شناسهٔ خبر: 71639632 - سرویس علمی-فناوری
نسخه قابل چاپ منبع: ایسکانیوز | لینک خبر

کشف جدید محققان کانادایی؛

همه انسان‌ها توانایی خواندن ذهن را دارند

دانشمندان کشف کرده‌اند که همه انسان‌ها می‌توانند ذهن یکدیگر را بخوانند، ولی این توانایی در مغز انسان‌ها به دام افتاده و برای رهاسازی آن راهکارهایی لازم است.

صاحب‌خبر -

به گزارش خبرنگار علم و فناوری ایسکانیوز؛ محققان کانادایی متوجه شده‌اند که بخش‌هایی از مغز انسان به عنوان یک مهار کننده psi یا پاراسایکولوژی عمل می‌کند؛ به این معنا که توانایی‌های طبیعی روانی، تله‌پاتی و روشن‌بینی انسان‌ها را سرکوب می‌کند. محققان این فیلتر را در مغز شناسایی و آن را خاموش کردند و با ایجاد ضایعات برگشت‌پذیر مغزی در لوب‌های فرونتال داوطلبان توانایی پاراسایکولوژی بیماران را افزایش دادند و به آنها اجازه دادند با ذهن خود روی اشیاء تاثیر بگذارند.

به طور خلاصه پاراسایکولوژی پدیده‌ای است که شامل تله‌پاتی (ارتباطات ذهن و ذهن)، روشن‌بینی (ادراک رویدادهای آینده یا اشیای دور)، پیش‌شناخت (دانستن از آنچه پیش از این اتفاق خواهد افتاد) و روان‌گردانی (حرکت اشیاء با ذهن) است.

این فیلتر با فرآیندی به نام تحریک مغناطیسی ترانس کرانیال تکراری (rTMS) خاموش شد که از یک دستگاه غیر تهاجمی برای ارسال امواج مغناطیسی به مناطق خاصی از مغز استفاده می‌کند. در آزمایش‌ها، داوطلبانی که این ضایعات مغزی را داشتند، قدرت تغییر نتایج یک ژنراتور رویداد تصادفی (REG) را با ذهن خود ایجاد کردند - حرکت دادن فلش روی صفحه کامپیوتر که صفر و یک را به‌ طور تصادفی انتخاب می‌کرد.

محققان می‌گویند: این یافته‌ها به طور بالقوه برای نحوه مشاهده تعاملات بین مغز و رویدادهای به ظاهر تصادفی دگرگون کننده هستند. کشف فیلتر مغز ممکن است تحقیقات در زمینه پاراسایکولوژی را به طور قابل توجهی پیش ببرد و به آوردن این پدیده به قلمرو علم جریان اصلی کمک کند.

این ایده که تعداد کمی از افراد با استعداد دارای توانایی‌های ماوراء طبیعی و حتی قدرت‌های روانی هستند، قرن‌هاست که وجود داشته است.

در طول تاریخ، روایت‌هایی از افراد مشهوری وجود داشته است که ظاهراً قدرت پیش‌بینی آینده را داشتند، از جمله نوستراداموس و ادگار کیس.

با این حال، مطالعه سال 2024 در مجله «کورتکس» بر اساس یک ایده رادیکال بود: اینکه مغز انسان ممکن است به طور فعال توانایی‌های روانی را مسدود کند - به این معنی که همه انسان‌ها ممکن است به آنها دسترسی داشته باشند. ولی دانشمندان می‌گویند که اگر این قدرت‌ها واقعا وجود داشتند، تکامل باید از آنها حمایت می‌کرد و آنها را به ویژگی‌های انسانی غالب تبدیل می‌کرد.

واضح است که این اتفاق نیفتاده است، حتی اگر بسیاری از مردم ادعا می‌کنند که گهگاه پدیده‌های روانی را تجربه می‌کنند - مانند اینکه بدانید کسی قرار است قبل از انجام این کار با شما تماس بگیرد.

بنابراین، 2 تیم از محققان کانادایی شروع به بررسی مغز انسان کردند تا ببینند آیا چیزی به طور فعال مانع از ظهور این قدرت‌ها می‌شود یا خیر.

محققان 108 فرد سالم را انتخاب کردند و آنها را به سه گروه تقسیم کردند که هر یک از آنها rTMS را در قسمت متفاوتی از مغز دریافت کردند.

به طور معمول، rTMS برای درمان شرایطی مانند افسردگی انجام می‌شود، اما دانشمندان در این آزمایش از این روش برای اختلال در فعالیت مغز استفاده کردند. یک گروه این درمان را در ناحیه میانی فرونتال میانی سمت راست دریافت کردند و گروه دیگر دارونما دریافت کردند که مغز آنها را تغییر نداد. هیچ کدام از گروه‌ها هیچ تغییری در توانایی‌های پاراسایکولوژی خود پس از درمان rTMS مشاهده نکردند.

با این حال، داوطلبانی که rTMS را در ناحیه میانی فرونتال میانی چپ خود دریافت کردند، شاهد افزایش قابل توجهی این توانایی‌ها بودند.

محققان می‌گویند: این مطالعه فرضیه ما را تائید کرد. افراد مبتلا به ضایعات فرونتال ناشی از rTMS عصبی یا برگشت‌پذیر ممکن است گروه مفیدی برای تشخیص و تکرار این پدیده باشند. ناحیه میانی فرونتال میانی چپ نقش مهمی در عملکردهای بالاتر مغز دارد.

دانشمندان دریافته‌اند که این ناحیه از لوب پیشانی به عملکرد اجرایی کمک می‌کند که شامل برنامه‌ریزی، تصمیم‌گیری و تلاش برای رسیدن به اهداف ما می‌شود. همچنین به نظر می‌رسد که به افراد کمک می‌کند توجه خود را متمرکز کنند و تکانه‌های نامربوط یا نامناسب را سرکوب کنند.

محققان اکنون پیشنهاد می‌کنند که ناحیه میانی پیشانی سمت چپ ممکن است خیلی بیشتر از اصرارهای انسانی سرکوب شود. شیفتگی جهان به باز کردن هدایای روانی خود مطمئناً در سال اخیر در حال افزایش است.

چندین محقق دیگر اخیرا مطالعاتی را انجام داده‌اند که در آن توانایی‌های عمیق افراد مبتلا به اوتیسم را که نمی‌توانند صحبت کنند، بررسی کردند. به گفته آنها، این توانایی‌ها شامل تله‌پاتی، دسترسی به دانش بی‌نهایت و قدرت بازدید از بهشت است.

محققان می‌گویند با وجود انسان‌هایی مانند نوسترداموس می‌توان به این موضوع پی برد که پیشگویی وجود دارد و برخی انسان‌ها توانایی پاراسایکولوژی را دارند.

پاراسایکولوژی چیست؟

پاراسایکولوژی یا پیراروان‌شناسی شاخه‌ای از دانش روان‌شناسی است که به مطالعه پدیده‌های روان‌شناختیِ به‌ظاهر فراطبیعی می‌پردازد. پدیده‌هایی که در این زمینه مطالعه می‌شوند عبارتند از ادراک فراحسی، جنبش پیراروانی و بقای خودآگاهی پس از مرگ. در زبانِ پیراروان‌شناسان به این پدیده‌ها، اصطلاحاً PSI گفته می‌شود. یک اصطلاح بی‌طرفانه که هیچ چیز مثبت یا منفی در مورد علت این پدیده‌ها یا تجربه‌ها نمی‌گوید. تحقیقاتِ پیراروان‌شناسان از روش‌های مختلفی بهره می‌برد. از جمله این روش‌ها می‌توان به تحقیقات آزمایشگاهی و تحقیقات صحرایی اشاره کرد. این تحقیقات در آزمایشگاه‌های تعدادی از دانشگاه‌ها و بنیادهای خصوصی در سطح جهان انجام می‌شود.

تحقیقات روحی - روانی اولیه

جامعه تحقیقاتِ روحی - روانی (SPR) در ۱۸۸۲ در لندن تأسیس شد. شکل‌گیری SPR اولین تلاش سیستماتیک و نظام‌مند برای سازمان‌دهی دانشمندان و محققان برای یک تحقیق منسجم و انتقادی درباره پدیده‌های ماوراءالطبیعه بود. اولین اعضای SPR عبارت بودند از فیلسوفان، محققان، دانشمندان، معلمان و سیاستمداران بزرگ.

پرونده:Daniel-Dunglas-Home-levitation.jpg

SPR موضوع‌های مورد مطالعه را به چندین قسمت طبقه‌بندی کرد: تله‌پاتی، هیپنوتیزم، پدیده رایشنباخ، ظهور روح، رفت‌وآمد ارواح و جنبه‌های فیزیکی از روح‌گرایی نظیر واژگون شدن میز یا ظاهر شدن چیزی از یک منبع ناشناخته یا به عبارت دیگر تجسد (مادی‌سازی). یکی از نخستین تلاش‌های مشترک SPR سرشماری و طبقه‌بندی توهم‌ها بود که در این راستا تحقیقاتی در زمینه روح و توهم در افراد عاقل صورت دادند.

این طبقه‌بندی اولین تلاش این انجمن در راستای ارزیابی آماری پدیده‌های ماوراءالطبیعه بود. نتایج این تحقیقات که در کتاب «توهم‌های زندگی» در سال ۱۸۸۶ منتشر شد همچنان به عنوان یکی از مقاله‌های قابل توجه در پیراروانشناسی محسوب می‌شود. پس از آن، SPR مدلی شد که انجمن‌های مشابهی در کشورهای دیگر اروپا و آمریکا در اواخر قرن ۱۹ نیز به آن پرداختند. این انجمن‌ها تا حد زیادی توسط روان‌شناس معروف ویلیام جیمز پشتیبانی شد و به این ترتیب انجمن آمریکایی تحقیقات فیزیکی یا ASPR در ۱۸۸۵ در شهر نیویورک تأسیس شد. امروزه، SPR و ASPR همچنان به تحقیقات خود روی پدیده‌های PSI ادامه می‌دهند. هدف SPR، که در تمامی نشریه‌ها بارها توضیح داده شده ‌است، عبارت است از: بررسی علمی، بدون پیش‌فرض، و عاری از هر گونه تعصبِ آن دسته از توانایی‌های فکر بشر – واقعی یا فرضی – که در فرضیه‌های عموماً شناخته‌شده حال حاضر غیرقابل توضیح به نظر می‌رسد.

روشن‌بینی

روشن‌بینی عبارت است از درک اشیا یا رویدادهایی که برای حس‌های پنجگانه، هیچ‌گونه محرکی که قابل احساس باشد را ارائه نمی‌دهد. روشن‌بینی در زبان فارسی جا افتاده ‌است و به معنای واقعی واژه clair به معنای روشن و voyance به معنای بینایی و بینش است. به کسی که توانایی روشن‌بینی داشته باشد، clairvoyant می‌گویند، یعنی کسی که روشن و واضح می‌بیند.

انتهای پیام/

برچسب‌ها: