شناسهٔ خبر: 71430997 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: باشگاه خبرنگاران جوان | لینک خبر

آموزش روابط بین الملل به زبان ساده (۳) آموزش روابط بین الملل به زبان ساده (۳)

نظم تک قطبی و چند قطبی به چه معناست؟‌

جهان در حال گذار از یک نظام تک‌قطبی تحت سلطه یک قدرت به یک نظام چندقطبی است، جایی که چندین قدرت جهانی در تلاشند تا نفوذ خود را افزایش دهند.

صاحب‌خبر -

باشگاه خبرنگاران جوان؛ حسین مهدی‌تبار- تصور کنید یک زمین بازی بزرگ را که در آن تنها یک بازیکن اصلی وجود دارد که قوانین را تعیین می‌کند، دیگران را هدایت می‌کند و در نهایت تصمیم می‌گیرد چه کسی برنده باشد. این وضعیت همان نظام تک‌قطبی است؛ نظمی که در آن یک قدرت مسلط، مانند ایالات متحده پس از جنگ سرد، نقش تعیین‌کننده‌ای در سیاست، اقتصاد و امنیت جهانی ایفا می‌کند. اما حالا این زمین بازی در حال تغییر است و چندین بازیکن بزرگ سر بر آورده‌اند که هر کدام می‌خواهند سهمی از قدرت و تصمیم‌گیری داشته باشند. این همان گذار از نظام تک‌قطبی به نظام چندقطبی است.

نظام تک‌قطبی: یک قدرت، یک تصمیم‌گیرنده

در نظام تک‌قطبی، یک قدرت برتر بر امور جهانی مسلط است. پس از فروپاشی شوروی در ۱۹۹۱، ایالات متحده تنها قدرت بلامنازع جهان شد. در این دوران، واشنگتن نه‌تنها نیروی نظامی برتر را در اختیار داشت، بلکه اقتصاد جهانی را نیز کنترل می‌کرد و از طریق نهادهایی مانند صندوق بین‌المللی پول و بانک جهانی، سیاست‌های اقتصادی کشورها را تحت تأثیر قرار می‌داد. جنگ عراق در ۲۰۰۳ یکی از نمونه‌های روشن این سلطه بود؛ آمریکا بدون نیاز به تأیید سازمان ملل، جنگ را آغاز کرد و سرنوشت یک کشور را تغییر داد.

چندقطبی شدن جهان: بازیگران جدید وارد می‌شوند

اما تاریخ نشان داده که هیچ قدرتی برای همیشه برتری مطلق را حفظ نمی‌کند. مانند امپراتوری‌های گذشته، از رم تا بریتانیا، همیشه زمانی می‌رسد که رقبا سر برمی‌آورند و تعادل قدرت تغییر می‌کند. امروز، چین، روسیه، اتحادیه اروپا، هند و حتی بازیگران منطقه‌ای مانند ایران و ترکیه تلاش می‌کنند نفوذ خود را گسترش دهند و دیگر حاضر نیستند فقط تماشاچی باشند. برای مثال، چین با طرح «یک کمربند، یک راه» شبکه‌ای از سرمایه‌گذاری‌ها را در آسیا، آفریقا و اروپا ایجاد کرده که نفوذ اقتصادی و سیاسی‌اش را افزایش داده است.

چندقطبی چه تأثیری دارد؟

گذار از تک‌قطبی به چندقطبی پیامدهای مختلفی دارد. از یک سو، کشورها آزادی عمل بیشتری پیدا می‌کنند و دیگر مجبور نیستند سیاست‌های خود را بر اساس خواسته یک قدرت خاص تنظیم کنند. اما از سوی دیگر، این رقابت میان قدرت‌ها می‌تواند تنش‌ها و درگیری‌ها را افزایش دهد، زیرا هر بازیگر تلاش می‌کند حوزه نفوذ خود را گسترش دهد. نمونه آن را در جنگ اوکراین می‌بینیم که در آن، روسیه تلاش کرد نظم مورد نظر خود را به غرب تحمیل کند، اما با مقاومت شدید ایالات متحده و اروپا مواجه شد.

جهان به کدام سو می‌رود؟ 

اگر بخواهیم آینده را پیش‌بینی کنیم، باید به این نکته توجه کنیم که گذار به چندقطبی ممکن است یک دوره بی‌ثباتی ایجاد کند. مانند زمانی که چند راننده بخواهند همزمان کنترل یک خودرو را به دست بگیرند، این وضعیت می‌تواند پرتنش و خطرناک باشد. اما در بلندمدت، می‌تواند به یک توازن جدید منجر شود که در آن کشورها بیشتر بر مبنای همکاری و مذاکره عمل کنند تا سلطه‌جویی یک قدرت خاص.

جهان در حال عبور از دوره‌ای تاریخی است؛ دیگر خبری از تک‌صدایی و تصمیم‌گیری یک‌جانبه نیست. بازیگران جدید به صحنه آمده‌اند و هر کدام در تلاشند جایگاه خود را تثبیت کنند. این وضعیت، هم فرصتی برای کشورهای مستقل ایجاد می‌کند و هم چالش‌هایی را به همراه دارد که باید با دقت مدیریت شوند. تاریخ نشان داده که هیچ قدرتی برای همیشه بر جهان مسلط نمانده و هر تغییری، فرصتی برای ظهور بازیگران جدید است.