مهدی خورسند در گفتوگو با خبرنگار ایمنا اظهار کرد: در نظام بینالملل، دوستی و دشمنی پایدار مفهومی ندارد، زیرا کشورها تصمیمات خود را بر اساس منافع ملی خود میگیرند. جهان بر پایه رئالیسم و واقعگرایی بنا شده و اصل اساسی در این چارچوب، خودیاری است. هیچ کشوری نمیتواند برای همیشه متکی به دیگران باشد، حتی اگر در ساختار لیبرال دموکراسی با سایر کشورها همسو باشد، بنابراین الگوهای دوستی و دشمنی تا زمانی معنا دارد که منافع کشورها اجازه دهد، اما با تغییر منافع، این الگوها نیز بازخوانی خواهند شد.
وی افزود: آمریکا نیز بهعنوان یک کشور در نظام بینالملل، بر اساس واقعگرایی رفتار میکند و تصمیماتش بر پایه منافع ملی است. نمونه بارز این موضوع را میتوان در سرنوشت اوکراین مشاهده کرد. زلنسکی امنیت و اقتدار کشورش را به وعدههای دیگران گره زد، درحالیکه تاریخ نشان داده است که کشورهایی که بر اساس این اصل حرکت کنند، سرنوشتی مشابه افغانستان، عراق و لیبی خواهند داشت؛ در این چارچوب، اعتماد معنایی ندارد و تنها منافع است که روابط کشورها را تعریف میکند.
کارشناس مسائل اوراسیا تصریح کرد: اوکراین در معادلات بینالمللی تنها سرزمینی حائل میان روسیه و ناتو است و از منظر منافع، اهمیت چندانی برای آمریکا و اروپا ندارد. این واقعیت نشان میدهد که تا زمانی که عناصر قدرت در دست خود یک کشور باشد، هیچ قدرت بزرگی قادر به آسیب رساندن به آن نخواهد بود، اما اگر کشوری به بازیگری وابسته شود که منافع متفاوت یا حتی متعارضی دارد، سرنوشتی بهتر از اوکراین نخواهد داشت.