جوان آنلاین: اوایل اردیبهشت ماه امسال مردی در تهران به اداره پلیس رفت و از سارقانی به اتهام سرقت اموال خانه‌اش شکایت کرد. وی در توضیح ماجرا گفت: «خانه‌ام در یکی از خیابان‌های شمالی تهران است. چند روزی همراه خانواده‌ام به مسافرت رفته بودیم و وقتی امروز به خانه برگشتیم، متوجه شدیم سارقانی به خانه‌ام دستبرد زده‌اند. سارقان همه وسایل خانه‌ام را به هم ریخته بودند و در نهایت هم محل نگهداری گاوصندوق را پیدا و آن را سرقت کرده‌بودند. تمامی دارایی و پس‌انداز زندگی‌ام شامل طلا، سکه و پول داخل گاوصندوقم بود که سارقان آن را سرقت کردند.»
با شکایت مرد میانسال تیمی از مأموران پلیس آگاهی به دستور قاضی مصطفی تقی‌زاده بازپرس شعبه ۵ دادسرای ویژه سرقت وارد عمل شدند.
بررسی‌های فنی مأموران نشان داد سارقان به احتمال زیاد سه نفر هستند و از طریق بالکن وارد خانه شده و گاوصندوق را سرقت کرده‌اند. همچنین مشخص شد دوربین‌های مداربسته ساختمان مسکونی به خاطر قطعی برق لحظه ورود و خروج سارقان را ضبط نکرده‌اند.
موضوع مشترک
در حالی که مأموران هیچ ردی از سارقان به دست نیاورده‌بودند، با شکایت‌های مشابهی روبه‌رو شدند. بررسی شکایت‌ها حکایت از آن داشت سارقان در تمامی سرقت‌ها، گاوصندوق‌ها را از خانه‌ها سرقت می‌کنند و شاکیان هم مدعی‌اند گاوصندوق‌هایشان پر از سکه طلا، جواهرات و پول‌های خارجی بوده‌است. سارقان از طریق دیوار وارد ساختمان می‌شدند و با شیوه توپی‌زنی یا به صورت بالکن روی وارد خانه مورد نظر می‌شدند و دست به سرقت‌های میلیاردی می‌زدند. موضوع جالب تمامی سرقت‌ها این بود که سارقان به هر خانه‌ای که دستبرد زده‌بودند، دوربین‌های مدار بسته آنجا و حتی اطراف آن به خاطر قطعی برق خاموش بوده و هیچ تصویری از سارقان ضبط نشده‌بود.
آنچه از بررسی شکایت‌های شاکیان مأموران به دست آوردند، این بود که سارقان زمانی به خانه‌ها دستبرد زده‌اند که صاحبخانه و اعضای خانواده‌اش مسافرت یا بیرون از خانه و همچنین سارقان از وجود گاوصندوق در خانه آنها با‌خبر بوده‌اند.
هوشیاری شهروند
سرقت‌های سریالی سارقان ادامه داشت و هر روز به آن اضافه می‌شد و از طرفی هم مأموران هیچ ردی از آنها پیدا نمی‌کردند تا اینکه چند روز قبل با هوشیاری شهروندی، سارقان به دام افتادند و سرقت‌های آنها به پایان رسید. شب حادثه مردی با اداره پلیس تماس گرفت و احتمال داد سارقانی در محله‌شان در حال سرقت از خانه‌ای هستند.
وی به مأموران گفت: «نیم ساعت قبل برای انجام کاری از خانه‌ام بیرون رفتم و لحظاتی قبل وقتی به خانه برگشتم دیدم برق کوچه‌مان قطع شده‌است. اطراف محل همه برق داشتند و من بلافاصله با اداره برق تماس گرفتم و قطعی برق کوچه‌مان را اعلام کردم که اپراتور شرکت برق گفت برق منطقه ما وصل است و به احتمال زیاد ایراد مربوط به ساختمان محل زندگی ما است. من مطمئن بودم ساختمان ما مشکل سیم‌کشی ندارد و از طرفی هم برق تمام کوچه قطع شده‌بود و به همین دلیل کنجکاو شدم و خودم سیم‌های برق را بررسی کردم تا اینکه در ابتدای کوچه متوجه شدم سیم برق ورودی به کوچه قطع شده‌است. از آنجایی که شنیده بودم سارقان در قطعی برق به خانه‌ها دستبرد می‌زنند، احتمال می‌دهم سارقانی عمدی برق کوچه را قطع کرده و در حال سرقت از خانه‌ای هستند.»
بازداشت حین سرقت
با اعلام خبر قطع عمدی برق تیمی از مأموران راهی محل شدند. وقتی مأموران به محل حادثه رسیدند، مأموران حوادث اداره برق هم در محل حضور داشتند که مشخص شد قطع سیم برق عمدی بوده و سارقان قصد سرقت کابل برق را نداشته‌اند و فقط سیم را قطع کرده‌اند تا در تاریکی هوا دست به سرقت‌های دیگری بزنند و ردی از خود به جای نگذارند، بنابراین فرضیه سرقت از سوی باند سارقان برای مأموران قوت گرفت و مأموران محل را زیر نظر گرفتند و وقتی برق کوچه وصل شد، مأموران یکی از سارقان را که در حال خروج از ساختمان مسکونی بود، به دام انداختند. بررسی‌ها نشان داد دو همدست سارق لحظاتی قبل در تاریکی شب با سرقت گاوصندوق از محل گریخته‌اند، اما همدست آنها با روشن شدن چراغ‌های کوچه به دام می‌افتد.
متهم پس از انتقال به اداره پلیس، دو همدست خود را به پلیس معرفی کرد و مأموران هم در بررسی شکایت‌ها متوجه شدند سارق دستگیر شده، عضو همان باند سارقانی است که گاوصندوق سرقت می‌کنند و از چند ماه قبل تحت تعقیب مأموران قرار دارند. بدین ترتیب مأموران دو همدست وی را بازداشت و متهمان در بازجویی‌ها به سرقت‌های سریالی اعتراف کردند. تحقیقات از متهمان به دستور بازپرس پرونده ادامه دارد.
گفت‌وگو با متهم/ تشکیل باند در زندان
سردسته باند سارقان منازل، مرد جوانی به نام کامیار است که چند سابقه سرقت در پرونده‌اش ثبت شده‌است. وی مدعی است این باند را با دو هم‌سلولی‌اش در زندان تشکیل داده‌است.
کامیار چند بار سابقه سرقت داری؟
این بار چهارم است که دستگیر می‌شوم.
قبلاً به چه جرم‌هایی بازداشت شده و به زندان افتاده بودی؟
اول که وارد کار خلاف شدم، زورگیری خیابانی می‌کردم، اما ترسیدم و کنار گذاشتم و بعد هم در مراکز تجاری و مکان‌های شلوغ جیب‌بری می‌کردم و بعد هم به سرقت از مغازه‌ها روی آوردم.
چرا ترسیدی و زورگیری را کنار گذاشتی؟
چون خطرناکه و جرمش هم سنگین است. چند سال قبل که دو زورگیر را اعدام کردند و بعد هم که دوستانم گرفتار و با حکم سنگینی روبه‌رو شدند، من هم ترسیدم و زورگیری را کنار گذاشتم.
آخرین‌بار کی و به چه جرمی دستگیر شدی؟
آخرین‌بار دو سال قبل به جرم سرقت مغازه دستگیر شدم و به زندان افتادم. بعد از اینکه رد مال کردم، اوایل امسال حبسم تمام شد و از زندان آزاد شدم.
وقتی آزاد شدی دوباره شروع به سرقت کردی؟
بله، اما این‌بار باند سرقت از منازل را تشکیل دادم و شروع به سرقت کردیم.
چرا سرقت از منازل؟
چون پول خوبی از سرقت منازل گیرمان می‌آمد. می‌دانستیم که خیلی از خانواده‌ها در خانه‌هایشان پول، طلا و سکه نگه می‌دارند و ما هم تصمیم گرفتیم باند سرقت از منازل را تشکیل بدهیم.
چطور با همدستانت آشنا شدی؟
ما هر سه در زندان در یک سلول بودیم. باند سرقت را در زندان تشکیل دادیم و نقشه سرقت‌ها را در زندان طراحی کردیم. وقتی هر سه از زندان آزاد شدیم، سرقت‌هایمان را شروع کردیم.
درباره شیوه سرقت‌ها توضیح بده؟
ما این بار تصمیم گرفتیم سرقت‌هایمان را حساب شده انجام بدهیم تا گرفتار پلیس نشویم. نقشه ما این بود که ابتدا در فضای مجازی آگهی تعمیرات وسایل خانگی و تعمیرات و بازسازی خانه و حتی شست‌وشوی فرش دهیم. با این ترفند وارد خانه‌ها می‌شدیم و بعد از بررسی و وقتی متوجه می‌شدیم گاوصندوق در خانه دارند، به بهانه‌ای کار را قبول نمی‌کردیم. بیشتر اوقات به خاطر دستمزد به توافق نمی‌رسیدیم و از آنجا بیرون می‌آمدیم. بعد از این خانه را تحت‌نظر می‌گرفتیم و در فرصتی که اعضای خانواده به مسافرت یا میهمانی می‌رفتند به شیوه توپی‌زنی یا بالکن رو وارد خانه می‌شدیم و فقط هم گاوصندوق را سرقت می‌کردیم.
گاوصندوق را چطوری باز می‌کردید؟
ما باغی را در اطراف تهران اجاره کرده‌بودیم و گاوصندوق‌های سرقتی را به آنجا منتقل و پس از تخریب آن اموال داخل آن را تقسیم می‌کردیم.
در تمامی سرقت‌ها برق کوچه را قطع می‌کردید؟
بله قطع برق یکی از شیوه‌های اصلی سرقت ما بود. ما معمولاً کابل اصلی کوچه یا محله را پیدا و قطع می‌کردیم و بعد وارد خانه می‌شدیم و با این شیوه ردی از خود به جای نمی‌گذاشتیم.