جوان آنلاین: غرب گویا تصمیم گرفته با توسل به هر ابزاری، برای فشار همه جانبه به ایران استفاده کند. پس از اینکه ترامپ تهدیداتش علیه ایران را افزایش داد، این بار رافائل گروسی، مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی در اظهاراتی غیر واقعبینانه در کنفرانس امنیتی مونیخ مدعی شد که فرصت برای رسیدن به توافق با ایران در حال از دست رفتن است و ایران میتواند ظرف مدت کوتاهی مواد مورد نیاز برای ساخت بمب هستهای تولید کند!
او در ادامه سخنانش دوباره ادعاهایی درباره میزان ذخایر اورانیوم غنی شده ایران مطرح کرد: «میزان ذخیره اورانیوم غنیسازیشده تا ۶۰ درصد ایران، تا زمان گزارش آینده به شورای حکام در ماه مارس نزدیک به ۲۵۰ کیلوگرم خواهد شد».
این ادعاها در حالی است که ایران بر اساس حسن نیت و وفای به عهد بالاترین سطح همکاری را با آژانس داشته و از این رو این انتظار میرود که آژانس به عنوان مرجع مدعی بیطرفی، به دور از ماجراجوییهای غرب و رژیم صهیونیستی به طور منصفانه رفتار کند. اما ایران در طول سالها در ازای این همکاریها، شاهد زیادهخواهی غرب از تریبون آژانس در مقاطع حساس بوده که مسائل مورد حل و فصل را به حاشیه برده است.
در مقابل، در حالی که امریکا در ۲۰۱۸ با خروج از توافق هستهای، تعهدات خود را نسبت به جمهوری اسلامی ایران زیر پا گذاشته و کشورهای اروپایی هم تعهدات مندرج در برجام را انجام ندادند، ایران بازهم به همه تعهدات خود پایبند ماند و آژانس بینالمللی انرژی نیز در گزارشهای متعددی به این موضوع اذعان کرد.
بازی در زمین امریکا و رژیم صهیونیستی
کلید واژه «تمرکز بر ایران» همراه با دیگر اظهارات گروسی، به تنهایی نشان میدهد که آژانس مسیر فشار بر ایران را به موازات تهدیدات ترامپ علیه ایران و تأکید وی بر تعقیب سیاست فشار حداکثری اختیار کرده است. هر چند در برهههایی از زمان، آژانس اتمی به صلحآمیز بودن فعالیتهای هستهای ایران اقرار کرده، اما تاریخچه همکاری ایران با این سازمان، گزارشهای مغرضانهای را در خود جای داده است.
به طوری که این آژانس در آذرماه امسال، قطعنامهای را به پیشنهاد بریتانیا، فرانسه، آلمان و ایالات متحده امریکا در شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی با انگیزههای سیاسی به تصویب رساند و گامهای عملی خود را برای فشار به ایران برداشته و در حال حاضر نیز مراحل دیگر را طی میکند.
افزایش فشارها بعد از موضع رسمی ایران در عدم مذاکره
تغییر در ادبیات امریکا بعد از بیانات صریح مقام معظم رهبری در بیان عدم مذاکره با این کشور، نشان میدهد که کاخ سفید تا چه میزان از بسته شدن دریچه مذاکره و کسب امتیازات فراتر از برجام، هراس دارد. از این رو بود که ترامپ بعد از این موضع رسمی ایران، تهدیداتش را افزایش داد و گفت که توافق را به بمباران ترجیح میدهد. اگر به ادعاهای گروسی هم نگاه کنیم میبینم که دقیقاً همین تهدیدات از جهت دیگر و با تشدید فشارهای بینالمللی علیه ایران به کار گرفته شده است. از این رو، آژانش در صدد تکمیل گامهای عملی علیه جمهوری اسلامی و نه فقط فعالیتهای هستهای به موازات مواضع خصمانه و تهاجمی امریکا ست.
اما، افزایش فشارهای همهجانبه بر ایران دلیل روشنی بر ارتقای قدرت، نفوذ و خودکفایی ایران در جهان دارد و به خوبی نمایانگر آن است که سیاستهای کلان کشور در مسیر درستی در حال حرکت بوده و دشمن را تحت فشارهای همه جانبه قرار داده است.
وعده صادق و هراس غرب از برنامه موشکی ایران
به نظر میآید، بعد از حملات مستقیم موشکی ایران به سرزمینهای اشغالی و گذر ایران از تهدید بالقوه به تهدید بالفعل برای رژیم صهیونیستی، کاخ سفید احساس خطر کرده و از همه ابزارهای خود برای مهار قدرت ایران استفاده میکند، چراکه موشکباران موفقیت آمیز ایران، تابوی آسودگی و امنیت رژیم را زیر سایه امریکا فرو ریخت و ناتوانی امریکا از حمایت از رژیم صهیونیستی را به همگان اثبات کرد.
از این رو امریکا با فضاسازیها و تحریف واقعیتهای هستهای، تلاش میکند که در عقبه توقف برنامه هستهای ایران اهداف دیگری را عملیاتی کند. تحت فشار گذاشتن فعالیتهای موشکی ایران و تقلیل تعاملات منطقهای با هدف کاهش قدرت و نفوذ ایران در منطقه در بطن این اتهامافکنیها علیه برنامهای هستهای قرار دارد.
بروز استانداردهای دوگانه آژانس
در حالی این ادعاها را گروسی مطرح میکند که رژیم صهیونیستی در جنگ و نسلکشی فلسطین خوی خصمانه و وحشیانه خود را اثبات کرده و علاوه بر آن با اقداماتی، چون پاره کردن منشور سازمان ملل در نشست مجمع عمومی این سازمان، عدم پایبندی به حداقلهای اصول بینالمللی را ثابت کرده است. رژیم صهیونیستی که دارای سلاح هستهای است، با پنهان کردن فعالیت هستهای و استراتژی ابهام هستهای نه تنها منطقه، بلکه همه جهان را تهدید میکند. در واقع، عامل اصلی ناامنسازی جهان اکنون در فراغت خاطر با پشتیبانی امریکا به یک عنصر خطرناک مبدل شده که احتمال هر رفتاری از سوی آن میرود. اما آژانس بینالمللی اتمی در قبال این تهدید جهانی سکوت و به طور تلویحی آن را حمایت میکند. از آن فراتر با دنباله روی ماجراجوییها و هیاهوسازیهای این رژیم، فعالیتهای هستهای ایران را تهدیدزا معرفی کرده و خواستار فشار بیشتر به ایران است.
در واقع، این نهاد بینالمللی با باز گذاشتن دست امریکا و رژیم صهیونیستی وظیفه خود برای نظارت و کنترل فعالیتهای بیثبات زای هستهای را زیر سؤال برده است؛ امری که از دید دولتمردان و ناظران سیاسی جهان پوشیده نیست. از این رو، عایده اصلی این سازمان از سیاسی کاریهای مغرضانه، کمرنگ شدن اعتبار آن و عدم اعتماد کشورها است، موضوعی که در بستر زمانی دراز مدت و بعد از اقدامات نظامی و هستهای رژیم صهیونیستی در بین مفسران سیاسی در غرب مطرح میگردد. رژیم صهیونیستی از زمان حملات خود به لبنان در سال ۲۰۰۶ میلادی و حملاتی که به غزه در سالهای ۲۰۰۸ و ۲۰۱۴ میلادی و پس از ۷ اکتبر انجام داد، از سلاح اتمی ضعیف شده با پرتوهای درجه حرارت بالا و میزان بالای تشعشع نوترونی آزاد شده استفاده کرده است.
از این رو، دستگاه سیاست خارجه ایران فارغ از تلاشها برای حل و فصل اختلافات و رفع نگرانیها با آژانس بینالمللی اتمی، باید اهتمام ویژهای را برای روشنگری علیه فعالیتهای اتمی رژیم صهیونیستی به کار ببرد. در این راستا، اقدامات هستهای رژیم علیه مردم بیدفاع فلسطین و لبنان، که به اثبات همگان رسیده باید بازنشر و رژیم به عنوان تهدید اصلی برای جهان معرفی گردد. ایران با مشارکت دادن کشورهای مخالف فعالیتهای هستهای مخرب رژیم صهیونیستی در این پروسه میتواند اقدامات و فشارهای غیرمنطقی و غیر واقع بینانه آژانس بینالمللی انرژی اتمی علیه خود را مهار و این سازمان را وادار به فشار علیه رژیم صهیونیستی کند.