شناسهٔ خبر: 71538656 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: جوان | لینک خبر

گفت‌وگوی «جوان» با کارشناس حوزه دفاع مقدس پیرامون مقدمات و آماده‌سازی عملیات خیبر در اسفند ۱۳۶۲،

۱۸ ماه شناسایی دقیق در پیچ و خم‌های هورالعظیم

عملیات شناسایی خیبر از ۱۱ مرداد ۶۱ رقم خورد. بعد از اینکه فرماندهان قرارگاه و یگان‌ها در چند نوبت شناسایی‌های اولیه را انجام می‌دهند، محسن رضایی مسئولیت ادامه شناسایی‌ها را برعهده شهید حسن باقری که فرمانده قرارگاه نصر بود می‌گذارد. ایشان هم عملیات شناسایی را به نیرو‌های اطلاعات و عملیات دو لشکر ۲۷ محمدرسول الله (ص) و ۳۱ عاشورا واگذار می‌کند

صاحب‌خبر -

جوان آنلاین: سوم تا ۲۲ اسفند ۱۳۶۲، جبهه‌های جنگ شاهد انجام عملیاتی بود که طرح اولیه آن از حدود ۱۸ ماه قبل ریخته شده بود. عملیات خیبر در منطقه هور که مملو از نیزار‌ها و آبراهه‌های گیج کننده است، به لحاظ نظامی امری نشدنی به شمار می‌آید؛ بنابراین زمان جنگ تحمیلی، عراق تصور نمی‌کرد ایران بخواهد به چنین منطقه‌ای ورود گسترده کند. در مجاورت منطقه هور تنها یک معبر زمینی وجود داشت که مرز طلائیه بود. آنجا را هم عراق با انواع میادین مین و موانع متعدد پوشانده بود. فقط می‌ماند همان آبگرفتگی هور که عبور از آن غیر ممکن به نظر می‌رسید. نیزار‌هایی که ارتفاع‌شان گاه تا چهار یا پنج متر هم می‌رسید، دالان‌های آبی پیچ در پیچی ایجاد کرده بودند که فقط بومی‌ها از آن سردر می‌آوردند، بنابراین باید عملیات شناسایی گسترده‌ای انجام می‌گرفت که این امر طی ۱۸ ماه انجام شد و نهایتاً همه چیز به روز سوم اسفند سال ۱۳۶۲ و آغاز عملیات خیبر ختم شد. سردار رضا میرزایی از رزمندگان پیشکسوت و از کارشناسان ارشد حوزه دفاع مقدس در گفت‌و‌گو با «جوان» از روند شناسایی منطقه عملیاتی خیبر توضیحاتی ارائه می‌دهد. 

کمپانی‌های نفتی
جزایر مصنوعی مجنون شمالی و جنوبی در منطقه هور و به وسعت ۲۰۰ کیلومتر مربع ازسوی کمپانی‌های بزرگ نفتی فرانسوی و با کمک وزارت راه و ترابری عراق احداث شده بودند. در این جزایر ۵۰ حلقه چاه نفت وجود داشت و گفته می‌شد فرانسوی‌ها ذخایر نفتی آنجا را میلیارد‌ها بشکه تخمین زده بودند. این جزایر در واقع برای اکتشافات نفتی ساخته شده بودند و محیط مسطحی داشتند. ایران قرار بود با عبور از هور و رسیدن به این جزایر به سمت منطقه القرنه برود. در واقع اهداف عملیات خیبر متشکل شده بود از تصور هورالعظیم، جزایر مجنون، زید و نهایتاً پیشروی به سمت بصره. در رهگذر این اهداف نیز تصرف جزایر مجنون اهمیت بسیاری داشت، چراکه می‌توانست مثل جای پایی برای عبور از هورالعظیم باشد. مثل یک جزیره محصور در میان آب‌ها که می‌شد از آن به عنوان یک پایگاه محکم برای ادامه عملیات استفاده کرد. 

چرا هور؟
یک سؤال همیشه پیرامون عملیات خیبر مطرح می‌شود که چرا ما باید منطقه‌ای مثل هور را برای عملیات انتخاب می‌کردیم. دلیل این امر وضعیت جغرافیایی آنجا بود که باعث می‌شد دشمن تصور کند ایران نمی‌تواند در این منطقه عملیاتی انجام بدهد. تا آن مقطع از جنگ ما شانس خودمان را در مناطق دیگر خوزستان امتحان کرده بودیم و نهایتاً با عدم الفتح‌هایی، چون عملیات رمضان و والفجر مقدماتی رو‌به‌رو شدیم؛ بنابراین هور منطقه‌ای بکر به شمار می‌رفت که از حیث موانع و همین طور تعداد نیرو‌های دشمن، وضعیت بسیار بهتری نسبت به مناطق دیگر مانند شلمچه داشت. 
عراقی‌ها در هور موانع و استحکامات خاصی ایجاد نکرده بودند. آنها فقط نیرو‌های خود را به صورت پایگاهی در آن سوی هور مستقر کرده بودند. شناسایی‌ها نشان داد حدود یک گردان نیرو در آن سوی هور وجود داشت. در محور شمالی جزایر مجنون هم فقط نیرو‌های مرزی مستقر شده بودند، اما وضعیت محور طلائیه فرق داشت. طلائیه تنها راه زمینی به سوی القرنه بود که از اهداف اصلی عملیات به شمار می‌رفت، بنابراین بعثی‌ها مرز طلائیه را با انواع میدان‌های مین و دیگر استحکامات کاملاً مسلح کرده بودند. یا در منطقه زید که پایین‌تر از طلائیه است، لشکر ۱۹ پیاده و لشکر ۶ زرهی (در مجموع هشت تیپ) و همین طور نیرو‌های محلی را مستقر کرده بودند. 

رضایی گم شد!
شاید بسیاری از دوستداران تاریخ دفاع مقدس ندانند طرح اولیه عملیات در منطقه هور و همچنین شناسایی این منطقه از تابستان ۱۳۶۱ رقم خورده بود. از ۱۱ مرداد ۶۱ هم شناسایی‌ها در منطقه هور شروع شد. از آن تاریخ تا سوم اسفند سال ۶۲ که خیبر آغاز شد، حدود ۱۸ ماه فاصله است. در خلال این زمان نسبتاً طولانی، ما چند عملیات دیگر انجام دادیم، اما طرح عملیات خیبر همچنان روی میز بود و شناسایی‌ها از سوی قرارگاه سری نصرت انجام می‌گرفت. 
پیچیدگی‌های هور نیاز داشت تا یک عملیات شناسایی دقیق و البته زمانبر انجام گیرد. ابتدا طرح عبور از هور از سوی محسن رضایی فرمانده وقت سپاه مطرح شد. سپس ایشان این موضوع را با شهیدان حسن باقری و علی هاشمی در میان می‌گذارد. خودش هم تصمیم می‌گیرد با لباس مبدل و سوار بر قایق تا جزیره مجنون برود. ایشان و همراهانش توانستند تا جزیره بروند، اما در راه برگشت قایقران راه را گم می‌کند. بیسیم همراه‌شان هم بر اثر رطوبت از کار افتاده بود. پس از طی ماجراهایی، ۱۵ ساعت طول می‌کشد به خط خودی برگردند. با این وجود محسن رضایی متوجه می‌شود رسیدن به هور به دلیل نظارت کم دشمن قابل انجام است و می‌شود از این طریق منطقه را دور زد و به سمت بصره رفت. 

جلسه در کیش
یکی از نکات جالب درباره طرح اولیه عملیات خیبر این است که محسن رضایی برای مطرح کردن بحث عبور از منطقه هور، فرماندهان را به خلیج فارس می‌برد. آنها تا تنگه هرمز هم می‌روند. ابتدا کسی نمی‌دانست به کجا و برای چه کاری می‌روند. نهایتاً به جزیره کیش می‌رسند و آنجا محسن رضایی به فرماندهان می‌گوید قرار است از هور عبور کنیم و عملیاتی انجام دهیم. علت آمدن به خلیج فارس و جزیره کیش هم این است که شناسایی منطقه پنهان بماند، بنابراین می‌بینیم که از همان ابتدای کار، طرح عملیات خیبر و شناسایی منطقه آن جزء سری‌ترین مسائل بود و در این خصوص بسیار با احتیاط عمل می‌شد. 

۱۱ مرداد ۶۱
همان طور که قبلاً عرض کردم، شروع شناسایی‌ها برای عملیات خیبر از ۱۱ مرداد سال ۶۱ رقم خورد. بعد از اینکه فرماندهان قرارگاه و یگان‌ها در چند نوبت شناسایی‌های اولیه را انجام می‌دهند، محسن رضایی مسئولیت ادامه شناسایی‌ها را برعهده شهید حسن باقری که فرمانده قرارگاه نصر بود می‌گذارد. ایشان هم عملیات شناسایی را به نیرو‌های اطلاعات و عملیات دو لشکر ۲۷ محمدرسول الله (ص) و ۳۱ عاشورا واگذار می‌کند. این دو لشکر نیز در سطح فرماندهان اطلاعات و عملیات در شناسایی‌ها ورود می‌کنند و تا آنجا که می‌شد باقی یگان‌ها از موضوع شناسایی در هور مطلع نمی‌شوند. حتی به نیرو‌های اطلاعاتی دو لشکر ۲۷ و ۳۱ می‌گویند وقتی شما وارد منطقه هور شدید، به هیچ عنوان نام لشکرهای‌تان را نیاورید و در قالب و لباس ماهیگیر به منطقه بروید و کار را کاملاً سری دنبال کنید. 

قرارگاه نصرت
در خلال زمانی که نیرو‌های اطلاعاتی شناسایی منطقه هور را انجام می‌دادند، جبهه‌ها شاهد چند عملیات دیگر نظیر والفجر مقدماتی، والفجریک، محرم، مسلم بن عقیل و... بودند. اواخر سال ۶۱ محسن رضایی باقی شناسایی‌ها در منطقه هور را برعهده فرمانده سپاه سوسنگرد «شهید علی هاشمی» می‌گذارد. ایشان یک قرارگاه به نام قرارگاه سری «نصرت» ایجاد می‌کند که همه نیروهایش از رزمندگان بومی منطقه بودند. خود شهید هاشمی هم اهل خوزستان بود. ایشان همچنان تحت پوشش فرمانده سپاه سوسنگرد به فعالیت‌هایش ادامه می‌داد. در واقع کار قرارگاه نصرت کاملاً سری بود و شهید هاشمی در ظاهر اینطور وانمود می‌کرد که همچنان فرمانده سپاه سوسنگرد است و کسی خبر نداشت او وظیفه اصلی‌اش در قرارگاه سری نصرت است. 

مجاهدان عراقی
یکی از ویژگی‌های قرارگاه سری نصرت و همین طور عملیات شناسایی در منطقه هور این بود که برخی نیرو‌های این قرارگاه از مجاهدان عراقی بودند. این مجاهدان، رزمندگانی بودند که با حکومت بعث عراق می‌جنگیدند و کاملاً با رزمندگان ایرانی هم عقیده و همراه بودند. 
دلیل اصلی انتخاب مجاهدان عراقی برای شناسایی منطقه هور این بود که آنها به زبان عربی آن هم لهجه عراقی مسلط بودند و این مسئله باعث می‌شد کسی به وجودشان در آن منطقه شک نکند. همچنین رزمندگان قرارگاه نصرت در برخی مواقع از هور عبور می‌کردند و خود را به شهر‌های عراق می‌رساندند. در این مواقع دانستن زبان عربی و آشنایی با منطقه یک مزیت مهم بود. در تمام مراحل شناسایی همه رزمندگان قرارگاه نصرت لباس‌های بومیان محلی را به تن می‌کردند و خود را در قالب ماهیگیر یا اهالی بومی جا می‌زدند. 
نهایتاً شناسایی‌ها از اواخر سال ۶۱ تا هنگام عملیات خیبر که اسفند ۶۲ بود، نزدیک یک‌سال از سوی قرارگاه سری نصرت انجام گرفت و ساعت ۲۱:۳۰ روز سوم اسفندماه ۱۳۶۲ و با رمز «یا رسول الله (ص)» عملیات خیبر آغاز شد. این عملیات تا ۲۲ اسفند ادامه یافت و هرچند به همه اهداف خود نرسید، اما رزمندگان توانستند دو جزیره مصنوعی مجنون شمالی و جنوبی را تصرف کنند و جای پای محکمی در منطقه هور به دست آورند. از سوی دیگر این منطقه به دلیل اکتشافات نفتی به لحاظ اقتصادی نیز برای عراق اهمیت داشت و این موضوع هم ضربه دیگری بود که بعثی‌ها در عملیات خیبر خوردند. در خیبر حاج محمد ابراهیم همت فرمانده لشکر ۲۷ محمدرسول الله (ص) به شهادت رسید. دست حاج حسین خرازی فرمانده لشکر ۱۴ امام حسین ع ۹ نیز قطع شد و با ترکش‌های بسیاری که خورده بود، او را به پشت جبهه رساندند. خیبر با جانفشانی‌های بسیار انجام گرفت و شهدا و مجروحان بسیاری در این عملیات تقدیم شد.