شناسهٔ خبر: 71425314 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: خبرنامه دانشجویان ایران | لینک خبر

مصطفی تشیعی؛

شیعه، مکتبی با خاستگاه سیاسی

شیعه را می‌توان مکتبی دانست که در ابتدا به ‌عنوان یک جریان سیاسی شکل گرفت و سپس سلوک عبادی و فقهی بر محور آن پدید آمد. پس از رحلت پیامبر عظیم‌الشأن اسلام، پرچالش‌ترین مساله سیاسی، زعامت امت اسلامی بود که باعث اختلاف میان اهل‌بیت پیامبر و برخی از صحابه شد. در این اختلاف، اهل‌بیت رسول‌الله و بنی‌هاشم معتقد بودند زعامت بر اساس وصایت است و به اهل‌بیت پیامبر تعلق دارد، در حالی ‌که برخی صحابه بر این باور بودند وصایتی در کار نیست و زعامت بر پایه شورا یا غلبه تعیین می‌شود. نخستین شیعیان، جریانی سیاسی بودند که قرائت اهل‌بیت و بنی‌هاشم از مساله زعامت را بر قرائت دیگر صحابه ترجیح دادند.

صاحب‌خبر -

به گزارش «خبرنامه دانشجویان ایران» یادداشت از مصطفی تشیعی/// شیعه را می‌توان مکتبی دانست که در ابتدا به ‌عنوان یک جریان سیاسی شکل گرفت و سپس سلوک عبادی و فقهی بر محور آن پدید آمد. پس از رحلت پیامبر عظیم‌الشأن اسلام، پرچالش‌ترین مساله سیاسی، زعامت امت اسلامی بود که باعث اختلاف میان اهل‌بیت پیامبر و برخی از صحابه شد.

در این اختلاف، اهل‌بیت رسول‌الله و بنی‌هاشم معتقد بودند زعامت بر اساس وصایت است و به اهل‌بیت پیامبر تعلق دارد، در حالی ‌که برخی صحابه بر این باور بودند وصایتی در کار نیست و زعامت بر پایه شورا یا غلبه تعیین می‌شود. نخستین شیعیان، جریانی سیاسی بودند که قرائت اهل‌بیت و بنی‌هاشم از مساله زعامت را بر قرائت دیگر صحابه ترجیح دادند.

جریان‌های عبادی و فقهی در امت اسلامی پس از تحولات سیاسی شکل گرفتند. در آغاز، پس از رحلت پیامبر، عموم مسلمین سلوک عبادی و فقهی یکسانی داشتند اما با فاصله گرفتن از عصر رسول‌الله، اختلاف آرا و تأویلات فقهی و عبادی آغاز شد. این اختلافات عمدتا تحت تأثیر رهبران جریان‌های سیاسی مختلف پدید آمد.

پس از واقعه رحلت رسول‌الله، جریان‌های سیاسی متعددی شکل گرفتند؛ از جمله جریان‌های فاطمی، سقفی، عثمانی، سفیانی و اموی. سپس گروه‌هایی مانند خوارج و مرجئه نیز به وجود آمدند. هر یک از این جریان‌ها، به‌ مرور، قرائتی عبادی و فقهی نیز ارائه دادند. در این میان، جریان بنی‌هاشم و اهل‌بیت پیامبر که نزدیک‌ترین گروه به معارف و سنت رسول‌الله بود، همواره بر پیروی از سنت و سیره نبوی در ابعاد عبادی، فقهی و سیاسی تأکید داشت.

شیعه و اوامر و نواهی سیاسی

با توجه به اینکه مکتب شیعه بنا بر خاستگاه سیاسی بوده، این مکتب در مسائل مختلف نیز بینشی سیاسی خاص دارد، همان‌گونه که در مسائل فقهی و عبادی از بینش نبوی برخوردار است. این بینش شامل مبارزه با طاغوت، نپذیرفتن ذلت و ظلم، یاری نکردن ستمگران و مقابله با ظالمان است.

در مکتبی که خاستگاه آن سیاسی است، همان‌گونه که درباره عباداتی مانند نماز، روزه و زکات از ائمه اوامر و نواهی صادر شده، درباره مبارزه با ظالمان، تعامل با طواغیت، مواجهه با کفار و اهل بدعت نیز دستوراتی وجود دارد. 

این امر را می‌توان در خطبه‌های حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها مشاهده کرد؛ آنجا که در اعتراض به واقعه سقیفه فرمودند: «وای به حال‌شان خلافت را به چه جای دوری بردند. آن را از ریشه‌های در زمین فرو رفته رسالت و پایه‌های استوار نبوت و فرودگاه امین وحی و دانا و آگاه به امر دنیا و دین دور ساختند».۱

تا نامه‌های امیرالمومنین امیرالمومنین که فرمودند: «بزرگ‌ترین خیانت‌ها خیانت به جامعه است و شنیع‌ترین دغلبازی‌ها، دغلبازی با رهبران است».2

نیز تأکید ایشان بر حمایت از مظلومان، حتی اهل ذمه که فرمودند: «اگر مرد مسلمانی از ظلمی که به زنان در بلاد اسلامی از سمت دشمن شده امروز دق کند ملامتی بر او نیست».۳

علاوه بر این، امام حسین علیه‌السلام در خطبه منا خطاب به علما فرمودند: «مجرا و کلید امور باید به دست علما باشد که بر حلال و حرام خدا امین هستند و از امت این منزلت را ربودند و آن از امت ربوده نشده مگر به واسطه تفرق امت از حق و اختلافش در سنت رسول الله».4 

بروز و ظهور سیاسی شیعه در اعصار مختلف

مکتبی که هم خاستگاه آن سیاسی است و هم از پیشوایان آن اوامر و نواهی سیاسی زیادی صادر شده، نمی‌تواند در اعصار بدون بروز و ظهور سیاسی باشد.

از قیام‌ها و مبارزات حق‌طلبانه شیعه در دوران حیات ائمه گرفته تا  مبارزه علما و فقها و نهضت‌ها و انقلاب اسلامی همه به خاطر این بوده که اساس شیعه سیاسی است و جهت و بینش سیاسی خاصی را به جامعه تزریق کرده. 

از جمله شعارهای اساسی و سیاسی شیعه، شعار هیهات من الذله و عدم ذلت‌پذیری و عدم ظلم‌پذیری است.

تفکری که معتقد باشد به خاطر بقا یا رفاه باید زیر بار ذلت و ظلم رفت، ولو از لحاظ عبادی متظاهر به تشیع باشد اما از لحاظ سیاسی شیعه محسوب نمی‌شود، زیرا همان امامی که امر به ادای نماز و زکات به شکل خاصی کرده، سیره و سخنش نپذیرفتن ذلت و عدم ظلم‌پذیری و امر به مبارزه و مخالفت با ظلم و فریادرسی به مظلومان نیز هست و همه این امور سیاسی و از مظاهر شیعه است همان‌طور که امور عبادی از شعائر شیعه محسوب می‌شود.

جایگاه تقیه در شیعه و نسبت آن با مبارزه با ظلم

ممکن است این پرسش مطرح شود که اگر شیعه مکتب مبارزه سیاسی است، پس نسبت تقیه با آن چیست؟

در پاسخ می‌توان گفت بر اساس آیات و روایات، تقیه راهبرد مکتب شیعه نیست، بلکه یک تاکتیک است. راهبرد شیعه، مبارزه با طواغیت، کفر و ستیز با بدعت در دین است، زیرا رشد معنوی در گرو نابودی این موانع است. اما تقیه، راهکاری برای بقای شیعه در شرایط خوف و ضعف است. شیعه‌ای که به ‌عنوان یک مکتب مبارزه شناخته می‌شود، هرگز تقیه را به معنای خاموش کردن مبارزه برای رفاه و عافیت اجتماعی نمی‌داند.

اصولا در مکتب شیعه، توسعه و رشد واقعی به معنای تعالی انسانی است و وقتی طواغیت، کفار و ظالمان مانع این تعالی هستند، توسعه حقیقی مفهومی نخواهد داشت. 

در زمان غلبه ظالمان، شیعیان به ‌جای کنار گذاشتن مبارزه، آن را از شکل آشکار به مبارزه پنهان تبدیل می‌کنند اما از حرکت به سوی تعالی انسانی و اجتماعی دست برنمی‌دارند. از این‌ رو، نسبت دادن انفعال، سازش و تسلیم به مساله تقیه، برداشتی نادرست و نارواست.

دانش‌آموخته حوزه علمیه قم فعال رسانه
-----------------------------------------
1- ویحهم انی زحزحوها؟ عن رواسی الرساله و قواعد النبوه و مهبط الوحی 
2- اعظم الخیانه خیانه الامه و افظع الغش غش الائمه
3- فلو أن امرأ مسلما مات من بعد هذا أسفا ما کان به ملوما، بل کان به عندی جدیرا
4- بأن مجاری الامور والاحکام علی أیدی العلماء بالله الامناء علی حلاله و حرامه