گروه اقتصادی: دکتر فرشاد مومنی، اقتصادددان، با بیان اینکه از سال 1384 تا امروز، هر کس گفته که می خواهد عدالت اجرا کند، آن را از طریق سیاستهای تورم زا دنبال کرده است، تاکید کرد: از نظر اندیشه ای، کمتر چیزی را به این درجه پوچ و توهمی و پرت و پلا می توان یافت. اقتصاد سیاسی تورم می گوید تورم ظالمانه ترین مالیاتی است که بشر ابداع کرده که شیره جان فقرا را بکشد و به اغنیا تقدیم کند. نابرابرسازترین و ضدتوسعه ای ترین و غیرعادلانه ترین سیاست، سیاست تورم زا است اما در کشور ما افرادی پیدا می شوند که می گویند می خواهیم از طریق سیاست تورم زا به عدالت برسیم!
باید فهممان را ارتقا دهیم تا بتوانیم نجات پیدا کنیم
دچار ضعف اندیشه ای هستیم
به گزارش جماران، دکتر فرشاد مومنی، استاد اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی در اتاق فکر سازمان برنامه استان هرمزگان، با بیان اینکه رقابت بین کشورها و شرکتها شکل تجسد یافته رقابت بین اندیشه ها است و وضع کنونی ما محصول ضعف اندیشه ای مان است، خطاب به اعضای اتاق فکر این استان، تصریح کرد: از این دریچه، می توان رقابت بین منطقه ها را هم اضافه کرد. اگر می خواهید استان تان جایگاه بهتری داشته باشد، باید اندیشه هایتان را تقویت کنید، راه نجات از آنجا درمی آید. در کتاب «اصول فلسفه و روش رئالیسم» زنده یاد علامه طباطبایی با حاشیه نویسیهای مرحوم آقای مطهری را ببینید، که عنوان می کند بشر اگر بخواهد به شایستگی خداگونگی دست یابد، باید بفهمد که هر امری در این دنیا یک سلسله مقدمات ادراکی دارد و ما ابتدا باید فهممان را ارتقا دهیم تا بتوانیم نجات پیدا بکنیم.
باید با موازین توسعه فکر کنیم
وی با بیان اینکه در یک ساخت توسعه نیافته، شیوه اصولی فکر کردن این است که با موازین توسعه فکر کنیم، توضیح داد: از آنجا که ما فهم روشمند و هویت جمعی یافته از توسعه نداریم، در اسارت آزمون و خطاها و فسادها و ناکارآمدیها گرفتار شدیم. هر جامعه ای که از وضع موجود خود راضی نیست و تصور می کند در چنبره ای از انبوه دورهای باطل به اسارت گرفته شده، باید اندیشه ورزی اش را بر توسعه بگذارد و مسائل سطح توسعه ، به مسائل کلان و مسائل کلان به مسائل سطح خرد، تقدم رتبه ای دارند.
یکی از بزرگترین گرفتاریهای نظام اداره کشور تلاش برای رسیدگی مورد به مورد به مسائل است
نظام تصمیم گیریهای اساسی کشور به نرخ ارز، نگاه چرتکه ای دارد
مومنی گفت: یکی از بزرگترین گرفتاریهای نظام اداره کشور ما این است که می خواهد مسائل را مورد به مورد رسیدگی کند و در تمام این کوششها هم شکست خورده ایم. یکی از بارزترین و غم انگیزترین آنها، مساله تصمیم گیری درباره نرخ ارز است. در ادبیات توسعه گفته می شود مساله ارز و نرخ آن، از دریچه سطح توسعه با نگاه های خرد و کلان زمین تا آسمان فرق می کند، اما در نگاه توسعه ای باید مساله ارز را به صورت میان رشته ای و در کادر تغییر اعتلابخش دیده شود. اکنون نظام تصمیم گیریهای اساسی کشور به ارز، نگاه چرتکه ای دارد. در این نگاه، ارز فرصتی است که می توان آن را گران تر فروخت و پول بیشتری به دست آورد، در نگاه کلان، گفته می شود حواست باشد در جامعه ای که دولت در آن بزرگترین مصرف کننده و سرمایه گذار است، اگر از درون آن تورم ایجاد کنید، خودت بزرگترین زیان بیننده خواهی شد.
بازی با نرخ ارز، بازی ای خطرناک است
این اقتصاددان به گزارش اقتصادی سازمان برنامه در سال 1373 اشاره کرد که در آن آمده بعد از 5 سال بازی با نرخ ارز، به ازای هر یک واحد اضافه درآمد از ناحیه گرانتر فروختن ارز، هزینه های مصرفی دولت 3.5 برابر بیشتر شده است، گفت: در تحلیل سطح توسعه متغیر ارز و نرخ ارز، جزء قیمتهای کلیدی هستند که تغییرات آن هم کل قسمت عرضه اقتصاد و هم کل قسمت تقاضای اقتصاد را تحت تاثیر قرار می دهد. بازی با نرخ ارز، بازی ای خطرناک است. متاسفانه ما ساختار قدرتی داریم که به این سیاست معتاد و دچار دورهای باطل چند لایه شده که از درون آن، کار امروز را به فردا می رساند اما مافیاها و غیرمولدها را روزمره چاق تر می کند، مردم را به فلاکت و افلاس می اندازد، بنگاه های تولیدی را به ورشکستگی می کشاند، آنها که ورشکسته نشدند هم دو، سوم ظرفیت تولیدیشان بلااستفاده می ماند و بازنده اصلی هم نهاد دولت است.
چگونه انگلستان برای حداکثر کردن منافعش ایران را صادرکننده تریاک کرد؟
مومنی با تاکید بر ضرورت مطالعه تاریخ و توجه به درسهای آن در قاعده گذاری ها، به بخشی از کتاب چارلز عیسوی اشاره کرد که در آن آمده ایران سال 1820 حتی برای مصرف داروی خود هم واردکننده تریاک بوده اما انگلستان به این نتیجه می رسد که برای حداکثر کردن منافعش ایران صادرکننده تریاک شود، گفت: انگلستان آگاهانه پرداختهای غیرعادی برای تریاک تولیدشده در ایران انجام داد. در نتیجه کشاورزهای ایرانی با ملاک قیمت به این جمعبندی می رسند که اگر مقدار معینی از زمین را به جای اینکه زیرکشت حبوبات و غلات ببرند، زیر کشت تریاک ببرند، درآمدشان 3 برابر خواهد شد. در فاصله 1820 تا 1850 ایران یکی از صادرکنندگان عمده تریاک در دنیا می شود، اما به بهای اینکه بخش اعظم زمینهای زیرکشتش را دیگر غلات و حبوبات نمی کاشته است در نتیجه قحطی بزرگ ربع پایانی قرن نوزدهم اتفاق می افتد و در بسیاری از شهرهای بزرگ ایران چهار پنجم جمعیت بر اثر فحطی و اپیدمی از بین رفتند.
اگر نگاه به قیمت برای کسب سود بیشتر سایر ملاحظه های راهبردی را نادیده بگیرد، فاجعه ایجاد می کند
این استاد دانشگاه ضمن تاکید بر اینکه اگر نگاه به قیمت برای کسب سود بیشتر سایر ملاحظه های راهبردی را نادیده بگیرد، فاجعه ایجاد می کند، اضافه کرد: اکنون آنچه که در کادر کشت تریاک بر سر ایران آمد، با 10 برابر شدیدتر بر اثر نگاه درآمدی به ارز انجام می شود. در حالی که از این مسیر راه نجاتی برای ایران قابل تصور نیست.
کشوری که در اسارت دام ارزش افزوده بی کیفیت بیفتد، کمرش خواهد شکست
مومنی ادامه داد: فرانسوا پرو می گوید اگر کشوری در اسارت دام ارزش افزوده بی کیفیت بیفتد، کمر آن خواهد شکست. در این صورت از تولید کشاورزی و صنعتی غفلت می شود و سراغ ساختمان سازی می روید و یک باره چشم باز می کنید و یک باره می بینید در قعر وابستگی های ذلت آور و نابرابریهای شکنندگی آور به اسارت در آمده اید. همانطور که در ایران، وزارت مسکن در گزارشی، اعلام کرد در 1368 تا 1392 میزان ساختماهای بلااستفاده و خالی که در ایران تولید شده، معادل ارزش دلاری اش، 250 میلیارد دلار بوده است. در کشوری که این خرابکاریها و شوک درمانی ها با این توجیه صورت می گیرد که ما ارز و ریال نداریم، فقط از کانال میدان دادن به تب سوداگری در ساخت ساختمانهای بلااستفاده در فاصله زمانی 25 ساله، 250 میلیارد دلار دارایی های بین نسلی را از بین برده ایم. در عین حال، حادترین بحرانمان هم بحران مسکن است.
این اقتصاددان با بیان اینکه برای نجات، باید از سطح توسعه به مسائلمان نگاه کنیم، تصریح کرد: از سال 1384 تا امروز، هر کس گفته که می خواهد عدالت اجرا کند، آن را از طریق سیاستهای تورم زا دنبال کرده است. از نظر اندیشه ای، کمتر چیزی را به این درجه پوچ و توهمی و پرت و پلا می توان یافت. اقتصاد سیاسی تورم می گوید تورم ظالمانه ترین مالیاتی است که بشر ابداع کرده که شیره جان فقرا را بکشد و به اغنیا تقدیم کند. نابرابرسازترین و ضدتوسعه ای ترین و غیرعادلانه ترین سیاست، سیاست تورم زا است اما در کشور ما افرادی پیدا می شوند که می گویند می خواهیم از طریق سیاست تورم زا به عدالت برسیم.
عالی ترین کارها را در غیاب نگرش سطح توسعه، به ضد خود تبدیل می کنیم
وی با بیان اینکه عدالت، توسعه، آزادی و مردم سالاری و دیگر مفاهیم کلیدی در کشور ما نیاز به ژرف کاوی دارند، اظهارداشت: اشتغال یک متغیر سیستمی است اما وقتی ما اسم مفهوم «آنتروپرونر» را کارآفرین می گذاریم، گویا مسئولیت خلق شغل با استانداردهای سطح توسعه بر عهده فرد است و این گونه کمک می کنیم به اینکه دولت درباره مسئولیتهای سیستمی خود در خلق فرصتهای شغلی، غفلتهای فاحش داشته باشد. ما چون اصل ماجرا را گم کرده ایم، سراغ بزک کردن و ظاهرسازی می رویم! ما عالی ترین کارها را در غیاب نگرش سطح توسعه، به ضد خود تبدیل می کنیم.
تصور می کنند با بستن راه بر اشتغال زنان می توانند حریم خانواده را محفوظ بدارند
رئیس موسسه مطالعات دین و اقتصاد افزود: عزیزان تصور می کنند با بستن راه بر اشتغال زنان می توانند حریم خانواده را محفوظ بدارند. در حالی که از 1373 تا امروز ، تمام مطالعات درباره بودجه خانوار در ایران می گوید درآمد زنان مکمل درآمد مردان در خانواده است. یعنی اگر زن درآمد کسب نکند، خانواده متزلزل می شود. بعد عزیزان این کج بینی را عملیاتی می کنند و بعد راه حلی که انتخاب کرده اند این است که داده های مربوط به طلاق را طبقه بندی کرده اند تا نکند ببینیم چه آشی پخته ایم و روحیه مان خراب نشود! باید با آنها که به اسم ارزشها می گویند زنان نباید وارد بازارکار شوند صحبت کنیم و بگوییم شما ریشه خانواده را می سوزانید!
به گزارش جماران، این اقتصاددان به سرمایه گذاری که در زمینه آموزش عالی زنان ایرانی شده و در عین حال سهم یک سومی آنها در میانگین جهانی اشاره کرد و با تاکید بر اینکه باید بر مفاهیم تامل زیادی داشته باشیم، خاطرنشان کرد: اگر از دریچه های درستی مسائلمان را ببینیم، اصلا حق ما نیست که این میزان بحرانهای حاد اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی را داشته باشیم.
زیربنای تعالی اخلاق، سطوحی از امنیت اقتصادی است و نه وعظ و خطابه
مومنی با اشاره به اهمیت توجه به پایه نظری از مسائل، با بیان اینکه در غیاب فهم نظری از مسائل دچار آشوب و هرج و مرج فکری می شویم و نمی توانیم رابطه مسائل را با هم درک کنیم و گاه رابطه ها را به اندازه ای کج می بینیم که مایه شگفتی است، گفت: در نظام بودجه ریزی ما تصور می کنند اخلاق تابع وعظ و خطابه است. در اینکه وعظ و خطابه یکی از لوازم رشد اخلاقی است اما اساس و زیربنای تعالی اخلاقی، نیل به سطوحی از امنیت اقتصادی است.
این اقتصاددان گفت: از درون فرهنگ و مناسبات رانتی، این شرایط بیرون می آید که هر چه که برای کشور خیر دور مدت دارد، لجن مال و تخطئه شود. اکنون کاری کرده اند که اگر بگویید پایه نظری کارهایی که با نرخ ارز می کنید را برای ما توضیح دهید، می گویند اینها دستی در اجرا ندارند و حرفهای ذهنی می زنند. یک بار فردی این حرف را به من زد و من به او گفتم وقتی شما تیله بازی می کردید، من در نخست وزیری بود. بله، وقتی هیچ مبنای نظری وجود نداشته باشد، هر کس هرچه خواست می گوید!
رئیس موسسه مطالعات دین و اقتصاد در ادامه ضمن اشاره به مسائل منطقه ای در استان هرمزگان، به چالشهایی که صنایع رانتی – معدنی ایجاد می کند اشاره کرد و یادآورشد: صنایع رانتی معدنی قابلیت بسیار بالایی در تخریب محیط زیست، تخریب منابع آب شیرین کشور و قابلیت بسیار اندکی برای خلق فرصتهای شغلی باکیفیت دارند. اینها محصول این است که شما در تصمیم گیریهای ملی که مقدم بر تصمیم گیریهای منطقه ای است، مشارکت بایسته ندارید.
نظام قاعده گذاری ما قادر به قاعده گذاری با کیفیت نیست
باید خواسته های مناطق، در تصمیم گیریهای ملی لحاظ شود
مومنی با بیان این اعتقاد که باید به مسائل ملی از چند دریچه نگاه کرد از جمله اینکه ما نظام قاعده گذاری داریم که قادر به قاعده گذاری با کیفیت نیست و سیاستهایش به جای اینکه اعتلابخش باشد، بحران زا است، گفت: باید خواسته های مناطق، در تصمیم گیریهای ملی لحاظ شود و بزرگترین بلاتکلیفی در سطح مناطق ایران این است که خودشان نمی دانند چه می خواهند و خواسته ها و مطلوباتشان چیست. این خواسته ها باید روشمند، اندیشیده و محاسبه شده باشد و نباید به شکل بیان آرزوها و آمال باشد.
وی ضمن تاکید بر ضرورت روشن شدن تکالیف مناطق در سه حیطه «تشخص منطقه ای»، «ادغام ملی » و «چشم انداز بین المللی»، اظهارداشت: باید به قاعده میراثهای تاریخی، واقعیتهای موجود و درکی که از چشم اندازهای آینده دارید، می خواهید استانتان به چه عنوانی متشخص باشد. تکیه گاه اصلی اش چیست و می خواهد به چه چیزی اشتهار داشته باشد. تشخص منطقه ای از درون نگرش سطح توسعه ای و با رویکرد بین رشته ای و در افق دور مدت معنا پیدا می کند. کار می برد و باید واقعا برای آن زحمت کشیده شود. بعد از تشخص منطقه ای، شما باید تکلیفتان را با «ادغام ملی» مشخص کنید. باید بگویید داد و ستدتان با نظام ملی می خواهد بر چه مبانی استوار باشد. شما باید خو۸۸دتان با تکیه بر ویژگیهای منطقه تان و اقتضائات آن و ضرورت توجه به الگوی مطلوب تقسیم کار با نظام ملی در تصمیم گیریها مشارکت کنید. وقتی شما مشارکت نمی کنید دیگران تصمیم گیری می کنند.
باید مهمترین دورهای باطل توسعه نیافتگی در استانها را شناسایی کرد
ومنی به نقش و اهمیت استانهای مرزی و کلان شهرها برای برعهده گیری مسئولیتهای حکومت مرکزی در تعامل با دنیای خارج در قرن بیست و یکم اشاره کرد و گفت: در ادبیات توسعه گفته می شود حیاتی ترین ماموریت اندیشه ورزان استانها، این است که مهمترین دورهای باطل توسعه نیافتگی در استان را شناسایی کنند. من تاکنون هیچ مطالعه ای را در این زمینه ندیده ام. بعد از آن، باید تمرکز بر شناخت نااطمینانی ها و نحوه نقش آفرینی آنها بر سرنوشت توسعه باشد. وقتی نااطمینانی ها از حدودی فراتر می رود، انسان قادر به تصمیم گیری و انتخاب نیست، بنابراین منفعل و تسلیم آنچه مقدر می شود، خواهد شد. این نااطمینانی ها می توانند با منشا طبیعی و یا انسانی باشند.
به گزارش جماران، رئیس موسسه مطالعات دین و اقتصاد ضمن تاکید بر اینکه حلقه وصل تمام دورهای باطل بازتولیدکننده توسعه نیافتگی، در ضعف بنیه تولیدی و بهره وری اندک متجلی می شود، گفت: با درنظر گرفتن این موضوع، باید با نگاهی بین رشته ای، این دو را زیر ذره بین قرار داد و تکلیف را با مفهوم، پایه نظری و شاخصهای اندازه گیری روشن کرد و از درون آن یک برنامه اعتلابخش برای برون رفت از شرایط توسعه نیافتگی فراهم کرد.