علی قاسمی کارگردان مستند «اژدر خالکوب» در گفتگو با خبرنگار مهر درباره آشنایی با حسین محمودی نقاش قهوهخانهای سوژه این مستند گفت: به عنوان یک محقق و فردی که دغدغه کارهای اجتماعی و پژوهشهای میدانی در حوزه هنر را دارم، پیش از این درباره حسین محمودی شنیده و با خالکوبیها و کندهکاریهای او در بازار آشنا شده بودم. آشنایی نزدیکتر من با ایشان در یک جلسه نقد فیلم در انجمن سینمای جوان اتفاق افتاد، جایی که از طریق یک دوست مشترک با این هنرمند آشنا شدم. این اتفاق تقریباً به دو تا سه سال پیش برمیگردد.
وی درباره انگیزه ساخت مستند درباره این سوژه بیان کرد: دوست ما قبلا با آقای محمودی همکاری کرده بود و ما نیز به هم معرفی شدیم تا ادامه یک طرح را اجرا کنیم. آقای محمودی در آن زمان در شهرستان زندگی میکردند و به دلیل مشکلات سلامتی نتوانستند پروژه را با دوست ما ادامه دهند. آن پروژه فضایی تخیلی داشت و با استفاده از پرده سبز ساخته میشد. بعدها من ارتباطم را با ایشان حفظ کردم و با اجازه آن دوست، تصمیم گرفتم یک مستند پرتره از این هنرمند بسازم.
قاسمی درباره لقب «اژدر خالکوب» برای این هنرمند عنوان کرد: حسین محمودی در دورهای از زندگیاش به خالکوبی مشغول بود و درآمد خوبی نیز از این راه داشت. او تقریبا به صورت شبانهروزی برای افراد مختلف حتی رانندهها خالکوبی انجام میداد. به دلیل سابقهاش در نقاشی، توانسته بود طرحها و شکلها را به شیوهای سنتی روی بدن افراد خالکوبی کند. کیفیت کارش به حدی بود که به «اژدر خالکوب» معروف شد.
وی درباره منابع نقاشی قهوهخانهای گفت: متأسفانه منابع بسیار کمی درباره نقاشی قهوهخانهای در ایران وجود دارد. شاید اولین کسی که به این هنر به عنوان یک فرم هنری در ایران توجه کرد، مارکو گریگوریان بود که این آثار را خریداری و جمعآوری کرد. قدیمیترین نقاشان قهوهخانهای تعدادشان به چهار یا پنج نفر میرسید و مشهورترین آنها شامل قوللر آقاسی، حسن اسماعیلزاده و چند نفر دیگر بودند. آقای محمودی با آقای اسماعیلزاده که همشهریشان نیز بودند، همکاری میکردند، اما خودشان میگویند که نقاشی را به صورت خودآموز یاد گرفتهاند.
این مستندساز ادامه داد: متأسفانه از نسل قدیم نقاشان قهوهخانهای دیگر کسی باقی نمانده و همگی فوت شدهاند. امروز جوانانی هستند که این حوزه را ادامه میدهند، اما آنها به شیوه و سیاق قدیمی و با رنگهای گذشته کار نمیکنند. برای مثال، آقای قوللر آقاسی از رنگهای منحصر به فردی استفاده میکرد و رنگها را با فرمول خاصی درست میکرد.
وی تاکید کرد: آقای محمودی خودشان در مصاحبهها و صحبتهایشان ادعا کردهاند که آخرین نقاش قهوهخانهای هستند.
قاسمی درباره آثار باقیمانده از مرحوم حسین محمودی گفت: نقاشیهای سنتی و قهوهخانهای معمولاً روی بوم نقاشی فروخته میشدند. در نتیجه آقای محمودی آرشیوی از کارهایش نداشت و فقط به سفارش نقاشی میکشید. در منزل او فقط چند اثر دیدم که یکی از آنها یک پرده بزرگ بود و متأسفانه در شرایط مناسبی نگهداری نمیشد.
این مستندساز درباره پخش و عرضه مستند «اژدر خالکوب» تصریح کرد: این مستند با حمایت مرکز گسترش سینمای مستند، تجربی و پویانمایی ساخته شده است و این مرکز نیز مسئولیت توزیع و عرضه فیلم را بر عهده دارد. ما برنامه خاصی برای پخش این مستند نداریم و فعلاً تابع تصمیمهای مرکز گسترش هستیم. اما معتقدم این سوژه یک میراث تکرارناپذیر است. ما دیگر کسی مانند اژدر خالکوب نداریم و مردم باید این مستند را ببینند و با این هنرمند آشنا شوند.