مهدی بازرگان، روزنامه نگار
دیپلماسی ایرانی: حضور دیروز چهارشنبه شیخ تمیم بن حمد بن خلیفه آل ثانی در تهران و دیدارش با رهبری و رئیس جمهور کشورمان اگر چه دارای ابعاد مختلفی است و می توان از هر کدام ازاین ابعاد به آن نگریست، اما سفر امیر قطر به تهران و احتمال نقشآفرینی این کشور بهعنوان میانجی در روابط ایران و آمریکا، یکی از موضوعات پیچیده و حساس در سیاستخارجه خاورمیانه است. به گزارش شرق، دقیقاً مشخص نیست آیا تمیم بن حمد آل ثانی حامل پیامی از سوی دولت دونالد ترامپ به جمهوری اسلامی است یا نه، اما حدود دو هفته پیش وزارت خارجه قطر اعلام کرده بود که این کشور آماده کمک به تهران و واشنگتن برای مذاکرات است.
در میان بحران خاورمیانه، امیر قطر برای چهارمین بار طی کمتر از پنج ماه به تهران سفر کرد. با احتساب سفر مهرماه مسعود پزشکیان به قطر، دیدار اول اسفند تمیم بن حمد آل ثانی، امیر قطر از تهران، پنجمین دیدار میان رهبران دو کشور از پنجم شهریور تاکنون است. لذا برای بررسی تحرکات دیپلماتیک دوحه با تمرکز بر موضوع ایران، باید چندین بعد مختلف را در نظر بگیریم، از جمله تحولات منطقهای و جهانی، روابط تاریخی قطر با ایران و آمریکا و جایگاه دوحه در معادلات ژئوپلیتیکی منطقه.
قطر بهعنوان یکی از کشورهای کوچک اما تأثیرگذار در خلیج فارس، همواره در تلاش بوده است تا نقش میانجیگرانه در حل بحرانها و مناقشات منطقهای ایفا کند. دوحه روابط نزدیکی با ایران و دیگر کشورهای منطقه دارد و در عین حال، یکی از مهمترین متحدین آمریکا در خاورمیانه به شمار میرود. این ویژگیها، قطر را به موقعیتی استراتژیک در دنیای سیاست منطقهای و جهانی رسانده است.در راستای همین سیاست، قطر در موارد متعدد از جمله بحران سوریه، یمن، و روابط میان کشورهای عربی با ایران، تلاش کرده است تا نقش میانجیگر را ایفا کند. بهویژه در سالهای اخیر، قطر با توجه به روابط خوبش با ایران و در عین حال با غرب، میتواند بهعنوان پلی برای تبادل پیامها و تلاش برای کاهش تنشها عمل کند.
قطر، آمریکا و اسرائیل
قطر یکی از نزدیکترین شرکای امنیتی و اقتصادی آمریکا در خاورمیانه است. حضور نظامی آمریکا در قطر، رابطه دوحه با واشنگتن را بهویژه در زمینههای امنیتی و نظامی بسیار مهم کرده است. علاوه بر این، قطر روابط نزدیکتری هم با اسرائیل نسبت به دیگر کشورهای عربی دارد. دوحه بهویژه در سطح دیپلماتیک، گاهی نقشی در تسهیل روابط میان اسرائیل و کشورهای عربی ایفا کرده است. در این شرایط باید این گزاره محتمل را هم در نظر گرفت که قطر بهعنوان یکی از کشورهای مهم در معادلات امنیتی و سیاسی منطقه میتواند پیامهایی از طرف اسرائیل یا آمریکا برای ایران منتقل کرده باشد.
با توجه به نکته فوق، تحلیلگران سیاسی این احتمال را مطرح کردهاند که قطر در سفر امیر خود به تهران ممکن است بهعنوان میانجی میان ایران و آمریکا عمل کند. اگرچه مقامات ایرانی به صراحت این شایعه را تکذیب کردهاند و گفتهاند که امیر قطر برای رایزنیهای دوجانبه به تهران سفر کرده است، اما واقعیت این است که قطر در موقعیتی قرار دارد که میتواند پیامهای مختلف از طرف ایران، آمریکا و دیگر کشورهای منطقه را منتقل کند.
در این زمینه، میتوان چند عامل کلیدی را برای بررسی نقش میانجیگری قطر در روابط ایران و آمریکا مطرح کرد: پیامهای غیررسمی: قطر میتواند بهعنوان یک واسطه بدون آسیب به روابط رسمی ایران و آمریکا، پیامهای غیررسمی و خواستههای طرفین را به یکدیگر منتقل کند. از آنجایی که دوحه روابط خوبی با ایران دارد و در عین حال از روابط اقتصادی و امنیتی نزدیک با آمریکا برخوردار است، این کشور میتواند فضایی برای گفتوگوهای غیررسمی و انتقال پیامهای محتاطانه بین تهران و واشنگتن ایجاد کند.
حفظ منافع امنیتی در برابر تنشها: قطر بهعنوان یک کشور کوچک و آسیبپذیر در برابر بحرانها و تنشهای منطقهای، نمیخواهد درگیریهای بیشتر در خاورمیانه به منافع خود آسیب بزند. از این رو، دوحه ممکن است برای حفظ امنیت و ثبات منطقهای تلاش کند تا به نوعی میان ایران و آمریکا از طریق گفتوگوهای دیپلماتیک کمک کند. فشارهای بینالمللی و امنیتی: اگر بحرانهای بینالمللی مانند موضوع هستهای ایران یا تنشهای نظامی بین ایران و آمریکا تشدید شود، کشورهای کوچک خلیج فارس از جمله قطر ممکن است احساس کنند که تهدیدات امنیتی برای آنها بیشتر از همیشه است. در این شرایط، دوحه ممکن است نقش میانجیگری را برای جلوگیری از درگیری یا کاهش تنشها ایفا کند تا از خطرات جنگ در منطقه جلوگیری شود.
واکنش ایران به میانجیگری قطر
ایران در گذشته بارها نشان داده است که برای تعامل با کشورهای همسایه و بازیگران منطقهای، تمایل به استفاده از کانالهای دیپلماتیک دارد. با این حال، ایران نیز از عملکردهای قطر در گذشته آگاه است و باید دید که مقامات در قبال سفر دیروز چهارشنبه شیخ تمیم و احتمال نقش آفرینی دوحه به عنوان میانجیگر چه موضعی را اتخاذ می کند.
لذا ایران ممکن است از نقش قطر بهعنوان یک واسطه در مذاکرات غیررسمی استفاده کند. در عین حال، ایران ممکن است حساسیتهایی نسبت به هرگونه فشار خارجی یا میانجیگری از سوی کشورهای غربی داشته باشد و تمایل داشته باشد که نقش اصلی در حل مشکلات خود را خود بر عهده گیرد.
منافع قطر از میانجیگری بین تهران و واشنگتن
در نهایت، قطر نیز از نقش میانجیگری خود بهرهبرداری خواهد کرد. این کشور میتواند با تقویت روابط خود با ایران و در عین حال حفظ روابط خوبش با آمریکا و دیگر کشورها، نقش منطقهای خود را تقویت کند. از طرفی، قطر بهعنوان یک بازیگر کلیدی در مذاکرات ممکن است بتواند منافع اقتصادی و امنیتی بیشتری برای خود به دست آورد، از جمله افزایش همکاریها در زمینه انرژی، امنیت دریایی، و پروژههای مشترک اقتصادی. سفر امیر قطر به تهران در شرایط فعلی میتواند ابعادی پیچیده و چندگانه داشته باشد. اگرچه مقامات ایرانی تاکنون میانجیگری قطر را تکذیب کردهاند، اما از آنجا که قطر روابط خوبی با ایران و آمریکا دارد و در وضعیت حساسی از نظر امنیتی قرار دارد، احتمال آنکه دوحه در انتقال پیامها و کاهش تنشها بین ایران و آمریکا نقش داشته باشد، قابل توجه است. این سفر میتواند فرصتی باشد برای قطر تا با تقویت روابط دوجانبه خود با ایران و در عین حال ایفای نقشی سازنده در دیپلماسی منطقهای، به منافع امنیتی و اقتصادی خود دست یابد.
سفر شیخ تمیم و معادلات منطقه ای
سفر دیروز چهارشنبه امیر قطر به ایران، علاوه بر احتمال میانجیگری در روابط ایران و آمریکا می تواند در راستای تقویت روابط دوجانبه و تسهیل گفتوگوها در زمینههای مختلف از جمله سوریه و مسائل منطقهای مورد تحلیل قرار گیرد. قطر، با توجه به نقش بیطرفانهای که در بحرانهای منطقهای داشته است و روابط نزدیکش با تهران، میتواند بهعنوان یک میانجی مؤثر در تقویت و تثبیت روابط ایران و سوریه عمل کند. این سفر همچنین ممکن است فرصتی برای گفت وگو در زمینه مسائل اقتصادی، انرژی و امنیتی میان دو کشور باشد.
سفر امیر قطر به ایران در شرایط کنونی، در حالی که تحولات مهمی در منطقه در حال رخ دادن است، میتواند از چند زاویه مختلف و با ابعاد گوناگون تحلیل شود. از جمله مهمترین ابعاد این سفر، نقش قطر به عنوان میانجی و تلاشهای این کشور برای بازسازی و تقویت روابط تهران-دمشق به ویژه در زمینههای امنیتی و دیپلماتیک است. در این تحلیل، میتوان به چندین موضوع کلیدی اشاره کرد که نشان میدهد قطر بهعنوان یک بازیگر کلیدی در مسائل منطقهای و بهویژه در پرونده سوریه، چگونه میتواند نقش خود را در تحولات جدید ایفا کند.
قطر به عنوان میانجی در روابط ایران و سوریه
قطر از مدتها پیش تلاش کرده است که بهعنوان یک کشور بیطرف و تأثیرگذار در مسائل منطقهای شناخته شود. در بحران سوریه، دوحه به نوعی به دنبال حفظ نقش خود به عنوان حامی مردم سوریه، و نه حامی یک گروه خاص از بازیگران، بوده است. با این حال، در سالهای اخیر، قطر با حمایتهای بشردوستانه و کمکهای مالی به آوارگان سوری و فشار برای لغو تحریمها، توانسته است نقشی مهم در فرآیند بازسازی سوریه ایفا کند. این موضوع موجب شده تا روابط قطر با دمشق تقویت شود و دوحه به عنوان یک میانجی مهم در ارتباطات ایران و سوریه ظاهر شود. در این بین مناسبات جدید دوحه با الجولانی هم نفوذ قطری ها در سوریه پسااسد را تقویت کرده است.
باید در نظر داشت که به جز چند سال نخست جنگ داخلی در سوریه، قطر همواره تلاش کرده تا در تحولات منطقهای از جمله در بحران سوریه، سیاستی متعادل پیش بگیرد. سیاست قطر در بحرانهای فلسطین، سوریه و دیگر مسائل منطقهای، بیشتر بر اساس تلاش برای حفظ منافع انسانی و بشردوستانه بوده است. از سوی دیگر، دوحه به طور هوشمندانهای توانسته است خود را به عنوان یک طرف بیطرف درگیر در این بحرانها نشان دهد، در حالی که روابط نزدیکی با برخی گروههای معارض سوری و حتی با دولت بشار اسد برقرار کرده است. این رویکرد، به قطر این امکان را داده که بتواند به عنوان یک میانجیگر عمل کند و در عین حال از منافع خود و متحدانش دفاع کند.
در پیوست نکات یاد شده یکی از مهمترین اهداف سفر امیر قطر به ایران، احتمالاً بهبود روابط تهران و دمشق و تسهیل بازگشایی سفارت ایران در سوریه است. با توجه به اینکه قطر در فرآیند بازسازی سوریه و کمک به دولت بشار اسد فعال بوده، میتواند در نقش میانجی برای کاهش چالشهای دیپلماتیک میان تهران و دمشق عمل کند. این موضوع بهویژه در شرایطی که روابط ایران و سوریه به دلیل برخی مسائل با چالشهایی مواجه شده، اهمیت ویژهای پیدا میکند. قطر بهعنوان کشوری که روابط مثبت و نزدیکی با ایران دارد، میتواند در این مسیر گامهای مؤثری بردارد. تحولات اخیر در خاورمیانه، از جمله بحرانهای غزه، لبنان و سوریه، میتواند عامل دیگری برای سفر امیر قطر به ایران باشد. قطر، بهعنوان یکی از بازیگران مهم در منطقه، بهدنبال این است که در مواجهه با بحرانهای جاری، نقشی مؤثر و فعال ایفا کند. در این میان، نقش قطر در فرآیندهای سیاسی و بشردوستانه میتواند ایران را در مقابله با تهدیدات منطقهای، از جمله تهدیدات اسرائیل، تقویت کند.
در سوی دیگر هم ایران به عنوان یکی از مهمترین حامیان بشاراسد و دولت سوریه در طول جنگ داخلی این کشور (سوریه)، روابط استراتژیک خود را با دمشق حفظ کرده است. این روابط که عمدتاً در زمینههای امنیتی، نظامی و اقتصادی بوده، پس از پایان جنگ و آغاز دوران پسا اسد، نیاز به احیا و تجدید ساختار دارد. ایران با درک تغییرات احتمالی در وضعیت سیاسی و نظامی سوریه پس از اسد، قصد دارد تا همچنان به عنوان یک بازیگر در تحولات این کشور باقی بماند. از این منظر تهران بی میل نیست که از طریق کانالهای دیپلماتیک غیرمستقیم مانند عراق و قطر، روابط خود را با سوریه جدید پس از جنگ و بحرانهای اخیر را احیا کند. قطر با توجه به موقعیت ژئوپلیتیکی خود و روابط گسترده با کشورهای عربی، غربی و حتی گروههای مختلف در سوریه، میتواند نقشی محوری در تسهیل این فرآیند ایفا کند. با این حال، چالشهای منطقهای و بینالمللی باید در نظر گرفته شوند تا بتوان به یک راهکار مؤثر برای بازسازی روابط ایران و سوریه دست یافت.
سفری در میانه تنشهای جدید در روابط آمریکا و کشورهای عربی
پس از سفر بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل به آمریکا و دیدارش با دونالد ترامپ و مطرح شدن طرح رئیس جمهور ایالات متحده برای اخراج فلسطینیان از نوار غزه، تنشهای بیسابقهای در مناسبات آمریکا با کشورهای عربی منطقه و به خصوص بازیگران کلیدی حاشیه خلیج فارس با محوریت عربستان سعودی به وجود آمده است تا جایی که انتقاد و اعتراض سناتور لیندسی گراهام به عنوان چهره کلیدی جمهوریخواهان سنا را از سیاست منطقهای دونالد ترامپ در قبال فلسطین به دنبال داشته است. در این بین با توجه به سیاست حمایت ایران از آرمان فلسطین قطعاً سفر دیروز چهارشنبه امیر قطر به تهران میتواند در این راستا هم مورد ارزیابی قرار گیرد.
به هر حال قطر از همان آغاز تأسیس خود در عرصه سیاست خارجی، رابطهای نسبتا مستقل و به طور خاص سیاستی فعال در قبال مسأله فلسطین اتخاذ کرده است. در این راستا، قطر از ائتلافهای مهم حمایت از فلسطینیها در خاورمیانه بوده و همچنین با کشورهای مختلفی نظیر ترکیه و ایران در حمایت از آرمان فلسطین همکاری کرده است. این سفر میتواند در راستای هماهنگی بیشتر در حمایت از فلسطین و مقابله با طرحهای جدید منطقهای به ویژه طرح ترامپ باشد.
طرح اخراج فلسطینیها از نوار غزه که در پی سفر نتانیاهو به آمریکا مطرح شد، باعث ایجاد تنشهایی در روابط آمریکا با کشورهای عربی، بهویژه با عربستان سعودی و دیگر کشورهای شورای همکاری خلیج فارس شده است. این طرح، که به نظر میرسد به شدت با منافع عربی در تضاد باشد، موجب واکنشهای منفی از سوی برخی مقامات در کشورهای عربی و حتی در داخل آمریکا شده است. اعتراضات داخلی آمریکا به سیاستهای ترامپ به خصوص از جانب کسانی چون سناتور لیندسی گراهام میتواند علاوه بر شکاف بیشتر در رابطه آمریکا با متحدان عربیاش به تشدید تضادهای داخلی ایالات متحده و حتی در لایه ای عمیق تر، به فضای دوقطبی در خود جمهوری خواهان منجر شود.
در این میان، سفر امیر قطر به تهران و رایزنیها در مورد وضعیت فلسطین میتواند بهطور خاص پیام مهمی به آمریکا و اسرائیل ارسال کند مبنی بر اینکه کشورهای عربی و مسلمان منطقه در برابر چنین طرحهایی متحد خواهند بود و به هیچ وجه اجازه تحمیل تغییرات یکجانبه به وضعیت فلسطین را نخواهند داد. این امر ممکن است یکی از دلایل سفر امیر قطر به تهران باشد تا دوحه نقش مهمی در هماهنگی منطقهای و جلب حمایت کشورهای مختلف از فلسطین ایفا کند. علاوه بر این، سفر امیر قطر به ایران ممکن است با هدف هماهنگی بیشتر در سیاستهای منطقهای باشد، به ویژه در مواجهه با فشارهای آمریکا و اسرائیل.
سفر امیر قطر به تهران در این مقطع زمانی به وضوح نمایانگر تحولات مهم در سیاست منطقهای است. این سفر میتواند نشانهای از تمایل قطر به تقویت روابط با ایران، هماهنگی در سیاستهای منطقهای و حمایت از آرمان فلسطین باشد. در عین حال، قطر میتواند نقش میانجیگری در بحرانهای منطقهای و جلوگیری از بروز تنشهای بیشتر بین کشورهای عربی و اسرائیل را ایفا کند. از سوی دیگر، این سفر همچنین میتواند نشاندهنده یک شکاف بیشتر در روابط آمریکا با برخی از متحدان عربی خود باشد، به ویژه در زمینه سیاستهای ایالات متحده در قبال فلسطین.
پیرو آنچه گفته شد، طی روزهای گذشته تهران میزبان هیئتهایی از حماس و جنبش جهاد اسلامی فلسطین بود و در سوی دیگر، قطریها هم طی ۱۸ ماه گذشته به کرات میزبان نشستهای متعدد پیرامون برقراری آتش بس در فلسطین بوده است که نقطه اشتراکی را بین تهران و دوحه ایجاد میکند. لذا در نهایت، روابط ایران و قطر در مسئله فلسطین نشاندهنده نوعی همگرایی استراتژیک میان این دو کشور در موضوعی حساس است که بیش از هر چیز به امنیت و ثبات منطقهای مربوط میشود.
با این حال، تفاوتهای رویکردهای عملی آنها در مدیریت بحرانها و چالشهای منطقهای نیز واضح است. این اختلافات ممکن است به عنوان یک عامل محدودکننده در همکاریهای آتی عمل کند، اما تا زمانی که این کشورها بتوانند بر اشتراکات خود در موضوع فلسطین تمرکز کنند، میتوانند به عنوان دو بازیگر مهم و تاثیرگذار در معادلات منطقهای شناخته شوند. در کل، نقش قطر به عنوان میانجیگر و نقش ایران به عنوان حامی مقاومت، میتواند منجر به سیاستهای مکملی در راستای اهداف مشترک دو کشور در قبال فلسطین شود و بحران فعلی در روابط اعراب و آمریکا پس ار ادعاهای ترامپ مبنی بر اخراج فلسطینیان از غزه می تواند اشتراکات دوحه و تهران را تقویت کند.
اهمیت اقتصادی و انرژی در روابط قطر و ایران
البته این سفر علاوه بر مناسبات دیپلمتبیک و سیاسی می تواند در حوزه اقتصادیو انرژی هم اهمیت زیادی داشته باشد. به هر حال باید در نظر داشت که قطر و ایران در حوزه انرژی، بهویژه در زمینه منابع مشترک گازی مانند میدان پارس جنوبی، رقابت دارند. با این حال، این رقابت نمیتواند مانعی جدی برای تقویت روابط دوجانبه میان دو کشور باشد. قطر با تکیه بر این منابع انرژی، بهعنوان یکی از بازیگران مهم در بازار گاز جهانی شناخته میشود. در حالی که ایران بهدلیل تحریمها نتوانسته است از تمام ظرفیتهای خود در این زمینه بهرهبرداری کند، قطر میتواند با استفاده از روابط مثبت خود با ایران، بهویژه در زمینههای اقتصادی و تجاری، فرصتهای جدیدی ایجاد کند./شرق