به گزارش خبرنگار سیاست خارجی ایرنا، دومین نشست هم اندیشی اندیشمندان ایران، افغانستان و روسیه با عنوان «چشمانداز امنیت منطقهای» با همت انجمن علمی مطالعات صلح ایران، مرکز مطالعات علمی-تحلیلی آکادمی علوم روسیه و موسسه تحقیقات صلح و توسعه کابل روز (یکشنبه ۲۷ بهمنماه) در دانشگاه علامه طباطبایی برگزار شد.
افغانستان در نیم قرن اخیر از موضوعات کلیدی روابط ایران و روسیه بوده است
شجاع احمدوند، رئیس دانشگاه علامه طباطبائی، به عنوان سخنران نخست این نشست گفت: خوشحالم که دانشگاه علامه طباطبایی میزبان دومین هماندیشی دانشمندانی از ایران، افغانستان و روسیه است. امروز در جمع استادان گرانمایه ایرانی، در خدمت استادانی از آکادمی علوم روسیه و نیز اندیشمندانی از کشور دوست و همسایه، افغانستان هستیم. همانطور که میدانیم، افغانستان از اهمیت ویژهای در مسائل منطقهای برای ایران و روسیه برخوردار است. . این کشور پیوند دهنده چهار منطقه مهم در آسیاست و در طول تاریخ، شرق آسیا را به غرب آسیا و آسیای مرکزی را به جنوب آسیا پیوند داده است بنابراین هم از تحولات این منطقه تاثیر پذیرفته و هم بر این منطقه تاثیرات جدی به جای گذاشته است و پیوندهای مهمی را ایجاد کرده است تا جایی که علامه اقبال لاهوری آن را قلب آسیا میداند.
پیوستگی های تاریخی، مذهبی و فرهنگی ایران و افغانستان، در کنار حضور میلیون ها افغانستانی در ایران که بخشی از نخبگان هستند، اهمیت نقش ایران را در آینده افغانستان پررنگتر ساخته است. از این رو لازم است تا ایران و روسیه از طریق افزایش همکاری در نهادهای دانشگاهی و علمی طرحی نو در اندازند تا به درکی بهتر و اقعی تر از وضعیت سیاسی و امنیتی افغانستان دست پیدا کنند. وی ادامه داد: در نیم قرن اخیر، افغانستان از موضوعات کلیدی روابط ایران و روسیه بوده است. در دهه ۱۹۸۰ ارتش سرخ به تقویت گفتمان کمونیسم در افغانستان مبادرت میکرد و جمهوری اسلامی به تقویت گفتمان اسلامی مشغول بود. در دهه ۹۰ طالبان دغدغه فکری هر دو کشور بودند و هر دو از مجاهدین شمال به رهبری احمد شاه مسعود حمایت میکردند. در دوره ۲۰ ساله جمهوریت نیز رویکرد دو کشور به هم نزدیک بود، به طوری که هم از حضور نیروهای خارجی در افغانستان ناخشنود بودند و هم توسعه روابط با کابل را در دستور کار داشتند. با قدرت گرفتن دوباره طالبان در ۲۰۲۱، تهران و مسکو رویکرد عملگرایانه تقریبا مشابهی را در پیش گرفتند. اینک در پرتو حضور طالبان و خروج ناتو، غربیها و آمریکا، حداقل ۴ مساله اساسی بروز کرده است که همکاری منطقه ای ایران، روسیه و افغانستان را اجتناب ناپذیر کرده است. یک، گسترش افراطگرایی و سیاستهای طالبان در قبال گروههای افراطی غیرافغان، دوم، قرائت افراطی از آموزههای دینی و منع تحصیل و کار زنان و دختران، سوم، سیاستها و بحران اقتصادی افغانستان و چهارم سیاست های طالبان در قبال مسائل آبی است.
رئیس دانشگاه علامه طباطبائی افزود: همه این سیاستها موجب شده تا میلیونها افغانستانی دست به مهاجرت به کشورهای همسایه بزنند و این شمار مهاجران، این کشورها را با مسائل مهمی روبرو ساخته است. همه این مسائل ضرورت تعامل اندیشمندان سه کشور روسیه، ایران و افغانستان را برای انداختن طرحی نو ضروری ساخته است. پیوستگی های تاریخی، مذهبی و فرهنگی ایران و افغانستان، در کنار حضور میلیون ها افغانستانی در ایران که بخشی از نخبگان هستند، اهمیت نقش ایران را در آینده افغانستان پررنگتر ساخته است. از این رو لازم است تا ایران و روسیه از طریق افزایش همکاری در نهادهای دانشگاهی و علمی طرحی نو در اندازند تا به درکی بهتر و اقعی تر از وضعیت سیاسی و امنیتی افغانستان دست پیدا کنند. بنابراین در یک سطح گفتوگوی اندیشمندان در خصوص مسائل منطقه با محوریت افغانستان ضروری است و در یک سطح دیگر همکاری سیاستمداران برای پیشبرد ابتکارات نوین با هدف برپایی ثبات و امنیت در منطقه عرصه جدیدی را در همکاری های منطقه ای این دو کشور فراهم کرده است. امیدوارم گفتگوهای امروز بتواند به تقویت ارتباط و پیوندهای علمی میان دانشگاهیان سه کشور کمک کند و راهحلهایی برای مشکلات منطقهای ارایه نماید. همکاریهایی که نه تنها به نفع خود کشورها خواهد بود بلکه میتواند به ثبات و امنیت منطقه نیز منجر شود.
ایران، مخالف مهندسی مصنوعی جغرافیای منطقه است
سعید خطیبزاده، معاون پژوهشی وزیر امور خارجه و رئیس مرکز مطالعات سیاسی و بینالمللی وزارت خارجه نیز در ادامه این نشست با بیان اینکه دنیای امروز جدید شده است، گفت: این موضوع را زیاد می شنیدیم ولی اکنون میدانیم چیست. تصور اینکه رئیس جمهور آمریکا، روزی مدعی کانادا، گریلند یا غزه باشد و یا تصمیم بگیرد که خلیج مکزیک از امروز خلیج آمریکا باشد، یا آذربایجان درباره ارمنستان اینگونه رفتار کند یا بخشی از سوریه اشغال شود، یا در حوزه هوش مصنوعی این میزان پیشرفت صورت گیرد، هم مفاهیم قدرت و روابط بینالملل را عوض کرده است و هم نُرمهای قدیم را به چالش کشیده است.
در حال حاضر نیروهای برهم زننده و حفظ کننده ژئوپلتیک طبیعی منطقه در حال رویارویی بوده؛ آمریکا و رژیم صهونیستی درجبهه نیروهای مخرب ایستاده و ایران و متحدان در پی حفظ ژئوپلتیک طبیعی منطقه هستند. نیروهای تخریب کننده برای رسیدن به اهداف خود در پی تغییر جغرافیای منطقه هستند. وی با بیان اینکه در حال حاضر اهمیت حقوق بین الملل کاهش یافته است، گفت: ساختارها و بازیگران معتبر در جهان عوض شدهاند، اروپا هرگز این همه با تحولات منطقه غیرمرتبط نبود به این معنا که بیاعتبار و بدون جایگاه باشد. تمام این فریادهایی که از اروپا میشنوید برای این است که بگوید من هستم. کنشگران جدیدی در حال ظهور هستند، قدرت و نیروهای مخربی شگل گرفتهاند. وقتی سند امنیت ملی آمریکا در سال ۲۰۱۷ و در دولت نخست ترامپ منتشر شد، او برخی کشورها را تجدیدنظر طلب خواندکه ژئوپلتیک منطقه و دنیا را برهم میزنند. این کشورها ایران، روسیه و چین بودند که متهم شدند اما اکنون خود آمریکا نیروی مخرب و تجدیدنظر طلب بوده و در پی برهم زدن نظم طبیعی منطقه هستند.
معاون وزیر امور خارجه افزود: در حال حاضر نیروهای برهم زننده و حفظ کننده ژئوپلتیک طبیعی منطقه در حال رویارویی بوده؛ آمریکا و رژیم صهونیستی درجبهه نیروهای مخرب ایستاده و ایران و متحدان در پی حفظ ژئوپلتیک طبیعی منطقه هستند. نیروهای تخریب کننده برای رسیدن به اهداف خود در پی تغییر جغرافیای منطقه هستند. چشم انداز امنیت منطقه تابعی از آگاهی ما و کشورهایی مثل روسیه است. ژئوپلتیک طبیعی منطقه باید حفظ شود و مهمترین ویژگی جبهه مخرب این ژئوپلتیک تخریب از بیرون است.
سخنگوی پیشین وزارت امور خارجه ادامه داد: دولت جمهوری اسلامی ایران به دنیال امنیت درونزای منطقه، حفظ توازن طبیعی و مخالفت با مهندسی مصنوعی جغرافیای منطقه است.
خطیب زاده همچنین با تاکید بر اینکه آنچه در حال وقوع در منطقه است، یک ست از ست مسابقه والیبال است که نه باختن و نه بردن آن تعیین کننده نتیجه بازی نخواهد بود، گفت: این بازی همچنان با دینامیسم خود ادامه دارد. نیروهای مخرب تلاش دارند با گزارههایی، خود را برنده این بازی نشان داده و اعلام کنند که برنده، استراژیک برده و بازنده ژئواستراتژیک باخته است. هیچ پیروزی تاکتیی ترجمه به پیروزی استراتژیک نمیشود مگر اینکه طرف مقابل گزارهها را باور کند. گفته می شود ایران منزوی و ضعیف است اما اینگونه نیست و رفت و برگشت ۲ ست به معنای باختن نخواهد بود. جمهوری اسلامی ایران مانند مادری است که فرزند خود را زیر شمشیر یک مست لایعقل می بیند و امنیت منطقه آن فرزند است. ایران هزاران سال اینجا بوده و هزاران سال هم خواهد بود. آنچه مهم است سالم بیرون آمدن این فرزند از زیر دستان آن مست با همکاری درون منطقهای ایران با عربستان، ترکیه و دیگر کشورهای منطقه است.