علی مشهدی، کارشناس ارشد مرمت و حفاظت شهری در یادداشتی نوشت: مسجد محل تجلی مجموعهای از هنرهایی است که مصداق مسلم هنر شهودی است. به عبارت دیگر، در مسجد نه تنها دین با هنرها ملاقات میکند، بلکه مهمترین نمودهای هنر اسلامی، معماری مساجد و ویژگیهای بارز آن است. مجموعهای از جلوههای هنری را میتوان در مساجد مشاهده کرد که از آن باید به عنوان پرستش یا هنر قدسی یاد کرد. این جلوههای هنر عبارتند از معماری، گچبری، آجرکاری، کاشیکاری، مقرنسکاری، خوشنویسی، فضاآرایی و… در طول نسلها و قرون، مساجد نمادین پاکترین و امنترین مرجع برای هر انسان بودهاند. در میان اندامهای درونشهری هر شهر و روستا، نیایشگاه همیشه جای ویژهای داشته و دارد و از اندامهای دیگر نمایانتر و چشمگیرتر است. از اینروست که همهجا در دل آبادی جای گرفته است. نیایشگاه، چون بزرگترین ساختمان آبادی، در آغاز نیازی به نشانی ویژه نداشته و خود بهخود نگاه هر گذرگاهی را به سوی خود میکشیده است. اما پس از گسترش آبادی، نخست با افزایش درگاهها و نهادن ماهرخ و توغ بر بلندترین جای آن و سپس با ساختن میل و برج در کنار و نزدیک آن، باشندگان (ساکنان) آبادی و گذران (عابران) بیگانه را به نیایشگاه راهنمایی میکردند.
مسجد بر دیگر نیایشگاهها همان برتری را دارد که اسلام بر دیگر کیشها. این دین به قدری خوب بوده و هست که آن دینها را میآراید و نیازی به ستایش ندارد. ما در اینجا تنها میتوانیم بگوییم چگونه بوده و چگونه شده است. مسجد، بنا به منطق زبانی حاکم بر شکلگیری آن، از درون دیده میشود. بنابراین، فضای باز درونی در ترکیب هندسی بنا نقش اساسی دارد. فضای باز درونی، عامل شناسنده و مشخصه در هر مسجد است. در این فضای درونی است که ترکیب نمادها، طرز ورود به فضای درونی، ابعاد فضا، عناصر و مصالح نما هویت خاص مسجد را شکل میدهد و مسجد را از بناهای دیگر متمایز میسازد. بنابراین، فضای درونی شکلی خاص و ساده و کامل (اکثراً مربع یا مربع مستطیل) مییابد. در اکثر مساجد، فضای باز درونی منفرد و یکتاست و این نقش کلیدی را به صورتی روشن ایفا میکند.
اغلب مطابقتهایی که تاکنون میان مراتب و ویژگیهای گوناگون مسجد ذکر شد، با همان دقت در مورد کلیسا نیز صدق میکند. کلیسا نه تنها پرستشکنندگان مسجد را داراست، بلکه بخشهای دیگر آن را نیز شامل میشود، نظیر درها و دیوارهای محافظ، ستونها و طاقها، منبر و سقف، گاهی گنبد و غالباً یک ناقوس کلیسا که تقریباً همان نقش مناره را دارد. اما باید این نکته را متذکر شد که معماری کلیسا همواره برونگرا بوده است. بنابراین، فضای باز درونی نقشی را که در معماری مسجد داشته، ترکیب فضایی کلیسا را نداشته است. در کلیساها، فضای باز درونی اغلب فضای متعلق به بناهای همجوار کلیسا بوده است. فضا نسبت به بدنه اصلی کلیسا نقش صحن بیرونی را دارد، چون مابین بدنه فضاهای بسته قرار میگیرد و نوعی فضای باز درونی پدید میآورد. در واقع، در کلیسا حیاط عنصری بیرونی نسبت به کارکردهای خود کلیسا است. سازماندهی کارکردی کلیسا طوری است که مراسم دینی را باید در فضایی بسته و منتهی به محراب و با واسطه کشیش یا پیشوای دینی برگزار کرد.
معماری مسجد
مساجد در ابتدا بسیار ساده ساخته میشدند و معمولاً سقف حصیری داشتند. هنگامی که اسلام در ایران استحکام یافت، مساجد با گنبد ساخته شد. گنبد بیشتر در معماری ایرانی نمود پیدا کرده است. قدیمیترین نمونه مسجد با گنبد چارطاقی مربوط به مسجد الاقصی است که قبل از اسلام ساخته شده است. در ایران ساسانی، بیشتر آتشکدهها به صورت چارطاقی و گنبددار مدور بودند و همین سبک در ساخت مساجد ایران به کار گرفته شد و سپس مناره بر آن افزوده شد. بر اساس کتاب «نقش پارسی بر احجار هند»، معماری چارطاقی و گنبددار در حوزه تمدنی ایران شکل گرفته است. کاخ اردشیر فیروزآباد یکی از نمونههای این گونه معماری است. در کشورهای شمال آفریقا، مساجد فاقد گنبد هستند و به صورت یک منارهای ساخته میشوند. مساجد قدیمیتر در جهان عرب فاقد مناره هستند. مساجد در معماری ایران از سیر طراحی تکاملی برخوردارند.
نورگیری مسجد
در اطراف گنبدخانههای بناهای اسلامی و یا در ساقه آنها، نورگیرهای زیبایی وجود دارد که به علت شدت و ضعف نور، طرحهای بدیعی را به وجود آوردهاند. این پنجرهها که معمولاً در بغل ایوانها نیز به وجود آمدهاند و اصطلاحاً به آنها پاچنگ میگویند، در اکثر مساجد قدیمی جزو عناصر همراه مساجد هستند. نورگیرها از مصالح کاشی معرق، سنگ، آجر، کاشی و چوب ساخته میشوند و دارای نقوش اسلیمی (خطوط برگرفته از پیچکهای گیاهی) یا هندسی هستند. جنس پنجرههای نورگیر در کشورهای هند و پاکستان از سنگ مرمر است. در بعضی از مساجد قدیمی ایران، نورگیرها از خشت خام هم دیده شدهاند که دارای نقوش اسلیمی هستند و به علت وجود چند نور در آنها، توجه همگان به آن معطوف میگردد. یکی از زیباترین پنجرههای نورگیر، پنجرههای مشبک چوبی مسجد جامع اصفهان است که با طرحهای متنوع گرهسازی، عملکردی در پنجرهها و درهای ارسی دارند. امروزه بسیاری از ضریحهای امامزادههای ایران به صورت شبکههای چوبی و یا منبتکاری درآمدهاند و از آثار جالب مذهبیاند. در مسجد شیخ لطفالله، نور کیفیتی ورای ماده پیدا نموده تا آنجا که نور از جداره شمالشرقی به جداره جنوبغربی تابیده و به محراب نقشی ورای ماده میدهد. همچنین نور از جدارههای طوقه گنبد عبور کرده و پیچ و تاب شبکهها را بر روی گنبدخانه انداخته و مانند این است که این نقوش با سبک بالی در حال رقصند.
تزئینات مسجد
در مساجد، بیشتر نقش و نگارها و زینتکاری بر مضامین گیاهی استوار است و گاهی با پیکرهای آدمی و حیوانی آمیخته میشود که در نقش و نگار پیچکها، برگها و ساقهها گم میشود. این نقوش پیچخمدار الگویی پدید میآورند که سراسر یک سطح را میپوشاند. رابطه یک شکل با شکل دیگر در هنر اسلامی از کل آن نقش و نگار یا طرح مهمتر است. شیوههای تزئینی کار شده در مساجد اسلامی روی چوب، کاشی، گچبری از رایجترین تزئینات بوده است و سنگتراشی بسیار کم دیده میشود. یکی از آرایهها و تزئینات در معماری اسلامی، هنر خطاطی با عنوان متون عربی است که عمدتاً قرآنی است. رنگها در این مکان همگی در حیطه آبی و آبی فیروزهای هستند. این رنگها به ویژه آبی فیروزهای که در سر تا سر فضاها به چشم میآید، برای مسلمانان نمادی از آرامش، تعریف آسمان و فضای روحانی و ملکوتی است. این فضاها و رنگها با نورپردازیهایی که میتواند وجود داشته باشد، قدرت آرامشدهی را به بیننده بیشتر منتقل میسازد و در مساجد، شیشهها و نورگیرها هیچگونه رنگ مصنوعی داده نمیشود.
در مساجد، برای تزئینات احکام خاصی وجود دارد:
- نباید از تزئینات طراحی به سبک غربی یا ضد مذهبی استفاده شود.
- طرحها باید ساده و از تزئینات گرانبها جلوگیری کرد.
- تزئینات و نوشتههای خطی باید حدالامکان با خطوط قرآنی یا اسما جلاله باشد.
هنر مسیحیت و چگونگی شکلگیری فضا
هنر مسیحی به هنر دوران اروپای پس از مسیحیت تا پیش از رنسانس اطلاق میشود. دین حقیقی به منظور اقامه و برپایی جلال و شکوه ظاهری یا برای دستیابی به حکومت کلیسایی یا اعمال قدرت قاهره به وجود نیامده است؛ بلکه آمده است تا زندگی بشر را بر اساس قواعد و اصول فضیلت تنظیم کند که این امر مقدمهای برای نیل به رستگاری در تقوا و زندگی ابدی است. دوره مسیحیت آغازین به طرز سادهای به دوره پیگرد – از تأسیس نخستین اجتماعات در سده نخست میلادی – و دوره بازشناسی – از میلادی یعنی وقتی کنستانتین مسیحیت را دین رسمی ۳۲۵ امپراتوری روم قرار داد – تقسیم میشود. در دوره آغازین، مسیحیان در نظر رومیان فرقهای مزاحم و حتی خطرناک به شمار میرفتند که میبایست مهار میشدند. در طی این دوره، احتمال زیاد میرود که مسیحیان پس از عقبنشینی از زیارتگاههای جالب توجه همگانی، در خانههای مجلل و دهلیز سرگشادهدار – از نوع آنچه در پومپئی وجود دارد – به پرستش ادامه دادند. این احتمال نیز وجود دارد که جلوخان دهلیز سرگشاده در کلیساهای متأخر همگانی یا باسیلیکاها از رابطه آیینی این کلیساها با دهلیز قدیمی در خانههای خصوصی تقلید شده باشد. پس از اعلام رسمیت دین مسیحی، ساختن مقابر دخمهای از رواج افتاد و ساختن بناهای مناسب برگزاری مراسم مذهبی و آداب نماز مسیحی ضرورت پیدا کرد و آنچه از مقابر ساخته شده بود به عنوان مکانهای مقدس، یادگار شهدای بزرگ و زیارتگاهی برای دینداران استفاده میشد و در مقابل، ساخت کلیساها رواج پیدا کرد.
تزئینات کلیسا
در کلیسا، بیشتر نقشها بر مبنای اعتقادات و باورهای مردم میباشد. این نقش نمایانگر بهشت و جهنم و دوران زندگی مسیح است. هر شکل و رنگ در کلیسا برای مسیحیان تعریف و نشانه خاصی دارد.
- نماد فاخته یا کبوتر: پنجره زرد رنگی که به شکل فاخته و تمثیلی از روح مقدس است و با ۱۸ شعاع نورانی نشانگر ۱۸ حورای عیسی است که این ۱۸ شعاع نورانی نشانه لطف و عنایت الهی است.
- پنجرههای سه بخشی:
- بخش اول: خدای پدر: ستاره شش پر داود در این بخش نمادی از شش روز خلقت توسط خداوند میباشد.
- بخش دوم: خدای پسر: نمایش عروج مسیح که مهمترین بخش به نظر میرسد.
- بخش سوم: روح القدس: که نماد مخصوص این بخش همان فاخته است.
- پنجره مصائب عیسی مسیح: نمایانگر سختیهایی است که عیسی در زندگی خود متحمل میشود و تصاویری از رستاخیز او به نمایش در میآورد. مسیحیان به این امر معتقد هستند که مسیح سه روز بعد از به صلیب کشیدن سر از خاک بر میدارد که این روز عید پاک آنان است و این پنجره نمادی از عید پاک یا قیام مسیح میباشد.
- پنجره گل سرخ: این پنجره در دیوار غربی کلیساها میباشد و باز هم نمادی از رستاخیز است. نور وسط نمادی از مسیح است که کانون قرار دارد و بقیه نورها سمبل فرستادگان، حواریون، انجیلنویسان و فرشتگان میباشند. لازم به ذکر است که این نوع نقش (پنجره گل سرخ) در دوره گوتیک بیشتر رایج بوده است.
رنگها در کلیسا
در این فضا تا چشم کار میکند از رنگهای گرم و تند استفاده شده است (قرمز، زرد و سیاه) و به ندرت رنگهایی همانند آبی فیروزهای یا آبی روشن دیده میشود. این موضوع خود جای سؤال دارد و بیشترین تفاوت را با رنگآمیزی مساجد ایفا میکند.
فضاهای مشابه مسجد و کلیسا
فضاهایی در این دو مکان که از لحاظ اسمی شباهت دارند اما دارای اختلاف عملکردی میباشند.
نام فضا | تعریف فضا در مسجد | تعریف فضا در کلیسا | کاربرد در مسجد | کاربرد در کلیسا |
---|---|---|---|---|
محراب | قسمتی که از دیوار که فرو رفته و دارای شکل کمانی و تزئینات فراوان است. | سمبل حضور خدا است و قربانی شدن مسیح را یادآوری میکند. | جهت قبله را نمایان میکند. | سمبل حرکت ملکوتی و بالا رفتن روحانی به سمت مسیح است که به آن جایگاه مقدس نیز گفته میشود. |
صحن | حیاط در مسجد | فضایی سرپوشیده در کلیسا | تأثیر مسجد بر بیننده مستقیماً از این فضا میباشد و به سبب ویژگی مناسک دینی مسلمانان که نماز را در هر جا میتوان برپا داشت، حیاط مسجد محل گزاردن نماز هم هست. | بزرگترین اتاق از این مجموعه که مردم برای عبادت در این مکان حاضر میشوند به نجوی که خود مسیحیت این فضا را به کشتی تشبیه میکند. |
مناره | جهت دعوت مسلمین به نماز | حرکت انسان به سوی ملکوت میباشد | نشانه حرکت انسان به سوی ملکوت میباشد. | حرکت انسان به سوی رستاخیز میباشد. |
هشتی یا در ورودی | برای ورودی به حیاط و دسترسی به تمام فضاهای مسجد | یک اتاق انتقال محسوب میشود. | برای ورودی به حیاط و دسترسی به تمامی فضاهای مسجد باید از ورودی یا هشتی گذر کنیم که در واقع همان دالان میباشد. | این مکان فرد را جهت رسیدن به خلوص برای ورود به کلیسا آماده مینماید. |
بیان اختلافات
اولین مورد اختلاف در طراحی و معماری مسجد و کلیسا در خارج این دو مکان و فضا میباشد که نشان میدهد مسجد به عنوان فضایی مجزا و منفرد جلوهگر نمیشود و قطعهای سرگردان نیست که روی سطحی قرار داده شده باشد، بلکه در بافت شهری فشرده و گنجانده شده است. این نکته در خیلی از مساجد و شاید میتوان گفت در تمامی مساجد رعایت شده است. ولی کلیسا همواره به صورت بنایی در بافت شهر، خودنمایی میکند و در اطراف خود ذوب نمیشود، بلکه برعکس خود را به عنوان هستهی مرکزی شهر تثبیت میکند.
دومین اختلاف در این است که هنگامی که مسلمانان به کلیساهای کهن راه یافتند، محور اصلی را الزاما برای پیروی از شرایع اسلام به عرضی تبدیل کردند و رو به قبله نشستند. در مسجد چشم به عرض معطوف میشود و به دیواره نزدیک میافتد و حالتی از سکون و آرامش خاص معماری اسلامی پدید میآورد. در حالی که در کلیسا اصل تقدم با محور طولی میباشد و نمازگاه مانند راهی است که از جهان بیرونی به سوی مکان مقدس که همان محراب باشد که همه چیز به آن سمت رو دارد، میرسد.
سومین اختلاف در پلان و قرارگیری ریز فضاها است که یکی به صورت فرمی شبیه به صلیب و دیگری شبیه به احجام هندسی است. از همه مهمتر نحوه قرارگیری ساختمانها میباشد که از لحاظ قرارگیری با محور جغرافیایی کاملاً متفاوت میباشند. مساجد همگی به صورت شمالی و جنوبی قرار دارند و محراب آنها در سمت جنوب بوده، در حالی که کلیساها شرقی – غربی هستند. این موضوع خود برگرفته از اعتقادات مسیحیان است که شیاطین و جهالت از طرف شمال وارد میشود. لذا در بخش شمالی کلیسا دری قرار میدهند تا شیطان بعد از مراسم تعمید که در صحن اصلی اجرا میشود از در مقابلش خارج شود و در همین فضاها که به بازوی چلیپایی معروف است، باعث صلبی شدن فرم کلیسا میشود.
انتهای پیام/