاهدات، افق همکاری ایران با آژانس بینالمللی انرژی اتمی دچار تلاطمهای تمام ناشدنی است و ایران باید سیاستهای بازدارنده و تهاجمی را در قبال آژانس که بازوی مداخله آمریکا و غرب در مسائل هستهای شده و مقدمات ورود آمریکا را برای مسائل جدیتر فراهم میکند، اتخاذ کند. در واقع، هم استراتژیای را پیگیری کند که در قبال ماجراجوییها و سنگ اندازیهای آژانس اتمی بازدارنده باشد و هم با یادآوری فعالیتهای هستهای کشورهای متخاصم و تهدیدزا، چون رژیمصهیونیستی در مجامع بینالمللی خواهان فشار بر این رژیم شود چراکه در برهه کنونی زمینه فشارهای بینالمللی بر رژیم وجود دارد. به طور مثال سال گذشته، برخی کشورها، چون قطر خواهان پیوستن رژیمصهیونیستی به معاهده منع گسترش سلاحهای هستهای (انپیتی) شدند.
******
چرا ترکیه علیه ایران گستاخی میکند؟
روزنامه فرهیختگان نوشت:
وزیر خارجه ترکیه در مصاحبهای با شبکه الجزیره که روز گذشته بازتاب پیدا کرد، سیاستهای منطقهای ایران را مورد انتقاد قرار داد و مدعی شد که حمایت ایران از گروههای مقاومت در منطقه، سیاستی پرهزینه و پرریسک است. وی تأکید کرد که تهران باید رویکرد خود را تغییر دهد؛ چراکه ادامه این سیاست در بلندمدت نهتنها بر ساختار داخلی ایران بلکه بر منطقه نیز فشار وارد خواهد کرد. در این میان، او تلویحاً زبان به تهدید ایران نیز باز کرد و گفت: «اگر شما با حمایت از یک گروه در کشوری به دنبال ایجاد ناراحتی در آن کشور باشید، کشور دیگری نیز با حمایت از گروههای داخل کشورتان شما را ناراحت میکند. یعنی در دنیا دیگر هیچ چیزی پنهان نیست. قابلیتهایی که شما دارید دیگران هم دارند. بر همین اساس اگر میخواهید که به شیشه شما سنگ نزنند، به شیشه دیگران سنگ نزنید.»
یکی از انتقادهایی که هاکان فیدان، وزیرخارجه ترکیه علیه ایران مطرح میکند، ادعای حمایت ایران از گروههای منطقهای و سیاستهای ادعایی موسوم به «نیابتیگری» است. اما نکته قابل تأمل این است که ترکیه خود دقیقاً همین سیاست را دنبال کرده و همچنان به آن ادامه میدهد. در طول سالهای اخیر، ترکیه بهطور گسترده درگیر مسائل منطقهای بوده و از گروههای مختلف در مناطق حساس مانند سوریه، لیبی و آذربایجان حمایت کرده است. برای مثال، در جریان جنگ سوریه، ترکیه بهطور مستقیم و غیرمستقیم از گروههای مسلح مخالف دولت بشار اسد حمایت کرده و حتی نیروهای نظامی خود را در بخشهایی از شمال سوریه مستقر کرد. یکی دیگر از موارد قابلتوجه، نقش ترکیه در جنگ قرهباغ بین آذربایجان و ارمنستان است. در این جنگ، ترکیه از نیروهای نظامی آذربایجان حمایت کرد و حتی گزارشهایی منتشر شد مبنیبر اینکه آنکارا نیروهای شبهنظامی از سوریه را برای جنگ به آذربایجان منتقل کرده است. اگر حمایت از گروههای مسلح و مداخله در کشورها، سیاستی نادرست و پرخطر است، چرا ترکیه خود دقیقاً از همین الگو پیروی میکند؟
یکی از ابعاد جدید سیاستهای ترکیه در قبال ایران، راهاندازی شبکه تلویزیونی تیآرتی فارسی است که هدف آن بهوضوح ایجاد تغییرات در فضای رسانهای منطقه و تأثیرگذاری بر افکار عمومی ایران عنوان شده است. زاهد سوباجی، مدیرکل تلویزیون دولتی ترکیه (TRT)، در سال 2023 با صراحت اعلام کرد این شبکه با هدف «ناراحت کردن و آشفته کردن ایران» راهاندازی میشود. پس از حوادث سال 1401 در ایران، بسیاری از رسانههای فارسیزبان خارجی به سمت رویکردهای رادیکال و تخریبی حرکت کردند و با انتشار اخبار نادرست، مانند شایعات مربوط به فرار مقامات ایرانی از کشور، اعتماد بخشی از مخاطبان خود را از دست دادند. حالا، ترکیه با تیآرتی فارسی سعی دارد همان روش را دنبال کند اما این بار، از زاویهای دیگر. این اقدامات رسانهای، در کنار اظهارات اخیر هاکان فیدان، وزیر خارجه ترکیه که تهدید کرد «اگر به شیشه دیگران سنگ بزنید، به شیشه شما هم سنگ خواهند زد» نشان میدهد که آنکارا یک راهبرد چندوجهی علیه ایران در پیش گرفته است. ترکیه نهتنها از ابزارهای سیاسی برای ایجاد فشار بر ایران استفاده میکند، بلکه در حال گسترش نفوذ رسانهای خود نیز است تا بتواند در مسائل داخلی ایران تأثیرگذار باشد. این سیاست، نهتنها رقابتهای منطقهای را تشدید میکند، بلکه نشان میدهد آنکارا در تلاش است در فضای افکار عمومی ایران جای پایی برای توجیه سیاستهای ضد مقاومتی خود باز کند.
******
واکنش ابطحی به حواشی دیدار ترامپ و زلنسکی
یک فعال سیاسی اصلاحطلب گفت: «از نگاه بنده ترامپ و آمریکای ترامپ آدمهای مذاکره نیستند.»
حجت الاسلام سیدمحمد علی ابطحی در واکنش به مشاجره شب گذشته رئیس جمهور آمریکا و رئیس جمهور اوکراین در کاخ سفید، در شبکه ایکس نوشت:
«گفتگوی ترامپ و معاونش و زلنسکی در تاریخ دیپلماسی سابقه نداشت. با پادشاه اردن و اروپاییها هم تقریبا همین رفتار را داشت. ترامپ و آمریکای ترامپ، آدمهای مذاکره نیستند. حالا فکر کنید پزشکیان روبرویش نشسته بود!!! باور کنیم گفتگو با این مرد کمکی به مردم ایران نمیکند.»
گفتنی است، شب گذشته دونالد ترامپ و ولادیمیر زلنسکی در کاخ سفید دیدار کردند. این دیدار در مقابل رسانهها و قبل از آغاز نشست دو جانبه این روسای جمهور به مشاجره کشید. محور این مشاجره جنگ اوکراین بود. در نهایت ولادیمیر زلنسکی زودتر از موعد کاخ سفید را ترک کرد و مذاکرات نیمه تمام باقی ماند.
******
هشدار شریعتمداری به هواداران قالیباف و جلیلی
حسین شریعتمداری، مدیرمسئول کیهان، در یادداشتی با عنوان «میدان دشمن است، بازی نکنید!» به جدال میان یاران قالیباف و جلیلی واکنش نشان داد و در بخشی از آن نوشت:
«خطاب به عزیزانی که این روزها، در قامت هواداران این یا آن کاندیدا، به ماجرای کهنه و تاریخ گذشته انتخابات ریاست جمهوری اخیر لباس نو پوشانده و گلایه های آن روزها را که در آن هنگام هم جای گلایه نبود، به این روزها کشانده اند، باید گفت که با کمال تاسف و بیآن که بدانید، در زمین دشمن بازی می کنید! خوب به صحنه نگاه کنید! دشمنان تابلودار نظام و برخی از پادوهای آنها را ببینید که چه کف و سوتی می زنند؟! تعارف که نداریم! اگر بیانات حضرت آقا برایتان «فصل الخطاب» است که بی تردید چنین است، به این تقابل زیانبار ادامه ندهید.
به این بخش از بیانات حضرت آقا نیز، آنجا که از اختلافات هواداران سخن می گویند، توجه کنید. میفرمایند: «گاهی اوقات طرفدارها یک تعارضهایی را به وجود میآورند که خود نامزدها از آن تعارضها اصلاً خبر ندارند؛ یعنی گاهی اوقات در مواردی، به تعبیری کاسه داغتر از آش به وجود میآید؛ من خواهش میکنم طرفداران محترم نامزدها مراقب این جهات باشند.» توجه کنید، خطاب به شما میفرمایند «من خواهش میکنم.» و اما؛ سخنی با دو نامزد موردنظر نیز در میان است، آنجا که حضرت آقا میفرمایند: «گاهی اوقات، خود نامزدها از آن تعارضها اصلاً خبر ندارند».با پوزش از آن بزرگواران باید گفت؛ حالا که باخبر شده اید، انتظار آن است که برای پیشگیری از ادامه این ماجرا، پیشقدم شوید.»