«محمدحسین شریفزادگان» اولین وزیر رفاه و استاد برنامه ریزی و طراحی شهری و منطقهای در دانشگاه شهید بهشتی در گفتوگو با خبرنگار ایلنا درباره چالشهای مدیریت شهری گفت: در مسئله مدیریت شهری به وضعیتی رسیدهایم که میبینیم بسیاری از معابر شهری، به ویژه معابر بزرگ، هم محل تصادف هستند و هم اینکه انتظار میرود باید با این حجم از اتوبانها ترافیک خیلی کمتری مواجه باشیم. اما آنچه میبینیم خلاف این است. آیا راههای ما در پایتخت به درستی کارکرد خود را ایفا میکنند یا خیر؟ گفت: باید توجه داشت که مشکلات مدیریت شهری در ایران بسیار فراتر از این موارد است.
وی خاطرنشان کرد: در واقع ما شهری داریم که به عنوان پایتخت ایران، فعالیتهای مختلفی را در خود جای داده است: ترافیک، مسائل پلیس راهنمایی و رانندگی، آب و فاضلاب، گاز، ساختمانسازی و انواع دیگر فعالیتها که همه اینها تحت اختیار شورای شهر و شهرداری نیستند. به عنوان مثال، آب و فاضلاب تحت اختیار وزارت نیروست. ترافیک نیز مسأله مهمی است که بخشی از آن به وزارت کشور و بخشی دیگر به شهرداری تهران مربوط میشود. پلیس نیز در اختیار شهرداری نیست و پلیس راهنمایی و حتی آموزش و پرورش نیز تحت اختیار شهرداری نیستند. بنابراین، مشکل بزرگ تهرانعدم وجود مدیریت یکپارچه است.
ما در تهران، شورای شهر نداریم
عضو هیات علمی دانشگاه شهید بهشتی افزود: در واقع، ما شورای شهر نداریم، بلکه شورای شهر برخی از مسائل شهر را داریم. شهردار هم نداریم بلکه شهردار، مسئول یک قسمتی از فعالیتهای تهران است. زمانی یکی از شهرداران تهران اعلام کرده بود که میتواند مشکل ترافیک شهر را حل کند، به شرطی که اختیارات ترافیکی به او داده شود. این بدان معناست که اختیارات ترافیک به طور کامل در اختیار شهردار تهران نیست. در مورد آلودگی هوا نیز همینطور است. آلودگی هوا به دستگاههای مختلف مرتبط است و مدیریت آن نیز در اختیار شهرداری تهران نیست، بلکه به وزارت کشور مربوط میشود. این نشاندهنده این است که ما اختلالی در اداره شهر داریم که کشورهای دیگر این مشکل را حل کردهاند.
شریف زادگان سپس با اشاره به مثال مدیریت شهری در پایتختهای اروپایی مانند لندن گفت: در کشورهای اروپایی، دولتهای محلی و شهردارانی وجود دارند که مستقیماً از سوی مردم انتخاب میشوند و اختیارات وسیعی دارند، اما در اینجا اینگونه نیست و بیشتر اختیارات در اختیار دستگاههای مختلف است. تلاشهای زیادی هم شده که اختیارات بیشتری به شهرداریها داده شود، اما این تلاشها برخلاف قانون اساسی است و اشکال قانون اساسی هم هست، زیرا وزارتخانهها نمیتوانند اختیارات خود را به شهرداریها واگذار کنند. قانون جاری باید تغییر کند حتی شاید بخشی از قانون هم نیاز به تغییر داشته باشد، تا امکان مدیریت یکپارچه در تهران و سایر شهرها فراهم شود. این شامل مسائل حمل و نقل، اجتماعی، اقتصادی و بسیاری دیگر از موارد است که همگی به طور پراکنده در اختیار دستگاههای مختلف قرار دارند.
حمل و نقل عمومی در تهران ضعیف است
وی افزود: در مورد حمل و نقل، شهرها باید تلاش کنند که بیشتر بر حمل و نقل عمومی تمرکز کنند، زیرا استفاده از اتومبیل شخصی مشکلات زیادی به بار میآورد. ساخت اتوبانها تا حدی ضروری است، اما پس از آن، این موضوع میتواند باعث افزایش ترافیک شود. به عنوان مثال، دوطبقه کردن بزرگراه صدر نتوانسته است نتایج خوبی به بار آورد و از نظر زیبایی شهری نیز آسیبهای زیادی به شهر وارد کرده است. در مقابل، برخی اقدامات مانند ایجاد تونلها در تهران میتواند بسیار مفید باشد و به سیستم حمل و نقل کمک کند. اما در کل، حمل و نقل عمومی در تهران ضعیف است. اتوبوسرانی ما خوب نیست و اگرچه بیآرتی نقش مثبتی دارد، اما هنوز هم به اندازه کافی توسعه نیافته است.
راهحلهای اصولی برای حمل و نقل در تهران وجود ندارد
عضو هیات علمی دانشگاه شهید بهشتی گفت: مردم مجبورند با اتومبیل شخصی رفت و آمد کنند که این موضوع علاوه بر ایجاد آلودگی هوا، باعث بروز مشکلاتی در پارکینگ و گرههای ترافیکی نیز میشود. لذا راهحلهای اصولی برای حمل و نقل در تهران وجود ندارد و تولید خودرو به شدت افزایش یافته است. در نهایت، برای حل این مسائل باید به سمت توسعه حمل و نقل عمومی برویم، که این امر نیازمند سرمایهگذاری و زیرساختهای مناسب است.
راحتترین کار را انتخاب کردهایم؛ تولید اتومبیل شخصی!
شریفزادگان سپس اضافه کرد: ما راحتترین کار را انتخاب کردهایم و آن تولید اتومبیل شخصی است که مردم سوار آنها شوند و در تهران آمد و شد کنند. این امر مشکلات زیادی ایجاد کرده است؛ هم اتلاف منابع، هم آلودگی و هم اتلاف وقت مردم در ترافیک. ما آثار هزینههای خارجی بسیار زیادی از ترافیک تهران داریم که همه مردم این را تحمل میکنند: آلودگی هوا، اتلاف وقت و ترافیک سنگین. همچنین استهلاک اتومبیلهای زیاد در تهران از دیگر مسائل موجود است.
این استاد دانشگاه با اشاره به فاصله شمال و جنوب شهر تهران گفت: قبل از انقلاب، شمال شهر و جنوب شهر داشتیم که جنوب شهر مناطق محروم بودند و بعد از انقلاب به آنها رسیدگی شد و اتوبان کشیده شد، امکانات زیادی از جمله بیمارستانها و خدمات اداری برای آنها فراهم گردید، اما اینها کافی نیست. در ایران، حدود چهل درصد از مردم اصلاً اتومبیل ندارند و حتی سوبسید بنزین نیز شامل آنها نمیشود. به عبارت دیگر، هر سوبسیدی که میدهیم، گروهی از مردم محروم میشوند.
شریف زادگان اضافه کرد: شهر اینگونه است که هر کسی که در آن زندگی میکند، حق داشته باشد و همه از تمام مواهب زندگی انسانی خود بهرهمند شود، فارغ از اینکه فقیر باشند یا غنی. طبق قانون اساسی ایران، داشتن مسکن حق هر انسان شهروندی است. نمیتوانیم بگوییم کسی که پول ندارد، حق ندارد. این حق وجود دارد. بنابراین اگر زمانی قوانین و مقررات ما به نحوی بود که شامل حال آنها نمیشد، این شهر ما یک شهر عادلانه نیست و عدالت شهری در اینجا رعایت نشده است.
هر انسانی که در شهر زندگی میکند، همانقدر حق دارد که من دارم
این استاد دانشگاه سپس با اشاره به کتاب «عدالت شهری» که به بررسی ویژگیهای یک شهر عادلانه میپردازد، گفت: خانم فاینشتاین، استاد دانشگاه هاروارد در آنجا توضیح میدهد که شهری عادله است که همه گروههای اجتماعی از آن بهرهمند شوند، بهویژه گروههای فرودست. امروز اگر کسی در یک گوشه شهر یک آلونک بسازد، آن را تخریب میکنند. از نظر قوانین و مقررات شهری، میتوانند طبق ماده صد، آن را تخریب کنند، اما از نظر انسانی چه؟ هر انسانی که در شهر زندگی میکند، همانقدر حق دارد که من حق دارم. نمیتوانیم بگوییم که او بیدلیل از روستا به اینجا آمده است. حق مهاجرت حق هر کسی است که به شهر آمده و در آن زندگی میکند.
مدیران شهری نباید به فکر طرد مهاجران روستایی از شهر باشند
شریف زادگان افزود: مدیران شهری وظیفه دارند که برای این افراد نیز تمهیداتی فراهم کنند و نمیتوانند آنها را طرد کنند. همه افرادی که در شهرها زندگی میکنند، حق حیات دارند. به زعم فقر و نابرابری نمیتوانیم اینها را طرد کنیم. باید برای آنها راهحلی پیدا کنیم. برای مثال در بندرعباس، یک خانم سرپرست خانوار با چند بچه زندگی میکرد و آنها یک خانه غیررسمی ساخته بودند. ذیل ماده ۱۰۰، شهرداری با بولدوزر به تخریب آن خانه پرداخت. بچهها و خانم هم گریه میکردند و مردم نیز نظارهگر بودند. از نظر اجرای قانون این کار درست بود و هیچ مشکل قانونی ندارد. اما قانونی که حقوق انسانها را زیر پا بگذارد، مشکل دارد. این حق هر کسی است که اختیار دارد و میتواند مهاجرت کند. یک شهر باید ظرفیت این را داشته باشد که این مسائل را حل و فصل کند. ما میتوانیم بگوییم که حق نسبت به شهر برای فرودستان به رسمیت شناخته شده است، اما نه در قوانین.
مردم مجبور شده اند به شهرهای بزرگ مهاجرت کنند
وی افزود: پس از انقلاب، همهی آنها که اسکان غیررسمی اطراف تهران داشتند به خدماتی نظیر آب، برق و تلفن دسترسی پیدا کردند، اما اینها کافی نیست. بلکه باید این خدماترسانی مدونتر و قانونمندتر باشد. همیشه تعارضاتی وجود دارد، ما باید سیاستهایی داشته باشیم که از مهاجرت افراد جلوگیری کند. در جایی که آنها هستند، باید امکاناتی نظیر اشتغال، توانایی و شرایط اجتماعی فراهم باشد. این یک امر چند سویه است و به همین دلیل میگویند آمایش سرزمین ایران یکی از وظایفش این است که تعادلهای منطقهای را ایجاد کند و خدمات را به صورت متوازن در سراسر کشور توزیع کند، البته بر اساس مزیتهای نسبی. جاهایی که استعداد دارند، باید استعدادهای منطقه را در نظر بگیرند. این کار موجب میشود که خدمات و امکانات در همه جا وجود داشته باشد تا مردم مجبور نشوند به شهرهای بزرگ مهاجرت کنند و مشکلاتی ایجاد شود.