شناسهٔ خبر: 71522162 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: جماران | لینک خبر

یادداشت؛

سوگواره‌ واژگان در وداع با ستارگان مقاومت

دکتر محمد محمودی کیا عضو هیأت علمی پژوهشکده امام خمینی(س) و انقلاب اسلامی در یادداشتی اختصاصی برای جماران نوشت: آری! شهادت، سرنوشت محتوم فرزندان و مقلدان خمینی است؛ آنان که در فریبستان فراعنه طاغی مست از قدرت و در ظلمتکده اشرار روبه‌صفت خبیث و غارتگر، این‌چنین مردانه در بزم عشق می‌جنگند و تا آن هنگام که صورت به خون سرخ خود خضاب نکنند، دست از جهاد برنمی‌دارند که نیک می‌دانند آن هنگام که ناقوس جنگ بلند شود، عیار مردانگی پرده از روی برگیرد و مدعیان سیه‌رو را رسوا کند.

صاحب‌خبر -

 

پس از سیلابی از غم و انبوهی از غبار مرگ و ویرانی؛ بعد از ماه‌ها سوز دل، آه بر جان نشسته و اشک غلطتان هزاران هزار کودک بی‌پناه؛ اینک ناقوس جنگ به خموشی گراییده تا اندک مهلتی فراهم آید تا مگر آغوش گرمی یتیمی را نوازش کند؛ و یا نسیمی از میانه دالان‌های ویران شهر، موی شهید در خون تپیده ای را شانه زند.

 

جنگ، این نازیباترین واژه کتاب تاریخ بشر! این ویرانگرترین یادگار فراعنه مست از قدرت؛ اینک به کرانه آمده تا فرصتی فراهم آید برای مرهم نهادن بر زخم‌های انسان و انسانیت!

 

تماشای پیکرهای رهاشده قربانیان در معابر و ویرانه‌ها! تماشای خانه‌های ویران و خالی از سکنه؛ تجربه حس تلخ هجوم بادهای مرگ‌آور از میانه خیابان‌های سرد و تاریک! عبور از کودکان گریان یتیم؛ تماشای نگاه‌های پر اندوه آن پیرمرد نشسته بر خانه محقر و ویران شده؛ هر یک برای حبس نفس در سینه و تمنای مرگ بس است.

 

اما آن روی جنگ، حماسه است و داستان رشادت و قهرمانی‌ها! همان روایت آرام و اطمینان بخش قصه‌های شبانه مادران! همان قصه‌ها که ترس و وحشت را در وجود کودکان می میراند و خواب آرام را بر همان ویرانه‌های سرد و خاموش به چشمانشان هدیه می‌آورد. 

 

آری! جنگ گرچه تلخ است و ملال‌آور، ولی فرصتی است که عیار مردانگی را نمایان سازد و صدق باورها را عیان!

 

اینک که ماشین‌افزار مرگ و نفرت اشرار خون‌ریز به پایان راه خود رسیده، گر چه هزاران هزار نفس محترم را به کام نیستی کشانده و قطعاتی از پیکرهای رنجور ایشان را در میانه چرخ دنده‌های خود به یادگار آورده، با تمام جراحت‌ها که بر قلوب ما نهاد اینک در پی آن است تا یکبار دیگر داغ بر دلهایمان گذارد و اندوهمان را تازه کند، اما این هنگامه برای آنان که مرگ در راه عقیده را شهادت پندارند، نه پایان که آغاز راه است.

 

گرچه روایت جنگ، تلخ‌کامی بی‌پایانی است از بغض فروخته اندوه فراق آنان که «لو کان جبلا لکان فندأ ولو کان حجرا لکان صلدا»؛ اما برای آنان که درون مکتب عاشورا پرورش یافته‌اند این شهادت‌ها هنگامه بزم است و سرور!

 

در گذار از میانه تمام این اندوه‌ها، فراق ملجا و ملاذ محرومان، سرو بلندای بالای مقاومت، رهبر غیور و مومن عربی، صدای رسای ازادگی، عدالت و انسانیت، سید شهدای امت، سید حسن نصرالله و همراه و همگام او در سال های جهاد و شهادت، شهید سید هاشم صفی‌الدین اندوهی بزرگ است و جانکاه.

 

این مجاهدان بلندهمت روزگاران ما که عمری در راه اعتلای کلمه حق و آزادی قدس شریف کوشیدند و لحظه‌ای آسایش را بر خویش روا نداشتند، اینک مغتسل به خون پاک خود رخت لقای پروردگار خویش به تن کرده‌اند تا با پیکری خونین و رنجور از سال‌ها مجاهدت به دیدار امام شهیدان بشتابند و در جنت المأوی قرار و آرام گیرند؛ همانان که چه روزها و چه ساعت‌ها در آتش فراق یاران شهیدشان می‌سوختند، اینک پاداش یک عمر مجاهدت خود را دریافت کردند تا همچون مقتدای شهیدشان، علی بن ابی طالب ـ که سلام خدا بر او باد ـ این‌چنین مستانه فریاد برآوردند که: «إِنَّ الْمَوْتَ طَالِبٌ حَثِیثٌ، لَا یَفُوتُهُ الْمُقِیمُ وَ لَا یُعْجِزُهُ الْهَارِبُ. إِنَّ أَکْرَمَ الْمَوْتِ الْقَتْلُ؛ مرگ، شتابان، در طلب همگان است. نه اقامت گزیده و به جهاد روى ننهاده از چنگالش رسته، نه آنکه از او می‌گریزد، عاجزش یافته. گرامی‌ترین مرگ‌ها، مرگ در کارزار است.»

 

آری! شهادت، سرنوشت محتوم فرزندان و مقلدان خمینی است؛ آنان که در فریبستان فراعنه طاغی مست از قدرت و در ظلمتکده اشرار روبه‌صفت خبیث و غارتگر، این‌چنین مردانه در بزم عشق می‌جنگند و تا آن هنگام که صورت به خون سرخ خود خضاب نکنند، دست از جهاد برنمی‌دارند که نیک می‌دانند آن هنگام که ناقوس جنگ بلند شود، عیار مردانگی پرده از روی برگیرد و مدعیان سیه‌رو را رسوا کند.

 

اینان با خمینی با خون خود عهد بسته‌اند و شهادت را عزت ابدی دانند و دمی از آن روی بر نمی‌گیرند و همچون زینت عبادت‌کنندگان، یادگار ظهر خونین عاشورا، علی بن الحسین ـ که سلام خدا بر او باد ـ بر یزدیان زمانه این‌چنین فریاد برمی‌آورند که: «أما علمتَ أنّ القتل لنا عادة، وکرامتنا من الله الشهادة»!

 

شیعه به مرگ سرخ انس دارد و مشتاقانه در آغوشش گیرد. مردان خدا را از مرگ باکی نیست که مرگ، میراندن نشئه ملکی و سیر به عالم ملکوت است؛ شهادت مهر حسن‌ختام است بر حیات ملکی و پر پروازی است گشوده به جهانی از نور و روشنایی! این‌چنین مرگی را چه باک است که:

رقص و جولان بر سرِ میدان کنند

رقص اندر خونِ خود مردان کنند

چون رهند از دستِ خود دستی زنند

چون جهند از نقصِ خود رقصی کنند

مطربانْشان از درون، دف می‌زنند

بحرها در شورشان کف می‌زنند

 

اینک ارواح بلند مجاهدان عالیقدر ما در ملکوت اعلا مأوا گرفته و ابدان رنجورشان از پس سال‌های طولانی مجاهدت بر روی دستان ماست و مقاومت ـ این یادگار ذی‌قیمت شهیدان ـ همچنان بالنده و استوار ایستاده تا فتحی دیگر در میانه ویرانی و بزم خون بر پا کند که حقیقت جز این نیست که: «إذا سَیِّدٌ مِنّا خَلا قامَ سَیِّدٌ/ قَؤُولٌ لِما قالَ الکِرامُ فَعُولُ». با این همه، فقد مصیبت‌بار این شهدای عزیز و دیگر فرماندهان شجاع تاریخ مقاومت نه تنها خللی در عزت و افتخار آن وارد نمی‌آورد ـ که اگر چنین بود قافله کربلا می‌بایست در همان دشت پر خون مدفون می‌گشتند و گمشدگانی در دل تاریخ می‌شدندـ که روحیه دلاوری‌ها و عزت‌آفرینی‌ها را صد چندان خواهد نمود؛ ان شاء الله که اینان سرآمدان تاریخ‌اند و گواهان صادق در یوم الحشر و طریق هدایتگر آنان برای همیشه الهام‌بخش است و راه‌جویان به حق را راه‌نما.

 

این شهادت‌ها بی‌گمان، برگ‌های زرینی از کتاب تاریخ اسلام باشد تا آیندگان که روزی امروز ما را به قضاوت می‌نشینند صدق قول و وفای به عهد شهیدان را به نیکی شهادت دهند؛ تا بدانیم و بدانند که شجره طیبه اسلام با چه خون دل‌هایی زنده مانده و چه جان‌های عزیزی در مسیر آن به قربانگاه رفته‌ است.

 

امروز نه تنها لبنان که یک امت به پاسداشت مجاهدت‌های رهبران شهید و سرافراز مقاومت به احترام برمی‌خزیند و دل‌های خود را روانه تشییع پیکرهای پاک آن رهبران شجاع و مومن و صادق می‌کنند تا یکبار دیگر نشان دهند شهادت برای ما عزتی است ابدی و شهیدان همان ستارگانی‌اند هدایتگر و خاموش ناشدنی! 

 

از خانه خانه خود به رسم مسلمانی دل را ره‌سپار کاروان شهدا می‌کنیم و هم‌دل و هم‌قدم با دیگر مقاومین شهادت‌ سید المجاهدین، سید حسن نصرالله ـ این بزرگ‌مرد پر افتخار و ستاره کم نظیر و پر فروغ اسلام و تشیع ـ و یار و همراه همیشگی‌اش، سید صادق و پرتلاش مقاومت، سید هاشم صفی‌الدین، را به محضر مقدس خاتم‌الاولیای علی‌الاطلاق، حضرت ولی‌الله الاعظم، بقیة الله فی العالمین، حجت بن الحسن المهدی (عج الله فرجه الشریف) تسلیت گفته و زیر لب از دور در نماز وداع با ایشان این چنین زمزه می‌کنیم که:

 

اللهم انا نعلم منهما الا خیرا و انت اعلم بهما منا

اللهم ان هذین الشهیدین مغسلوا بدمائهما بین یدیک، و انت خیر منزول بهما.

 

اللهم انزلهما منازل الابرار وحشرهما مع الذین بذلوا مهجهم فی سبیلک، فجزاهما الله یا رب احسن الجزاء

 

وانا لله وانا الیه راجعون

 

اخبار مرتبط

انتهای پیام