جوان آنلاین: فیلم «پیشمرگ» به کارگردانی علی غفاری با پشت سر گذاشتن اکرانهای موفق در جریان چهل و سومین دوره جشنواره فیلم فجر، موفق به کسب سیمرغ بلورین بهترین فیلم از نگاه تماشاگران شد. «جوان» به دلیل قرار گرفتن این فیلم در بین آثاری که در صف اکران نوروزی هستند، با کارگردان این اثر گفتوگو کرده است.
فیلم «پیشمرگ» در چهل و سومین دوره جشنواره فیلم فجر موفق شد به عنوان بهترین فیلم از نگاه تماشاگران سیمرغ مردمی را به خود اختصاص بدهد.
خدا را شکر هم در سالن رسانهها (برج میلاد) و هم در سینماهای سطح شهر که فیلم را در چندین سالن مختلف همراه با مردم دیدم، بازخوردها خیلی خوب بود و من فکر میکنم علت اقبال تماشاگران به فیلم «پیشمرگ» پرداختن به قهرمان است که سینمای ما سالهاست از آن دور شدهاست. شاید از این بابت برای تماشاگران تازگی داشت و با احساس خوب از سالن بیرون میآمدند.
عنوان فیلم از ابتدا «پیشمرگ» بود یا بعداً به این اسم رسیدید؟
اسم اولیه فیلمنامه همین «پیشمرگ» بود، البته من تصمیم داشتم اسم فیلم را عوض کنیم و جان فدا بگذاریم، منتها با توجه به اخباری که از فیلم کار شده بود و از طرفی هم احتمال دادیم تغییر اسم ممکن است باعث سردرگمی بشود. نکتهای در مورد اسم فیلم وجود دارد و آن این است که پیشمرگ جدا از هم باید نوشته شود، چون معنی آن با پیشمرگ که عنوانی برای مجاهدان کرد در دوران دفاع مقدس بود، فرق میکند و اینجا به معنای فدا شدن برای مردم است یا همان جان فدا.
در مورد نحوه رأیگیری و انتخاب فیلم «پیش مرگ» صحبتها و انتقاداتی مطرح شد تا جایی که علی آشتیانی پور مسئول بخش سیمرغ مردمی جشنواره فیلم فجر مجبور به ارائه توضیحات به رسانهها شد آیا شما نکتهای در این مورد دارید؟
شاید سیمرغ فیلم «پیش مرگ» از این بابت مورد توجه قرار گرفت که به هر دلیلی مورد توجه داوران قرار نگرفت و در هیچ رشتهای هم کاندید نشد و انتخاب این فیلم از سوی مردم یک مقداری برای دوستان غافلگیرکننده بود. مطالبی گفته و منتشر شد که چطور مردم چنین فیلمی را برگزیدهاند، ولی به هر حال آقای آشتیانی پور خیلی مبسوط در مورد این مسئله توضیحاتی دادند که جای هیچ ابهام و شبههای نیست. خود من هم به این باور رسیدم که مردم دنبال سینمای قهرمانمحور هستند و دوست دارند قهرمانانشان را روی پرده سینما ببینند و آرزو بکنند که لحظاتی به جای او باشند. مدتها بلکه سالها بود که تشویق شخصیت اصلی و قهرمان فیلم را در سینماها ندیده بودیم، اما مردم برای قهرمان فیلم «پیش مرگ» دست زدند و او را تشویق کردند. به نظرم این اتفاق به نوعی آشتی با این نوع از سینما بود و امیدوارم در اکران عمومی هم این اتفاق برای فیلم رخ بدهد.
در ایام برپایی جشنواره فیلم فجر برخی انتقادات در مورد شخصیتپردازیهای فیلم مطرح میشد و بعضی از منتقدان نسبت به این مسئله انتقاداتی داشتند، نظر خودتان در این رابطه چیست؟
من قضاوت را میگذارم بر عهده تماشاگر و منتظرم در ایام اکران عمومی فیلم این نظرات را بشنوم و بازخوردها را ببینم. ولی در کل ما سعی کردیم تا جایی که امکان دارد و میتوانیم به شخصیت شهید سعید قهاری وفادار بمانیم، به خاطر همین مسئله فکر میکنم که شخصیت اصلی فیلم خیلی جذاب از آب درآمدهاست و مردم با او دوست میشوند، با او نگران و خوشحال میشوند. از طرفی دیگر ما تقریباً در دو سوم ابتدایی فیلم همه تلاش و انرژیمان را روی شخصیتپردازی کاراکتر گذاشتیم، نکاتی مثل هوشمند بودن این شخص اهل خانواده بودن و همچنین شجاع بودنش. اینها فاکتورهایی بود که ما فیشبرداری کردیم تا بدانیم این شهید چه ویژگیهایی داشته است، چون ایشان در زمان خودش شخصیت برجستهای داشتند؛ با تحقیقاتی که انجام دادیم، در کنار گفتوگوهایی که با خانواده و همرزمانش انجام دادیم، سعی کردیم به شخصیت او نزدیک بشویم. انتخاب مهدی نصرتی برای ایفای نقش شهید قهاری هم به دلیل شباهتی که با ایشان داشت و به گفته همرزمان و کسانی که با شهید قهاری خیلی مأنوس بودند، خیلی شبیه او شده بود، این موضوع در کنار نکاتی که قبلاً گفتم، باعث بهتر دیدهشدن قهرمان فیلم شد. ولی به هر حال سلیقهها و نوع برخورد مخاطب با فیلم محترم است و هر کسی ممکن است در مواجهه با فیلم یک واکنشی داشتهباشد، باید منتظر بمانیم تا تأثیر آن را بر مخاطبان در اکران عمومی هم ببینیم.
یکی از محسنات این فیلم تعدد لوکیشن است، آیا نمیتوانستید از امکانات تکنولوژیک جدید مانند هوش مصنوعی و تولید مجازی استفاده کنید؟
از آنجایی که اتمسفر کلی کار دو بخش داشت ولی بخش عمده آن در کردستان ایران بود و یک بخش محدودتری از آن هم در اقلیم کردستان عراق بود و این دو جغرافیا باید در فیلم لحاظ میشد. برای پیدا کردن لوکیشن خیلی گشتیم، ولی اینگونه نبود هر جایی که ایده آل ما بود حتماً انتخاب بکنیم، چون یک سری ملزومات و وابستگیهایی نیاز بود مانند آمدن بالگرد. بخش زیادی از این فیلم جادهای هست و امکان کار کردن در جادهای که بتوانیم این پروداکشن و لجستیک را به آنجا منتقل کنیم برایمان مهم بود، به همین علت سفرهای زیادی رفتیم و یک جاهایی را هم شبیهسازی کردیم، یعنی در شهر و استانی دیگری که به شدت ویژگیهای کردستان و مریوان را داشت، کار کردیم اطراف تهران و قم هم تصویربرداری داشتیم. این فیلم به لحاظ اجرا یک اثر بسیار پیچیدهای بود. چون به نظرم بخش یک سوم پایانی از نظر بصری برای مخاطب خیلی جذاب و نو بود و طبیعتاً اجرای آن هم خیلی سخت بود. بله میتوانستیم از ویژوال و پرده سبز استفاده کنیم، اما برای انتخاب لوکیشن خیلی تلاش کردیم تا بهترین کار را به صورت واقعی انجام بدهیم. البته یک بخشهایی از فیلم (حالا اشاره نمیکنم که کدام سکانسها) پلاتو هست، ولی اینقدر خوب از آب درآمد که واقعاً تشخیص دادنش سخت است، ولی، چون از قبل برای آن طراحی داشتیم بعد از انجام تستهای مختلف و آقای حسن ایزدی هم به خوبی از عهده کار برآمد و کار را خیلی حرفهای اجرا کرد.
عنصر قهرمان در سینمای کشورمان کمرنگ شدهاست، البته هرازگاهی یک فیلم پرتره که عمدتاً در ژانر دفاع مقدسی تولید میشود، به شهدای شاخص میپردازد که برخی از آنها به دلیل عدم پرداخت دراماتیک و ضعف فیلمنامه مورد توجه و اقبال مخاطبان قرار نمیگیرند ارزیابی شما از حذف این پرسوناژ مهم از سینمای کشورمان در حالی که آثار ممتاز سینمایی دنیا به آن میپردازند، چیست؟
خلأ وجود و حضور قهرمان واقعاً نیازی به گفتن ندارد و همانطوری که شما گفتید امروزه این کمبود در سینمای ما احساس میشود. تماشاگری که پول میدهد و بلیت میخرد، دوست دارد نزدیک دو ساعت در سالن سینما بنشیند و فیلم ببیند و نباید کاری کنیم که خوابش ببرد. به نظر من لزوماً عبارت قهرمان بخش اکشن کار نیست، یعنی قهرمان میتواند یک قهرمان متفکر یا اجتماعی باشد، میتواند یک ورزشکار، هنرمند یا یک دانشمند حتی یک پدر یا مادر خانواده باشد، همه اینها میتوانند قهرمان باشد. بحث من در مسئله قهرمانمحوری این است که تماشاگر آرزو بکند جای او باشد و شرایطی به وجود بیاید با او خوشحال بشود و غمگین بشود، قلبش برای او بتپد. من فکر میکنم سینما و پرده عریض و تماشاگر مستحق دیدن و دریافت صحنههای با شکوه است، به هر حال یک قالبی برای اجرا دارد، خیلی از فیلمها را میتوان در شبکه نمایش خانگی یا به صورت تلهفیلم یا حتی سریال ساخت، ولی وقتی صحبت از پرده عریض سینما میشود، قهرمان، آدم را قلقلک میدهد تا کارهای جذابتری را انجام بدهد ما سعی کردیم «پیش مرگ» از این ویژگیها داشتهباشد، چون انتظار تماشاگر است بهخصوص ما که در حوزه دفاع مقدس کار میکنیم، در این رابطه تعارف نداریم. این چیزی را که میخواهم عرض کنم، اغراق نیست، ولی ما خیلی سعی کردیم به شخصیت واقعی شهید قهاری که یک فرمانده شجاع بود، نزدیک بشویم، در طول دورانی که مشغول کارهای تحقیق و پژوهش کار بودیم، هر مأموریت ایشان را که به آن میپرداختیم، میدیدیم چقدر جذاب است و اصلاً خود سینماست. افسوس که ما بیشتر از ۱۰۰ دقیقه فرصت نداشتیم که به مأموریتهای شهید قهاری بپردازیم. ما فقط یک برش کوتاهی از قریب به ۳۰ سال حضور ایشان در عرصه حفظ امنیت غرب کشور پرداختیم، ولی سعی کردیم همین برش کوتاه را هم کاملتر بسازیم و با توجه به بازخوردهایی که گرفتیم، فکر میکنم به هدفمان رسیدیم.
فیلم «پیش مرگ» در بازه اکران نوروزی روی پرده سینماها میرود، از طرفی دیگر صحبتهایی در مورد احتمال نمایش آن از تلویزیون هم مطرح میشود، مانند اتفاقی که برای فیلم «تکتیرانداز» افتاد؛ آیا «پیش مرگ» هم به سرنوشت تک تیرانداز دچار میشود؟
این کار که قطعاً در حال آمادهسازی برای اکران در سینماهاست و طی چند روز مانده تا شروع اکران مشغول انجام مقدمات یک اکران خوب هستیم و همچنین کارهای تبلیغاتی و تیزر آن در حال آمادهسازی است و دورخیز ما ایناست که فیلم را در سینماها اکران بکنیم. اتفاقاً ما، چون به خاطر تجربه فیلم «تک تیرانداز» زخم خورده این کار هستیم، خود من اصرار داشتم که حتماً برای نمایش خوب فیلم مراقبتهای لازم را داشتهباشیم. من نمیدانم که برای تکتیرانداز چرا این اتفاق افتاد، چون به فیلم خیلی لطمه زد و هیچ جای دنیا نمیآیند اول فیلم را در تلویزیون نمایش بدهند و بعد آن را در سینما اکران کنند، این موضوع یک تصمیم خیلی عجیبی بود. منتها یک بخشی از این مسائل تصمیم سرمایهگذار و بانی کار است و کارگردان فیلم تا یک جایی میتواند اقدام بکند. البته من در آن زمان بیخبر بودم که چرا چنین تصمیمی گرفته شد و من هم مثل شما مخاطب از زیر نویس برنامهها متوجه شدم که قرار است فیلم تکتیرانداز جزو پخش آثار نوروزی باشد ولی اینجا دیگر فکر نمیکنم که چنین اتفاقی بیفتد، چون بعد از آن تجربه ناموفق دوستان به این نتیجه رسیدند که این فیلم برای سینما ساخته شدهاست و باید قبل از هر چیز در سینما اکران بشود و انشاءالله مخاطب خودش را هم خواهد داشت. البته با توجه به تداخل ماه مبارک رمضان با ایام نوروز و اینکه معمولا ساعت سینما رفتن مردم هم به ساعات منتهی به افطار میشود، به نظرم باید برای این مسئله فکری بشود و تصمیمات درست و خوبی گرفت شود تا فیلمها در اکران لطمه نبینند.