به گزارش سرویس صنفی و آموزشی «خبرنامه دانشجویان ایران»؛ در سالهای اخیر، افزایش بیرویه ظرفیت پذیرش دانشجویان در مقاطع کارشناسی ارشد و دکتری در دانشگاههای ایران، به یکی از چالشهای اساسی نظام آموزش عالی کشور تبدیل شده است. این افزایش ظرفیت که عمدتاً بدون توجه به نیازهای بازار کار و کیفیت آموزشی صورت گرفته، پیامدهای منفی متعددی از جمله بیکاری گسترده فارغالتحصیلان، کاهش کیفیت آموزش، افت سطح پژوهشهای علمی و کاهش ارزش مدارک دانشگاهی را به دنبال داشته است. در این مقاله، به بررسی دلایل ضرورت کاهش ظرفیت پذیرش در مقاطع تحصیلات تکمیلی پرداخته خواهد شد.
۱. افزایش نرخ بیکاری فارغالتحصیلان تحصیلات تکمیلی
یکی از مهمترین دلایل کاهش ظرفیت پذیرش در مقاطع کارشناسی ارشد و دکتری، افزایش بیکاری در میان فارغالتحصیلان این مقاطع است. در حال حاضر، بسیاری از دانشآموختگان کارشناسی ارشد و دکتری با چالش عدم تطابق تخصصهای خود با نیازهای بازار کار مواجه هستند. از سوی دیگر، رشد بیرویه پذیرش در این مقاطع منجر به افزایش تعداد فارغالتحصیلانی شده که توانایی ورود به بازار کار را ندارند. این مسئله نهتنها باعث افزایش بیکاری میشود، بلکه سرخوردگی اجتماعی و نارضایتی گسترده را نیز در پی دارد.
۲. کاهش کیفیت آموزش و پژوهش
افزایش بیش از حد ظرفیت پذیرش دانشجویان تحصیلات تکمیلی منجر به کاهش کیفیت آموزش و پژوهش در دانشگاهها شده است. اساتید دانشگاه که با حجم بالای دانشجویان مواجه هستند، زمان و منابع کافی برای آموزش مؤثر و راهنمایی پژوهشی را ندارند. در نتیجه، کیفیت پایاننامهها و تحقیقات علمی کاهش یافته و بسیاری از پژوهشها از نظر کاربردی بودن و نوآوری علمی دچار ضعف جدی شدهاند.
۳. کاهش ارزش مدارک دانشگاهی
با افزایش بیرویه پذیرش دانشجویان در مقاطع کارشناسی ارشد و دکتری، ارزش مدارک دانشگاهی کاهش یافته است. در گذشته، دریافت مدارک تحصیلات تکمیلی نشاندهنده توانمندیهای علمی و مهارتی فرد بود، اما با افزایش تعداد فارغالتحصیلان، این مدارک دیگر تضمینی برای اشتغال یا تخصص علمی محسوب نمیشوند. این امر منجر به کاهش اعتبار دانشگاهها و نظام آموزش عالی کشور شده است.
۴. نبود تناسب بین ظرفیت دانشگاهها و نیازهای اقتصادی و صنعتی
یکی دیگر از مشکلات جدی افزایش ظرفیت پذیرش در تحصیلات تکمیلی، عدم تناسب بین تعداد فارغالتحصیلان و نیازهای واقعی بازار کار است. بسیاری از رشتههای دانشگاهی بدون توجه به نیازهای اقتصادی و صنعتی کشور توسعه یافتهاند و این مسئله موجب شده که دانشآموختگان با مشکل یافتن شغل مواجه شوند. کاهش ظرفیت پذیرش میتواند به دانشگاهها این امکان را بدهد که برنامههای آموزشی خود را بر اساس نیازهای واقعی جامعه و صنعت تنظیم کنند.
۵. افزایش تقاضا برای مهاجرت نخبگان
افزایش تعداد دانشآموختگان تحصیلات تکمیلی که قادر به یافتن شغل مناسب در کشور نیستند، موجب افزایش روند مهاجرت نخبگان به خارج از کشور شده است. این پدیده که به عنوان فرار مغزها شناخته میشود، ضررهای اقتصادی و علمی فراوانی برای کشور به همراه دارد. کاهش ظرفیت پذیرش در این مقاطع میتواند به تنظیم بهتر بازار کار و ایجاد فرصتهای شغلی مناسب برای نخبگان کمک کند و از مهاجرت گسترده نیروی انسانی جلوگیری نماید.
۶. تأثیر منفی بر توسعه علمی و نوآوری
افزایش کمیت دانشجویان تحصیلات تکمیلی، به جای افزایش کیفیت پژوهشهای علمی و نوآوری، در بسیاری از موارد منجر به تولید تحقیقات کمکیفیت و فاقد نوآوری شده است. بسیاری از پژوهشهای دانشگاهی صرفاً برای دریافت مدرک و بدون توجه به کاربرد عملی انجام میشوند. با کاهش ظرفیت پذیرش، دانشگاهها میتوانند بر جذب دانشجویان مستعدتر تمرکز کنند و به ارتقای کیفیت پژوهشها بپردازند.
۷. تخصیص نامناسب منابع آموزشی و پژوهشی
افزایش تعداد دانشجویان تحصیلات تکمیلی، فشار زیادی بر منابع آموزشی و پژوهشی دانشگاهها وارد کرده است. امکانات محدود آزمایشگاهی، کمبود اساتید مجرب و منابع مالی ناکافی از جمله مشکلاتی هستند که موجب افت کیفیت آموزش و پژوهش شدهاند. کاهش ظرفیت پذیرش میتواند به استفاده بهینه از منابع و افزایش کارایی دانشگاهها کمک کند.
۸. نیاز به تقویت مهارتهای عملی به جای مدرکگرایی
یکی از معضلات نظام آموزش عالی ایران، تأکید بیش از حد بر مدارک تحصیلی به جای مهارتهای عملی است. بسیاری از دانشآموختگان تحصیلات تکمیلی فاقد مهارتهای لازم برای ورود به بازار کار هستند. کاهش ظرفیت پذیرش در این مقاطع میتواند به تغییر رویکرد آموزشی و تمرکز بر مهارتآموزی کمک کند.
راهکارها و پیشنهادات
برای کاهش مشکلات ناشی از افزایش ظرفیت پذیرش در مقاطع کارشناسی ارشد و دکتری، لازم است راهکارهای زیر مورد توجه قرار گیرد:
اصلاح سیاستهای پذیرش دانشجو: تعیین ظرفیت پذیرش بر اساس نیازهای واقعی بازار کار و توانمندی دانشگاهها.
افزایش کیفیت آموزش: تمرکز بر ارتقای سطح علمی اساتید و بهبود روشهای آموزشی.
توسعه مهارتهای عملی: گسترش دورههای آموزشی مهارتمحور و تقویت ارتباط دانشگاهها با صنعت.
ایجاد فرصتهای شغلی متناسب با تحصیلات تکمیلی: توسعه زیرساختهای اشتغال برای فارغالتحصیلان مقاطع ارشد و دکتری.
تمرکز بر پژوهشهای کاربردی: حمایت از تحقیقات علمی که دارای کاربردهای عملی در صنعت و جامعه هستند.
فرجام سخن
با توجه به مشکلات ناشی از افزایش بیرویه ظرفیت پذیرش دانشجویان در مقاطع کارشناسی ارشد و دکتری، کاهش این ظرفیت ضروری به نظر میرسد. این اقدام میتواند به بهبود کیفیت آموزش، کاهش بیکاری فارغالتحصیلان، جلوگیری از مهاجرت نخبگان و تقویت ارتباط میان دانشگاه و صنعت کمک کند. اصلاح نظام پذیرش و تمرکز بر آموزش مهارتهای عملی به جای مدرکگرایی، میتواند نقش مؤثری در توسعه پایدار علمی و اقتصادی کشور داشته باشد.
گزارش از عرفان عباسی