شناسهٔ خبر: 71515175 - سرویس اجتماعی
نسخه قابل چاپ منبع: جوان | لینک خبر

فرار از بیمارستان پس از تصادف عمدی با همسر 

مرد میانسال پس از تصادف عمدی با همسرش، او را به بیمارستان منتقل کرد و زمانی که متوجه شد وی به کما رفته از محل گریخت تا اینکه به دام پلیس افتاد. 

صاحب‌خبر -

 جوان آنلاین: مرد میانسال پس از تصادف عمدی با همسرش، او را به بیمارستان منتقل کرد و زمانی که متوجه شد وی به کما رفته از محل گریخت تا اینکه به دام پلیس افتاد. 
چند روز قبل مرد میانسالی پیکر نیمه‌جان همسرش را به بیمارستانی در شهر قزوین برد و ادعا کرد همسرش در حادثه رانندگی زخمی شده است. 
در حالی که زن میانسال در بخش مراقبت‌های ویژه بیمارستان بستری شده بود، شوهر او از بیمارستان فرار کرد. 
با فرار شوهر زن زخمی، فرضیه حادثه عمدی برای مأموران قوت گرفت و تحقیقات وارد مرحله تازه‌ای شد. بررسی‌ها نشان داد زن میانسال ثریا نام دارد و همراه شوهرش به نام حامد در شهر همدان زندگی می‌کرده است. در ادامه تحقیقات میدانی مشخص شد زن و شوهر میانسال از مدتی قبل با هم اختلاف پیدا کرده‌اند، به‌طوری‌که بستگان و فرزندان آنها بار‌ها شاهد مشاجره لفظی و درگیری فیزیکی‌شان بوده‌اند. همچنین مشخص شد روز حادثه حامد همسرش را به بهانه‌ای سوار خودرو می‌کند و از شهر همدان خارج می‌شود و ساعتی بعد هم پیکر نیمه‌جان ثریا را برای درمان به بیمارستان منتقل می‌کند. 
 بازداشت 
از سوی دیگر، بررسی‌های فنی تیم پزشکی هم نشان داد حادثه رخ داده برای زن میانسال عمدی بوده است. بدین ترتیب متهم به دستور قضایی تحت تعقیب قرار گرفت. همچنین شماره پلاک خودروی متهم به تمامی گشت‌های پلیسی اعلام شد تا اینکه صبح دیروز چهارم اسفند‌ماه تیمی از مأموران پلیس پایتخت در یکی از خیابان‌های غربی به خودروی پرایدی مشکوک شدند. وقتی مأموران شماره پلاک خودرو را از مرکز استعلام گرفتند، مشخص شد صاحب پراید به اتهام شروع به قتل همسرش تحت تعقیب پلیس قرار دارد. مأموران خودرو را متوقف و راننده را بازداشت کردند. 


 گمان بد 
متهم صبح دیروز برای بازجویی به دادسرای امور جنایی تهران منتقل شد و با اظهار پشیمانی به جرم خود اقرار کرد. 
وی در ادعایی گفت: «سال‌ها قبل با همسرم ازدواج کردم. زندگی خوبی داشتیم و حاصل زندگی‌مان دو دختر و یک پسر است، اما از مدتی قبل با هم اختلاف پیدا کردیم.
 من کارگر ساختمانی هستم و هر زمانی به خانه می‌آمدم، همسرم مدام سرش با گوشی تلفن همراهش گرم بود. به رفتار و کار‌های او مشکوک شده بودم و چند باری هم به او تذکر دادم، اما می‌گفت من شکاکم. 
گمان بد و سوءظن مرا رها نمی‌کرد و همین موضوع باعث شد ما با هم اختلاف پیدا کنیم. هر روز که می‌گذشت، اختلاف ما بیشتر می‌شد تا اینکه روز حادثه همسرم را سوار خودرویم کردم تا با هم درباره اختلافمان صحبت کنیم. بیرون از شهر رفتیم و دوباره با هم مشاجره کردیم و وقتی درگیری ما بالا گرفت، همسرم ناراحت و از خودرو پیاده شد. آنقدر عصبانی بودم که متوجه نشدم چطور همسرم را با خودرو زیر گرفتم، اما دقایقی بعد وقتی به حال خودم برگشتم، فهمیدم همسرم زخمی و بیهوش شده است. پشیمان شدم و تصمیم گرفتم او را به بیمارستان منتقل کنم، اما از ترس بستگان همسرم به همدان برنگشتم و پیکر نیمه‌جان ثریا را به بیمارستانی در قزوین بردم. پس از اینکه همسرم بستری شد، دیدم مأمور پلیسی برای تحقیق به سمت من می‌آید که از ترس فرار کردم و به تهران آمدم.»
متهم پس از اعتراف به جرم خود به دستور بازپرس جنایی برای ادامه تحقیقات به دادسرای محل حادثه منتقل شد.