شناسهٔ خبر: 71555951 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: ایکنا | لینک خبر

پایان جشنواره تلاوت‌های تقلیدی و آغاز دلتنگی قاریان نوجوان

جشنواره‌ای که روزها و شب‌هایش با نوای آسمانی قاریان نوجوان طنین‌انداز شده بود، حالا به نقطه پایان رسیده است. محفلی که هر آیه‌اش خاطره‌ای ساخت و هر تلاوتش نغمه‌ای جاودان شد.

صاحب‌خبر -

پایان جشنواره تلاوت‌های تقلیدی و آغاز دلتنگی قاریان نوجوان

به گزارش خبرنگار اعزامی ایکنا به قزوین، قطار دومین دوره جشنواره ملی تلاوت‌های تقلیدی، پس از عبور از روز‌های یخبندان، ابری، آفتابی و برفی، سرانجام به ایستگاه پایانی خود رسید. قطاری که واگن‌هایش لبریز از صوت و لحن بود، مسافرانش نوجوانانی بودند که با دل‌هایی پر از شوق و صدا‌هایی پر از نوا، مسیری از تلاوت و تقلید را طی کردند.

هر جشنواره‌ای آغاز و پایانی دارد، اما این یکی فرق داشت. این جشنواره یک خاطره بود که در ذهن‌ها حک شد، یک نغمه بود که در دل‌ها نشست، یک رؤیا بود که به حقیقت پیوست. حالا که چراغ‌های سالن یکی‌یکی خاموش می‌شوند و میکروفون‌ها خاموش شده‌اند، انگار شهری از تلاوت در اینجا برپا بوده که آرام‌آرام در حال فرو رفتن در سکوت است.

تلاوت آخر، تصویر‌های ماندگار

آغاز آئین پایانی با پخش سرود ملی و صلوات خاصه امام رضا (ع) بود، و پس از آن، قاسم مقدمی، این قاری نام‌آشنا، با تلاوتی دیگر، نقطه‌ای ماندگار بر دفتر جشنواره گذاشت. او در این چند روز بیش از چهار تلاوت به‌یادماندنی را در این جشنواره به یادگار گذاشته بود، تلاوت‌هایی که همچون امضایی از او بر صفحات این رقابت‌ها نقش بستند.

سپس تصاویری از روز‌های مسابقه به نمایش درآمد؛ تصاویری که انگار یک فیلم کوتاه از خاطرات این چند روز بود. دست‌های لرزان نوجوانانی که پیش از تلاوت، قرآن را محکم در آغوش گرفته بودند، لب‌های خشکی که در سکوت دعا می‌خواندند و اشک‌های پنهانی که بعد از هر اجرا در گوشه‌ای از سالن جاری می‌شد. این فیلم کوتاه، اما یک عمر در ذهن قاریان نوجوان باقی خواهد ماند.

خداحافظی با لحظات ناب

حجت‌الاسلام والمسلمین سیدمصطفی مجیدی، میزبان جشنواره، یکی از چهار سخنرانان مراسم اختتامیه بود، او در سخنانش از تلاش‌های شبانه‌روزی برگزارکنندگان و استقبال پرشور خانواده‌ها سخن گفت، سخنانی که رد دلتنگی در حرف به حرف آن رژه می‌رفت. پس از سخنان میزبان، نوجوانان و حاضران در این مراسم به تماشای اجرای زیبای گروه سرود دختران استان قزوین نشستند.

اما شاید یکی از احساسی‌ترین لحظات اختتامیه، تجلیل از هشت پیشکسوت قرآنی استان قزوین بود. محمدکاظم نداف که سال‌ها صدایش در جلسات قرآن طنین‌انداز شده، در صدر این تجلیل‌شدگان ایستاد.

سخنرانی‌های پرتعداد‌ اما کم زمان مسئولان انتظار نوجوانان را برای لحظه‌ای که نامشان در میان برترین‌ها خوانده شود، طولانی‌تر کرد. آن‌ها بی‌تاب بودند، قلب‌هایشان به ضرباهنگ نام‌های خوانده‌شده می‌تپید و دست‌هایشان در آستانه بالا بردن جوایز می‌لرزید. سرانجام، این انتظار به پایان رسید؛ نفرات برتر معرفی شدند، هدایای نقدی از ۴۰ تا ۱۰۰ میلیون تومان به آن‌ها اهدا شد، و جشنواره پرده آخر خود را به نمایش گذاشت؛ و حالا دلتنگی...

و حالا سالن آرام شده است، آخرین میکروفون خاموش شده، آخرین تابش نور روی چهره قاریان نوجوان محو شده و در‌های امامزاده حسین (ع) به روی آخرین مهمانان بسته می‌شود.

جشنواره تمام شد، اما کسی که در این چند روز نفسش با تلاوت عجین شده، می‌داند که پایان جشنواره پایان راه نیست. صوت و لحنی که در اینجا نواخته شده، در دل‌ها جاری می‌شود، در مسیر زندگی تکرار خواهد شد و در آینده، در صحنه‌های بزرگ‌تری طنین خواهد انداخت.

اما مگر می‌شود دل برای همین لحظه‌ها تنگ نشود؟ برای سالن پر از هیجان، برای نجوای آرام قاریان قبل از اجرا، برای دستان لرزانِ نوجوانی که نامش خوانده شد، برای اشکی که بی‌هوا روی گونه‌ای سر خورد...

قطار جشنواره به ایستگاه آخر رسیده است، اما خاطراتش هنوز پشت شیشه‌های این ایستگاه، برای مسافرانش دست تکان می‌دهد. سال دیگر، در آستان مقدس امامزاده عبدالله (ع) شهرری، این قطار بار دیگر حرکت خواهد کرد، اما برای همه آن‌هایی که امسال در آن سفر کردند، این لحظه‌ها همیشه خاص و تکرارنشدنی خواهد ماند...

انتهای پیام