فیلم «تنگه» که با عنوان دره و تنگنا نیز شناخته میشود، ترکیبی غافلگیرکننده از ژانرهای علمیتخیلی، ترسناک و اکشن است که با بازی آنیا تیلور-جوی و مایلز تلر، شیمی قابل توجهی بین دو شخصیت اصلی ایجاد میکند. این فیلم با کارگردانی اسکات دریکسون، سازنده فیلم «تلفن سیاه»، وعده داستانی عاشقانه را میدهد که با عناصر ترسناک، علمیتخیلی و اکشن آمیخته شده است. اما پرسش اینجاست که آیا فیلم میتواند از پس چنین ترکیبی پیروز بیرون بیاید یا خیر؛ در ادامه برای رسیدن به پاسخ نقد ما را درباره فیلم The Gorge بخوانید.

فیلم رمانتیک و اکشن-هراسانگیز «The Gorge» با بازی مایلز تلر و آنیا تیلور-جوی در روز ولنتاین روی پلتفرم اپل تیوی پلاس منتشر شد و درکنار کسب رکوردهای جدید در جذب مخاطب، بینندگان را به دو دسته طرفداران و منتقدان تقسیم کرد. اما «سینمادوستی» چون من معتقد است که حقیقت جایی در میان این دو نظر نهفته است.
اگر بخواهم صادق باشم باید بگویم فیلم «تنگه» به کارگردانی اسکات دریکسون، ترکیبی هیجانانگیز از ژانرهای علمیتخیلی، ترسناک و اکشن است که در قالب یک داستان عاشقانه، دو تکتیرانداز نخبه را در برابر کابوسی غیرقابل توصیف قرار میدهد. این فیلم با پیشزمینهای جذاب، صحنههای اکشن نفسگیر و حس مرموز و ترسناک خود، تجربهای جذاب ارائه میدهد، حتی اگر گاهی زیر بار بلندپروازیهایش کمی تلوتلو بخورد. این فیلم تعلیق فیلمهای نظامی، وحشتهای هیولاوار و یک داستان عاشقانه ممنوعه را در هم میتند و تجربهای سینمایی و پرتنش خلق میکند.

این فیلم ساخته کارگردانی است که با ترکیب ژانرها و کار در گونههای مختلف سینما ناآشنا نیست؛ اگرچه فیلمشناسی اسکات دریکسون شامل چند شکست نیز میشود، اما او عمدتاً به عنوان کارگردانی قابل اعتماد در خلق هیجان و ترس شناخته میشود. فیلم «Sinister» او بدون شک یکی از بهترین فیلمهای ترسناک دهه ۲۰۱۰ است و «تلفن سیاه» آنقدر موفق بود که دریکسون امسال با دنبالهای از آن به سینماها بازخواهد گشت.
بنابراین، با توجه به اینکه «The Gorge» نیز از استعدادهای خوبی چون آنیا تیلور-جوی و مایلز تلر بهره میبرد، احتمال کمی وجود داشت که این فیلم ترسناک اپلتیویپلاس حداقل سرگرمکننده نباشد. در نتیجه فیلم سرگرمکننده است، اما توانایی کارگردانی ماهرانه دریکسون تنها تا حدی میتواند فیلمنامه زک دین را ارتقا دهد، فیلمنامهای که متأسفانه نمیداند چگونه از پتانسیل کامل و درخشان «تنگه» وحشتناک داستان استفاده کند.

اما از همان اولین نما، «تنگه» خود را به عنوان یک فیلم هیجانانگیز و آرامآرام جوشان معرفی میکند که تماشاگران را در یک فضای تاریک و منزوی غرق میکند. این فیلم داستان لوای کین (تلر)، یک پیمانکار خصوصی آمریکایی، و دراسا (تیلور-جوی)، یک تکتیرانداز لیتوانیایی که برای نیروهای روسیه کار میکند، را دنبال میکند که در دو طرف یک دره مرموز موضع گرفتهاند. دستورات آنها ساده است: از برجهای خود محافظت کنند و هر چیزی که از پرتگاه بیرون میآید را از بین ببرند.
با این حال، با گذشت زمان، کنجکاوی و تنهایی آنها را به هم نزدیک میکند و این دو را وادار میکند تا از پروتکلهای سختگیرانه سرپیچی کنند و یک رابطه عاشقانه ممنوعه را آغاز کنند. اما واقعاً چه چیزی در اعماق دره کمین کرده است؟ فیلم بهطور ماهرانهای تعلیق را افزایش میدهد، زیرا رابطه لوای و دراسا در سایه ناشناختهها شکل میگیرد و به کشفهای نگرانکنندهای درباره وحشتهای نهفته در اعماق این تنگه مرموز منجر میشود.

خب شاخصترین نکته پیرامون این داستان آن است که «تنگه» فیلمی است که به طور مداوم سبک و ژانرها را با ظرافتی فریبنده تغییر میدهد. دریکسون هرگز با پیشزمینهای روبرو نشده که نتواند آن را وارونه کند، و کارگردانی مطمئن او باعث میشود تماشای این فیلم لذتبخش باشد. شما برای وعده یک اکشن علمیتخیلی با کمی طعم ترسناک به سراغ این فیلم میروید… که البته فیلم فقط گاهی به آن وعده عمل میکند. اما در نهایت برای داستان عاشقانه صمیمی و دردناک آن میمانید، داستانی که بدون شک نقطه قوت فیلم است.
همچنین نباید این نکته را فراموش کرد که «The Gorge» یکی از آن فیلمهایی است که ایده مرکزی آن آنقدر خوب است که تعجب میکنید چرا تاکنون کسی چنین کاری نکرده است. برای شروع، محیط منزوی هر برج به دریکسون زمینهای کامل میدهد تا وزن روال روزمره را بررسی کند، روالی که هم ابزاری ارزشمند و هم زنجیری برای وجود انسان است. دراسا و لوای در تکرار روزمره آرامش مییابند، ذهن خود را مشغول نگه میدارند تا به گوشههای تاریک خاطرات خود سرک نکشند.

با این حال، آنها به راههایی برای فرار از یکنواختی نیاز دارند، مانند خلق و مصرف هنر یا مشارکت در پروژههای خانهداری که فراتر از وظایف روزمره آنهاست. با پیشرفت رابطه آنها در طول دره، دراسا و لوای در نشان دادن محبت به یکدیگر، علیرغم جدایی فیزیکی، بسیار خلاق میشوند. در «The Gorge» اتفاقات زیادی در جریان است، و کارگردان و فیلمنامه ترکیبی از ژانرها ارائه میدهد که به ندرت در یک فیلم دیده میشود.
عشق دراسا و لوای داستانی را هدایت میکند که درباره یافتن عشق در جایی است که کمترین انتظار را از آن دارید. در عین حال، ماهیت علمیتخیلی دره فیلم را به قلمرو فانتزی میکشاند. در نهایت، دریکسون از پیشینه شخصیتها و طبیعت دره برای خلق ترسهای واقعی و صحنههای اکشن هیجانانگیز استفاده میکند. همه این عناصر متحرک همیشه به طور هماهنگ در کنار هم قرار نمیگیرند، اما زمانی که این اتفاق میافتد، «تنگه» واقعاً خاص میشود.

با این حال، فیلم نقاط ضعف آشکاری دارد. مهمتر از همه، تصمیم بد استفاده از CGI به جای جلوههای عملی برای طراحی موجودات است. بله، CGI میتواند تولید را ارزانتر کند، و بودجه برای فیلمی که مستقیماً به استریمینگ میرود، نگرانی اصلی است. با این وجود، زمانی که اکشن اوج میگیرد، دراسا و لوای باید از خود در برابر موجهایی از موجودات دفاع کنند که به دلیل ماهیت دیجیتالیشان بیوزن به نظر میرسند. در واقع، نیمه دوم «The Gorge» آنقدر به جلوههای دیجیتالی تکیه میکند که به نظر میرسد تیلور-جوی و تلر شخصیتهای یک بازی ویدیویی هستند که دشمنان را بیفکر از پا درمیآورند.
اینجاست که من مخاطب این فکر به سرم میزند که فیلمنامه زک دین به این احساس ناخوشایند دامن میزند که «تنگه» به عنوان یک بازی ویدیویی بهتر عمل میکرد. البته نیمه اول فیلم فضای زیادی برای شناخت شخصیتهای اصلی، درک انگیزههای آنها و اهمیت دادن به سرنوشتشان فراهم میکند. از سوی دیگر، نیمه دوم مجموعهای از صحنههای اکشن است که با توضیحات سنگین قطع میشود. نکته اینجاست که سازندگان به مخاطبان خود اعتماد ندارد تا ماهیت عناصر فراطبیعی درون فیلم را درک کنند. با این حال، از آنجا که پیچشهای داستان تا حدی قابل پیشبینی و به شدت تلگرافشده هستند، قطع مکرر فیلم فقط برای اینکه یک شخصیت ثانویه اطلاعات غیرضروری بیشتری ارائه دهد، به ریتم فیلم آسیب میزند.

برای انصاف نسبت به فیلمنامه زک دین، باید گفت برخی از این صحنهها بوی دخالت استودیو را میدهند، چرا که گاهی خدمات استریمینگ سعی میکنند نقاط داستانی را سادهتر کنند تا به مخاطبان بیشتری دست یابند. اما بدون اطلاع از آنچه پشت دوربین اتفاق افتاده است، تنها میتوانیم فردی که مسئولیت نهایی را بر عهده داشته، سرزنش کنیم. با این شرایط، «The Gorge» نقطه بازگشت مشخصی دارد که در آن تمرکز از اجرای مسحورکننده تیلور-جوی و تلر به کلیشههای معمول ژانر ترسناک بقا تغییر میکند.
اما با وجود کاستیها، هنوز چیزهای زیادی در فیلم وجود دارد که دوستداشتنی است. برای مثال تیلور-جوی و تلر به شخصیتهای خود هویت باورپذیری میدهند، و تماشای این دو روح گمراه که در حال مبارزه با گروههایی از هیولاها عاشق هم میشوند، لذتبخش است. دریکسون نیز کارگردانی عالی است که همیشه راهی برای جذابکردن حتی سادهترین تعاملات بین این دو شخصیت پیدا میکند؛ برای مثال صحنهای که دراسا و لوای برای اولین بار رو در رو میشوند، به تنهایی ارزش تماشای کل فیلم را دارد. بنابراین تلر و تیلور-جوی دو ستارهای هستند که به طور منحصر به فردی قادرند تنها با چشمان و زبان بدن خود احساسات زیادی را منتقل کنند.

با این رویکرد و با مدت زمان دو ساعت و هشت دقیقهای فیلم، که تقریباً نیمی از آن به سرمایهگذاری روی شخصیتهای دراسا و لوای اختصاص دارد، بخش اصلی داستان داخل تنگه زمان محدودی برای تأثیرگذاری بر مخاطب دارد. البته هیچیک از صحنههای ژانری درون فیلم خستهکننده نیستند، اما تیم خلاق تولید تنها تا حدی میتواند با رده سنی PG-13 پیش برود. با این تفاسیر وقتی شخصیتها وارد تنگه میشوند، فیلم اینجا به چیزی نزدیک به ژانر ترسناک بقا تبدیل میشود، اما هرگز به طور کامل به آن متعهد نمیشود.
در این میان اکشنها به خوبی طراحی شدهاند و به اندازه کافی تنشزا هستند، چرا که دریکسون و دن لاستسن (فیلمبردار محبوب دلتورو و فیلمهای جان ویک) از حرکت دوربین برای ایجاد حداکثر هرجومرج لذت میبرند. اما نتیجه نهایی فاقد آن جرقه اضافی است که بتواند تماشاگران را با صحنههای خیرهکننده شگفتزده کند یا از طریق ترس زیر پوست آنها برود. به این موارد موسیقی متن جذاب فیلم را نیز اضافه کنید.
این نکته را به یاد داشته باشید که با وجود برخی کاستیها، از نظر بصری، «The Gorge» خیرهکننده است. برای مثال همان فیلمبرداری، زیبایی خشن و دورافتاده درون تنگه را به تصویر میکشد و بر فضای خالی وسیع اطراف لوای و دراسا تأکید میکند. استفاده از نور و سایه نقش مهمی در صحنههای ترسناک فیلم ایفا میکند، جایی که خود دره به عنوان یک عنصر تاریک و تهدیدآمیز حضور دارد. طراحی هیولاها با وجود برخی انتخابهای ضعیف، بهطور کلی مناسب و عجیبوغریب است و با ترکیب کمی از جلوههای عملی و CGI، موجوداتی کابوسوار خلق میکند که در لحظاتی ملموس و ترسناک به نظر میرسند.

طراحی صدا و موسیقی متن فیلم نیز به همان اندازه مؤثر است و تنش را با صداهای ترسناک و فرازمینی که از دره به گوش میرسد، افزایش میدهد. ترنت رزنر و اتیکوس راس، آهنگسازان فیلم، موسیقی متن ترسناکی ارائه میدهند که طبلهای نظامی را با قطعات پانکراک و ناآرام ترکیب میکند.
در کل، «The Gorge» تمام عناصر لازم برای تبدیل شدن به یک تجربه سینمایی فراموشنشدنی را دارد، اما در عوض به یک فیلم سرگرمکننده، جذاب و گاهی الهامبخش از ترکیب ژانرها تبدیل شده که امیدوار است در پلتفرمهای استریم مخاطبان خود را پیدا کند. طرفداران اکشن، علاقهمندان به ژانر ترسناک و دوستداران داستانهای عاشقانه مطمئناً همه اینها را قبلاً دیدهاند و حتی بهتر از این هم دیدهاند. اما این نوع فیلمها کمیاب هستند که حتی تلاش میکنند همه این عناصر متفاوت را در یک بستهبندی قرار دهند.
در نتیجه باید گفت متأسفانه «تنگه» نمیتواند به تمام وعدههای خود عمل کند. برای مثال مدت زمان فیلم را میشد کوتاهتر کرد بدون اینکه بهترین بخشهای آن از دست برود، و فیلمنامه را میشد اصلاح کرد تا تجربه سینمایی روانتری ایجاد شود. علاوه بر این، با جلوههای بهتر (ترجیحاً عملی) این فیلم میتوانست در گیشه موفقیت بزرگی کسب کند، چرا که بهترین صحنههای اکشن آن روی پرده سینما عالی به نظر میرسیدند. با این حال، دریکسون یک فیلم سرگرمکننده و جذاب ارائه داده است. بنابراین، تا زمانی که تیتراژ پایانی از راه میرسد، «The Gorge» زمان صرف شده مقابل تلویزیون را توجیه میکند.

برای کسانی که از فیلمهای ترکیب ژانری که ترسناک، اکشن و عاشقانه را در هم میآمیزد لذت میبرند، «The Gorge» یک اثر تماشایی و ارزشمند است. این فیلم ممکن است چهره ژانر علمیتخیلی ترسناک را دگرگون نکند، اما یک تجربه هیجانانگیز و بهیادماندنی ارائه میدهد.
برای کسانی که از فیلمهای ترکیب ژانری که ترسناک، اکشن و عاشقانه را در هم میآمیزد لذت میبرند، «The Gorge» یک اثر تماشایی و ارزشمند است. این فیلم ممکن است چهره ژانر علمیتخیلی ترسناک را دگرگون نکند، اما یک تجربه هیجانانگیز و بهیادماندنی ارائه میدهد.
∎