به گزارش خبرگزاری ایمنا و به نقل از سایت GOAL پس از قهرمانی منچستریونایتد در لیگ اروپا ۲۰۱۷، ژوزه مورینیو با قاطعیت از سبک پراگماتیستی خود دفاع کرد. او معتقد بود که در فوتبال، شاعران جام نمیبرند. تیم او در آن زمان موفق شد یک آژاکس جوان و هیجانانگیز را شکست دهد، چون میدانستند در چه زمینههایی برتر هستند و چگونه نقاط قوت حریف را از بین ببرند. در آن زمان، آنجه پوستکوگلو و روبن آموریم هنوز در فوتبال اروپا نامهای شناختهشدهای نبودند. اما حالا، سرمربیان تاتنهام و منچستریونایتد نماد همان فلسفهای شدهاند که مورینیو به تمسخر میگرفت.
آنها روز یکشنبه در دیداری که زمانی یکی از جدالهای کلاسیک لیگ برتر بود، مقابل هم قرار میگیرند، اما این بار شرایط کاملاً متفاوت است. منچستریونایتد در رتبه سیزدهم و تاتنهام در جایگاه چهاردهم قرار دارند و با توجه به نتایج اورتون و وستهام، ممکن است یکی از این دو تیم هنگام آغاز بازی، در منطقه سقوط باشد.
تیم آموریم در مسیر ثبت بدترین عملکرد منچستریونایتد از سال ۱۹۹۰ قرار دارد، در حالی که تاتنهام برای اولین بار از سال ۱۹۷۷، سال سقوط به دسته پایینتر، نیمی از بازیهایش را در این مقطع از فصل باخته است. با این حال، هیچکدام از مربیان در آستانه اخراج قرار ندارند؛ چیزی که شاید مورینیو را شوکه کند، چراکه او در سال ۲۰۲۱ زمانی که تاتنهام هفتم بود، برکنار شد و در سال ۲۰۱۸ نیز وقتی یونایتد در جایگاه ششم قرار داشت، از کار برکنار شد.
البته مورینیو کاملاً هم درست نمیگفت که شاعران جام نمیبرند. پوستکوگلو در استرالیا چندین قهرمانی لیگ به دست آورد، سپس با یوکوهاما مارینوس قهرمان جیلیگ شد و پس از آن، در اسکاتلند پنج جام از شش جام ممکن را با سلتیک کسب کرد. آموریم نیز در پرتغال به موفقیتهای زیادی رسید. او اسپورتینگ لیسبون را در سال ۲۰۲۱ پس از نوزده سال قهرمان لیگ کرد و در سال ۲۰۲۴ نیز این عنوان را تکرار کرد. او همچنین سه بار فاتح جام اتحادیه پرتغال شد.
اما مشکل اینجاست که هیچکدام از این دو مربی نتوانستهاند فلسفه خود را به لیگ برتر انگلیس منتقل کنند. پوستکوگلو فصل گذشته با شروعی درخشان مواجه شد. هشت پیروزی از ده بازی نخست، رکوردشکنی در تعداد امتیازهای کسبشده در نه بازی اول لیگ برتر و سه بار پیاپی کسب عنوان مربی ماه از جمله موفقیتهای او در آغاز کارش بود. حتی در شکست چهار بر یک مقابل چلسی، او به رغم اخراج دو بازیکن، از سبک بازی تهاجمیاش دست برنداشت و تاکید کرد که این همان چیزی است که هستند.
اما همان شکست، آغاز سقوط بود. چهار باخت در پنج بازی و در نهایت از دست دادن شانس کسب سهمیه لیگ قهرمانان. تاتنهام فصل جدید را هم با شروعی عالی آغاز کرد. از جمله پیروزی سه بر صفر مقابل منچستریونایتد در اولدترافورد که پوستکوگلو آن را یک نمایش فوقالعاده توصیف کرد. اما پس از برد تاریخی چهار بر صفر مقابل منچسترسیتی در اتحاد، اوضاع به سرعت تغییر کرد. تاتنهام در یازده بازی بعدی تنها پنج امتیاز کسب کرد و هشت بار شکست خورد.
دلیل اصلی این سقوط، یک بحران مصدومیت فلجکننده بود. تاتنهام بیش از هر تیم دیگری در این فصل بازیکنانش را از دست داده است. آنها در مجموع ۲۱۳ غیبت در طول فصل داشتهاند که ۴۴ مورد بیشتر از آرسنال، تیم دوم این فهرست است. بازیکنان کلیدی بیشترین ضربه را خوردهاند. دروازهبان اصلی تیم، گوگیلمو ویکاریو از نوامبر غایب است. کریستین رومرو و میکی فندفن، دو مدافع میانی اصلی، از دسامبر مصدوم هستند و جیمز مدیسون، برنان جانسون و دومینیک سولانکه، سه گلزن برتر تیم، همگی غایب بودند.
پوستکوگلو بارها بحران مصدومیتها را بهانه کرده، اما آیا این سبک بازی او نیست که باعث این آسیبها شده؟ مربی لیتون اورینت به کنایه گفت که اگر اینقدر مصدوم میدهند، شاید باید سبکشان را تغییر دهند. در سلتیک، وقتی تیمش با شش مصدومیت عضلانی مواجه شد، او گفت که بازیکنان باید به این تغییر عادت کنند و در این مسیر، هزینههایی خواهند داد. سال گذشته هم او اشاره کرد که این بخشی از بازی آنهاست؛ بازیکنان فشار زیادی را متحمل میشوند و وقتی ترکیب عمیقتری داشته باشند، این مشکلات کمتر خواهد شد.
اما یک سال گذشته و تاتنهام هنوز ترکیب عمیقی ندارد و پوستکوگلو همچنان همان استراتژی پرفشار را دنبال میکند، حتی اگر بهای آن، بحران مصدومیت و سقوط در جدول باشد.
حالا پرسش اصلی این است که آیا سرسختی این دو مربی در پایبندی به فلسفههای خود میتواند در نهایت نتیجه دهد، یا اینکه عدم انعطاف آنها سرنوشت تیمهایشان را به سقوط و ناکامی گره خواهد زد؟ فوتبال مدرن نشان داده که تطبیقپذیری و انعطاف در برابر چالشها، کلید موفقیت است. پوستکوگلو و آموریم اکنون در دوراهی مهمی قرار دارند؛ یا باید از فلسفه خود کوتاه بیایند و به اقتضای شرایط تغییر کنند، یا همچنان بر مسیر خود پافشاری کنند و خطر از دست دادن موقعیتشان را بپذیرند.
این فصل، آزمونی برای آنها و سبکی است که به آن ایمان دارند. اما آیا ایمان به یک سبک، بدون توجه به واقعیتهای پیش رو، میتواند یک تیم را به موفقیت برساند؟ این پرسشی است که پاسخ آن در هفتههای آینده مشخص خواهد شد.