شناسهٔ خبر: 71540437 - سرویس علمی-فناوری
نسخه قابل چاپ منبع: ایبنا | لینک خبر

گفت‌وگو با نامزدهای چهل‌ودومین جایزه کتاب سال-۲۰

مطالعات شرق‌شناسی جایگاه مهمی در پژوهش‌های تاریخی و فرهنگی جهان دارد

پوریا خدیش، مترجم و پژوهشگر تاریخ ایران گفت: بسیاری از دانشگاه‌های معتبر جهان، مانند آکسفورد، هاروارد، سوربن، و هایدلبرگ، همچنان دپارتمان‌های قدرتمندی در این زمینه دارند. با این حال، امروزه مطالعات شرق‌شناسی بیش از گذشته به رویکردهای انتقادی، همکاری‌های بین‌المللی، و استفاده از علوم جدید متکی است.

صاحب‌خبر -

سرویس تاریخ و سیاست خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا): کتاب «یونان قدیم و ایران قدیم: روابط بینافرهنگی» به ویراستاری سیدمحمدرضا دربندی و آنتیگونی زورناتزی کاوشی نوآورانه از تعاملات غنی و چندوجهی بین دو تمدن تأثیرگذار دوران باستان است. این کتاب جامع که نخستین‌بار در سال ۲۰۰۸ میلادی به زبان انگلیسی منتشر شد، مجموعه‌ای از دیدگاه‌های علمی متنوع را گردهم می‌آورد تا نور جدیدی بر مبادلات فرهنگی، سیاسی و فکری که بین یونان باستان و ایران باستان رخ داده است، بیافزاید. «یونان قدیم و ایران قدیم: روابط بینافرهنگی» اثری شاخص است که کاوشی جامع و روشنگر از تعاملات بین دو تمدن تأثیرگذار جهان باستان ارائه می‌دهد. این کتاب از طریق رویکرد میان‌رشته‌ای، دیدگاه متعادل و ارائه‌ای غنی از تصاویر، بینش‌های ارزشمندی را در مورد پیچیدگی‌های تبادل فرهنگی و میراث ماندگار یونان باستان و ایران باستان ارائه می‌کند. با پوریا خدیش، مترجم کتاب گفت‌وگویی کرده‌ایم که در ادامه می‌خوانید:

در ابتدا درباره کتاب «یونان قدیم و ایران قدیم: روابط بینافرهنگی» بگویید.

این کتاب به شناخت پیوند عمیق دو تمدن یونان قدیم و ایران قدیم می‌پردازد که علیرغم فاصله جغرافیایی، روابطی پیچیده و پویا را به اشتراک گذاشتند که مسیر تاریخ را در جهان باستان رقم زد. از طریق مجموعه‌ای از مقالات میان‌رشته‌ای، ویراستاران و همکاران به جنبه‌های مختلف این برخورد بین فرهنگی، از تجارت و دیپلماسی گرفته تا دین، هنر و فلسفه می‌پردازند. کتاب به صورت موضوعی تنظیم شده است و هر فصل بر جنبه متفاوتی از تعاملات یونان باستان و ایران باستان تمرکز دارد. از اولین شواهد ارتباط بین دو تمدن تا اوج نفوذ آنها در دوره هخامنشی و هلنیستی، این جلد مروری جامع از پیچیدگی‌های روابط آنها ارائه می‌دهد. یکی از نقاط قوت کتاب در رویکرد میان‌رشته‌ای آن نهفته است که از بینش‌هایی از باستان‌شناسی، تاریخ، تاریخ هنر، ادبیات، و زبان‌شناسی استفاده می‌کند تا درک دقیقی از تبادلات میان فرهنگی بین یونان باستان و ایران باستان ارائه دهد. از طریق تجزیه و تحلیل دقیق شواهد متنی و باستانی، مشارکت‌کنندگان پیوندهای پنهان را آشکار می‌کنند و راه‌هایی را که در آن ایده‌ها، کالاها و مردم بین این دو تمدن جریان می‌یافتند، روشن می‌کنند. علاوه بر این، «یونان قدیم و ایران قدیم» روایت‌های سنتی برخوردهای فرهنگی را به چالش می‌کشد که اغلب دیدگاه‌های یک تمدن را بر تمدن دیگر برتری می‌دهند.

ویراستاران کتاب کوشیده‌اند تا دیدگاهی متعادل و فراگیر از تعاملات بین یونان باستان و ایران باستان ارائه دهند و عاملیت هر دو فرهنگ و پویایی پیچیده‌ای را که روابط آنها را شکل داده است، برجسته کنند. یکی از موضوعات محوری بررسی شده در این کتاب، نقش دین و اساطیر در میانجیگری رویارویی‌های بین فرهنگی یونان باستان و ایران باستان است. از طریق تجزیه و تحلیل دقیق متون مذهبی، شمایل‌نگاری، و شیوه‌های آیینی، مشارکت‌کنندگان روش‌هایی را بررسی می‌کنند که در آن خدایان، قهرمانان و اسطوره های یک فرهنگ توسط فرهنگ دیگر پذیرفته شده، اقتباس و بازتفسیر شده و منجر به ظهور سنت‌های مذهبی ترکیبی می‌شود. یکی دیگر از محورهای کتاب، تبادل نقوش هنری و معماری بین یونان باستان و ایران باستان است. از پذیرش تکنیک‌های هنری یونانی توسط صنعتگران ایرانی تا ادغام نقوش تزئینی ایرانی در هنر و معماری یونانی، این کتاب راه‌هایی را دنبال می‌کند که در آن سبک‌ها و تکنیک‌های هنری به اشتراک گذاشته می‌شوند، اقتباس می‌شوند و در سراسر مرزهای فرهنگی تغییر شکل می‌دهند.

کنفرانس یونان قدیم و ایران قدیم که به شکل همایش بین‌المللی برگزار شد، چه ویژگی‌هایی داشت؟

کنفرانس یونان قدیم و ایران قدیم: روابط بینافرهنگی یک رویداد علمی بین‌المللی بود که در نوامبر سال ۲۰۰۶ با مشارکت کانون فرهنگی سفارت جمهوری اسلامی ایران در یونان، سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری ایران، کمیتۀ ملی هلنی یونسکو و بنیاد ملی پژوهش‌های هلنی در آتن برگزار شد. این همایش ویژگی‌های منحصربه‌فردی داشت که آن را از سایر نشست‌های علمی متمایز می‌کرد.

نخست، این کنفرانس نقطه تلاقی پژوهشگران حوزه‌ها و تخصص‌های مختلف از سراسر جهان بود که در زمینه روابط ایران و یونان در دوران باستان مطالعه می‌کردند. حضور متخصصانی از رشته‌های تاریخ، باستان‌شناسی، زبان‌شناسی، مذهب، هنر، فلسفه، ادبیات و مطالعات میان‌فرهنگی باعث شد که این نشست، رویکردی چندرشته‌ای به موضوع داشته باشد.

دوم، هدف این کنفرانس فراتر از بررسی تقابل‌های نظامی و سیاسی بین ایران هخامنشی و دولت‌شهرهای یونانی بود. پژوهشگران در این نشست بر جنبه‌های فرهنگی، هنری، اقتصادی و زبانی تأکید داشتند که بیانگر تعاملات پیچیده و پویای این دو تمدن بزرگ بود.

سوم، ارائه و تحلیل شواهد باستان‌شناختی نقش مهمی در این همایش داشت. یافته‌های جدید از محوطه‌های باستانی ایران و یونان، از جمله کتیبه‌ها، سفال‌ها و آثار چشم نواز هنری، به درک بهتر ما از میزان تأثیرگذاری متقابل این تمدن‌ها کمک کرد. در نهایت، این کنفرانس فضایی برای گفت‌وگو و همکاری علمی بین‌المللی فراهم کرد که نتایج آن در مقالات منتشرشده بازتاب یافته است.

دستاورد این همایش چه بوده و این مقاله‌ها چقدر توانسته به شناسایی یونان باستان و ایران باستان کمک کند؟

دستاوردهای این همایش در چند سطح علمی و پژوهشی زیر قابل بررسی است:

اول، این کنفرانس زمینه‌ای را برای تبادل دیدگاه‌های جدید میان پژوهشگران ایران و یونان باستان فراهم کرد. مقالات ارائه شده در این نشست، فراتر از روایت‌های سنتی، بر پیچیدگی‌های روابط میان این دو تمدن تأکید داشتند و به جای مفاهیم منسوخ شده‌ای مانند تقابل صرف، به بررسی تعاملات، تأثیرات متقابل و انتقال دانش و فرهنگ پرداختند.

دوم، مقالات این همایش با ارائه تحلیل‌های دقیق بر اساس شواهد باستان‌شناختی و متون تاریخی، به درک عمیق‌تری از ساختارهای اجتماعی، اقتصادی، مذهبی و هنری در هر دو تمدن کمک کردند. به‌ویژه، پژوهش‌هایی که بر مبادلات هنری و زبانی متمرکز بودند، نشان دادند که تأثیرات ایران بر یونان و بالعکس، عمیق‌تر از آن چیزی بود که پیش‌تر تصور می‌شد.

سوم، یکی از مهم‌ترین دستاوردهای این همایش، انتشار مجموعه مقالات آن بود که به عنوان یک منبع علمی معتبر در اختیار پژوهشگران قرار گرفت. این مجموعه نه‌تنها یافته‌های جدید و خیره‌کننده‌ای را مستند کرد، بلکه مسیر تحقیقات آینده را نیز مشخص نمود. در مجموع، مقالات این همایش توانسته‌اند نقش مهمی در بازتعریف روابط ایران و یونان باستان ایفا کنند و تصویری متوازن‌تر و علمی‌تر از این دوران ارائه دهند.

این کنفرانس بین‌المللی و کتابی که از مقالات آن منتشر شد، نقطه عطفی در مطالعات روابط میان ایران و یونان به شمار می‌آید. تا پیش از این، بسیاری از پژوهش‌های انجام‌شده در این حوزه عمدتاً بر پایه منابع کلاسیک یونانی بود که اغلب تصویری یک‌جانبه از تعاملات تاریخی این دو تمدن ارائه می‌کرد. اما این همایش فرصتی بی‌نظیر فراهم آورد تا محققان از زوایای مختلف و با رویکردی میان‌رشته‌ای به این موضوع بپردازند. از مهم‌ترین ویژگی‌های این کتاب، ارائه یافته‌های جدید باستان‌شناسی، ادبی، هنری و فلسفی است که برخی از آن‌ها برای نخستین بار منتشر شدند. این مقالات نه‌تنها اطلاعات ارزشمندی درباره تأثیرات متقابل فرهنگی میان ایران و یونان ارائه می‌دهند، بلکه به تصحیح بسیاری از برداشت‌های نادرست و کلیشه‌ای درباره فرهنگ و تمدن ایران کمک کرده‌اند. علاوه بر این، این کتاب را می‌توان یکی از مهم‌ترین آثار منتشرشده در تاریخ مطالعات هخامنشی دانست، چراکه پژوهش‌های ارائه‌شده در آن مبتنی بر داده‌های جدید و تحلیل‌های علمی دقیق هستند. ترجمه این اثر به زبان فارسی نیز گام مهمی در جهت دسترسی محققان ایرانی به جدیدترین دستاوردهای پژوهشی در این حوزه محسوب می‌شود و می‌تواند مسیر را برای تحقیقات هدفمند آتی هموار کند.

محققان غیرایرانی سال‌ها در زمینه یونان باستان و ایران باستان پژوهش و تحقیق کرده‌اند و بیشتر آن‌ها در گزارش‌های باستان‌شناسان مکتوب شده است. این پژوهش‌ها چقدر به مطالعات باستان‌شناختی تاریخی کمک کرده است؟

پژوهش‌های محققان غیرایرانی در زمینه یونان باستان و ایران باستان تأثیر قابل‌توجهی بر مطالعات باستان‌شناختی و تاریخی داشته است. این تحقیقات، به‌ویژه از طریق کاوش‌های باستان‌شناختی، بررسی متون کهن و تحلیل تطبیقی یافته‌ها، نقش مهمی در گسترش دانش ما از این دوران ایفا کرده‌اند.

نخست، بسیاری از این پژوهش‌ها، داده‌های میدانی ارزشمندی را فراهم کرده‌اند. کاوش‌هایی که توسط باستان‌شناسان اروپایی و آمریکایی در مناطقی مانند تخت جمشید، شوش، هگمتانه و محوطه‌های مهمی در آسیای صغیر و نواحی یونانی انجام شده، اطلاعات مهمی درباره ساختارهای معماری، دست‌ساخته‌های هنری، کتیبه‌ها و تبادلات فرهنگی به دست داده است. این داده‌ها امکان مقایسه تمدن‌های ایران و یونان را از منظرهای مختلف، از جمله شهرسازی، هنر و نظام حکومتی، فراهم کرده است.

دوم، بسیاری از متون کلاسیک یونانی و منابع شرقی با تلاش پژوهشگران غیرایرانی ترجمه، تحلیل و منتشر شده‌اند. این کار به فهم دقیق‌تر رویدادهای تاریخی، مانند جنگ‌های ایران و یونان، روابط دیپلماتیک هخامنشیان و یونانیان، و تبادلات فرهنگی میان دو تمدن کمک کرده است.

سوم، روش‌های جدید در تحلیل باستان‌شناختی، مانند مطالعات زیست‌باستان‌شناسی، تحلیل مواد، و فناوری‌های سنجش از دور، که عمدتاً در مراکز تحقیقاتی غربی توسعه یافته‌اند، به باستان‌شناسان ایرانی کمک کرده تا داده‌های تاریخی را با دقت بیشتری بررسی کنند. البته، این تحقیقات در برخی موارد تحت تأثیر دیدگاه‌های شرق‌شناسی نیز قرار گرفته‌اند و به همین دلیل، ارزیابی انتقادی آن‌ها ضروری است. در دهه‌های اخیر، پژوهشگران ایرانی و بین‌المللی تلاش کرده‌اند با استفاده از رویکردهای بینارشته‌ای، تصویری جامع‌تر و واقعی‌تر از روابط ایران و یونان ارائه دهند. در مجموع، مطالعات غیرایرانی در زمینه باستان‌شناسی و تاریخ یونان و ایران، هم به لحاظ کشف داده‌های جدید و هم از منظر روش‌شناختی، کمک‌های ارزشمندی به این حوزه کرده‌اند و همچنان به عنوان منابع مهم تحقیقاتی مورد استفاده قرار می‌گیرند.

برخی از تاریخ‌پژوهان و باستان‌شناسان بر این باورند که نوشته‌های مورخان یونانی یک‌طرفه و به سمت و سوی کشور خودشان بوده است. نظر شما در این زمینه چیست؟

این دیدگاه تا حدود زیادی درست است. بسیاری از مورخان یونانی، مانند هرودوت، گزنفون و دیودور سیسیلی، تاریخ را از دریچه نگاه خود و با گرایش‌های فرهنگی و سیاسی جامعه یونانی روایت کرده‌اند. این امر تا حدی طبیعی است، زیرا هر تمدنی تاریخ خود را از زاویه دید خودش ثبت می‌کند. اما این نگاه یک‌جانبه در برخی موارد باعث ایجاد تصویری نادرست یا تحریف‌شده از تمدن‌های دیگر، از جمله ایران، شده است. مورخان یونانی، به‌ویژه در گزارش‌های مربوط به جنگ‌های ایران و یونان، اغلب ایران را به‌عنوان دشمن و نیروی متجاوز معرفی کرده‌اند. این دیدگاه، که در نوشته‌های هرودوت و گزنفون به‌وضوح دیده می‌شود، سبب شده که تصویر و شخصیت شاهان هخامنشی، به‌ویژه خشایارشا، در متون یونانی به‌شکل منفی ترسیم شوند.

همچنین بخش زیادی از اطلاعات ما درباره روابط ایران و یونان از متون یونانی گرفته شده است، زیرا منابع مکتوب هخامنشیان، مانند اسناد اداری و کتیبه‌ها کمتر به تاریخ سیاسی و به ویژه تقابل و تعامل با یونانیان پرداخته‌اند. این مسئله باعث شده است که روایت‌های یونانی، حتی با وجود سوگیری آشکار، به منابع اصلی پژوهشگران تبدیل شوند.

امروزه مورخان و باستان‌شناسان با بررسی متون ایرانی، تحلیل‌های باستان‌شناختی و مقایسه منابع مختلف، تلاش کرده‌اند تصویری متعادل‌تر از تاریخ ایران و یونان ارائه دهند. برای مثال، کشفیات جدید باستان شناسی و بررسی کتیبه‌های خط میخی، نشان می‌دهد که هخامنشیان برخلاف آنچه یونانیان ادعا کرده‌اند، سیاست‌های انعطاف‌پذیری در قبال اقوام مختلف داشتند و اداره امپراتوری آن‌ها مبتنی بر مدارا بود. با اینکه نوشته‌های مورخان یونانی ارزش تاریخی زیادی دارند، اما برای داشتن درک درست از گذشته، لازم است که آن‌ها را با نگاه انتقادی بررسی کرده و با سایر منابع مقایسه کنیم. ترکیب یافته‌های باستان‌شناسی، متون هخامنشی و تحلیل‌های نوین تاریخی می‌تواند به ایجاد تصویری دقیق‌تر و بی‌طرفانه‌تر از روابط ایران و یونان کمک کند.

اکنون مطالعات شرق‌شناسی در چه جایگاهی ایستاده است؟

مطالعات شرق‌شناسی در دهه‌های اخیر تغییرات زیادی را تجربه کرده است. اگرچه این رشته در گذشته بیشتر تحت تأثیر نگاه اروپامحور و گاهی همراه با رویکردهای استعماری بود، اما امروزه به شاخه‌ای میان‌رشته‌ای و متکی بر رویکردهای علمی و انتقادی تبدیل شده است. در قرون ۱۸ و ۱۹ میلادی، شرق‌شناسی اغلب تحت تأثیر سیاست‌های استعماری بود و محققان اروپایی، فرهنگ‌ها و تمدن‌های شرقی را از منظر برتری تمدن غربی بررسی می‌کردند. اما امروزه این نگاه سنتی کنار گذاشته شده و محققان بیشتر بر تحلیل بی‌طرفانه و علمی تأکید دارند. همچنین امروزه مطالعات شرق‌شناسی دیگر فقط به تاریخ و زبان‌های باستانی محدود نمی‌شود، بلکه شامل باستان‌شناسی، انسان‌شناسی، جامعه‌شناسی، هنر، ادیان، و حتی مطالعات دیجیتال درباره متون کهن شده است. یکی دیگر از تغییرات مهم در مطالعات شرق‌شناسی، همکاری نزدیک‌تر پژوهشگران غربی با متخصصان کشورهای شرقی است. این همکاری‌ها موجب شده است که دیدگاه‌های بومی نیز در پژوهش‌ها نقش پررنگ‌تری ایفا کنند.

در سال‌های اخیر، فناوری‌هایی مانند تصویربرداری سه‌بعدی و تجزیه‌وتحلیل داده‌های ژنتیکی در تحقیقات شرق‌شناسی به‌کار گرفته شده‌اند. این پیشرفت‌ها به کشف زوایای تازه‌ای از تمدن‌های باستانی کمک کرده است. امروزه مطالعات شرق‌شناسی به‌شدت به روش‌های میان‌رشته‌ای وابسته است. برای مثال، ترکیب داده‌های باستان‌شناسی، زبان‌شناسی تاریخی، و تحلیل‌های ژئوپلیتیکی، به درک بهتر از گذشته کمک می‌کند.

مطالعات شرق‌شناسی هنوز جایگاه مهمی در پژوهش‌های تاریخی و فرهنگی جهان دارد. بسیاری از دانشگاه‌های معتبر جهان، مانند آکسفورد، هاروارد، سوربن، و هایدلبرگ، همچنان دپارتمان‌های قدرتمندی در این زمینه دارند. با این حال، امروزه مطالعات شرق‌شناسی بیش از گذشته به رویکردهای انتقادی، همکاری‌های بین‌المللی، و استفاده از علوم جدید متکی است. در نتیجه، شرق‌شناسی دیگر صرفاً به‌عنوان یک شاخه کلاسیک دانشگاهی دیده نمی‌شود، بلکه به حوزه‌ای پویا، میان‌رشته‌ای، و جهانی تبدیل شده است. امروزه پژوهشگران تلاش می‌کنند دیدگاه‌های قدیمی را کنار بگذارند و تصویری دقیق‌تر و جامع‌تر از فرهنگ‌ها و تمدن‌های غنی شرقی ارائه دهند.

کتاب «یونان قدیم و ایران قدیم: روابط بینافرهنگی» به ویراستاری سیدمحمدرضا دربندی و آنتیگونی زورناتزی با ترجمه پوریا خدیش در ۳۴۲ صفحه و قیمت ۴۷۵ هزار تومان از سوی انتشارات علمی و فرهنگی منتشر شده است و یکی از نامزدهای چهل و دومین جایزه کتاب سال جمهوری اسلامی ایران شده است.

برچسب‌ها: