شناسهٔ خبر: 71425703 - سرویس علمی-فناوری
نسخه قابل چاپ منبع: خبرنامه دانشجویان ایران | لینک خبر

نگاهی متفاوت به ماجرای قتل یک دانشجو توسط سارقان؛

لزوم تغییر نگاه دانشگاه‌های دولتی به مساله خوابگاه‌ها

حادثه‌ تلخ قتل دانشجوی دانشگاه تهران، بار دیگر نگاه‌ها را به شرایط زندگی خوابگاهی دانشجویان معطوف کرده است. امیرمحمد خالقی‌درمیان، دانشجوی ۱۹ ساله، در مسیر بازگشت به خوابگاه خود، قربانی حمله‌ زورگیران شد و جان باخت. این اتفاق، اعتراضاتی را در میان دانشجویان برانگیخت و مساله‌ امنیت و کیفیت زندگی در خوابگاه‌های دانشگاهی را به چالشی اساسی تبدیل کرد. در این میان، ضروری است نگاه دانشگاه‌های دولتی به مساله خوابگاه‌ها تغییر کند؛ تغییری که هم در زیرساخت‌ها و هم در رویکرد فرهنگی باید اعمال شود.

صاحب‌خبر -

به گزارش «خبرنامه دانشجویان ایران»؛ حادثه‌ تلخ قتل دانشجوی دانشگاه تهران، بار دیگر نگاه‌ها را به شرایط زندگی خوابگاهی دانشجویان معطوف کرده است. امیرمحمد خالقی‌درمیان، دانشجوی ۱۹ ساله، در مسیر بازگشت به خوابگاه خود، قربانی حمله‌ زورگیران شد و جان باخت. این اتفاق، اعتراضاتی را در میان دانشجویان برانگیخت و مساله‌ امنیت و کیفیت زندگی در خوابگاه‌های دانشگاهی را به چالشی اساسی تبدیل کرد. در این میان، ضروری است نگاه دانشگاه‌های دولتی به مساله خوابگاه‌ها تغییر کند؛ تغییری که هم در زیرساخت‌ها و هم در رویکرد فرهنگی باید اعمال شود.

خوابگاه‌های دانشجویی نقش مهمی در زندگی دانشجویان دارند اما شرایط نامناسب آنها همواره مورد انتقاد بوده است. بسیاری از خوابگاه‌ها ساختمان‌هایی قدیمی و فرسوده دارند که از استانداردهای ایمنی، بهداشتی و رفاهی فاصله دارند. کمبود فضای مناسب، نقص در تأسیسات گرمایشی و سرمایشی، کیفیت پایین غذا و مشکلات بهداشتی، تنها بخشی از چالش‌هایی است که دانشجویان با آنها مواجهند. افزون بر این، ظرفیت خوابگاه‌های دولتی پاسخگوی نیاز دانشجویان نیست و بسیاری از آنان مجبورند در محیط‌هایی با تراکم بالا و امکانات محدود زندگی کنند. در چنین شرایطی، نه‌تنها کیفیت تحصیل تحت تأثیر قرار می‌گیرد، بلکه سلامت جسمی و روانی دانشجویان نیز با خطر مواجه می‌شود.

یکی از مشکلات اساسی خوابگاه‌های دانشجویی، امنیت مسیرهای منتهی به آنها و محیط اطراف شان است. حادثه اخیر نشان داد مسیرهای منتهی به خوابگاه‌ها می‌توانند به محل‌هایی ناامن برای دانشجویان تبدیل شوند. روشنایی نامناسب معابر، نبود نظارت کافی و عدم حضور مستمر نیروهای انتظامی در اطراف خوابگاه‌های دانشجویی عواملی هستند که باعث تهدید امنیت دانشجویان می‌شوند. در چنین شرایطی ضروری است اقداماتی نظیر تقویت روشنایی معابر، نصب دوربین‌های مدار بسته، ایجاد ایستگاه‌های نگهبانی در مسیرهای حساس و به‌کارگیری راهکارهای نظارتی مؤثر انجام شود تا دانشجویان بتوانند با آرامش بیشتری در مسیر خوابگاه‌های خود تردد کنند.

علاوه بر مشکلات زیرساختی، نوع نگاه به زندگی خوابگاهی نیز نیازمند تغییر است. تاکنون سیاست‌های دانشگاهی به‌گونه‌ای بوده که خوابگاه صرفاً به‌عنوان محل سکونت دانشجویان در نظر گرفته شده و نیازهای رفاهی، فرهنگی و اجتماعی آنان کمتر مورد توجه قرار گرفته است. این در حالی است که دانشجویان، بویژه آنان که از شهرهای دوردست به دانشگاه‌های بزرگ آمده‌اند، بخش عمده‌ای از دوران تحصیل خود را در این محیط سپری می‌کنند. نبود امکانات رفاهی و تفریحی در خوابگاه‌ها، فقدان برنامه‌های فرهنگی و اجتماعی مناسب و کمبود حمایت‌های روان‌شناختی، باعث شده زندگی خوابگاهی برای بسیاری از دانشجویان، به تجربه‌ای سخت و فرسایشی تبدیل شود. در این میان، لازم است دانشگاه‌ها برنامه‌های جامع‌تری برای مدیریت زندگی دانشجویی در خوابگاه‌ها تدوین کنند. ایجاد فضاهای تفریحی و ورزشی، برگزاری کارگاه‌های مهارت‌آموزی و فرهنگی، تأمین امکانات مناسب برای گذراندن اوقات فراغت و ارتقای سطح خدمات مشاوره‌ای، می‌تواند به بهبود کیفیت زندگی خوابگاهی کمک کند. همچنین ارائه آموزش‌های لازم در زمینه امنیت فردی و آگاهی‌بخشی درباره راه‌های مقابله با تهدیدهای احتمالی، می‌تواند به افزایش سطح هوشیاری دانشجویان و کاهش آسیب‌های اجتماعی کمک کند.

حادثه اخیر، هشداری جدی برای مسؤولان و جامعه دانشگاهی است که نشان می‌دهد رویکردهای گذشته دیگر پاسخگوی نیازهای دانشجویان نیست. امنیت، کیفیت و رفاه در خوابگاه‌های دانشجویی، نه یک امتیاز، بلکه یک ضرورت است. دانشگاه‌ها باید از نگاه حداقلی به مساله خوابگاه‌ها فراتر بروند و با برنامه‌ریزی دقیق و سرمایه‌گذاری مناسب، محیطی امن، سالم و پویا برای دانشجویان فراهم کنند. آینده علمی و اجتماعی کشور، به دانشجویانی وابسته است که در فضایی ایمن و شایسته رشد کنند و این مسؤولیت بر دوش نظام آموزش عالی و نهادهای مرتبط سنگینی می‌کند. خوابگاه برای دانشجویی که تازه از شهری دور به تهران آمده باید خانه باشد، نه صرفاً محلی برای شب بیرون نماندن. دانشجویی که برای نخستین بار از خانواده جدا شده و پا به محیطی کاملاً جدید گذاشته، با چالش‌های متعددی روبه‌رو است؛ از سازگاری با زندگی مستقل گرفته تا رویارویی با مسائل تحصیلی، اجتماعی و حتی مالی. در چنین شرایطی، خوابگاه تنها یک اتاق برای خوابیدن نیست، بلکه باید محیطی باشد که حس امنیت، آرامش و حمایت را به دانشجو منتقل کند.

در ساختار فعلی خوابگاه‌های دانشگاه‌های دولتی اما چنین نگاهی وجود ندارد. در بسیاری از کشورهای توسعه‌یافته، خوابگاه‌های دانشجویی بر اساس الگوی «خانه دوم» طراحی شده‌اند. این یعنی دانشجو نه‌تنها سرپناهی برای استراحت دارد، بلکه فضای خوابگاه برای او محلی برای رشد اجتماعی، فرهنگی و شخصی نیز هست. برنامه‌های منظم آموزشی، فعالیت‌های تفریحی، امکانات ورزشی و فضای کافی برای تعامل و مطالعه گروهی، همگی بخشی از تجربه زندگی خوابگاهی محسوب می‌شوند. در ایران اما دانشگاه‌های دولتی اغلب خوابگاه را صرفاً به ‌عنوان یک سرپناه اضطراری در نظر می‌گیرند که تنها کارکرد آن، جلوگیری از ماندن دانشجو در خیابان است.  اگر دانشجویی که تازه وارد تهران شده در شرایطی مناسب زندگی کند، رشد و پیشرفت او تسهیل خواهد شد اما اگر فضای خوابگاه پر از تنش، کمبود و بی‌توجهی باشد، این دوران به یک دوره پراضطراب تبدیل خواهد شد که نه‌تنها تحصیل، بلکه سلامت روانی و اجتماعی دانشجو را نیز تحت تأثیر قرار خواهد داد.

وقتی اتاق‌های خوابگاه بیش از حد شلوغ باشند، امکانات رفاهی حداقلی باشد و مسؤولان دانشگاه نگاه وظیفه‌مدارانه و حداقلی به آن داشته باشند، نتیجه چیزی جز سرخوردگی و فرسایش دانشجویان نخواهد بود. یکی از مشکلات اساسی، نبود یک سیستم مشخص برای مراقبت از دانشجویان در خوابگاه‌هاست. دانشگاه‌های تهران، بویژه دانشگاه‌های دولتی، عملاً هیچ برنامه‌ای برای حمایت از دانشجویان خود در خوابگاه ندارند. این در حالی است که دانشجویان تازه‌وارد، بیش از هر گروه دیگری نیاز به حمایت دارند. در برخی کشورها، دانشگاه‌ها برای دانشجویان سال اول، مشاوران ویژه‌ای در خوابگاه‌ها در نظر می‌گیرند تا به آنان در تطبیق با شرایط جدید کمک کنند. این مشاوران نه‌تنها به مشکلات فردی و تحصیلی دانشجویان گوش می‌دهند، بلکه نقش نظارتی هم دارند تا اطمینان حاصل شود دانشجو در مسیر درستی قرار دارد اما در ایران، دانشجو پس از ورود به خوابگاه عملاً رها می‌شود. این وضعیت زمانی بحرانی‌تر می‌شود که در نظر بگیریم تهران شهری است که دانشجویان غیربومی در آن، در معرض آسیب‌های مختلفی هستند. از معضلاتی چون ناامنی مسیرهای منتهی به خوابگاه‌ها گرفته تا مشکلات اقتصادی و بخصوص فرهنگی و فشارهای روانی ناشی از دوری از خانواده، همگی می‌توانند تجربه تحصیل را برای دانشجو دشوار کنند.

دانشگاه‌ها باید درک کنند که وظیفه آنها فقط ارائه آموزش نیست، بلکه تأمین امنیت و رفاه دانشجویان نیز بخش جدایی‌ناپذیر از مأموریت آنان است. برای ایجاد تغییر واقعی، دانشگاه‌ها باید نگرش خود را نسبت به خوابگاه‌ها تغییر دهند. این تغییر شامل افزایش ظرفیت خوابگاه‌ها، بهبود کیفیت امکانات، ارائه برنامه‌های آموزشی و فرهنگی در خوابگاه‌ها و همچنین ایجاد یک سیستم حمایتی برای دانشجویان تازه‌وارد است. دانشگاه‌های تهران باید بپذیرند که خوابگاه، صرفاً یک «جای خواب» نیست، بلکه محیطی است که بر آینده علمی و اجتماعی دانشجویان تأثیر مستقیم دارد. اگر این تغییرات انجام نشود، مشکلات خوابگاه‌ها نه‌تنها باقی خواهد ماند، بلکه به معضلی بزرگ‌تر برای سیستم آموزشی کشور تبدیل خواهد شد. اعتراضات دانشجویی پس از قتل امیرمحمد خالقی‌درمیان نشان داد دانشجویان نه‌تنها مطالبه‌گر حقوق خود هستند، بلکه انتظار دارند صدای‌شان شنیده شود. در این میان، برخورد آرام و همراهانه نیروهای امنیتی با این اعتراضات، نکته‌ای قابل توجه بود.  دانشجویانی که همزمان با سوگ، خشم و نگرانی خود را ابراز می‌کردند، با رفتاری مواجه شدند که اجازه داد اعتراضات در فضایی آرام و منطقی پیش برود.

این اتفاق نشان داد می‌توان اعتراضات صنفی را به‌درستی مدیریت کرد، بدون آنکه به بحران تبدیل شود. اغلب اعتراضات دانشجویی نه از سر بی‌نظمی یا  به نیت برهم زدن اوضاع، بلکه نتیجه مشکلاتی است که مدت‌ها انباشته شده و پاسخی درخور نگرفته است. برخورد نامناسب و سختگیرانه، نه‌تنها مشکلات را حل نمی‌کند، بلکه باعث رادیکال‌تر شدن فضای اعتراضی و ایجاد نارضایتی گسترده‌تر می‌شود. در این مورد اما رویکرد صحیح نیروهای امنیتی و مسؤولان نشان داد که امکان مدیریت آرام و مؤثر اعتراضات وجود دارد. این نوع مدیریت، تجربه‌ای ارزشمند است که می‌توان آن را به دیگر حوزه‌های مطالبات صنفی و اجتماعی دانشجویان تعمیم داد. وقتی دانشجویان احساس کنند اعتراض‌شان محترم شمرده می‌شود و مسؤولان درصدد پاسخگویی برمی‌آیند، نه‌تنها از رادیکال شدن اعتراضات جلوگیری می‌شود، بلکه امکان رسیدن به راهکارهای عملی و پایدار افزایش می‌یابد. اعتراضات اخیر نشان داد بسیاری از مشکلات دانشجویان، از جمله شرایط نامناسب خوابگاه‌ها، امنیت مسیرهای تردد و نبود حمایت‌های رفاهی کاملاً قابل ‌حل هستند به شرط آنکه اراده کافی برای تغییر وجود داشته باشد و صد البته رفتار دانشجویان نیز مناسب و به دور از حواشی باشد. دانشگاه‌ها و نهادهای مرتبط باید از این تجربه درس بگیرند و در سیاست‌گذاری‌های خود، فضایی برای گفت‌وگو و بیان مشکلات توسط دانشجویان فراهم کنند. اگر دانشجویان امکان اعتراض مسالمت‌آمیز و بیان مشکلات خود را داشته باشند، نیازی به تبدیل شدن مسائل صنفی به بحران‌های اجتماعی نخواهد بود. مشارکت دادن دانشجویان در فرآیند تصمیم‌گیری درباره مسائل مهم، مانند مدیریت خوابگاه‌ها، امنیت مسیرهای تردد و خدمات رفاهی، می‌تواند از بروز مشکلات مشابه در آینده جلوگیری کند. اتفاقات اخیر نشان داد اگر مطالبات دانشجویان جدی گرفته شود، به آنها پاسخ داده شود و دانشجویان نیز بدون حاشیه‌پردازی و افتادن دردام التهاب آفرینان صرفا مطالبات صنفی خود را بیان کنند؛ نه‌تنها آرامش حفظ می‌شود، بلکه این روند می‌تواند به بهبود واقعی وضعیت دانشجویان منجر شود. این تجربه نشان داد بحران‌ها نه‌تنها می‌توانند مدیریت شوند، بلکه می‌توان آنها را به فرصتی برای اصلاح و بهبود تبدیل کرد.