شناسهٔ خبر: 71523689 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: ایکنا | لینک خبر

مدیر حوزه علمیه امام حسن عسکری(ع) در گفت‌وگو با ایکنا:

قرآنی کردن جامعه با دستور و بخشنامه محقق نخواهد شد + فیلم

حجت‌الاسلام محمدباقر نائیجی،‌ محقق قرآنی معتقد است؛‌ با کارهای نمایشی نمی‌توان جامعه را قرآنی کرد. قرآنی کردن جامعه با دستور و بخشنامه انجام نشده و نخواهد شد. قرآن به کارهای فرهنگی نیاز دارد. باید دید افرادی مثل آیت‌الله جوادی آملی، علامه طباطبایی، امام خمینی(ره) و... چگونه به جایگاه اثرگذاری میان مردم رسیده‌اند؛ آیا آنها وزارتخانه یا مؤسسه در اختیار داشتند؟ خیر، آیت‌الله جوادی آملی یک قلم و یک کاغذ داشت و با همین قلم و کاغذ راه نگارش تفسیر تسنیم را پی گرفت و شماری را پای سفره قرآن نشاند.

صاحب‌خبر - بنا به توصیف قرآن کریم از بهشت، بهشتیان در باغ‌های پر نعمت الهی بر کرسی‌های خود می‌نشینند و از شرابی سر به مُهر به نام رحیق سیراب می‌شوند. مُهری که بر این شراب نهاده شده از مُشک است و قرآن دسترسی به آن را سزاوار رقابت و مسابقه می‌داند. این شراب در آمیخته با تسنیم است و تسنیم چشمه‌ای است که مقربان خدا از آن می‌نوشند. به نظر علامه طباطبایی بنابر توصیف قرآن کریم چشمه تسنیم از شراب رحیق برتر است، زیرا این شراب به سبب آمیختگی با تسنیم دلپذیر می‌شود و از طرف دیگر، چون مقربان از تسنیم می‌نوشند، مرتبه آنان از نیکانی که با شراب رحیق سرمست می‌شوند والاتر است. اما صرف آمیخته بودن محتوای رحیق با تسنیم و وصف قرآن کریم از این ترکیب، نمی‌تواند دلیل برتری یکی بر دیگری باشد، مگر آنکه این برتری از طریق بعضی روایات اثبات شود، یا از معنای کلمه مقربان برتری خاصی نسبت به معنای کلمه ابرار به دست آید. تفسیر «تسنیم» از تفاسیر ارزشمند جهان اسلام است که طی بیش از ۴۰ سال کوشش و مجاهدت علمی - قرآنی آیت‌الله العظمی عبدالله جوادی آملی، فقیه، عارف، مفسر قرآن و از مراجع عظام تقلید برای فهم و تدبر بیش از پیش اهل اندیشه و قرآن نگاشته شده است. این تفسیر در شمار «تفاسیر قرآن به قرآن» جای دارد. روش مؤلف، ذکر آیه یا آیات مورد نظر و بررسی آنها طی چهار مرحله‌ است: «گزیده تفسیر»، «تفسیر آیه»، «لطایف و اشارات» و «بحث روایی». عنوان «تسنیم» مأخوذ از آیه ۲۷ سوره مبارکه مطففین در قرآن و نام چشمه‌ای در بهشت است. این تفسير در تفسير هر آيه چهار مرحله را در نظر دارد: گزيده تفسير، تفسير آيه (مفردات)، اشارات و لطايف و بحث روايی كه شاخصه ممتاز اين تفسير است. سرانجام و پس از انجام نگارش ۸۰ جلد از این تفسیر،‌ فردا ششم اسفندماه در همایش بین‌المللی «تفسیر تسنیم» جشن پایان این تفسیر که در حقیقت، آغاز راه واکاوی و سخن درباره این اثر عظیم قرآنی است؛ برگزار خواهد شد. ایکنا به انگیزه آشنایی بیشتر اهالی قرآن و حدیث با این تفسیر وزین، از آذرماه پرونده‌ای با عنوان «نسیم تسنیم» را به روی خاطبان خود گشود و طی آن ضمن معرفی جلدهای مختلف این تفسیر به گفت‌وگو با اهل نظر و اندیشه درباره این تفسیر قرآنی پرداخت. تفسیر «تسنیم» می‌کوشد پس از تفسیر «المیزان» اثر گرانسنگ علامه طباطبایی(ره) نقطه عطفی در روند تفسیر قرآن در تشیع را رقم بزند، اثری که عصاره چند قرن دانش‌اندوزی و معرفت‌افزایی عالمان شیعه از کلام است. خبرنگار ایکنا به بهانه بررسی این مجموعه قرآنی به گفت‌وگو با حجت‌الاسلام محمدباقر نائیجی، مدیر حوزه علمیه امام حسن عسکری(ع) و استادیار دانشگاه علوم توانبخشی و سلامت اجتماعی نشسته است. نائیجی که افتخار شاگردی درس فقه و اصول را در حوزه علمیه قم داشته است، در دانشگاه نیز کارشناسی ارشد و دکتری را در رشته فلسفه و کلام اسلامی دنبال کرده است، او در این گفت‌وگو به بیان ویژگی‌های تفسیر تسنیم، رویکرد اجتماعی این اثر، پاسخ آن به پژوهشگران قرآنی، تسنیم و جهانی شدن و... پرداخت. مشروح بخش دوم و پایانی گفت‌وگوی ایکنا با این استاد حوزه و دانشگاه را با هم می‌خوانیم و می‌بینیم: ایکنا ـ قرآن‌پژوهان تاکنون چه بهره‌‌ای از تفسیر تسنیم برده‌اند؟ صاحب‌نظران علوم قرآنی به طور معمول آثار دیگران را ملاحظه و مطالعه می‌کنند و حتماً آیت‌الله جوادی آملی نیز آثار و کارهای دیگران را دیدند، می‌بینند و می‌خوانند؛ ضمن اینکه نگارش این تفسیر از ابتدای دهه 60 آغاز شده است. جایگاه ایشان در آن دوره کاملاً مشخص بود و در جامعه مدرسین بودند و از نظرات و دیدگاه‌های سایر افراد اطلاع داشتند. معمولاً شخصیت‌های علمی سعی می‌کنند با هم مراوداتی داشته باشند و آثار یکدیگر را ببینند تا موازی کاری صورت نگیرد. تفسیر آیت‌الله جوادی آملی با سایر تفسیرها مانند تفسیر نمونه، تفسیر نور و.. متفاوت است و رویکرد دیگری دارد. تفسیر نور تفسیری عامی است که تلاش شده آیات قرآن را به صورت نموداری و دسته‌بندی شده به مخاطب عام جامعه منتقل کند و تفسیر نمونه هم رویکردی متفاوتی نسبت به تفسیر نور دارد و تفسیر تسنیم با تفاسیر کنونی قابل قیاس نیست. اکنون در برخی پایان‌نامه‌های رشته علوم قرآن و حدیث از تفسیر تسنیم استفاده و مقالاتی درباره آن نوشته می‌شود. حدود 200 مقاله در مجلات مختلف با رویکرد تفسیر تسنیم نوشته شده است و براساس افکار و آثار آیت‌الله جوادی آملی کار شده است. این مقدار کافی نیست و باید جامعه علمی را بیشتر با تفسیر تسنیم آشنا کرد و البته این کار نیز نیازمند برنامه‌ریزی است تا در محیط‌های دانشگاهی و حوزوی تفسیر تسنیم بیشتر مطرح شود و در اختیار مخاطبان علمی قرار گیرد تا افراد بتوانند از آن استفاده کنند. معمولاً در دورانی که تفسیری نوشته می‌شود، آن تفسیر در دوره خود مظلوم است و به مرور زمان جایگاه خود را پیدا می‌‌کند؛ مثلاً تفسیر المیزان در زمان حیات علامه طباطبایی مانند شخصیت خودشان مظلوم بود و حتی با آن مخالفت هم می‌شد و ایشان با مشقت فراوان این تفسیر را گفتند اما در فضای کنونی شرایط به اینگونه نیست و آزادی علمی فراوانی وجود دارد ولی برای اینکه این تفسیر رشد کند و در بین افکار دانشگاهی و حوزوی مطرح شود، نیازمند زمان هستیم؛ تفسیر تسنیم به زمان نیاز دارد تا مطرح شود. باید تا زمانی که آیت‌الله جوادی آملی در بین ما حضور دارند از وجودشان استفاده کنیم و مباحث و مطالبی را که متوجه نمی‌شویم و فکر می‌کنیم شبهه‌ای دارد و نیاز به توضیح است به خود ایشان مراجعه کنیم و بخواهیم توضیح دهند و تفسیری بر تفسیر داشته باشند تا بتوانیم این تفسیر را کارآمدتر کنیم. این اتفاق گاهی وقت‌ها رخ می‌دهد و برخی از مباحث و انتقاداتی که مطرح می‌شود خدمت ایشان عرضه می‌شود و استاد تلاش می‌کنند در سخنرانی‌ها و جلسات خود نکاتی را بیان کنند و نقدها را پاسخ دهند. کد ویدیو دانلود فیلم اصلی
تفسیر تسنیم 80 جلد است و به مرور زمان منتشر شده و به مخاطب قرآن‌پژوه عرضه شده است، همچنین استفاده‌هایی در حوزه و دانشگاه از این تفسیر می‌شود،‌ ولی باید گفت این سطح بهره‌مندی از اثری به این گرانبهایی کافی نیست و باید احساس نیاز بیشتری برای مراجعه به آن داشته باشیم. این موضوع تابعی از موضوع مراجعه ما به خود قرآن است؛ باید از خود بپرسیم ما چقدر از قرآن استفاده می‌کنیم که بخواهیم از تفسیر قرآن استفاده کنیم؟ بسیاری از مواقع استفاده از قرآن حداقلی است و محدود به خواندن قرآن شده‌ایم؛ حتی شاید در گذشته قرآن را بیشتر از امروز می‌خواندیم بنابراین خود قرآن هم در جامعه ما و مسلمانان مظلوم است که یا مطالعه ما کم و ناقص است یا فقط به قرائت اکتفا می‌کنیم یا برخی صرفاً به ترجمه اکتفا می‌کنند. این موضوع نه فقط در کشور ما بلکه در همه جوامع مسلمان واقع می‌شود. قرآن کتاب وحیانی و نورانی است و قرار است که جامعه را نورانی کند. آیت‌الله جوادی آملی این موضوع را در تفسیر سوره حمد و ابراهیم(ع) توضیح می‌دهند که غایت و هدف قرآن نورانی کردن جامعه است. باطن و درون از نگاه قرآن مهم است و می‌گوید «من آمده‌ام تا شما را هدایت کنم و از ظلمت خارج کنم و به نور برسانمتان نه اینکه از نور به سمت تاریکی بروید.» ایکنا _ این غفلت از کجا می‌آید؟ بعضی وقت‌ها ما نور را داریم اما خودمان چراغ‌ها را خاموش می‌کنیم و پرده‌ها را می‌کشیم تا از نور خورشید استفاده نکنیم. قرآن هست و کنار ماست ولی باید از روی طاقچه‌‌ها برداشته شود و به دست ما بیاید و از دست به چشم، مغز و ذهن بیاید تا به زندگی ما حیات دهد و زندگی شخصی، خانوادگی و جامعه ما را بسازد یعنی هدف اصلی نورانیت قرآن است. بهره ما از قرآن کافی نیست، باید تلاش کنیم بهره بیشتری از قرآن ببریم و نورانیت ما بیشتر شود و به تبع آن تفاسیری مثل تفسیر تسنیم آمدند تا بستر، مسیر و راه را برای ما روشن کنند تا به نورانیت اصلی و حقیقی قرآنی برسیم. ما باید در کارهای خود دقت، فعالیت و تلاش بیشتری داشته باشیم و تا جایی که می‌توانیم قرآن و تفاسیر را در زندگی خود استفاده و به جامعه منتقل کنیم تا جامعه هم از آن استفاده بیشتری داشته باشد. ایکنا ـ آیت‌الله جوادی آملی و پیش‌تر علامه طباطبایی کوشیدند تا قرآن را همنشین جامعه کنند اما کسانی که پای سفره تفسیر تسنیم بزرگ شده‌اند چه کرده‌اند تا این تفسیر وارد زندگی مردم شود؟‌ همچنین برنامه شاگردان و متأثران ایشان برای طی مسیر قرآنی پس از تسنیم چیست؟ همانطور که بیان کردم این واقعیتی است که باید ظلمت و نور را در نظر بگیریم؛ خداوند در قرآن می‌فرماید «يُخرِجُهُم مِّنَ ٱلظُّلُمَتِ إِلَى ٱلنُّورِ» و این از ظلمت به سمت نور حرکت کردن، نورانی شدن و بهره‌مندی و استفاده از قرآن ضمن این است که «يُخرِجُونَهُم مِّنَ ٱلنُّورِ إِلَى ٱلظُّلُمَٰتِ» هم وجود دارد. ما در فضایی زندگی می‌کنیم که اینگونه نیست که فضای یک طرفه تبلیغی وجود داشته باشد و هرکاری دلمان می‌خواهد از لحاظ جنبه‌های مثبت بتوانیم انجام دهیم. کد ویدیو دانلود فیلم اصلی
ما در حال حاضر با جریان گسترده‌ای در عالم مواجه هستیم و این جریان‌ها ابعاد مختلفی دارد؛ مثلاً امروز شبکه‌های متعدد ماهواره‌ای و در فضای اینترنتی شبهات و مسائل بسیار متنوعی وجود دارد که ما در یک طرف هستیم مانند زمان دفاع مقدس که یک طرف جمهوری اسلامی بود و طرف دیگر همه دنیا بودند. یعنی با یک کشور مواجه نبودیم بلکه با کشورهای متعدد و سلاح‌های متعددی مواجه بودیم و باید با دنیا می‌جنگیدیم و دفاع می‌کردیم. ما نیز در مقام دفاع بودیم تا مرزهای خود را حفظ کنیم و در مقام حمله نبودیم. ما یک کتابی به نام قرآن با افراد معدودی داریم و در مقابل ما جریان‌های متعدد فکری وجود دارند و کارهای مختلفی انجام می‌شود؛ مثلاً به سینما بروید و ببینید چه خبر است؟ چه کارهایی تولید می‌شود؟ یا در سینمای خودمان که کشور اسلامی است در کنار فیلم‌های بسیار خوبی که تولید می‌شود، فیلم‌ها و آثاری هم داریم که پر است از مطالب متعددی که دقیقاً خلاف آموزه‌های دینی و اسلامی است و اگر بخواهیم با آنها مواجه شویم افراد مختلفی را می‌طلبد. آیا سینما یا تئاتر، مدیران و مدارس ما به صورت کامل اخلاقی هستند؟ به هرحال ما یک مبحث بسیار گسترده‌ای داریم و به همین دلیل کار بسیار سنگین است و به همین راحتی نیست که ما بخواهیم ساده‌سازی کنیم و ساده‌انگارانه به آن جواب بدهیم و جلو برویم. تازه اگر ما کارمان را درست انجام دهیم با این معضلات و با این فضا مواجه هستیم چه برسد به اینکه ما هم کارمان را درست و دقیق انجام ندهیم. می‌خواهم این را عرض کنم که کارهای خوبی انجام شده است اما هیچ کدام از این کارها کافی نیست. می‌توان کارهای خوبی را انجام داد که انجام نشده است. باید در زمینه‌های هنری کار کنیم؛ آثار نمایشی برای مردم و جامعه امروز بسیار مهم و اثرگذار است. امروز فرهنگ کتاب خواندن در جامعه ما غنی و پررنگ نیست که البته باید در آنجا هم کار کرد تا فرهنگ کتاب خواندن را افزایش دهیم ولی آثار هنری اثر بسیار بالاتر و بیشتری دارد. ما برای مدارس یا مهدکودک‌ها چه کار انجام داده‌ایم؟‌ گاهی معلمی پیش من می‌آید می‌گوید که من می‌خواهم خدا را به دانش‌آموزان معرفی کنم؛ کتاب زیاد نوشته شده است اما کتابی که متناسب با دانش‌آموزان خدا را معرفی کند، پیدا نمی‌شود. وقتی به دنبال کتاب می‌رویم به قدری کتاب‌ها متنوع و گسترده هستند که بعضی وقت‌ها نمی‌دانیم کدام کتاب خوب است و به درد کودک می‌خورد... به همین دلیل است که می‌گویم کار سنگین است و به برنامه‌ریزی و فعالیت نیاز دارد. با کارهای نمایشی نمی‌توان جامعه را قرآنی کرد. قرآنی کردن جامعه با دستور و بخشنامه انجام نشده و نخواهد شد. قرآن به کارهای فرهنگی نیاز دارد و برای همین با اعمال دستوری هیچ‌گاه موفق نشدیم و نخواهیم شد. باید دید افرادی مثل آیت‌الله جوادی آملی، علامه طباطبایی، امام خمینی(ره) و... چگونه به جایگاه اثرگذاری میان مردم رسیده‌اند؛ آیا آنها یک وزارتخانه یا مؤسسه را در اختیار داشتند؟ خیر، آیت‌الله جوادی آملی یک قلم و یک کاغذ داشته است و با همین قلم و کاغذ راه نگارش تفسیر تسنیم را پی گرفته است و شماری را پای سفره قرآن نشانده است. وقتی شرح حال بزرگان را می‌‌خوانیم، می‌بینیم که با یک خودکار و ورق این انقلاب را رقم زدند نه با یک مؤسسه و موضوعات دیگر. نیت پاکی که این افراد داشتند مهم است. گاهی وقت‌ها به قدری کارهای یک مؤسسه را گسترش می‌دهیم که حد ندارد اما کاری که انجام می‌دهیم به اندازه یک روز یک عالم هم نیست! من به عنوان مدیر یک حوزه علمیه عرض می‌کنم که همین تفسیر تسنیم در حوزه‌های علمیه هم غریب است چه رسد آنکه سراغ جامعه برویم! یعنی در حوزه‌های علمیه هم کتاب‌های درسی تفسیری متناسب با حوزه‌های علمیه نداریم؛ مثلاً یک جلد تفسیر تسنیم را به دانشجو یا طلبه می‌دهیم و می‌گوییم که این را بخوان و امتحان بده در صورتی که این کار به معنای گسترش دادن نگاه تفسیری آیت‌الله جوادی آملی نیست. ایکنا ـ چرا کتاب تفسیر در حوزه علمیه غریب است؟‌ به نظر می‌رسد به دلیل آنکه مدیران حوزه علمیه هنوز برنامه‌ریزی و فکر نکردند و عقب هستند. شاید 300 سال دیگر بخواهیم به این برنامه‌ریزی برسیم. ما هنوز به علامه طباطبایی که چند دهه است از دنیا رفته‌اند نرسیده‌ایم. ما در جمهوری اسلامی زیست می‌کنیم و فضا برای کارهای علمی و قرآنی مهیا است اما هنوز به علامه طباطبایی نرسیده‌ایم زیرا زندگی و عمر این افراد بسیار با برکت بوده است و از طرف دیگر کار بسیار عمیقی انجام داده‌اند. ما در کارهای خود برنامه‌ریزی نداریم. کشورهای غربی در زمینه‌های علمی برنامه‌ریزی دارند؛ ما کارهایی که کشورهای غربی در زمینه‌های علمی انجام داده‌اند را در کشورمان انجام نداده‌ایم. نمی‌خواهم منفی‌انگاری کنم در عین حال قائل به این هستم که خیلی کارهای خوبی هم شده است و می‌شود ولی نمی‌خواهم به این برسم که سر خود را گرم کنیم به اینکه کارهای خوبی انجام داده‌ایم و کار نکرده نداریم. در کشورهای غربی بین دانشگاه‌ و صنایع ارتباط برقرار است یعنی استاد دانشگاه، دانشجو و صنعت با هم ارتباط دارند. در حوزه علوم انسانی ارتباط بین دانشگاه یعنی اساتید دانشگاه، مدیران، دانشجو و جامعه برقرار است؛ اگر ارتباط برقرار نباشد به مشکل می‌خورند. تمام مکاتب سیاسی دنیا پیش‌زمینه فلسفی دارند و ایدئولوژی‌ و مرامنامه‌هایی برای آنها چیده شده است که سابقه دینی دارند حتی نگاه دینی بعدها به سمت سکولاریسم و جدایی دین از سیاست منجر شده است ولی به ‌هرحال پیش‌زمینه‌هایی وجود دارد که مکتب‌سازی می‌کنند و مکتب می‌آید و جامعه را اداره می‌کند. متأسفانه در کشور ما این موضوع وجود ندارد و سیاستمداران و مدیران ما معمولاً هدفمند نیستند و افراد متعدد مختلف می‌آیند و مسئولیتی به آنها پیشنهاد داده می‌شود و کار را ادامه می‌دهند؛ چه مدیران آموزشگاهی و دانشگاهی و حوزوی ما و چه در سطح کلان‌تر این موضوع وجود دارد که ما یک شاخصه و مکتب نداریم. حکمت متعالیه، مشاء، عقلانیت وحیانی یک مکتب است اما اینها باید به نظام‌های سیاسی و مکاتب مختلف در سیاست، اقتصاد، فرهنگ و... تبدیل شود یعنی یک اصولی باید وجود داشته باشد. نمی‌توان گفت که ما یک کشور اسلامی هستیم اما بر خلاف تمام آموزه‌های دینی و قرآنی در بانک‌ها ربا هم وجود دارد و نمی‌توانیم کاری انجام دهیم در صورتی که اگر مکتب آن ساخته شود و اصول و مبانی قرآنی را وارد کنیم، باید این مشکل را حل کنیم و البته که قابل حل است. کد ویدیو دانلود فیلم اصلی
یکی از علت‌های اصلی این اتفاق این است که ما برای دانش‌، علم، استاد دانشگاه و حوزه، دانشجو و طلبه اهمیت قائل نشدیم؛ برای همین در بعضی از کشورهای غربی در اختیار استاد، بودجه‌هایی قرار می‌دهند و این استاد با صنعت یا هدفی از جامعه ارتباط می‌گیرد. وقتی که ارتباط برقرار شد استاد، دانشجو را انتخاب می‌کند و به او هزینه‌ پرداخت می‌کند تا دانشجو نظریه و فکری را پیاده‌سازی‌ کند و برای آن ریز نظریات تولید کند. بنابراین هم دانشجو از این اتفاق راضی است و شور و نشاط بیشتری نسبت به استاد دارد و از شور و نشاط دانشجو و تجربه استاد استفاده می‌کنند تا یک مشکل حل شود؛ یعنی می‌بینیم که هم دانشجو و هم استاد و هم شرکت مزبور از نظر مالی و فکری راضی هستند. این موضوع به فعالیت و کار نیاز دارد و ما باید به این سمت حرکت کنیم. ما به این سمت نرفتیم یا رفتیم و موفق نشدیم؛ باید علت آن را پیدا کنیم. تفسیر مسئله‌محور یکی از موضوعات مورد دغدغه من است؛ به این معنا تفسیری که قرار است یک مسئله‌ای را حل کند. ما تفسیر موضوعی و ترتیبی داریم اما تفسیر مسئله‌محور نداریم. مدتی است بر این موضوع کار می‌کنم که مسائل جامعه ما چیست و چه چالش‌ها و دغدغه‌هایی داریم؟ مثلاً ممکن است گفته شود موضوع حجاب یکی موضوعاتی است که درباره آن زیاد بحث می‌شود و گاهی هم بیش از اندازه درباره آن بحث می‌شود و فکرها فقط به یک موضوعی معطوف می‌شود و از سایر موضوعات فارغ می‌شویم. موضوع دیگر اقتصاد است که مشکلات بسیاری داریم یا در حوزه علوم انسانی، تربیتی، روانشناسی، مدارس و... مسائل بسیاری وجود دارد. مسئله باید ریز باشد و سؤال پیش می‌آید که مسائل ریز خود را چگونه حل کنیم؟‌ می‌توانیم مسائل ریز را با کمک قرآن حل کنیم و نظریه بدهیم تا مرحله پیوند نظریه‌ها با مدیران و جامعه برقرار شود وگرنه باز هم در حد کتاب یا نظریه‌ای می‌شود که خاک می‌خورد؛ مانند پایان‌نامه‌هایی که دانشجویان ارشد و دکتری می‌نویسند و در کتابخانه‌های دانشگاه وجود دارد و به همین بسنده می‌شود در صورتی که این پایان‌نامه یا رساله دکتری که نوشته شده هیچ وقت بهره‌برداری نشده است چه فایده‌ای دارد؟ درباره تفسیر تسنیم مقالات متنوعی نوشته شده است و پایان‌نامه‌های زیادی وجود دارد اما پیوند آن با جامعه قطع است و هیچ استفاده‌ای از آنها نمی‌شود و این همان مشکل قطع ارتباط است که اگر هزاران رساله، مقاله و پایان‌نامه ‌هم نوشته شود تا زمانی که با جامعه پیوند نخورد مشکل حل نخواهد شد. تفسیر تسنیم می‌تواند در این زمینه موفق باشد چراکه با نگاه فلسفی آیت‌الله جوادی آملی عجین شده است. بسیاری از مشکلات جامعه را می‌توان با فلسفه حل کرد به خصوص فلسفه‌ای که جنبه الهی دارد؛ در نظام علیتی که ما داریم در فلسفه هم مطرح می‌شود و قائل به این هستیم که هر معلول یک علتی دارد و این در نهایت به علت اصلی، هدف و مبدأ که خداست بازمی‌گردد. مشکلی که در بخشی از دنیای غرب وجود دارد این است که مثلاً یک پزشک احساس می‌کند اوست و این بدن و علم پزشکی؛ در صورتی که توجه ندارند خود پزشک آفریده خداست، بدن بیمار هم آفریده خداست و علم پزشکی هم آفریده خداست و چیزی از خود، وجود ندارد و هر چیزی که هست به علت بازمی‌گردد و این موضوع را فلسفه الهی می‌تواند حل کند. بنابراین فلسفه الهی باید در جامعه جریان پیدا کند و ما باید تلاش کنیم تا به این سمت حرکت کنیم وگرنه طبق آیه 39 سوره نور که می‌فرماید: «وَالَّذِينَ كَفَرُوا أَعْمَالُهُمْ كَسَرَابٍ» یعنی برخی افراد کار و فعالیت می‌کنند ولی چون خدا را قبول ندارند و کافر هستند دنبال سراب می‌روند. اگر نگاه کامل و جامعی نداشته باشیم به این نقطه می‌رسیم یعنی عمر خود را تلف می‌کنیم و به سراغ تاریکی و سراب می‌رویم و بعد به جایی می‌رسیم که متوجه می‌شویم زندگی و عمر ما گذشته است و از آن استفاده‌ای نکرده‌ایم. زندگی بزرگانی مثل آیت‌الله جوادی آملی نشان می‌دهد که ما باید سمت استفاده درست از عمر در زندگی برویم و برای وقت خود ارزش قائل باشیم و برنامه‌ریزی داشته باشیم و به هدف، غایت و بازگشت، نظام خلقت، هدفمند بودن و آمدن و رفتن، نزول و صعود، هبوطی که اتفاق افتاد و بازگشتی که با اصل و مرجع خود داریم «إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ» فکر کنیم؛ اگر با این نظام فکری حرکت کنیم مشکلات حل می‌شود. اولین نکته‌ای که در کارهای پژوهشی وجود دارد این است که مسئله را پیدا کنیم و اگر مسئله را نشناسیم و پیدا نکنیم برای حل آن تلاش نخواهیم کرد و دنبال آن نمی‌رویم؛ بنابراین محقق خوب، محققی است که موضوع محور نباشد. فرض کنید می‌خواهیم درباره معاد صحبت کنیم؛ می‌شود توصیف معاد کرد که خداوند در قرآن به آن پرداخته است؛ نگاه مسئله محور این را می‌پرسد که بهشت و جهنم کجاست؟ آیا فیزیکی است و مکان دارد و زمانمند است؟ یا می‌پرسد مرگ آگاهی چه فوایدی در زندگی دارد؟ اگر فردی در زندگی به مرگ اعتقاد نداشته باشد چه اتفاقی رخ می‌دهد؟ آیت‌الله جوادی آملی مدام در درس‌های خود فرموده‌اند که اگر عقل و عدل را در جامعه گسترش دهید مشکلات جامعه حل می‌شود... یعنی اگر جامعه عاقل و عادل شود همه مشکلات جامعه حل می‌شود. هر مشکلی که اکنون در جامعه داریم به دلیل فقدان این دو مؤلفه است. ما باید در دو زمینه کار کنیم؛ ابتدا خودمان عاقل شویم، سپس خانواده‌هایمان عاقل شوند و بعد جامعه عاقل شود. وقتی که عاقل شویم طلاق، زد و خوردهای فیزیکی، مشکلات رانندگی، همسایه‌آزاری و... در این جامعه کمتر می‌شود زیرا عقل و عدل اجازه چنین رفتارهایی را نمی‌دهد. این مشکلاتی که در جامعه بشری در همه کشورها به خصوص در کشور خودمان داریم به این علت است که از عقل و عدل دور افتادیم به همین دلیل وقتی 40 هزار نفر در غزه کشته می‌شوند تمام جوامع بشری و حقوق بشری سکوت می‌کنند! مگر عقل، عدالت و اخلاق قبول می‌کند چنین اتفاقی رخ دهد؟ نگاه فلسفه الهی، دینی و تفصیلی به ما کمک می‌کند که این مشکلات را حل کنیم به همین دلیل در مسئله محوری چون در مباحث جزئی می‌شویم، مشکلات حل می‌شود. هر پژوهش، رساله، مقاله و پایان‌نامه‌ای که نتواند مشکلی را حل کند ابتر است. ایکنا ـ آیا در تفسیر تسنیم به موضوع مسئله‌محوری توجه شده است؟‌ تسنیم این موضوعات را دارد اما باید استخراج شود. تسنیم یک تفسیر ترتیبی است ولی ما تفسیر مسئله محور نداریم. این ایده‌ای است که من مطرح کردم و بیش از یک‌سال است که در حال کار بر روی آن هستم. باید از تفسیر تسنیم استفاده کنیم و این مسائل را که در جامعه وجود دارد را با کمک این تفسیر حل کنیم وگرنه 80 جلد تفسیر تسنیم را در کتابخانه بگذاریم و هر روز به آن نگاه کنیم، مشکلی را حل نمی‌کند و همان نمایش کتابخانه است؛ با کتابخانه مشکلات حل نمی‌شود بلکه با کتاب‌خوانی می‌توانیم مشکل را حل کنیم. وقتی مشکلی در جامعه علمی و عمومی حل می‌شود که ما نگاه مسئله محور، حل مسائل و مشکلات جامعه داشته باشیم. این موضوع نیاز دارد تا محققان، پژوهشگران و اهل علم به سراغ مسائل بیایند و مسئله را بشناسند. یکی از مشکلاتی که وجود دارد این است که ما اصلاً مسئله نداریم. اگر بگوییم که ما مسئله نداریم نگاه سطح پائینی است؛ همه جوامع دنیا مسئله دارند و آن جامعه‌ و کشوری موفق است که تلاش کند مسئله را حل کند. بنابراین باید وجود مسئله را بپذیریم، سپس مسائل را استخراج کنیم، بعد مسائل را اولویت‌بندی کنیم و سپس به سمت حل مسئله برویم. باید با جامعه ارتباط داشت؛ من به عنوان طلبه در حوزه، دانشگاه و مدرسه حضور دارم تا با جامعه در ارتباط باشم؛ بسیاری اوقات ما در یک اتاق می‌نشینیم و کار علمی انجام می‌دهیم و با جامعه ارتباط نداریم بعد می‌پرسیم چرا دختران حجاب ندارند! علت این است که ما اصلاً نمی‌دانیم یک دختر چه مشکلی دارد و چرا حجاب ندارد. گفت‌وگو محوری موضوعیت دارد و باید با جامعه و افراد صحبت کرد؛ وقتی با دانش‌آموزان صحبت می‌کنم تا مشکلات خود را بیان کنند بسیاری از دغدغه‌ها درباره شغل آینده است؛ مثلاً دختر کلاس هفتم و هشتم به فکر آینده است که چه شغلی را انتخاب کند و خانواده و جامعه از این بابت به افراد فشار بسیاری وارد می‌کنند؛ اگر تحقیقی بر فیلم، سریال، تلویزیون، رسانه و فضای مجازی انجام شود متوجه خواهیم شد که آنها چه فشارهایی را بر افکار ما وارد می‌کنند. مثلاً پدر و مادر به فرزند خود می‌گوید که اگر در آینده دکتر یا فرد ثروتمندی نشوی بدبخت می‌شوی... وقتی پول، ثروت و مدرک برای کودک و نوجوان موضوع شود و جامعه، خانواده و رسانه‌ها القا کنند که در این کشور نمی‌توانی به این مؤلفه‌ها دست پیدا کنی و برای دست‌یابی به آنها لازم است تا مهاجرت کنی. مهاجرت از بچگی در ذهن فرد نهادینه می‌شود؛ اگر مسئله محور باشیم به منشأ موضوعات می‌پردازیم و اگر به تفسیر تسنیم بازگردیم متوجه می‌شویم که نگاه ما نسبت به هستی، عالم و خلقت نزول پیدا کرده است و نگاه ما مادی، فیزیکی و جسمی شده است. نمی‌گویم که مهاجرت بد است؛ حتی بسیاری اوقات به قرآن اشاره می‌کنم که می‌فرماید: «مهاجرت کنید» ما آیات مهاجرت و مسافرت داریم اما می‌گویم وقتی مسافرت می‌کنید، مسافرتتان هم قرآنی باشد و اگر به کشوری مهاجرت می‌کنی مثلاً به اروپا می‌روی، هویت خود را از دست نده بلکه هویت‌ساز باش. حافظ می‌گوید «حافظا در کنج فقر و خلوت شب‌های تار/ تا بود وردت دعا و درس قرآن غم مخور»‌ تا وقتی که انسان با قرآن همراه باشد غمی ندارد و تفاوتی ندارد که در ایران، اروپا، تهران یا قم باشد؛ این نگاه قرآنی، کنار قرآن و با قرآن بودن سبب می‌شود که هرجایی که باشیم از قرآن استفاده کنیم در صورتی که قرآن را در عمل بیاوریم و از آن استفاده کنیم وگرنه اگر نمایش ظاهری باشد؛ استفاده لازمی که باید از قرآن داشته باشیم، نخواهیم داشت. راهکار این است که تک‌تک افراد جامعه و خانواده، مدیران و.. قرآنی شوند؛ نگاهمان قرآنی شود؛ برای اینکه قرآنی شویم باید بتوانیم از راهکارهای مختلف هنری، تربیتی، آموزشی و... استفاده کنیم. باید تربیت ما قرآنی شود و برای آن برنامه‌ریزی داشته باشیم. ایکنا ـ لطفاً در رابطه با لطایف و اشاراتی که در تفسیر تسنیم آمده توضیحاتی بدهید. آیت‌الله جوادی آملی سعی می‌‌کنند در قسمت لطایف و اشارات، نگاهی به جنبه‌هایی که خودشان از استادانشان یاد گرفتند اشاراتی داشته باشند. ما قائل به این هستیم که قرآن ظاهر و باطن دارد و هر باطنی هم باطن دیگری دارد و بطن‌های مختلف مانند پیاز، تنیده شده‌اند تا به مغز دست‌یابیم. مغز قرآن نبوت، امامت و ولایت است و انسان تا زمانی که به مقام ولایت نرسد نورانی نخواهد شد البته درجات مختلف نورانیت را کسب می‌کند اما باید به آن سمت حرکت کند. آیت‌الله جوادی آملی بحثی به نام اسم اعظم دارند که اسم اعظم چیست؟ آیا الله، غفور، رحمان رحیم، کریم اسم اعظم است؟‌ همین که اسم اعظم چیست یک مسئله است. عده‌ای ما را به سمت الفاظ می‌برند و روی آن بحث می‌کنند و فکرشان به سمت جادوگری و سحر می‌رود. چون گفته می‌شود اگر اسم اعظم را یاد بگیرید می‌توانید تصرفاتی داشته باشید اما اگر به سمت افرادی برویم که این حرف‌ها را می‌زنند باز ممکن است که همان تاریکی و سراب باشد. آیت‌الله جوادی آملی سعی می‌کنند این موضوعات را در بخش لطایف و اشارات بپردازند و روشن کنند. ظاهر قرآن را همه ما استفاده می‌کنیم؛ یکی از زیبایی‌های قرآن همین است که فردی که سواد قرآنی دارد آن را می‌خواند و استفاده می‌کند و کسی هم که سواد قرآنی ندارد نیز استفاده می‌کند و عالم بزرگی مثل آیت‌الله جوادی آملی هم از قرآن استفاده می‌کند و 80 جلد تفسیر تسنیم می‌نویسد؛ خود این موضوع یک اعجاز است. قرآن این خاصیت را دارد که همیشگی و جاودان باشد و امکان استفاده همه انسان‌ها از آن وجود دارد. لطایف و اشارات، رموز و کشف و شهودهایی است که از قرآن می‌توان استفاده کرد تا بطن‌ها را به دست آورد برای همین آیت‌الله جوادی آملی در قسمت اسم اعظم می‌گویند که «اسم اعظم» یک حقیقت و رسیدن به مقام ولایت است و به همین دلیل حضرت نوح(ع) به این مقام رسید. کشتی نوح چگونه حرکت می‌کرد؟ قرآن هم می‌گوید با اسم اعظمی که حضرت نوح(ع) آموخته بود، این اتفاق می‌افتاد و اسم اعظم لفظ نیست بلکه مقام و حقیقتی است که در قلب نبی و ولی تجلی پیدا می‌کند و البته بقیه هم می‌توانند به آن برسند یعنی انسانی که اهل سیر، سلوک و قرآن باشد می‌تواند به این مقام برسد. بنابراین در اشارات و لطایف جنبه‌های متون و بطن‌ها قرآن وجود دارد و مقداری از ظواهر فاصله می‌گیرد و به اسرار، رموز، بطن‌هایی که یک آیه دارد را بیان می‌کنند و نظرات خاص خودشان است. ایکنا ـ آیا چنین چیزی را پیش از این نداشتیم؟‌ به این شکل وجود نداشت البته حین تفاسیر وجود داشت اما اینکه به صورت جداگانه به آن پرداخته شود از ابتکارات آیت‌الله جوادی آملی در این قسمت است. ایکنا ـ در آستانه ماه مبارک رمضان هستیم به عنوان فردی که با قرآن مانوس بوده و هستید،‌ برای بهره‌برداری بهتر از این ماه چه پیشنهاداتی دارید؟ مطالب بسیار مهمی در این خصوص وجود دارد؛ اگر بخواهیم در هرکاری موفق باشیم نیاز به برنامه داریم و باید برنامه‌ریزی کنیم. دعا خواندن و عبادت کردن حتماً برنامه‌ می‌خواهد البته از دعاها بهره‌برداری می‌کنیم ولی برای اینکه استفاده بهتری از دعاها و عبادات داشته باشیم حتماً باید برای این ایامی که می‌رسد برنامه‌ داشته باشیم؛ مثلاً فلسفه این ایامی که می‌رسد چیست و چرا ماهی به نام رجب، شعبان و رمضان با این آداب خاص قرار داده شده است؟‌ این ماه‌ها مقدماتی برای رسیدن به ماه مبارک رمضان است تا به معنویت و نورانیت برسیم. ما باید برنامه‌ریزی داشته باشیم؛ انگار خداوند می‌خواهد این را به ما بفهماند که برای اینکه به دیدار من بیایید باید از مسیر رجب و شعبان عبور کنید؛ از پیامبر اکرم(ص) و امیرالمؤمنین(ع) یعنی نبوت و ولایت شما به حقیقت الهی خواهید رسید. باید در ماه رجب پیامبرشناسی و در ماه شعبان امام‌شناسی ما قوی‌تر شود. این دو ماه، ماه ولایت و نبوت و ماه رسیدن به حقیقت در ماه رمضان است. دعاهایی که ما شیعیان داریم همگی جنبه‌های پرورشی، تربیتی و اندیشه‌ای دارند و بناست فکر ما را باز کنند. باید این دعاها به خصوص مناجات شعبانیه را جدی بگیریم. امام خمینی(ره) بر دعای کمیل و مناجات شعبانیه تأکید بسیاری داشتند. ما به داشتن چنین دعا و مناجاتی فخر می‌فروشیم که می‌توانیم با خدا صحبت کنیم و این سخنان، صحبت عادی و معمولی نیست بلکه بحث خداشناسی، ارتباط با خدا و تمرکز بر دعوت و راه نجات دارد. صلوات شعبانیه که بعد از نمازها در ماه شعبان خوانده می‌شود، می‌گوید که امامان کشتی نجات هستند و هرکسی که سوار این کشتی شود نجات پیدا می‌کند و هرکه جلوتر از امام برود به موفقیت نمی‌رسد و هر که عقب‌تر بماند هلاک می‌شود. این نگاه اهمیت شناخت پیامبر(ص) و امام(ع) و رسیدن به خدا و حقانیت را برای ما مشخص می‌کند. همانطور که قرآن هدفمند است خلقت هم هدفمند است و این نظام خلقت است یعنی یک نظام کلی آفرینش داریم که کاملاً هدفمند است و همه اجزا به هم متصل هستند و همه چیز به هم ربط دارد و گسسته نیست و خدا، قرآن، پیامبر(ص) و امام(ع) حکیم هستند و ما هم به حکمت دعوت شده‌ایم؛ برای همین اندیشیدن و تفکر کردن در ماه رجب و شعبان و استفاده درست و با فکر از این دعاها با برنامه‌ریزی امکان‌پذیر است. وقتی این اتفاق می‌افتد که ما حواسمان باشد که می‌خواهیم به حقیقت و مقصودی برسیم و برای رسیدن به آن باید آذوقه لازم و توشه راه را مهیا کنیم تا دعاهای ماه رجب و شعبان بخشی از آن حقیقت زمانی، مکانی و محتوایی است که ما را ان‌شا‌ءالله به سلامت به آنجا خواهد رساند. ایکنا ـ آیت‌الله جوادی آملی در این 80 جلد تفسیر تسنیم چقدر به پاسخگویی به نظریات روشن‌فکران جهان عرب در حوزه قرآن پرداختند. ایشان در کتاب به‌صراحت وارد این قضایا نشدند که از افراد اسم بیاورند ولی در حین مباحثی که دارند بعضی وقت‌ها اشاراتی دارند و اصلاً شیوه ایشان اینگونه نیست که اسم بیاورند اما در حین بحث‌ها این موضوعات را مطرح می‌کنند که اصلاً وحی و اعجاز به چه معنا است و ایراداتی که به قرآن و نحوه جمع‌آوری آن گرفته‌اند را پاسخ می‌دهند. ضمن اینکه ایشان از تفسیر فارغ شدند و دیگر تفسیر نمی‌کنند اما سلسله بحث‌هایی را جدیداً شروع کردند و به موضوع «علم‌القرآن» می‌پردازند که در این بحث‌ها ایراداتی که به اعجاز قرآن یا وحیانی بودن یا نبودن قرآن مطرح می‌شود را در دروس جدید مطرح می‌کنند ولی شیوه ایشان اسم آوردن از هیچ‌کس نیست و به غیر از اینکه از اساتید خود به نیکی یاد می‌کنند از افراد دیگر به هیچ عنوانی در تفاسیر و جلسات درس خود صحبت نمی‌کنند. شاید بتوان گفت لازم است به جریانات روزی که در حوزه شبهات قرآنی مطرح می‌شود ورود جداگانه‌ای صورت بگیرد البته نه لزوماً از سوی ایشان بلکه از طرف مؤسسه و گروهی که باید در این زمینه‌های فعالیت و کار کنند که می‌توان در آنجا از بستر تفسیر تسنیم، علم‌القرآن و... برای پاسخ دادن به شبهات استفاده کرد. یکی از مشکلاتی که وجود دارد موضوع شبهه‌شناسی است؛ زیرا گاهی زحمت عمیقی در یک زمینه علمی کشیده می‌شود ولی یک شبهه‌ای که مطرح می‌شود تمام این زحمت را از بین می‌برد؛ برای همین لازم است تا شبهات قرآنی استخراج شود و پاسخ متناسب ارائه شود تا مخاطب متوجه شود که چه شبهه‌ای مطرح می‌شود و چه پاسخی به آن شبهه خاص داده می‌شود ولی اینگونه موارد در مجموعه آثار ایشان وجود ندارد. شبهاتی که در بحث‌های کلامی مطرح می‌شود با اسم نام می‌آورند اما در مباحث قرآنی موضوعات روز وجود ندارد. گفت‌وگو از معصومه صبور و محسن مسجدجامعی انتهای پیام