شناسهٔ خبر: 71522528 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: ایلنا | لینک خبر

صداپیشگی جواد پزشکیان در «لورل و هاردی»/ نگاهی به دوبلورهای ماندگار ایران؛ آنه، تکرار غریبانه روزهایت چگونه گذشت.../وقتی آلن دلون به زندگی پشت کرد

وقتی که آل‌پاچینو در بعدازظهر سگی فریاد زد، وقتی که داستین هافمن در فارغ‌التحصیل سرگردان به آینده می‌نگریست، یا وقتی که آلن دلون در سامورایی در سکوتی مرگبار به زندگی پشت می‌کرد، این صدای خسروشاهی بود که به این لحظات جان می‌بخشید. نه تقلید، نه کپی‌برداری، بلکه خلق دوباره یک شخصیت با تمام روح و جانش.

صاحب‌خبر -

صدای یک جمله، گاهی بیش از یک دیالوگ ساده، در ذهنمان می‌ماند. شاید شما هم تجربه کرده باشید که هنگام شنیدن جمله‌ای از فیلمی قدیمی یا به زبانی دیگر، صدای گوینده‌اش چنان در دل‌تان بنشیند که حتی تصویر فیلم نیز در ذهنتان ماندگار شود. یا مثلاً با شنیدن صدایی، تصویری از یک فیلم برایتان زنده و ملموس گردد. اما چه چیزی باعث می‌شود که صدای یک فرد روی فیلمی غیر از زبان فارسی چنین تأثیرگذار باشد؟

هنر دوبله را می‌توان همان معجزه‌ای دانست که فیلمی به زبانی غیر از زبان مادری را برایمان جذاب می‌کند. دوبله، با انتقال احساسات و معانی از زبانی به زبان دیگر، لذت تماشای فیلم‌ها را دوچندان می‌سازد. شاید برخی تصور کنند که دوبله کاری ساده است و صرفاً خواندن از روی یک متن محسوب می‌شود، اما خواندن از روی متن شاید ساده‌ترین بخش این هنر باشد. یک دوبلور حرفه‌ای، نگاهش بیشتر از آنکه روی متن باشد، به چهره و رفتار بازیگری است که صدایش را دوبله می‌کند. همین مسئله باعث می‌شود که گفته‌های دوبلور با حرکات دهان بازیگر هماهنگ باشد، وگرنه عدم هماهنگی، ضعف دوبله را به‌شدت نمایان خواهد کرد.

دوبله در ایران از نخستین روزهای خود در سال ۱۳۲۵، مسیری پرپیچ‌وخم را طی کرده است. این صنعت در ابتدا با چالش‌های فراوانی روبه‌رو بود؛ چراکه زیرساخت‌های لازم برای تولید آن در کشور وجود نداشت. نخستین بار، در سال ۱۳۲۵، فیلم فرانسوی دختر فراری با دوبله فارسی به نمایش درآمد. در این مسیر، اسماعیل کوشان، به‌عنوان بنیان‌گذار دوبله در ایران شناخته می‌شود. او که در آن زمان در ترکیه حضور داشت، با همکاری گروهی از علاقه‌مندان به سینما، نخستین قدم‌های دوبله حرفه‌ای در ایران را برداشت. اما چالش‌های زیادی پیش روی این هنرمندان قرار داشت، از جمله کمبود دوبلور زن که باعث می‌شد در برخی مواقع، مردان صدای زنانه دربیاورند!

این روند ادامه پیدا کرد و تا دهه ۴۰ هجری شمسی، دوبله ایران به یکی از بهترین‌ها در سطح جهانی تبدیل شد. کیفیت دوبله در این دوران چنان عالی بود که حتی فیلم‌های هالیوودی به‌طور مستقیم برای دوبله به ایران ارسال می‌شدند. استادانی چون خسرو خسروشاهی، علی کسمایی و جلیلوندها نقشی حیاتی در شکل‌گیری این هنر زیبا ایفا کردند و آثارشان هنوز در یادها باقی مانده است. دوبله در ایران، از روزهای ابتدایی‌اش تا امروز، چنان مسیر موفقی را طی کرده که اکنون می‌توان آن را یکی از شاخص‌ترین دستاوردهای هنری کشور دانست.

نصرالله مدقالچی

«و اینک آنه، شکفتن و سبز شدن در انتظار توست... در انتظار تو.» این جمله تنها یک عبارت عادی نیست؛ بلکه یک نوستالژی، یک خاطره صوتی است که با صدای نصرالله مدقالچی در ذهن‌ها حک شده است. صدایی که نه‌تنها کلمات را بیان می‌کند، بلکه روحی تازه به آن‌ها می‌دمد و آن‌ها را به تصاویری زنده و ماندگار تبدیل می‌کند.

نصرالله مدقالچی، مردی از تبریز، تنها یک دوبلور ساده نیست. صدای او، مانند یک سمفونی، ترکیبی از صلابت و لطافت است؛ صدایی که می‌تواند در قالب‌های گوناگون قرار بگیرد و حس‌های مختلفی را در شنونده ایجاد کند؛ از نقش «ابوسفیان» در فیلم محمد رسول‌الله تا دکلمه به‌یادماندنی آن شرلی با موهای قرمز که احساسات را برمی‌انگیزد. مدقالچی تنها صدایی برای شخصیت‌ها نیست، بلکه با صدایش به آن‌ها بُعد و هویت می‌بخشد.

در طول سال‌ها فعالیت هنری خود، او صدای شخصیت‌های ماندگار بسیاری را خلق کرده است. از گویندگی به‌جای «آنتونی هاپکینز» در سریال دنیای غرب تا صدای «شهردار» در انیمیشن رَنگو، او توانسته هر نقش را به شکلی منحصربه‌فرد زنده کند. در دنیای سینما، مدقالچی به‌جای چهره‌هایی همچون «ژان گابن»، «جین هکمن»، «لی وان کلیف» و «رابرت دنیرو» در فیلم قاتلان ماه کامل صحبت کرده است. حتی در سریال محبوب بریکینگ بد، صدای «هنک شریدر» با هنرمندی او جان گرفته است.

اما یکی از ماندگارترین آثار او، تیتراژ آن شرلی با موهای قرمز است. ترکیب آن متن و صدا به یکی از خاطره‌انگیزترین لحظات کودکی بسیاری از ما تبدیل شده است: «آنه، تکرار غریبانه روزهایت چگونه گذشت...»

مدقالچی در دنیای انیمیشن نیز حضوری پررنگ داشته است. از رَنگو تا شیرشاه و بسیاری دیگر، صدای او همواره همراه کودکان و نوجوانان بوده است. حتی در تیزرهای تبلیغاتی، صدای او به نمادی از اعتماد و کیفیت تبدیل شده است.

زهره شکوفنده

«بابا لنگ دراز عزیزم، بعضی آدم‌ها را نمی‌شود داشت، فقط می‌شود یک‌جور خاص دوست‌شان داشت.» این جمله جودی ابوت، با صدای زهره شکوفنده، در ذهن‌ها حک شده است؛ صدایی که نه‌تنها کلمات را بیان می‌کرد، بلکه احساسات یک دختر نوجوان را با تمام وجود منتقل می‌کرد. شاید حتی زمانی که شمای مخاطب این جمله را خواندید، صدای جودی ابوت که توسط زهره شکوفنده دوبله شده در ذهنتان پخش شد و به گوشتان رسید.

زهره شکوفنده، متولد ۳۰ خرداد ۱۳۲۹ در تهران، از پنج‌سالگی قدم به دنیای دوبله گذاشت. در حالی که هنوز خواندن و نوشتن بلد نبود، به سرعت به یکی از چهره‌های برجسته این هنر تبدیل شد. در انیمیشن، سینما و تلویزیون، آثار ماندگاری از او به جا مانده است. نقش‌آفرینی‌های درخشانی به جای شخصیت‌هایی همچون «جودی ابوت» در «بابا لنگ دراز» و «دکتر مایکلا کوئین» در «پزشک دهکده» از جمله کارهای ماندگار او هستند. در سینما، شکوفنده به جای بازیگران بزرگی مانند سالی فیلد در سی‌بل، کتی بیتس در میزری و حتی گوگوش در بی‌تا صداپیشگی کرده است.

زهره شکوفنده با بیش از ۲۰۰۰ اثر دوبله، همچنان یکی از پرکارترین و محبوب‌ترین صداپیشگان ایران است. شکوفنده به جای بازیگران خارجی مانند کیت وینسلت در کوه میان ما، کیت بلانشت در رابین هود و هابیت، جولیا رابرتس در ناتینگ هیل، آنجلینا جولی در آقا و خانم اسمیت، توریست و مالفیسنت، جودی فاستر در سکوت بره‌ها و تماس، میشل فایفر در بازگشت بتمن و جادوگران ایست‌ویک، ساندرا بولاک در جاذبه و سرعت، مریلین مونرو در خارش هفت‌ساله و بعضی‌ها داغشو دوست دارند، کری فیشر در جنگ ستارگان، نیکول کیدمن در استرالیا، مولن روژ و دیگران و همچنین ناتالی پورتمن در قوی سیاه و وی مثل وندتا صحبت کرده است.

خسرو خسروشاهی

وقتی که آل‌پاچینو در بعدازظهر سگی فریاد زد، وقتی که داستین هافمن در فارغ‌التحصیل سرگردان به آینده می‌نگریست، یا وقتی که آلن دلون در سامورایی در سکوتی مرگبار به زندگی پشت می‌کرد، این صدای خسروشاهی بود که به این لحظات جان می‌بخشید. نه تقلید، نه کپی‌برداری، بلکه خلق دوباره یک شخصیت با تمام روح و جانش.

او در سال ۱۳۴۱، وقتی که هنوز دوبله در سینمای ایران یک هنر نوپا بود، با راهنمایی استاد احمد رسول‌زاده قدم در این مسیر گذاشت. خسروشاهی نه‌فقط یک صدا، بلکه یک ذهن خلاق در دوبله بود. او نقش‌ها را نمی‌خواند، بلکه زندگی‌شان می‌کرد. صدای خاصش، آرامش و طنین گیرایش باعث شد که به نماد دوبله بسیاری از بزرگان سینما بدل شود. نام او با دوبله بازیگرانی مثل آلن دلون، آمیتاب باچان، رابرت دنیرو، آل‌پاچینو، داستین هافمن، کوین کاستنر، استیو مک‌کوئین و حتی شاهرخ خان گره خورده است. فیلم‌هایی چون بعدازظهر سگی، صورت‌زخمی، راننده تاکسی، بیل را بکش، مرد بارانی، مأموریت غیرممکن، در جست‌وجوی خوشبختی و پدرخوانده با صدای او هویت دوباره‌ای یافتند. در سینمای ایران هم، بسیاری از بازیگران به لطف صدای او در ذهن مخاطب ماندگار شدند. از فرزان دلجو در فیلم‌های پیش از انقلاب گرفته تا ابوالفضل پورعرب در عروس، بیژن امکانیان در سرب، جهانگیر الماسی در دندان مار، پرویز پورحسینی و بسیاری دیگر. او همچنین در دوبله بسیاری از فیلم‌های بالیوودی تأثیرگذار بود. صداپیشگی آمیتاب باچان در شعله، دیوار، دون و شعله‌های انتقام، یا جان‌بخشی به نقش‌های شاهرخ خان در دلشکسته و من خان هستم، از جمله کارهای درخشان او در این حوزه بود.

سعید مظفری

در دنیای دوبله ایران، نام سعید مظفری نه‌تنها به یاد مخاطبان بلکه به عنوان نماد قدرت و اصالت در این عرصه شناخته می‌شود. جمله معروف او، «صدا فقط یک ابزار نیست؛ باید در پشت هر کلمه، احساس و شخصیت وجود داشته باشد»، گواهی بر رویکرد هنری و دقیق او در این حرفه است. سعید مظفری متولد ۱۳۲۱ است و فعالیت حرفه‌ای خود را از سال ۱۳۴۱ آغاز کرد. او وارد عرصه دوبله شد و به واسطه مرحوم زرندی اولین تجربه دوبله خود را در فیلم معجزه با بازی راجر مور به دست آورد. این آغاز پرتوان به سرعت به گویندگی به جای شخصیت‌های بزرگ هالیوودی همچون کلینت ایستوود در فیلم‌های خوب، بد، زشت و به خاطر یک مشت دلار انجامید. صدای او برای بسیاری از علاقه‌مندان سینما، به‌ویژه در این فیلم‌ها، به یادماندنی و بی‌بدیل شده است. در این آثار، او توانست صدای شخصیت «بلوندی» (کلینت ایستوود) را طوری ارائه دهد که بسیاری آن را جزئی جدانشدنی از شخصیت ایستوود بدانند.

مظفری علاوه بر فیلم‌های سینمایی کلاسیک، در سریال‌های پربازدید نیز حضور پررنگی داشته است. او صدای شخصیت‌های مشهور در سریال‌های مردگان متحرک و وایکینگ‌ها را به خوبی به تصویر کشید. در مردگان متحرک صدای ریک گرایمز و در وایکینگ‌ها صدای راگنار لودبروک با هنرمندی وی دوبله شد که در هر دو مورد، شخصیت‌ها به وضوح با صدای او هماهنگ شدند.

در کارنامه حرفه‌ای او، صدای بسیاری از بازیگران مطرح جهانی به گوش می‌رسد؛ از جمله جکی چان در ساعت شلوغی و بچه کاراته، برد پیت در آقا و خانم اسمیت و سرگذشت غریب بنجامین باتن، و متیو مک‌کانهی در گرگ وال استریت و بین ستاره‌ای. مظفری همچنین در فیلم‌های جاسوسی مانند جیمز باند (به جای پیرس برازنان) و در فیلم‌های پرفروش دیگر همچون ماتریکس (به جای کیانو ریوز) نیز حضور داشته است.

ناصر ممدوح

‌«لبخندش هیچ‌وقت از لب‌هایش جدا نمی‌شود.» این جمله‌ای است که ابوالفضل توکلی، کارگردان مستند «مرد لبخند»، درباره ناصر ممدوح به زبان می‌آورد. مردی که نه‌تنها صدایش، بلکه لبخندش نیز در دنیای دوبله و هنر ایران ماندگار شده است. مستند «مرد لبخند» روایتی است از زندگی و کارنامه هنری ناصر ممدوح، گوینده‌ای که صدایش در بیش از نیم قرن فعالیت هنری، همراه مخاطبان بوده است.

یکی از ماندگارترین کارهای او، دوبله جیسون آیزکس در نقش لوسیوس مالفوی در مجموعه «هری پاتر» بود. صدای او، با آن لحن سرد و مرموزش، شخصیت شرور و قدرتمند مالفوی را به شکلی فراموش‌نشدنی به تصویر کشید. از «تالار اسرار» تا «یادگاران مرگ»، صدای ممدوح در نقش لوسیوس مالفوی، همواره همراه مخاطبان بود. در دنیای سینمای کلاسیک نیز، ممدوح صدای بازیگران بزرگی مانند جان گوین در «اسپارتاکوس» و ویتو گاسمن در «جنگ و صلح» بود. او توانست با صدای پرطنین و گیرایش، شخصیت‌های تاریخی و حماسی این فیلم‌ها را به خوبی به مخاطبان ایرانی معرفی کند. حتی در فیلم‌هایی مانند «دشمن پشت دروازه‌ها»، صدای او به جای «اد هریس»، نقش یک افسر آلمانی را با تمام پیچیدگی‌هایش به تصویر کشید.

ممدوح در دوبله شخصیت‌های پیچیده و چندبعدی نیز تبحر داشت. در فیلم «آنتوان فیشر»، صدای او به جای «دنزل واشینگتن»، احساسات عمیق و دردهای این شخصیت را به شکلی تأثیرگذار منتقل کرد. همچنین در «شکارچی انسان»، صدای او به جای «جین هکمن»، نقش یک پلیس مصمم و خستگی‌ناپذیر را به خوبی اجرا کرد.

در دنیای بازیگری نیز ممدوح حضوری کوتاه اما تأثیرگذار داشته است. از نقش‌آفرینی در فیلم «در امتداد شب» در سال ۱۳۵۶ تا حضور در فیلم‌های اخیر مانند «آسمان همیشه ابری نیست» و «اغما»، او توانسته است با بازی‌هایش نیز مخاطبان را تحت تأثیر قرار دهد.

جواد پزشکیان

صدای جواد پزشکیان، مانند یک قصه‌گوی قدیمی، در گوش‌های ما زمزمه می‌شود و خاطراتی را زنده می‌کند که فراموش‌نشدنی‌اند. جواد پزشکیان، متولد ۱۳۱۹ در تهران، فعالیت خود را از سال ۱۳۴۱ در استودیو شاهین آغاز کرد و به سرعت به یکی از صداهای ماندگار دوبله ایران تبدیل شد. صدای او، با آن لحن گرم و گیرایش، توانست شخصیت‌های مختلفی را از سینما و تلویزیون تا انیمیشن‌ها زنده کند. در دنیای فیلم‌های خارجی، پزشکیان به جای بازیگران بزرگی مانند داستین هافمن در «بزرگمرد کوچک» و اولیور هاردی در دوبله جدید فیلم‌های «لورل و هاردی» صحبت کرد. صدای او در نقش پدر سیبل در فیلم «سیبل»، احساسات عمیق و دردهای این شخصیت را به شکلی تأثیرگذار منتقل کرد. حتی در فیلم‌هایی مانند «رام کردن زن سرکش»، صدای او به جای «گرینیو»، طنز و شوخ‌طبعی این شخصیت را به خوبی به تصویر کشید.

در سریال‌ها نیز، پزشکیان حضوری پررنگ داشت. در سریال «امام‌علی(ع)»، صدای او به جای «طلیحه بن خویلد»، شخصیتی تاریخی و پیچیده را به تصویر کشید. در سریال «جواهری در قصر»، صدای او به جای «وزیر اعظم»، اقتدار و زیرکی این شخصیت را به خوبی نشان داد. حتی در سریال‌های کارتونی مانند «افسانه جومونگ» و «دونگ‌یی»، صدای او به جای شخصیت‌های فرعی، رنگ و رویی خاص به داستان بخشید.

اما شاید یکی از جذاب‌ترین بخش‌های کارنامه پزشکیان، حضور او در دنیای کارتون‌ها باشد. از نقش مار (هیس) در «رابین هود» تا رئیس کومان در «سفرهای کومان»، صدای او به شخصیت‌های کارتونی جان بخشید. در «پسر شجاع»، صدای او به جای خرس قهوه‌ای، و در «دامبو»، به جای لک‌لکی که دامبو را آورد، نقش‌هایی ماندگار خلق کرد. حتی در کارتون‌های محبوبی مانند «دیجیمون» و «بل و سباستین»، صدای او به جای شخصیت‌های مختلف، خاطراتی شیرین برای کودکان و نوجوانان ساخت.

منبع روزنامه فرهیختگان
انتهای پیام/