خبرگزاری مهر، گروه دانشگاه، سعدانه طباطبائینیا: انتصاب روسای دانشگاهها بر عهده وزیر علوم است؛ اما بر اساس قانون، فرد منصوب شده باید به شورای عالی انقلاب فرهنگی معرفی و توسط این شورا تأیید شود.
در حال حاضر نحوه انتخاب رؤسای دانشگاهها به این صورت است که وزیر علوم فردی را به عنوان سرپرست دانشگاه معرفی میکند و سوابق و پرونده فرد معرفیشده توسط یک کمیته در شورای عالی انقلاب فرهنگی مورد بررسی قرار میگیرد. در صورتی که این کمیته فرد پیشنهادی را تأیید کند، حکم ریاست او بر دانشگاه ابلاغ خواهد میشود.
کمیته انتصاب روسای دانشگاهها شامل ۱. رئیس نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاهها، ۲. وزیر علوم، تحقیقات و فناوری، ۳. وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی، ۴. دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی و ۵. رئیس هیأت نظارت و بازرسی شورای عالی انقلاب و ۶. یک نفر از اعضای حقیقی شورای عالی انقلاب فرهنگی به انتخاب شورای عالی است ولی رئیس هیأت نظارت و بازرسی شورای عالی انقلاب فرهنگی حق رأی ندارد و صرفاً برای ارائه گزارش در جلسه حضور خواهد داشت.
بر اساس مصوبه «آئیننامه جامع مدیریت دانشگاهها و مؤسسات آموزش عالی، پژوهشی و فناوری» ابلاغشده در اردیبهشتماه ۱۳۹۰؛ مدت زمان ریاست دانشگاه چهار سال است. همچنین وزرا میتوانند تا تائید حکم رئیس پیشنهادی موسسه توسط شورای عالی انقلاب فرهنگی، وی را حداکثر به مدت شش ماه به عنوان سرپرست منصوب کنند.
روند انتصابات ۶ ماهه سیمایی صراف
حسین سیمایی صراف شنبه سوم شهریورماه وزارت علوم را تحویل گرفت و سه روز بعد در تاریخ ششم شهریورماه، تغییر روسای دانشگاهها با انتصاب سرپرست دانشگاه کرمان کلید خورد. در این ۶ ماه، ۲۹ سرپرست برای دانشگاهها معرفی شدهاند.
دانشگاههایی که با دستفرمان قبل اداره میشوند
در حال حاضر از بین ۸۹ دانشگاه کشور، ۶۰ دانشگاه از جمله پنج دانشگاه بزرگ صنعتی شریف، شهید بهشتی، امیرکبیر، علم و صنعت و الزهرا توسط روسای پیشین اداره میشوند.
با توجه به اینکه دولت سیزدهم، زودتر از موعد به پایان رسید، از حکم چهارساله بیشتر روسای دانشگاههای منصوبشده توسط وزیر علوم پیشین، حداقل یک سال باقیمانده است و هنوز مشخص نیست آیا این روسا تا پایان حکمشان ماندگار خواهند بود یا خیر.
سرعت انتصابات سریع است یا آرام؟
سیمایی صراف در روزهای ابتدایی مسئولیت خود به عنوان وزیر علوم در گفتگو با خبرنگار مهر در مورد روند انتصابات گفته بود: در مورد انتصابات من همیشه گفتهام صرف اینکه کسی در گذشته توسط دیگری منصوب شد، دلیل نمیشود که وی را تغییر دهیم ولی قطعاً تغییراتی برحسب عملکرد و کارنامه عملکردی وجود دارد، در عین حال ما با بررسی و احتیاط براساس عملکرد اقدام خواهیم کرد.
بررسی روند انتصابات سیمایی صراف در پایان ۶ ماه اول مسئولیت نشان میدهد که او واقعاً هیچ عجلهای برای تغییرات ندارد.
مقایسه روند انتصاب در ۶ماه اول مسئولیت سیمایی صراف و محمدعلی زلفی گل؛ وزیر علوم دولت سیزدهم نشان میدهد که زلفیگل ۶ ماهه اول مسئولیت خود رئیس ۵۸ دانشگاه را تغییر داد. این در حالی است که سیمایی صراف تا کنون تنها برای ۲۹ دانشگاه سرپرست منصوب کرده است.
سرپرستان دانشگاهها معطل تایید شورای عالی انقلاب فرهنگی
از طرف دیگر؛ با وجود اینکه سرعت تغییرات رؤسای دانشگاهها در ۶ ماه اول مسئولیت سیمایی صراف، نصف زمان مشابه در دوران زلفیگل بوده است؛ ولی در زمان زلفیگل حکم اغلب روسای دانشگاههای بزرگ ظرف ۳ تا ۵ ماه مورد تائید شورای عالی انقلاب فرهنگی قرار گرفته بود.
بهعنوان مثال در زمان زلفیگل حکم سرپرستی محمد مقیمی؛ رئیس سابق دانشگاه تهران، تنها ظرف سه ماه و سه روز توسط شورا تائید شد. این در حالی است که در حال حاضر حدود سه هفته تا پایان حکم ۶ ماهه سرپرستی سید حسین حسینی؛ سرپرست دانشگاه تهران باقی مانده است ولی وضعیت ادامه فعالیت او در هالهای از ابهام قرار دارد.
تاکنون ۳ جلسه کمیته منتخب تایید صلاحیت روسای دانشگاههای کشور برگزار شده است که طی آن تنها حکم ۷ رئیس دانشگاه؛ شامل روسای دانشگاههای ملی مهارت، تحصیلات تکمیلی زنجان، هنر اسلامی تبریز، خواجه نصیرالدین طوسی، تبریز، بوعلی سینا همدان و تفرش به تایید شورای عالی انقلاب فرهنگی رسیده است و سرنوشت سایر دانشگاهها از جمله دانشگاه تهران مشخص نیست.
سوال اینجاست که چرا روند تایید حکم روسای دانشگاههای وزارت علوم با کندی پیش میرود؟ آیا این وزارت علوم در معرفی منتخبین خود به شورا تعلل میکند و یا شورای عالی انقلاب فرهنگی نسبت به انتصابات سیمایی صراف انتقاد دارد؟
دانشگاه تهران در هالهای از ابهام
در میان انتصابات روسای دانشگاهها، همیشه و در همه ادوار مختلف انتخاب رئیس دانشگاه تهران از اهمیت ویژهای برخوردار است. در این دوره نیز انتخاب سرپرست دانشگاه تهران شرایط ویژهای داشت. وزیر علوم در بخشی از حکم سرپرستی سید حسین حسینی به عنوان سرپرست دانشگاه تهران آورده بود: «امیدوار است با پیروی از آموزههای اسلامی، مبانی علمی، راهبرد دولت وفاق ملی و با جلب همکاری دانشگاهیان و صاحب نظران و تشکیل شورایی از منتخبین دانشگاه، به منظور ایجاد مشارکت حداکثری دانشگاهیان در پیشنهاد افراد شایسته به وزارت جهت تصدی ریاست دانشگاه اهتمام ورزید». وجود این بخش در حکم ابلاغ سرپرستی حسینی زمزمههای انتخابات در دانشگاه تهران برای معرفی گزینههای ریاست دانشگاه تهران را بر سر زبان انداخت.
انتخابات و تشکیل شورای مشورتی برای انتخاب رئیس دانشگاه موضوع جدیدی نیست. برخی دانشگاهها سالها قبل به جای «انتصاب»، «انتخاب» رئیس دانشگاه را تجربه کرده بودند. در دانشگاه تهران، رضا فرجی دانا و نیلی احمدآبادی از طریق انتخابات شورای مشورتی منصوب شده بودند.
همین مطرح شدن موضوع انتخاب رئیس دانشگاه تهران موجب واکنش تشکلهای دانشجویی دانشگاه تهران شد. تا جایی که در نامهای به سرپرست دانشگاه تهران که رونوشت آن برای رئیس جمهور، مسئول نهاد نمایندگی رهبری، دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی و وزیر علوم ارسال شد؛ عنوان کردند که «با توجه به دستور وزیر علوم تحقیقات و فناوری مبنی بر تشکیل کمیتهای جهت پیشنهاد گزینههایی برای انتصاب ریاست دانشگاه تهران شنیدهها و گمانهزنیهایی به وجود آمده که نگرانیهایی را به وجود آورده؛ بنابراین دقت نظر بیشتری را در این امر می طلبد. بدیهی است که سیاست زدگی و جناحی شدن انتصابات که مورد تقبیح رئیس جمهور در موارد متعددی بوده است امری غلط بوده و نباید به رویه عمومی تبدیل شود. اهمیت این مورد در وزارت علوم و علی الخصوص دانشگاه تهران صد چندان می شود». همچنین این تشکلها درخواست کرده بودند که سازوکار حضور و اظهار نظر نمایندگان تشکل های دانشجویی در کمیته انتخاب رئیس دانشگاه به شکل رسمی فراهم شود.
با وجود اینکه حسینی در گفتگو با خبرنگار مهر تائید کرده بود که قرار است رئیس دانشگاه تهران «انتخاب» شود و شیوهنامه فرآیند انتخاب رئیس دانشگاه نیز تدوین شده بود؛ ولی به نظر میرسد در روزها اخیر موضوع «انتخاب» رئیس دانشگاه تهران از طریق شورای مشورتی از دستور کار خارج شده است؛ از طرفی شنیدهها حاکی از این است که قرار است «حسینی» به عنوان رئیس دانشگاه تهران به شورای عالی انقلاب فرهنگی معرفی شود اما از سوی دیگر گمانهزنیهایی در مورد معرفی افراد دیگر به عنوان رئیس دانشگاه تهران به گوش میخورد.
دانشگاهها در انتظار هوای تازهاند یا ثبات مدیریتی؟
سرعت آرام انتصابات موافقان و مخالفانی دارد. برخی عنوان میکنند که دانشگاهها نیازمند ثبات مدیریتی هستند و باید به دور از تغییرات سیاسی اداره شوند و تغییر دولتها نباید دگرگونی در ریاست دانشگاهها را به دنبال داشته باشد؛ با این وجود در ادوار مختلف ریاست دانشگاههای ایران با تغییر دولتها دستخوش تغییرات میشود. برخی دیگر نیز از شیوه اداره دانشگاهها توسط روسای فعلی رضایت ندارند و در انتظار هوای تازه و تغییرات مدیریتی گسترده در دانشگاهها هستند.
از گوشه و کنار صحبتهایی نیز به گوش میرسد که سیمایی صراف برای انتصاب روسای جدید و یا ابقای روسای پیشین از سوی برخی گروهها تحت فشار است. به نظر میرسد سرعت آرام تغییرات در دانشگاهها حاکی از این است که وزیر علوم دولتی که با ایده وفاق بر سر کار آمده، در حال تلاش است که راهی میان این دو طیف باز کند.
ولی مشکلی که این بین وجود دارد این است که در حال حاضر از بین ۸۹ دانشگاه وزارت علوم، ۶۰ دانشگاه با روسای قبلی و ۲۲ دانشگاه با سرپرست اداره میشوند.
امروز اغلب دانشگاهها در نوعی بلاتکلیفی به سر میبرند. دانشگاههای دارای سرپرست بلاتکلیفاند چرا که مشخص نیست حکم سرپرستانشان تایید شود و روسای بازمانده از دولت سیزدهم نیز با وجود اینکه حداقل یک سال تا پایان حکم چهارساله ریاستشان باقی مانده، مشخص نیست در دولت فعلی ماندگار باشند یا خیر. این بلاتکلیفی سبب شده برخی از این روسا با جدیت برنامه جدیدی برای اداره دانشگاه ارائه نکنند و شاید هنوز آنطور که باید، هوای تازهای در دانشگاهها به مشام نرسیده باشد.