به گزارش خبرنگار فرهنگی ایرنا رجاء محمد بیطار شامگاه دوشنبه ۶ اسفند در نشست ادبی «لبیک یا نصرالله» درباره لحظات حضور در تشییع پیکر سید مقاومت گفت: روز تشییع پیکر سید حسن، یوم الله بود و روز خدا؛ روزی که روزگار مثل آن را کمتر به خود دیده بود.
وی افزود: از لحظه لحظه این روز، عشق، صداقت، پاکی، ایمان و وفاداری تراوش می کرد و اینگونه دلها در این روز از سراسر جهان در بیروت به هم پیوستند و با حزن و اندوهی مثبت و سازنده که از اعماق قلبشان سرچشمه می گرفت دور هم جمع شدند و بار دیگر به سید مقاومت لبیک گفتند.
بیطار ادامه داد: شهید سید حسن نصرالله به حقیقت شایسته چنین عشقی است؛ عشقی که در لحظههای آخرین وداع با پیکر او دیدیم که پایانی برای آن قابل تصور نیست.
شاهد بزرگترین وداع تاریخ لبنان بودیم
محمد ماهر قابیل استاد ادبیات و کارشناس مسائل بینالملل از کشور مصر اظهار داشت: در صحنه ای جانسوز و سرشار از غم و اندوه و عشق، بیش از یک میلیون نفر از مردم داغدار در خیابانهای بیروت جمع شدند و با سید مقاومت و جانشین او، سیدهاشم صفیالدین، بزرگترین وداع تاریخ لبنان را رقم زدند.
وی افزود: برای بدرقه شهید سید حسن نصرالله، جمعیت بسیاری از مناطق مختلف لبنان و از دیگر کشورهای عربی و اروپایی خود را به بیروت و به محل تشییع رساندند تا در یک وداع استثنایی با دیگر دلهای عزادار همنوا شده باشند.
این استاد ادبیات مصری اضافه کرد: این تشییع عظیم که تاریخ لبنان به ندرت مشابه آن را به خود دیده، نشان دهنده عمق عشق و ارادت خالصانه جهانیان نسبت به شهید سید حسن نصرالله بود و نشان داد که راه مقاومت و راه سید حسن نصرالله ادامه دارد.
حقیقت دین موسی به مسلخ می رود
اصغر مسعودی مسئول خانه فرهنگ جمهوری اسلامی ایران در لاهور گفت: رژیم صهیونسیتی گمان می کرد با کشتن رهبران، راه و رهروان نیز نابود می شوند ولی این خطای محاسباتی و خیالی باطل بود. سیّد مقاومت، راه و مکتب ریشه دار و شجره طیبه ای است که با خون، محکمتر می شود.
وی افزود: اسرائیل در تاریخ نامشروع خود به هیچ اصول اخلاقی و انسانی پایبند نبوده است. حقیقت دین موسی با جنایات صهیونیست ها به مسلخ می رود.
مسعودی ادامه داد: سنگها، اولین کلماتی بودند که در برابر سکوت کشورهای غربی و بی تفاوتی کشورهای اسلامی و عربی پرتاب شدند. این سنگها در برابر بی تفاوتی کشورهای اسلامی و حمایت های کشورهای غربی، حالا موشک شده اند و طوفان بهپا کرده اند.
رئیس خانه فرهنگ جمهوری اسلامی در لاهوری خاطر نشان کرد: در هر نفس ما عشق به فلسطین موج می زند. در خون ما، وفاداری به شهدا جریان دارد. حماس و حزب الله، قلب فلسطین هستند که هرگز از تپش نمیافتند. هیچ طوفانی نمی تواند عزم فلسطین را بر باد دهد و طوفان الاقصی و وعده صادق عذاب سخت الهی بر صهیونیست ها بود.
تجسم تابلوی عشق و شجاعت
فاطمه آزادی منش از سوریه گفت: در روز تشییع سید حسن نصرالله، بیروت بار دیگر شاهد سخنرانی سرور و سالار شهیدان مقاومت بود اما اینبار با زبانی متفاوت و شیواتر از سخنرانی های پیشین خود، اینبار خطابه های سید شهید با زبان دل عاشقانش در آخرین وداع با او در گوش جهانیان طنین انداز شد.
وی افزود: در این روز تابلوی عشق و شجاعت و جهاد در سرزمینی که از خون پاک ایشان سیراب شده، تجسمی حسینی یافته بود و این حضور پرشور، و این جمعیت انبوه میلیونی نشان داد که ما ملتی هستیم که عاشق رویکرد مقاومت حسینی برای دفاع از مظلوم هستیم.
آزادی منش خاطر نشان کرد: در این روز جهانیان دانستند که امید در وجود ما نمی میرد و ذلت از ما دور است و ما سربلندیم و به خاطر خون شهیدان ملت خود با تمام وجود، تمام توان و قدرت خود را برای کمک به مظلومان و ستمدیدگان به کار خواهیم بست.
انفعال رژیم صهیونسیتی در مواجهه با سیل جمعیت
سید مسعود علوی تبار شاعر، و کارشناس تاریخ و تمدن ملل اسلامی با اشاره به پرواز جنگنده های آمریکایی و اسرائیلی بر سر جمعیت میلیونی عزادار بیان داشت: این اقدام رژیم صهیونیستی هر چند کوچکترین تأثیری بر اراده افراد حاضر در مراسم تشییع نداشت و بیشتر مایه خنده و نشان دهنده انفعال رژیم صهیونیستی در مواجهه با سیل خروشان جمعیت شرکت کننده بود اما بیانگر این واقعیت هم بود که آمریکا و اسرائیل هیچ ارزشی برای جان خیل میلیونی افراد و شهروندان یک کشور قائل نیستند و با پیشرفته ترین امکانات نظامی خود، حریم هوایی یک کشور را نقض و بی دفاع ترین افراد را که از قشرها و ملیتهای مختلفی هم بودند را با سلاح های خود تهدید می کنند.
پیوند معنوی مردم هند با مجاهدان مقاومت
سید محمدرضا سلسکوت شاعر فارسی زبان و استاد دانشگاه کشمیر هند در ابتدای این ویژه برنامه ادبی به تشریح برپایی مراسم نمادین پیکرهای شهدای مقاومت، شهید سید حسن نصرالله و شهید سید هاشم صفیالدین در شهر کارگل هندوستان پرداخت و بیان داشت: این گردهمایی معنوی صحنهای از اتحاد و همدلی مردم بود که با حضور پرشور هزاران نفر از جمله زنان و کودکان، رنگ و بویی ویژه به خود گرفت.
وی افزود: این مراسم از مسجد جامع کارگل آغاز شد و پس از عبور از نقاط مهمی همچون لال چوک و خمینی چوک در حسینی پارک به اوج خود رسید. خیابانهای کارگل پر از عزادارانی بود که عشق و ارادت خود را با نواهای جانسوز نوحهخوانی به شهدای مقاومت ابراز می کردند.
سلسکوت اضافه کرد: این اجتماع عظیم، نمادی از پیوند معنوی و آرمانی با مجاهدان راه حق بود که فراتر از مرزها، در قلب آزادگان جهان جای دارد. در این مراسم باشکوه، احساسات ضد استکباری مردم بیش از پیش تبلور یافت و پیوند قلبی و عمیق آنان با شهدای مقاومت را به بهترین شکل به تصویر کشید.
نشست ادبی لبیک یا نصرالله با حضور جمعی از شاعران و اهالی فرهنگ کشورهای ایران، لبنان، مصر، سوریه، پاکستان، هند و افغانستان به میزبانی گروه بین المللی هندیران به صورت وبیناری برگزار شد.
در این نشست شاعرانی چون علیرضا قزوه، سید مهدی بنی هاشمی، سید حکیم بینش، عمادالدین ربانی، مسعود ربانی، نغمه مستشار نظامی، میترا ملک محمدی، فاطمه شکل آبادی، سارا عبداللهی فر، زهرا پرویزی، سیده کبری حسینی بلخی، فاطمه ناظری، مریم فرجی و صبا فیروزی حضور داشتند.
برخی از اشعار قرائت شده در این یادواره ادبی را مرور می کنیم:
تو را و حاج قاسم را دونیم ماه می بینم؛ که نصرالله می دیدم، که نصرالله می بینم
مگر دست بلند عشق بردارد ز رازت مُهر؛ که قد عقل را در این میان کوتاه می بینم
تو راه افتادی از هل مِن مُعین ظهر عاشورا؛ هنوزت با شهادت، همچنان همراه می بینم
غمت چون دولت عشق است جان پرور، ببخشایم؛ اگر روزی تصورکرده ام جانکاه می بینم
میایی با رفیقت در رکاب حضرت موعود؛ جهانی را به استقبالتان در راه می بینم (مصطفی محدثی خراسانی)
ای سید عزیز، صدای مقاومت؛ما با توایم با تو به پای مقاومت
بعد از تو عاشقانه در این راه بوده ایم؛ یعنی که زنده است صدای مقاومت
جان بر کفیم بر سر پیمان و عهد خویش؛ خشمیم و آتشیم برای مقاومت
از مرگ سرخ باک نداریم، مرگ چیست! بر تن نموده ایم ردای مقاومت
در دفتر جهاد و شهادت نوشته اند؛ خون است تا همیشه بهای مقاومت
طوفان روزگار حریفش نبود و نیست؛ کوهی است استوار بنای مقاومت
فرزند غیرتیم، علی(ع) مقتدای ماست؛ در یک صفیم، جان به فدای مقاومت
دشمن وقیح هست و نشستن صلاح نیست؛ آیا گزینه چیست به جای مقاومت؟
ماییم در میانه و نیل است پیش رو؛ در کف گرفته ایم عصای مقاومت
پیروز می شویم سر آخِر در این نبرد؛ از ما سلام بر شهدای مقاومت (رسول شریفی)
کسی نبوده شبیه تو آنچنان که تو بودی؛ که بوده چون تو رجزخوان در آن میان که تو بودی؟
کجای ضاحیه را میتوان قدم زد و نشنید؛ که میدهند نشانت به آن نشان که تو بودی
هم اوفتاده چو رود و هم ایستاده چنان کوه؛ بلند قامت و جاری و جاودان که تو بودی
تو روح آبی فتحی، تو صبح زنده نصری؛ زلال بارش باران ناگهان که تو بودی
تمام زندگیات را شهید بودی از آغاز؛ شهید زنده پایان داستان که تو بودی
به آن شکوه و بلندی که سهم بال و پرت بود؛ نبود هیچ نشانی در آسمان، که تو بودی
چه زخمهای عمیقی نشسته بر تن تاریخ؛ چگونه هیچ نگویم از این جهان که تو بودی (نجمه بنائیان بروجنی)
ای کوه اقتدار که سرسخت و سادهای؛ با من بگو کجای جهان ایستادهای؟
طوفانی و برآمده از شعلهبادها؛ سرچشمهای و از نفسِ کوهزادهای
آوازه غمت به کجاها نرفته است؛ ای نامهای که خواندنی و سرگشادهای
با اشک و خنده، حرف و سکوت و همین نگاه؛ داغی وسیع بر دل تنگم نهادهای
برگرد و لااقل به تبسّم وداع کن؛ حالا که تو مسافر تنهای جادهای (فائزه زرافشان)
با داغت تازه کردی غصه ها رو؛تو رفتی تا که برگرده محرم
از این بی مهری پاییز دلامون؛داره با روضه دم می گیره کم کم
بهت تکیه می داد جولان خسته؛ ستون مسجدالاقصی تو بودی
گمت کردیم میون انفجارا؛ واسه ما کوه پابرجا تو بودی
شبیه روضه هایِ گریه داری؛شده گودالی از خون قتله گاهت
تموم آسمون محو تو می شد؛رجز میخوندی وقتی با نگاهت
خبر داری که با طوفان چشمات؛ چقد رودخونه ها جریان گرفتن
تازه بعد از شهادت فهمیدیم ما؛ چرا اسمت رو از قرآن گرفتن
سلام ای آیه نصر من الله؛سلام ای قطره قطره خون بیروت
فدای خنده های مثل سیبت؛سلام ای دونه های سرخ یاقوت (فرزانه قربانی)
سید حسن رفته است نصرالله باقی است؛ تا مقصد پیروزی حق راه باقی است
این جاده انبوهی مسافر دیده با خود؛ از این مسیر طی شده کوتاه باقی است
رفتند اگر چه قاسم و سید حسن ها؛ اما هزاران عاشق آگاه باقی است
(انا علی العهد) است رمز عزت ما؛ تا این شعار عشق در افواه باقی است
داغ شهیدان تا ابد در سینه ماست؛ در چشم ما اشک و به دل ها آه باقی است
پایان نخواهد یافت این جنگ ستم سوز؛ تا یک نفر از دشمن بدخواه باقی است
تا انتقام از دشمن جانی نگیریم؛ در قلب ما این شعله جانکاه باقی است (کمیل کاشانی)
خیال کن که بلندای خاک لبنانم؛ چگونه کشته ببینم یَل سپاهم را؟
مبارک است شهادت ولی کفن کردم؛ به مویه های غریبانه قرص ماهم را (سارا رمضانی)