سرویس ادبیات خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) - حامد زارع: امروز نوبت داستان شیراز است. شهری که موازیترین جغرافیای ایرانی با خیال و نازکاندیشیهای شاعرانه است. شهری همیشه شاد با مقیمانی طناز که «خاک دلستان» و «نسیم عنبرفشان» ش نهتنها دستمایه پرورش «وضع بیمثال» ی شده، بلکه شاعران بزرگی را نیز به جهان معارفه کرده است. همه اینها باعث شده شیراز شاعرانهترین شهر ایران نام بگیرد. انتقال جشن سالانه شعر ایران از تهران به شیراز نیز گام دیگری در رونق کار و کسب فرهنگی و هنری پایتخت شعر ایران است. گامی که در دولت چهاردهم برداشته شد و وزارت فرهنگ تصمیم گرفت نوزدهمین جشنوار بینالمللی شعر فجر را در شیراز برگزار کند. امروز چهارشنبه اول اسفند است و پس از هفتهها و روزهایی که در تدارکات و تمهیدات بزرگترین رویداد شعر کشور سپری شد، به اتفاق کاروان خانه کتاب و ادبیات ایران عازم شیراز هستیم.
پرواز ما ساعت ۱۹ و ۱۵ دقیقه از فرودگاه مهرآباد به مقصد فرودگاه دستغیب شیراز است. با کمی تاخیر پرواز انجام میشود. به همراه مدیرعامل خانه کتاب و برخی از اعضای هیئت علمی جشنواره به سمت هتل دلگشا به راه میافتیم. پیش از ما تیمهای روابط عمومی و دفتر شعر و ادبیات داستانی خانه خود را به شیراز رساندهاند. فردا صبح برنامه فشردهای در پیش داریم. برای استراحت به اتاقها میرویم. صبح پنجشنبه دوم اسفند هوایی دلپذیر دارد. ابری و بسیار خنک. هواپیمای وزیر فرهنگ در همین هوای مطلوب ساعت ۹ و ۱۵ دقیقه به زمین مینشیند. رسم و رسومات تشریفات برگزار میشود و کاروان وزیر در هوایی که همچنان ابری است از پاویون فرودگاه خارج میشود. مقصد مرودشت است.
افتتاح خانه ادبیات مرودشت
به سمت شمال شیراز به راه میزنیم. مقصد مرودشت است. زرقان را که رد میکنیم نم باران هوا را مطلوبتر میکند. مرودشت به سبب تولیدات کشاورزی که دارد، انبار غله استان است. پرجمعیت و وسیع هم هست. سند ملکی تختجمشید هم در اختیار آنها است، اگر چه به اسم شیراز ثبت شده است. در کل مرودشت زیر سایه شیراز قرار گرفته، همانسان که نیشابور زیر سایه مشهد در محاقی ناخواسته است. با این همه موجودیتی مستقل دارد. وزیر برای افتتاح خانه ادبیات مرودشت دقایقی مهمان آنها است. ورودی مرودشت خودروهایی که سرنشینان آنها از مسئولین شهری هستند به کاروان وزیر اضافه میشوند. خانه ادبیات مرودشت در فضای اداره ارشاد مرودشت همچون جزیرهای با حال و هوایی جدید ساخته شده است. با این حال یکی از هنرمندان قدیمی شهر صدایش بلند است. گلایه از وضعیت تالار مهر مرودشت ترجیعبند سخنان دلنگرانانه هنرمند پیشکسوت شهر است. سید عباس صالحی صحبتهایش را میشنود. همان موقع تصمیم میگیرد تالار را از نزدیک ببیند. به این هم اکتفا نکرده و سالن کوچک سینمای شهر و ساختمان در حال احداث دیگری را نیز میبیند که اگر ساخته شود حال اهالی فرهنگ و هنر شهر کمی بهتر میشود.
افتتاح سه کتابخانه در صدرا، گلستان و شیراز
سرریز جمعیتی شیراز در دو شهر جدید نزدیک به شیراز ساماندهی شدهاند. یکی گلستان که شهرکی خوش آب و هوا و در دسترس است و دیگری شهر جدید صدرا که اگر شلوغ و پرجمعیت است، اما همچنان نیازمند رسیدگی زیرساختی است. تاسیسات فرهنگی هم یکی از زیرساختها است که معمولاً آخر از همه به آن توجه میشود. اما در صدرا واقعیت وارونه است. امروز کتابخانه ولایت در این شهر افتتاح خواهد شد تا تمثیلی از توجه به اولویتهای فرهنگی باشد. وزیر در شهرک صدرا کتابخانهای را که به کمک آستانه شاهچراغ تجهیز شده افتتاح میکند. اگر چه چند پله میخورد و زیر ساختمان مجتمع مذهبی شهرک است، فضای دلپذیر و روشنی دارد. بخشهای متنوعی نیز دارد. پس از آن به شهرک گلستان میرویم که همسایه شهر صدرا است. آنجا هم قرار است کتابخانهای افتتاح شود. چه حس خوبی که در کنار همه نامرادیها و ناترازیهای روزگار، همچنان افقی از امید وجود دارد. هر کتابخانه خود منشا امیدی است. کتابخانه نیز قرار است به فهرست کتابخانههای استان فارس افزوده شود. این کتابخانه نیز همچون کتابخانه قبلی فضای فعالیت فکری و فرهنگی برای کودکان دارد.
به شیراز بازمیگردیم اما انگار افتتاح کتابخانهها تمامی ندارد و چه خوب که تمامی ندارد. کتابخانه عمومی الفبا این شهر نیز در لیست افتتاحهای امروز قرار دارد. این کتابخانه در فرهنگسرای بهمنبیگی در منطقه فرزانگان شیراز قرار دارد. صالحی پس از افتتاح این کتابخانه به اصرار خبرنگاران صحبتهایی کوتاه میکند و میگوید: «فرصتهای کتابخانههای عمومی صرفاً در فضای انباشت کتاب نیست، بلکه اتفافات مختلفی که هر کتابخانه به وجود میآورد به توسعه ملی و استانی کمک میکند.»
اختتامیه جشنواره شعر فجر
روزی که با ادبیات و کتاب آغاز شود و با شعر به پایان برسد، جزو عمر آدمی محاسبه نمیشود. به ویژه اینکه قرار باشد بزرگترین جشن شعر کشور به نقطه حسن ختام خود برسد. شیراز میزبان اختتامیه نوزدهمین جشنواره بینالمللی شعر فجر است. شهری که شاعرانش آن را «خوش خطه مینو نشان» نامیدهاند. کلاً شاعران شیرازی در تمجید از زادگاه خود هیچ کم نگذاشتهاند. سعدی که روی همه را کم کرده است. «که سعدی از حق شیراز روز و شب میگفت / که شهرها همه بازند و شهر ما شهباز» روشنی هوا هنوز نرفته اما باران ریز شیراز هوا را شاعرانه کرده است. در جمع اهالی ادب و فرهنگ شیراز در سالن حافظ اداره کل فرهنگ و ارشاد استان حضور داریم. برنامه اختتامیه همانند دیگر اختتامیهها است. اعلام اسامی نامزدها و برگزیدهها و شایستهتقدیرها. اما دو نکته مهم در این آئین اختتامیه بود. یکی واکنش صفرعبدالله به تقدیرش از سوی مسئولان فرهنگی کشور در بخش ویژه جشنواره و دیگری سخنان وزیر فرهنگ. صالحی در این آئین از زندگی هزارساله زبان فارسی و امپراتوری آن در جهان فرهنگ سخن گفت و گفت که در گذشته، امپراتوری زبان فارسی با پشتوانه شعر به شکوه رسید و هنوز هم شاهد بقایای این دوره زریننگار هستیم، در افق آینده ارتباطی ایران، شعر همچنان میتواند به بقا، تکامل، تداوم و حیات زبان فارسی در اقلیمهای مختلف یاری رساند. اما نقطه اوج آئین پایانی جشن شعر ایران در شیراز، قرائت بغضآلود چند مصراع از اشعار ایرانگرایانه توسط صفرعبدالله شاعر تاجیکتبار بود. وقتی پشت تریبون رفت جز چند کلمه تشکر چیز دیگری نگفت و پس از آن با چشمانی تر «چو ایران نباشد تن من مباد» و «همه عالم تن است و ایران دل» را با صدای حزینی که راهی تا گریستن برایش باقی نگذاشته بود زمزمه کرد و با تشویق مداوم همزبانان و هموطنان ایران بزرگ فرهنگیاش بدرقه شد. چه پایانی خوشی برای دفتر نوزدهمین جشنواره بینالمللی شعر فجر.
بعدالتحریر
همزمان که همراه وزیر فرهنگ در حال افتتاح کتابخانههای عمومی بودیم، صفرعبدالله همراه دیگر مهمانان خارجی جشنواره در تختجمشید قدم میزد. از راننده احوال آنها را پس از رسیدن به تختجمشید و بازدید از آن جویا شدم. گفت مواجهه صفرعبدالله با تختجمشید مثل روبهروشدن با سرزمینی مقدس بود. تمام زوایا و صحنها را با احترام و آرامش بازدید کرده است. انگار که دنبال گمگشتهای در شیراز بوده باشد. وصف حال صفر عبدالله را شاید سعدی قرنها پیش گفته باشد: «به امید آنکه جایی قدمی نهاده باشی / همه خاکهای شیراز به دیدگان برفتم.»
∎