شناسهٔ خبر: 71449034 - سرویس ورزشی
نسخه قابل چاپ منبع: جوان | لینک خبر

یار دوازدهم دیگر قوت قلب نیست

فوتبال ایران طی سال‌های اخیر شاهد اتفاقات و حوادث تلخی روی سکو‌ها و در بین هواداران بوده است؛ اتفاقاتی تلخ و تأسفبار که نه تجربه شده و نه درسی که بتوان برای همیشه مانع از تکرار آن شد

صاحب‌خبر -

جوان آنلاین: سال‌ها گفتیم و شنیدیم و باور داشتیم که هواداران، یار دوازدهم فوتبال ایران هستند، اما طی سال‌های اخیر یاردوازدهم در قد و قامت دشمن قسم‌خورده فوتبال به شدت متأثر و متأسفم می‌کند. 

 فوتبال ایران طی سال‌های اخیر شاهد اتفاقات و حوادث تلخی روی سکو‌ها و در بین هواداران بوده است؛ اتفاقاتی تلخ و تأسفبار که نه تجربه شده و نه درسی که بتوان برای همیشه مانع از تکرار آن شد، به طوری که بعد از سال‌ها، بار دیگر شاهد کور شدن یک هوادار روی سکو‌ها بودیم؛ اتفاقی که داستان تلخ سرباز احمدی را یادآور شد و این واقعیت را به رخ کشید که فوتبال ایران قصد ندارد با درس گرفتن از تجربیات تلخ خود، در مسیری متفاوت گام بردارد. 
نخستین اتفاق تلخی که امسال روی سکو‌ها رخ داد به شهریور ماه و بازی سپاهان- ملوان برمی‌گردد. نیمی از نیمه نخست بازی سپری شده بود که جنب‌وجوش هواداران بازیکنان را حساس کرد. مرتضی خائفی، هوادار ۶۳ ساله ملوان که اکثر بازیکنان تیم او را خوب می‌شناختند، قلبش ایستاده بود، اما نه مأموران اجازه باز شدن در‌ها را می‌دادند و نه داوود رفعتی، ناظر بازی اجازه توقف بازی را می‌داد. خبری از آمبولانس نبود و دکتر ملوان ناچار شد بالای سر عمو مرتضی حاضر شود. بعد‌ها گفتند دو دستگاه آمبولانس در ورزشگاه حضور داشته که اگر بود هم آنقدر دیر بالای سر هوادار ملوان حاضر شد که کار از کار گذشت و هواداران شوک‌زده تا دقایقی با شعار‌های «مُرد، مُرد» اعتراض خود را بیان می‌کردند. در پی این اتفاق ناظر بازی با محرومیتی سنگین مواجه شد، اما این حکم نتوانست جان دوباره به هوادار تیفوسی ملوان بدهد. 
یکی دیگر از اتفاقات تلخ و ناگواری که در جریان رقابت‌های لیگ بیست‌وچهارم روی سکو‌ها رخ داد، کور شدن هوادار پرسپولیس بود؛ اتفاقی که در جریان بازی جنجالی پرسپولیس- تراکتور در آزادی رخ داد؛ دیداری که با اتفاقات تأسفبار بسیاری همراه بود که غیرقابل پیش‌بینی نبود و می‌شد با تدابیر امنیتی بیشتر از شدت آن کاست. با توجه به جدایی برخی بازیکنان سابق پرسپولیس و پیوستن‌شان به تراکتور پرواضح بود که دیدار این دو تیم حساس‌تر از همیشه دنبال خواهد شد. اما آنچه این دیدار را بیش از هر زمان دیگری حساس و جنجالی کرده بود، داستان بیرانوند بود و صحبت‌های تحریک‌آمیز مدیران دو تیم. شرایط به گونه‌ای بود که تقریباً می‌توان گفت در اکثر دقایق بازی پرسپولیسی‌ها در حال فحاشی به دروازه‌بان سابق خود بودند که این بار درون چارچوب دروازه تراکتور ایستاده بود. شرایط به قدری تأسفبار بود که بسیاری بعد از بازی گفتند حتی بازیکنان پرسپولیس هم باید از ادامه بازی امتناع می‌کردند، اما داستان به همین‌جا ختم نشد و دلخوری هواداران پرسپولیس به درگیری روی سکو‌ها انجامید و هواداران دو تیم به جان یکدیگر افتادند و از خجالت هم درآمدند، به طوری که بعد از بازی اورژانس تهران اعلام کرد ۳۲ نفر در جریان این بازی به خاطر سنگ‌پرانی‌ها مصدوم شدند، اما تلخ‌ترین حادثه برای محمدجواد عبده رخ داده بود که به دلیل سنگ‌پراکنی‌ها چشم چپ خود را از دست داد؛ هواداری که در سکوی دوم حضور داشت و گفت هنگام جابه‌جایی سنگی از سوی هواداران تراکتور به سمت او پرتاب شده و، چون عینک به چشم داشته، شیشه عینک شکسته و به چشمش رفته تا برای همیشه بینایی خود را از دست دهد، البته که هوادار دیگری هم به دلیل برخورد سنگ به جمجمه‌اش در کما بود و در نهایت پزشکان ناچار به برداشتن بخشی از جمجمه او شدند.
موارد بالا بدون شک تلخ‌ترین اتفاقات این فصل از رقابت‌های لیگ برتر فوتبال ایران (قبل از پایان) است. متأسفانه تمام درگیری‌ها در همین چند مورد خلاصه نمی‌شود و در اکثر مسابقات لیگ شاهد حاشیه‌های زیادی از سوی هواداران تیم‌ها هستیم؛ حاشیه‌هایی که تا پیش از این شاید به چند بازی حساس لیگ از جمله دربی تهران و شمال، مصاف پرسپولیس با سپاهان یا تراکتور ختم می‌شد، اما حالا دیگر عمده بازی‌ها را شامل می‌شود. برای نمونه می‌توان به دیدار دو تیم نساجی و تراکتور اشاره کرد که به میدان جنگ تبدیل شده بود و هواداران تبریزی بر این باور بودند حریف از قبل پیش‌بینی اتفاقات را کرده بود، به همین دلیل هم برخلاف بازی‌های قبلی در آن دیدار بانوان اجازه حضور نداشتند. در این بازی هواداران دو تیم از ابتدای بازی با یکدیگر درگیر بودند و علیه یکدیگر و بازیکنان حریف شعار می‌دادند، اما بعد از پایان بازی با تساوی‌ای که نه به مزاج تراکتوری‌ها خوش آمد و نه نساجی میزبان، اوضاع به مراتب بدتر هم شد و هواداران با شکستن صندلی‌های ورزشگاه یکدیگر را هدف قرار می‌دادند؛ درگیری‌هایی که به بیرون از ورزشگاه و تخریب اتومبیل‌های هواداران هم کشید تا صحنه‌هایی تأسفبار و زشت از فوتبال ایران و تماشاگرانش به تصویر بکشد. 
تقریباً می‌توان گفت در اکثر بازی‌های این فصل درگیری‌های ناشی از شعار‌ها و رفتار‌های تحریک‌آمیز از روی سکو‌ها و پرتاب اشیاع و تنش میان تماشاگران گزارش شده است؛ تنش‌هایی که گاه به شبکه‌های اجتماعی نیز کشیده شده و نهایتاً با یکی‌دو جلسه محرومیت هواداران از سوی نهاد‌های انضباطی و هزینه‌هایی که میلیونی برای باشگاه‌ها سر و ته آن به‌هم آمده تا همچنان شاهد ادامه این رفتار‌های تأسفبار و زشت از سوی هواداران فوتبال ایران باشیم؛ هوادارانی که فراموش کردند یار دوازدهم فوتبال هستند و بیشتر از آنکه حضورشان مایه دلگرمی باشد، باعث ایجاد رعب و وحشت است!