شناسهٔ خبر: 71549460 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: قدس آنلاین | لینک خبر

انتقاد عباس عبدی از پزشکیان/ ای‌ کاش اعتبار نهج‌البلاغه حفظ می‌شد!

روزنامه اعتماد نوشت: اگر قرار بود عدالت رعایت نشود، بهتر بود با شعار نهج‌البلاغه انتخاب نمی‌شدند تا امروز این کتاب ارزشمند را ارزان حراج نکنند. مردم با این رفتارها بیگانه نیستند، اما ای‌ کاش اعتبار نهج‌البلاغه حفظ می‌شد.

صاحب‌خبر -

روزنامه اعتماد طی یادداشتی به قلم عباس عبدی نوشت: نقد عملکرد دولت یا شخص آقای پزشکیان به‌معنای دشمنی نیست، بلکه خدمت است. آقای پزشکیان تا کنون نقد را برتابیده و این نقطه قوت اوست. روزنامه‌نگاری حرفه نقد است نه مجیزگویی. با توجه به علاقه آقای پزشکیان به نهج‌البلاغه، شواهدی در تأیید این رویکرد در گفتارهای امام علی(ع) یافت می‌شود. امام فرموده‌اند: «از گفتن حق یا مشورت دادن به من خودداری نکنید؛ زیرا خود را از آنکه اشتباه کنم مصون نمی‌دانم.» انتظار نمی‌رود آقای پزشکیان مانند امام علی(ع) عمل کند، اما حدی از تشابه رفتاری ضروری است. امام(ع) فرمودند: «اگر اموال را بیابم به مسلمین بر می‌گردانم، حتی اگر مهریه زنان شده باشد.» گشایش امور با عدالت است. اگر عدالت، کسی را در مضیقه اندازد، ظلم مضیقه بیشتری برای او ایجاد می‌کند.

حقوق کارمندان در چند سال اخیر به قیمت ثابت کاهش یافته است. از ابتدای دهه ۱۳۹۰، حقوق کارمندان به قیمت ثابت بسیار کم شده است. این اتفاق در چه صورتی عادلانه است؟ اگر به دلایل قابل قبول تولید و درآمد ملی کم شده باشد، کاهش حقوق منطقی است. اما اگر هزینه‌های دولت بیشتر شده یا اتلاف منابع زیاد شده باشد، یا فرار سرمایه رخ داده باشد، چنین کاهشی پذیرفتنی نیست. واقعیت امروز با کدام یک از این حالات منطبق است؟ تولید و درآمد ملی نه‌تنها کم نشده، بلکه بودجه عمومی دولت طی ۷ سال اخیر بیش از تورم افزایش یافته است. اگر بودجه دولت افزایش یافته اما پرداخت‌های دولت به کارمندان کمتر شده، این درآمدها کجا رفته است؟ این افزایش درآمدها در سرمایه‌گذاری هم صرف نشده است. بنابراین، روشن است که صرف اموری شده که قابل قبول نیست یا دلایل آن برای مردم شفاف نشده است. این اقدام غیرمنطقی و کاملاً خلاف عدالت است.

مشکل هنگامی پیچیده‌تر می‌شود که شاهد رشد شدید پرداخت به نهادهایی هستیم که یا هیچ پاسخگویی در برابر بودجه دریافتی ندارند، یا کاملاً ناکارآمد هستند. این سیاست تخصیص بودجه تناسبی با عدالت ندارد. این روند در دولت پیشین قابل انتظار بود، اما در دولتی که با شعار نهج‌البلاغه آمده، پذیرفتنی نیست. بررسی برخی ارقام نشان می‌دهد که بودجه صداوسیما از ۲۶۰۰ میلیارد تومان در سال ۱۴۰۰ به ۳۵ هزار میلیارد تومان در سال ۱۴۰۴ افزایش یافته، یعنی بیش از ۱۲ برابر. چرا باید پول مردم صرف نهادی شود که در سال‌های اخیر مرجعیت خبری خود را از دست داده و مردم از آن رویگردان شده‌اند؟

نهادهای دینی مانند مرکز خدمات حوزه‌های علمیه، جامعه‌المصطفی، تبلیغات اسلامی قم و مؤسسات دیگر نیز طی ۱۴۰۰ تا ۱۴۰۴ بیش از ۹ برابر افزایش بودجه داشته‌اند. این افزایش، حتی از رشد بودجه دولت بیشتر بوده است. در این سال‌ها، نه‌تنها عملکرد این نهادها بهتر نشده، بلکه وضعیت دین‌داری در جامعه رو به افول گذاشته است. از زمانی که این نهادها از منابع مردمی استفاده می‌کردند، کارآمدتر بودند. اما از وقتی وابسته به بودجه دولتی شده‌اند، سیر قهقرایی آنها آغاز شده است.

این‌گونه تخصیص بودجه با هیچ بخشی از نهج‌البلاغه همخوانی ندارد. اگر قرار بود عدالت رعایت نشود، بهتر بود با شعار نهج‌البلاغه انتخاب نمی‌شدند تا امروز این کتاب ارزشمند را ارزان حراج نکنند. مردم با این رفتارها بیگانه نیستند، اما ای‌کاش اعتبار نهج‌البلاغه حفظ می‌شد.