شناسهٔ خبر: 71411053 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: افکارنیوز | لینک خبر

واکنش روزنامه خراسان به تمجید قالیباف از سخنرانی انقلابی پزشکیان

تمجید رئیس مجلس از سخنرانی انقلابی رئیس جمهور و تبعیت از رهنمودهای رهبر انقلاب نشان از نبوغ وفاق و نقش آفرینی هوشمندانه عقلای نظام است

صاحب‌خبر -

در عرصه سیاست ایران، مفهوم وفاق و همگرایی در مواجهه با چالش‌های داخلی و خارجی، از جمله مسائل راهبردی است که در تعیین مسیر حرکت نظام تأثیر بسزایی دارد.

اظهارات اخیر رئیس مجلس شورای اسلامی در خصوص لزوم صدای واحد در سیاست خارجی و تأکید بر تبعیت از رهنمودهای رهبر حکیم انقلاب توسط رئیس جمهور که در سخنرانی ایشان در ۲۲ بهمن کاملا عیان بود، نشان‌دهنده درکی عمیق از الزامات راهبردی کشور در دوران پرتنش کنونی است. 

این موضع‌گیری، به‌ویژه در سایه‌ تحولات ژئوپلیتیکی و سناریوهای مختلف مواجهه ایران با نظام سلطه اعم از آمریکا و اسرائیل، بیش از پیش اهمیت می‌یابد.

نبوغ وفاق و نقش‌آفرینی عقلانیت در صحنه سیاست ایران

بررسی تطورات اخیر نشان می‌دهد که سیاست‌ورزی در ایران از دو مسیر متضاد پیروی می‌کند: نخست، گفتمان مبتنی بر عقلانیت و تعامل سازنده در چارچوب گفتمان انقلابی و دوم، مواجهه‌ رادیکال و بعضاً احساسی که به تقابل‌های غیرضروری درون‌سیستمی دامن می‌زند. 

در این میان، عملکرد رئیس مجلس و رئیس قوه قضاییه، در ایجاد یک موازنه هوشمندانه میان نقد سازنده و حمایت مؤثر از دولت پزشکیان وهمچنین حمایت اخیر سعید جلیلی از دولت به عنوان  رقیب انتخاباتی پزشکیان  ، مصداق بارز سیاست‌ورزی عقلانی و مبتنی بر وفاق است.

این رویکرد در حالی اتخاذ شد که برخی جریانات تندرو تلاش داشتند با رویکرد تقابلی، دولت را به استیصال بکشانند و از طریق فشارهای سیاسی، شکاف‌های ساختاری درون حاکمیت را تعمیق بخشند. اما نتیجه این تعامل مبتنی بر همگرایی، آن بود که پزشکیان، به عنوان رئیس دولتی که در انتخابات با شعار مذاکره به میدان آمد، اکنون نخستین اصلاح‌طلبی است که آشکارا در مقابل ادعاهای متوهمانه رئیس‌جمهور آمریکا، به حمایت از مواضع رهبری می‌پردازد.

گذر از تندروی به عقلانیت؛ پیامدهای یک سیاست هوشمندانه

در صورتی که کلیت نظام، همان‌گونه که برخی جریانات تندرو انتظار داشتند، مسیر رودررویی و تقابل را با دولت پزشکیان در پیش می‌گرفت، امروز نتیجه‌ای متفاوت رقم می‌خورد. 

محتمل‌ترین سناریو در این وضعیت، بازگشت گفتمان سیاست خارجی به الگوی ظریف-روحانی بود که طی آن، سیاست‌های کلان کشور با نوعی واگرایی درون‌حاکمیتی مواجه شده و به‌جای تمرکز بر اصلاح محاسبات دشمن، زمینه‌های تقویت فشارهای خارجی و سوءاستفاده‌ جریانات غرب‌گرا از دوگانگی‌های داخلی فراهم می‌شد.

در نقطه‌ مقابل، سیاست حمایت مشروط و راهبردی رئیس مجلس از دولت و همچنین تعاملات سازنده قوه قضاییه با دولت، نه‌تنها فضای تعاملی در سطح حاکمیت را حفظ کرد، بلکه موجب شد دولت پزشکیان نیز در مسائلی مانند سیاست خارجی، شفاف‌تر از گذشته در چارچوب منافع ملی عمل کند. 

این در حالی است که در صورت اتخاذ رویکردی مبتنی بر تقابل، چه بسا همانند دوره‌ قبل، شکاف‌های درون‌سیستمی تقویت شده و فضا برای القای روایت‌های نادرست از سیاست‌های کلان نظام فراهم می‌شد. 

تجربه جمهوری اسلامی ایران در چهار دهه گذشته نشان داده است که انسجام و وفاق میان ارکان حاکمیت، مهم‌ترین عامل در پیشبرد سیاست‌های کلان کشور است. نظام سیاسی ایران، زمانی که بر مبنای گفتمان وحدت و هم‌افزایی حرکت کرده، موفق شده است بزرگ‌ترین بحران‌ها را پشت سر بگذارد. در مقابل، هر جا که واگرایی درونی و رقابت‌های تخریبی میان نهادهای حاکمیتی افزایش یافته، فرصت‌هایی برای دشمنان فراهم شده است.

 در شرایطی که سیاست خارجی ایران به‌ویژه در مواجهه با آمریکای ترامپ در نقطه‌ حساسی قرار دارد، بازتولید راهبرد وفاق، به‌عنوان یک اصل اساسی، می‌تواند مسیر تعاملات داخلی و خارجی را در چارچوبی قابل‌کنترل و هوشمندانه هدایت کند. 

به نظر می‌رسد که این رویکرد نه‌تنها دستاوردهای سیاسی و امنیتی برای نظام به همراه خواهد داشت، بلکه در سطح بین‌المللی نیز، به اصلاح محاسبات دشمن و کاهش فشارهای خارجی منجر خواهد شد.

جمهوری اسلامی ایران با بهره‌گیری از الگوی حکمرانی مبتنی بر وفاق، قادر است از چالش‌های پیش‌رو عبور و منافع ملی را به شکلی حداکثری تأمین کند. 

هوشمندی در تعامل با دولت‌های همسو و حتی غیرهمسو، سیاست‌ورزی مبتنی بر خرد جمعی و پرهیز از دوقطبی‌سازی‌های غیرضروری، از جمله راهکارهایی است که می‌تواند در مسیر تحکیم قدرت ملی، تأثیری عمیق و پایدار داشته باشد. در این میان، حمایت راهبردی از دولت و پرهیز از افتادن در دام تقابل‌های بی‌حاصل، نمونه‌ای از سیاست‌ورزی مدبرانه‌ای است که می‌تواند الگویی مؤثر برای مدیریت تنش‌های داخلی و خارجی باشد.