شناسهٔ خبر: 71476435 - سرویس بین‌الملل
نسخه قابل چاپ منبع: قدس آنلاین | لینک خبر

درس عبرتی که نادیده گرفته شد

با شروع روند مذاکرات مستقیم میان آمریکا و روسیه، آن هم در غیاب طرف اصلی نزاع، به‌شدت پیچیده و مبهم و حتی برای اوکراینی‌ها مأیوس‌کننده شده است.

صاحب‌خبر -

قدس؛ «زلنسکی صلح نمی‌خواهد؛ او پول و قدرت می‌خواهد»؛ این آخرین توییتی است که ایلان ماسک، رفیق گرمابه و گلستان ترامپ، در مورد وضعیت کنونی اوکراین منتشر کرده است؛ وضعیتی که با شروع روند مذاکرات مستقیم میان آمریکا و روسیه، آن هم در غیاب طرف اصلی نزاع، به‌شدت پیچیده و مبهم و حتی برای اوکراینی‌ها مأیوس‌کننده شده است.

اما در این میان یک نکته روشن وجود دارد؛ هیچ کس نمی‌تواند ادعا کند از رفتار واشنگتن و رئیس‌جمهور آن شگفت‌زده و یا شوکه شده است، چرا که ترامپ حتی پیش از ریاست جمهوری هم قول داده بود جنگ اوکراین را به هر شکل ممکن خاتمه خواهد داد. علاوه بر این، نکته مهم‌تر آن است که جهان و به‌ویژه اروپایی‌ها، در زمانی نه‌چندان دور، تجربه بسیار مشابهی را پشت سر گذاشته بودند. آنچه چند سال پیش در افغانستان رخ داد و در نهایت به سرنگونی نظام جمهوریتِ تحت حمایت جهان غرب منتهی شد، وجوه تشابه زیادی با شرایط کنونی اوکراین دارد.الف) حذف از معادلات سیاسی، سرنوشت مشترک کابل و کی‌یف؛ اتفاقی که اکنون برای اوکراینی‌ها رخ داده و به حذف آن‌ها از معادلات سیاسی مرتبط با آینده‌شان منجر شده، از بسیاری جهات مشابه همان اتفاقی است که در دوره اول ترامپ برای افغانستان رخ داد. در آن زمان هم آمریکا دولت افغانستان را دور زده و مستقیماً با طالبان وارد گفت‌وگو شد. وقتی هم که بعدها از ترامپ در این مورد سؤال شد، خیلی صریح پاسخ داد: «آن‌ها کسانی هستند که شما باید با آن‌ها مذاکره کنید. من گفت‌وگوهایم با طالبان را بسیار مهم‌تر از مذاکرات با دولت می‌دانستم...». برای ترامپ دو مسئله بیش از همه مهم بود، اینکه چه کسی دست برتر را دارد و چه کسی بهتر می‌تواند منافع آمریکا را تضمین کند. در افغانستان، ترامپ این شاخصه‌ها را در طالبان و نه در دولت کابل دید. اکنون و در جنگ اوکراین، این مسکو و نه دولت کی‌یف است که در چنین موقعیتی قرار دارد.

ب) متحدانی که نادیده گرفته شدند؛ حمله آمریکا به افغانستان در همراهی با متحدان و در چارچوب سازمانی به نام ناتو انجام گرفت. اما در مذاکرات آمریکا با طالبان و توافق بر سر خروج از افغانستان این متحدان عملاً نادیده گرفته شدند. حتی انگلیسی‎‌ها که مدعی روابط ویژه با آمریکا بودند، از این روند دور نگه داشته شدند. در همان زمان بسیاری از تحلیلگران این اتفاق را زنگ هشدار و درس عبرتی برای اروپایی‌ها تلقی کردند. با این حال، اروپایی‌ها یک‌بار دیگر با طناب آمریکا به چاه رفتند و در نهایت به بدترین شکل ممکن تحقیر شدند. آن‌ها تاوان نادیده گرفتن عبرت‌های افغانستان را دادند.

ج) بازنده طلبکار؛ آمریکایی‌ها بازنده و در تحقیرآمیزترین شرایط ممکن افغانستان را ترک کردند. اما ایالات متحده و به‌ویژه شخص ترامپ همیشه نقش یک بازنده طلبکار را ایفا کرده است؛ اینکه شکست را به گردن افرادی چون اشرف غنی و بی‌کفایتی دولتمردان افغانستان بیندازند و یا اینکه هزینه دو دهه جنگی را که خود شروع‌کننده آن بودند از افغانستان طلب کنند. حالا در اوکراین هم دقیقاً چنین شرایطی در حال تکرار است. تلاش آمریکا برای گسترش ناتو و محصور کردن روسیه بدون شک یکی از دلایل آغاز جنگ بود و در سوی دیگر اعلام حمایت قاطع از اوکراین، دلیل اصلی تداوم آن. اما اکنون زلنسکی در جای اشرف غنی، سیاستمدار مطرود و مقصر لقب گرفته و ترامپ هم برای جبران هزینه‌های جنگ شکست‌خورده، چشم به معادن اوکراین دوخته است.