به گزارش خبرنگار دفاعپرس از گلستان، به مناسبت سالگرد روحانی شهید «سیدمحمد طاهر طاهری» در ۲۵ آذر سال ۱۳۳۸ مطابق با ۷ ربیـع الاول سال ۱۳۷۹ ه. ق در نجف اشرف متولد شد، ایشان فرزند مرحوم «آیت الله سید حبیب الله طاهری گرگانی» (نماینده فقید استان گلستان در مجلس خبرگان رهبری) و نوه دختری «آیت الله سید سجاد علوی» از علمای بزرگ استان گلستان میباشد. تحصیلات ابتدایی را در نجف اشرف گذراند و در سال ۱۳۵۰ به همراه خانواده، راهی شهر گرگان شد.
در سال ۱۳۵۲ در سن ۱۴ سالگی، وارد مدرسه علمیه امام صادق (علیه السلام) گرگان گردید و در محضر پدر، دروس حوزوی را آغاز نمود. در سال ۱۳۵۴، مدرک دیپلم را اخذ نمود و در سال ۱۳۵۵ وارد حوزه علمیه نواب مشهد گردید. همزمان در رشته الهیات و معارف اسلامی دانشگاه فردوسی مشهد نیز در مقطع کارشناسی تحصیل خود را آغاز نمود. در همان سال ملبس به لباس روحانیت نیز گردید.
از همین دوره، فعالیتهای سیاسی و مبارزاتی خود بر ضد رژیم پهلوی را با تکثیر و انتشار نامهها و اعلامیههای حضرت امام خمینی (ره) آغاز نمود،در دوره تعطیلی انقلاب فرهنگی دانشگاهها در ابتدای انقلاب، تصمیم گرفت به عنوان معلم در دبیرستانها به تدریس بپردازد، از این رو در مهرماه سال ۱۳۵۹ به عنوان دبیر در شهرستان بجنورد مشغول به تدریس شد.
در مهرماه سال ۱۳۶۰ وارد سپاه پاسداران انقلاب اسلامی شد،ابتدا مدتی در مرکز آموزش سپاه «سردادور» مشهد مقدس به فعالیتهای آموزشی عقیدتی سیاسی و تدریس دروس اخلاق اسلامی، عقاید و تاریخ اسلام اشتغال داشت و به تدوین جزوات آموزشی «راه کمال» در اخلاق و «تاریخ مختصر اسلام» پرداخت. پس از آن مسئولیت آموزش عقیدتی سیاسی لشکر ۵ نصر را به عهده گرفت.
یکی از اقدامات موثر شهید طاهری در جبهه، تهیه جزوهای آموزشی ویژه روحانیون تبلیغیِ اعزامی به جبهه به نام «آموزش و تبلیغات در جبهه و جنگ» میباشد که در سال ۱۳۶۲ توسط ایشان تدوین شده و در آن، روش ها، نکات و ملاحظاتِ امر تبلیغ و حضور روحانیون در جبهه بیان شده است.
سرانجام روحانی شهید سردار سیدمحمد طاهر طاهری، در پنجم اسفند سال ۱۳۶۲ در عملیات خیبر در جزیره مجنون به شهادت رسید. پیکر پاکش در منطقه جا ماند و سالها هیچگونه خبری از او نبود تا اینکه پس از ۲۵ سال در آذر ماه ۱۳۸۷، یک سال پس از رحلت آیت الله طاهری گرگانی، به وطن بازگشت و در جوار پدر بزرگوارش در گلزار شهدای امامزاده عبدالله گرگان آرام گرفت.
شهید طاهری در وصیتنامهای که به تاریخ ۲۲ بهمن ۱۳۶۱ نگاشتهاند، سفارشات مهمی به طلاب و حوزههای علمیه دارند که در ادامه میآید.
«.. وصیت را امروز که ۲۲ بهمن ۶۱ مطابق ۲۷ ربیع الثانی ۱۴۰۳ مینویسم. امروز روز بزرگی است. آنچه به نظرم میرسد این است که انقلاب اسلامی نیاز به روحانی خوب دارد. حوزهها خیلی کمبود دارد. باید به همه جوانان مستعد و علاقمند بگویم که «هلموا یا اخوانی الی هذه الروضه» که اینک معدن جوششها و سرزمین مقدس دنیا حوزهها است.
حوزهها را گرمتر و پر جوششتر کنید که با این حوزهها میتوان جهانی را نجات داد.
اما چند شرط دارد.
به نظرم میرسد اگر جوانان بعد از گذراندن دبیرستان و دپیلم یا لیسانس به حوزه بیایند، خیلی بهتر است و اگر زودتر هم میآیند، لااقل درپی این باشند که بدانند چرا باید طلبه شد؟ آنچه مهم است شناخت هدف از خلقت انسان و هدف از بعثت انبیاء و هدف از این درس خواندنها است و بعد از شناخت حرکت در این مسیر در حوزه، درس را پایهای بخوانند و اهمیت زیاد به درسها بدهند. عربی و ادبیات را خوب بخوانند و بعد وارد درسها بشوند. عجله هم نباید داشت.
در عین درس خواندن نباید از مطالعه و جامعه شناختن دور ماند و به بهانه درس از جامعه نباید گریخت. هر چند که جمع آن هم سنگین است.
جامعیت بسیار لازم است، خصوصاً آنها که در سطح بالاتری از درسهایند به ابعاد مختلف اسلام توجه کنند و اسلام را در کُل بشناسند و بسیار این مسئله را پیگیری کنند. که علل عقب ماندگی مسلمانها چه بوده و چه کنیم که دیگر نشود و همواره رو به پیش باشیم.
درس اخلاق در حوزهها خیلی کم است. باید بسیار شود و کتابهائی مثل آداب المتعلمین، مینه المرید (یا ترجمه آن) خوانده شود،ما طلبهها و نه فقط ما، بلکه همه باید بکوشیم که طلبهای مورد رضای امام زمان (عج) باشیم،بکوشیم که خود را برای یاری و سربازی آماده کنیم.
مسئولین حوزهها بیشتر به درد طلبهها رسیدگی کنند و بیشتر طلبهها را در همه ابعاد یاری رسانند و فقط درس دادن را کافی برای تمام ابعاد ندانند. که هزار نکته باریکتر از مو اینجاست. طلبه هم درس خوب میخواهد و هم مربی خوب. فکر نکنند که همه طلبهها خود بخود شیخ انصاری میشوند.
اگر مدیریت بهتری در حوزهها بیایند، درصد روحانی خوب بسیار بالا میرود و از طرفی جلوی نفوذ دستهای خطرناک هم گرفته میشود. سفارش بر نظارت و مدیریت شایسته در حوزههای علمیه و بار دیگر سفارش این است که طلبهها به بهانه درس، جامعیت را رها نکنند و به بهانه جامعیت، درسها را بیاعتنایی نکنند، به نام جامعه و دنیا، آخرت را فراموش نکنند و به نام آخرت، جامعه را و دنیا را فراموش نکنند.
آری حوزه اکنون مهمترین نهاد جامعه ما است که میتواند مُصلح تمام نهادها و ادارات و دانشگاهها و محیطها و همه جهان بشری بگردد. ان شاءالله
و کسانی هم که نمیتوانند به حوزهها بیایند، همیشه چشم به حوزهها و کتب علمی دانشمندان حوزهها بدارند و با مطالعه (کتب اصول عقاید و مسائل و احکام اخلاق و تاریخ انبیاء و ائمه (ع) و تاریخ اسلام) همواره در جهت اسلام حرکتکنند.
خلاصه پیرو خط مرجعیت شیعه که امروز بحمدالله در چهره تابناک امام امت خمینی بزرگ (ره) جلوه کرده است باشند.
انتهای پیام /
∎