سرویس تاریخ «انتخاب»: منوچهر هاشمی، رئیس اداره هشتم ساواک بود. وی از سال ۱۳۴۲ تا انتهای زمان خدمت یعنی شهریور ۵۷ که خود را بازنشسته نمود، مدیر اداره کل ضد جاسوسی ساواک بود.هاشمی دلیل بازنشسته کردن خود را عدم اعتقاد به مقدم که به تازگی به ریاست ساواک رسیده بود عنوان کرده است.منوچهر هاشمی در آستانه سقوط حکومت پهلوی از ایران خارج شد و دربارهٔ زندگی و اقداماتش در ارتش و ساواک، کتابی با عنوان «داوری: سخنی در کارنامه ساواک» منتشر کرد. «انتخاب» روزانه بخش هایی از مصاحبه هاشمی با تاریخ شفاهی هاروارد را منتشر میکند.
مردم نمیدانستند این دستگاه چه خدماتی میکند و چه زحماتی میکشند. سرلشکر مقربی که طرحهای ارتش دست او بود معاون اداره طرحها بود. وقتی مقربی را گرفتیم شاید یک ســـــــــــال بیشتر روی مقربی یک سال و نیم دو سال کار کردیم، تا مقربی گرفته شد. وقتی اورا گرفتیم همزمان با این روس را هم در بیرون گرفتیم. دستگاههای روسها را هم گرفتیم سه سری هیئت از آمریکا و انگلیس آمدند تا این دستگاهها را دستگاههای این و شناسائی کردند. بله قبل از آن چیزی داشتیم که ربانی دستگیر شد یک ماشین حسابی داشت این ماشین حساب داخل آن یک دستگاه گیرنده گذاشته بودند، که تمام به صورت پیانو مورس چیز میفرستادند برای او از باکو این، با رمزی که در اختیارش گذاشت بودند این تلگرافات را پیاده میکرد طبق آن دستور عمل میکرد که ما تماه م دستگاههای اینها را گرفتیم یا این یک ضبط صوتی داشت داخلش گیرنده و فرستنده گذاشته بودند ضبط صوت عادی سونی بود. دستگاههای مختلفی داشت منجمله یکیاش را برای جنابعالی میگویم.
این میآمد صحبت میکرد مسائلی که از اداره ارتش میآمد توی ضبط صوت صحبت میکرد این را میگذاشت در دور تند ضبط صوت یک آنتن مخصوصی داشت این آنتن را وصل میکرد روسها از بیرون میآمدند با رموت کنتــــــــــــل فرمان میدادند در یک لحظه تمام اطلاعات این صحبتها منتقل میشد، با فرستندهای که داخل داشتند به مرکز روسها که میآمدند نزدیک خانه؛
این توی ماشین این با آنتن جهت را درس میکردند با آنتنی که داشتند آن وقـ ت دو تا ضبط صوتی بعد از چندین ماه عین صحبتهای آن روز هم توی این نوار بود هم در نوار روسها که صحبتهای مقربی، این یکی و وسایل مختلف دیگر که بعد این را چطور مدتی برده بودند خارج که تعلیم داده بودند، یا ربانی را چند دفعه برده بودند به شوروی واینها مسائل خیلی خیلی مهم مسائل خیلی طولانی که وقتی مقربی را گرفتیم چون همه اینها فکـر میکردند که این ارتش عراق از تمام طرحهای ما ...
ما یکی دو مرتبه با ارتش عراق درگیری داشتیم و از طرح ما مطلع بودند، همهاش اعلیحضرت دستور میداد که عراقیها از طرحهای ما ... اما نمیدانستند کجاست معلوم شد که بعد از دستگیری این میداد به روسها روسها در اختیار عراقیها میگذاشتند، که میخواهم بگویم که خوب اینها را که نمیشد که ما به مردم و هیچوقت هم به علت موقعیتمان بر علیه روسها شما هیچوقت دیدید که نمیتوانستیم برای اینکه یک کشور کوچک بودیم در مقـــابل تبلیغات به این صورتی که امروز این دیوانهها در ایران بر علیه آمریکا و شوروی میکنند آن موقع بصورت معقول هم نمیتوانستیم تبلیغات بکنیم که این دستگاه چیست مردم بدانند که این پولی که خرج میکنند برای این دستگاه...
س - کجا میرود؟
• ج - کجا میرود و چطور میشود هیچوقت. ما از دربار کسی از نخست وزیری، مثلاً وقتی آموزگار بود خانمش یک خدمتکار داشت برای روسها کار میکرد و بارها اصلاً من برای شما شرح بدهم معاون نخست وزیر داشتید که برای روسها کار میکرد. من نمیخواهم اینها را یک مقدار واقعاً متعهد هستیم اسرار را نگوئیم و الان هم هیچ فایدهای ندارد ما بیائیم اسم شخص را بگوئیم به شما ولی تعداد زیادی در تحت تأثیر قرار داده بودند روسها برای آنها کار میکرد از معاون نخست وزیــــر گذشته اون گرفته که دو تا معاون نخست وزیر داشتیم که با روسها، سه تا در مقام نخست وزیر با روسها ... بله، وزیر داشتیم با روسها کار میکرد و حالا که مملکتی که الان این تعداد افغانـــــــــــــــــــــــی در ایران هست چـه تعدادی روسها نفوذ داده باشند.
این مرزهای باز ما و این نارضایتی در مــــــــــردم هست حالا حساب بکنید این روسها در آینده توی این مملکت چقدر باید کار بشود تا شناخته بشود و چه بدبختیهایی که نسل بعدی خواهد داشت اگر یک مملکتی یک روزی مستقلی داشته باشیم چه بدبختیهایی خواهد بود.