به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، نشست نقد و بررسی رمان «خوشههای خشم» اثر جان اشتاینبک، عصر یکشنبه ۵ اسفند با حضور مصطفی فعلهگری و نادر سهرابی و همچنین علاقهمندان به ادبیات، در فروشگاه امیرکبیر شعبه فخر رازی برگزار شد.
در این نشست -که با استقبال علاقهمندان ادبیات داستانی همراه بود- جنبههای اجتماعی، ادبی و تاریخی این اثر بررسی شد.
ادبیاتی که بازتاب جامعه است
نادر سهرابی در ابتدای این نشست، با اشاره به تأثیرگذاری ادبیات بر جوامع گفت: ادبیات تنها بازتاب واقعیتهای اجتماعی نیست؛ بلکه ابزاری برای تحلیل و شناخت عمیقتر وقایع است. آثار ادبی میتوانند موجب آگاهی و تغییر نگرش شوند؛ اما گاه صرفاً در چارچوبهای محدود اجتماعی و سیاسی تحلیل میشوند و ارزشهای هنری و ساختاری آنها نادیده گرفته میشود.
وی در ادامه افزود: رمان «خوشههای خشم» در بسیاری از تفاسیر، صرفاً بهعنوان اثری در نقد نظام سرمایهداری و مبارزه طبقاتی خوانده شده است در حالی که این اثر از نظر ادبی و روایی نیز یکی از درخشانترین نمونههای رئالیسم انتقادی در ادبیات آمریکاست.
جان اشتاینبک؛ روایتی از فرودستان جامعه
مصطفی فعلهگری، دیگر سخنران نشست در ادامه با اشاره به جایگاه جان اشتاینبک در ادبیات آمریکا گفت: اشتاینبک یکی از نویسندگانی است که در نیمه اول قرن بیستم توانست با خلق آثاری همچون «موشها و آدمها» و «خوشههای خشم»، مکتبی جدید در رئالیسم انتقادی پایهگذاری کند. او با نثری ساده اما پرقدرت، زندگی فرودستان جامعه را روایت میکند و به چالشهای طبقاتی، اقتصادی و اجتماعی میپردازد.
وی در ادامه، به شخصیتپردازی اشتاینبک اشاره کرد و افزود: کاراکترهای او از دل زندگی واقعی میآیند و همین ویژگی باعث شده آثارش همچنان خواندنی و تأثیرگذار باشند. شخصیتهای «خوشههای خشم» نهتنها بازتاب بحران اقتصادی آمریکا در دهه ۱۹۳۰ هستند؛ بلکه میتوان آنها را در هر جامعهای که با بحرانهای اقتصادی و اجتماعی مواجه است، بازشناخت.
موفقیت و جنجالهای یک رمان تأثیرگذار
در بخش دیگری از نشست، نادر سهرابی با اشاره به استقبال گسترده از «خوشههای خشم» در زمان انتشار آن گفت: این رمان در سال ۱۹۳۹ منتشر و بلافاصله به یکی از پرفروشترین کتابهای سال تبدیل شد. در عرض پنج سال، بیش از ۴۰۰ هزار نسخه از آن به فروش رسید و توجه منتقدان و خوانندگان بسیاری را به خود جلب کرد.
او در ادامه به جنجالهای پیرامون این کتاب اشاره کرد و افزود: منتشرشدن این کتاب همزمان شد با بحران اقتصادی آمریکا و اعتراضات گسترده کشاورزان و کارگران. برخی از کشاورزان کالیفرنیا به محتوای این کتاب اعتراض کردند و خواستار ممنوعیت انتشار آن شدند؛ در حالی که منتقدان ادبی، آن را یکی از تأثیرگذارترین رمانهای اجتماعی قرن بیستم میدانستند.
فراتر از مرزهای جغرافیایی و زمانی
مصطفی فعلهگری، با اشاره به ماندگاری پیامهای این رمان گفت: یکی از ویژگیهای برجسته «خوشههای خشم»، جهانشمولبودن آن است. این رمان صرفاً درباره بحران اقتصادی آمریکا نیست؛ بلکه داستانی است که میتواند در هر زمان و مکانی مصداق داشته باشد. شکاف طبقاتی، فقر، بیکاری و مهاجرت اجباری، مسائلی هستند که همچنان در بسیاری از جوامع دیده میشوند.
او با مقایسه این اثر با شرایط امروزی افزود: اگرچه این رمان ۸۵ سال پیش نوشته شده؛ اما همچنان میتوان شباهتهای بسیاری میان آنچه در داستان رخ میدهد و وضعیت جوامع امروزی مشاهده کرد. از معضل بیخانمانی گرفته تا بحران اقتصادی و شکافهای طبقاتی. همه این مسائل نشان میدهد که ادبیات، بهویژه آثاری همچون «خوشههای خشم»، همچنان میتواند آینهای برای جامعه باشد.
رمانی که همچنان خوانده میشود
در بخش پایانی این نشست، نادر سهرابی به اهمیت بازخوانی آثار کلاسیک اشاره کرد و گفت: «خوشههای خشم» نمونهای از رمانهایی است که هر نسل میتواند آن را از نو بخواند و با آن ارتباط برقرار کند. دلیل ماندگاری چنین آثاری، این است که فراتر از یک داستان صِرف، به دغدغههای بنیادین انسانی میپردازند.
او همچنین به تأثیر این رمان بر سینما و فرهنگ عامه اشاره کرد و افزود: اقتباس سینمایی «خوشههای خشم» به کارگردانی جان فورد در سال ۱۹۴۰، یکی از مشهورترین فیلمهای اقتباسی از ادبیات است که همچنان مورد توجه منتقدان سینمایی قرار دارد. این نشان میدهد که یک اثر ادبی قوی میتواند بر سایر رسانهها نیز تأثیر بگذارد.
مصطفی فعلهگری نیز در جمعبندی این نشست گفت: جان اشتاینبک با «خوشههای خشم» نهتنها یکی از ماندگارترین رمانهای قرن بیستم را خلق کرد؛ بلکه اثری به یادگار گذاشت که همچنان میتواند الهامبخش نویسندگان و خوانندگان باشد. این رمان نشان میدهد که چگونه ادبیات میتواند به ابزاری برای آگاهیبخشی و تغییر تبدیل شود.
∎