شناسهٔ خبر: 71392231 - سرویس اجتماعی
نسخه قابل چاپ منبع: ایرنا | لینک خبر

خلاصه یک پژوهش اجتماعی؛

کودکان کار در دنیای مجازی؛ از معصومیت تا ابزار درآمدزایی

تهران- ایرنا- با ظهور شبکه‌های اجتماعی نظیر اینستاگرام، نوعی جدید از بهره‌کشی از کودکان شکل گرفته است؛ کودکانی که دیگر سر چهارراه‌ها کار نمی‌کنند بلکه با ظاهری آراسته و زندگی‌ای تجملی در قاب گوشی‌های هوشمند برای جلب فالوور و درآمدزایی به نمایش گذاشته می‌شوند.

صاحب‌خبر -

ظهور شبکه‌های اجتماعی فراگیر و درآمدزا نظیر اینستاگرام در عصر حاضر که قابلیت به نمایش و به اشتراک گذاشتن وقایع زندگی روزانه را برای کاربران خود فراهم ساخته است؛ سبب شده  امروزه با پدیده‌ای بدیع و نوین، یعنی «کودکان کار مجازی یا کودکان کار اینستاگرامی» مواجه شویم. کودکانی که در واقع به مثابه کارگران مجازی تحت فرمان کارفرماهای خود، از جمله والدین  یا بستگان درجه‌یک خود، در این شبکه‌های اجتماعی مجازی فعالیت می‌کنند. لذا زمینه‌های اجتماعی شکل‌گیری و پیدایش این پدیده در جامعه نیازمند تحلیل جامعه‌شناختی است.

این مهم باعث شده تا «رضا کردبچه»، «پروین سوادیان» و «علیه شکربیگی» در مقاله‌ای با عنوان «کودک-بردهٔ مجازی؛ مطالعه‌ای در پدیده نوظهور کودکان کار مجازی» [۱] به تحلیل این زمینه‌ها بپردازند. روش تحقیق این پژوهش کیفی و از نوع داده‌بنیاد بوده و افراد مورد مطالعه از طریق نمونه‌گیری هدفمند و گلوله‌برفی انتخاب شدند. مشارکت‌کنندگان در حقیقت والدین کودکانی هستند که به‌عنوان کارفرمای آن‌ها، فعالیت‌های کاری-تبلیغی‌شان را در شبکه مجازی اینستاگرام مدیریت می‌کنند. از این رو، تعداد ۲۰ والد از طریق مصاحبه عمیق نیمه‌ساختاریافته به سؤالات محقق پاسخ دادند. در ادامه گزیده‌ای از این پژوهش را می‌خوانید:

کودکان کار مجازی چه افرادی هستند و چه کاری می‌کنند؟

با روی کار آمدن شبکه‌های اجتماعی مجازی گوناگون، جامعه شاهد شکل‌گیری نوع جدیدی از سوءاستفاده از کودکان برای درآمدزایی و سوددهی شده است: «کودکان کار مجازی». کودکانی که با پوشیدن لباس‌های شیک، صحبت کردن دلنشین، حضور در مکان‌های مجلل و لوکیشن‌های تبلیغاتی برای کار و کسب درآمدهای هنگفت به شبکه‌های اجتماعی نظیر اینستاگرام آمده‌اند و به نوعی کودکان کار مجازی مدرن محسوب می‌شوند.

در واقع، دیگر محل کار این کودکان سر چهارراه‌ها و خیابان‌ها نیست و درآمد آن‌ها به جای اسپند دود کردن و گل‌فروشی، از مدلینگ و تبلیغات در فضای مجازی به دست می‌آید. اگرچه کودکان کار مجازی همانند کودکان کار کلاسیک، کودکانی کارگر محسوب می‌شوند که به نوعی مورد بهره‌کشی قرار می‌گیرند اما تفاوت اصلی ماهیت کار آن‌ها، نوع کارفرمایان این کودکان است که در واقع بیشتر والدین آن‌ها یا بعضاً بنگاه‌های تبلیغاتی هستند که دستور آنان را همچون کارگرانی مطیع در این شبکه‌ها اجرا می‌کنند.

دغدغهٔ اصلی کودکان کار مجازی، دیده شدن بهتر، جذب فالوورهای بیشتر و هم‌زمان کسب درآمدهای میلیونی است که از این طریق به شکل تصاعدی انباشت سرمایه، درآمدزایی اقتصادی و کسب شهرت می‌کنند. از این رو، اکثر آن‌ها از طریق ویترین گوشی‌های همراه، خود را به شکل کالایی نمایشی درآورده و با شکل‌ها، لباس‌ها و روش‌های مختلف در معرض دید مخاطبان و دنبال‌کنندگان (فالوورها) مجازی خود قرار می‌دهند. رقابت اصلی بازار کار دقیقاً از همین مرحله آغاز می‌شود که نوع و شیوه ارائه آن‌ها باید به‌روزتر و بر اساس مد جامعهٔ مخاطبانی باشد که آن‌ها را دنبال می‌کنند و در واقع مشتری‌های کار این کودکان محسوب می‌شوند.

چرا پدیده کودکان کار در فضای مجازی شکل گرفته است؟

پدیده کودکان کار در فضای مجازی نتیجهٔ این شکل از تغییر نگرش طیف خاصی از والدین است که به‌عنوان والد-کارفرما برای کسب درآمد، مطرح شدن و یا اهداف دیگر، کودکان خود را تشویق به انجام کارها و فعالیت‌هایی می‌کنند که این کودکان از ماهیت آن کارها به دلیل سن کم آگاه نیستند. روشن است که در فضای مجازی، شکل کار کودکان تغییر می‌کند؛ اگرچه در اینجا کار کودکان در فضای واقعی نیست اما به هر حال از کار این کودکان کسب درآمد می‌شود. مهم‌ترین ابزار برای کسب درآمد نیز جسم کودکان است.

زیبایی، معصومیت، بازیگوشی و دیگر خصوصیات رفتاری و ظاهری کودک ابزاری برای تبلیغ، کسب درآمد و اهداف دیگر می‌شوند. از طرفی، با توجه به حضور فراگیر فضای مجازی و گسترش همه‌جانبه صفحه‌های اجتماعی در اینترنت در جهان، آمار کودکان کار مجازی شاغل در این صفحه‌ها اگرچه ممکن است بیشتر از آمار ارائه ‌شده کودکان کار واقعی یا خیابانی نباشد اما کمتر نیز نخواهد بود. با این تفاوت که آسیب‌های اجتماعی و روانی بیشتر و جدی‌تری به این کودکان به دلیل عواملی چند وارد خواهد شد. عواملی چون: پنهان بودن و در خفا بودن شکل فعالیت آن‌ها، اعمال خشونت نمادین بر آن‌ها، نداشتن ساعات کاری مشخص، در معرض نمایش بودن و کالایی شدن هویت آن‌ها و همچنین دیگر مواردی که این تحقیق به آن‌ها خواهد پرداخت.

در فضای مجازی، شکل کار کودکان تغییر می‌کند؛ اگرچه در اینجا کار کودکان در فضای واقعی نیست اما به هر حال از کار این کودکان کسب درآمد می‌شود.

اما آنچه در شکل‌گیری این نوع از کودکان کار در جامعهٔ ایران با توجه به شرایط نابسامان فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی و... مشهود است؛ تفکر کسب موفقیت در «رویاهای یک‌شبه ایرانی» است که می‌تواند یکی از اصلی‌ترین علل ظهور این پدیده در جامعه ما به حساب بیاید. به سخن دیگر، پیمودن ره صد ساله و کسب موفقیت‌های اقتصادی و مالی در یک شب که در جامعه امروزی ایران، متأسفانه در بزنگاه‌های تاریخی باعث شده عده زیادی از مردم عادی به‌طور اتفاقی به جمع نوکیسه‌گان جامعه بپیوندند که این امر مهم می‌تواند شاهد این مدعا باشد.

البته حضور اینستاگرام و برخی شبکه‌های اجتماعی سبب شده که برخی والدین به این صرافت بیفتند که در شرایط پیش‌آمده کنونی، با این ابزار مدرن و به کمک یک گوشی همراه همان ره یک‌شبه را بپیمایند و به موفقیت‌هایی در زندگی، به زعم خودشان، برسند اما آنچه آن‌ها از آن غافل‌اند، پیامدها و آثار منفی این نوع فعالیت‌ها بر روی کودکانشان است.

کدام شرایط علّی، کودک نمایشی مجازی را شکل می‌دهد؟

شرایط علّی بطور کلی به مقوله‌هایی گفته می‌شود که نسبت به پدیده محوری مقدم بوده و بر آن تاثیر می‌گذارد. شرایط علّی که بر پدیده محوری کودک نمایشی مجازی نقش مستقیم داشته و تاثیر گذار بوده را می‌توان در مقوله‌هایی چون «تغییر سطح زندگی، نیاز به استمرار توجه، ضرورت مقبولیت عام، دوگانگی کودک-والد، منفعت طلبی هدفگذار» طبقه بندی کرد.

شرایط مداخله‌گر در شکل‌دهی به کودک نمایشی در فضای مجازی کدام است؟

شرایط مداخله‌گر شرایطی ساختاری‌اند که شرایط علّی را تخفیف و یا به نوعی تغییر می‌دهند. شرایط دخیل اغلب اوضاع و احوال غیر منتظره‌اند که مشارکت‌کنندگان با کنش و برهم‌کنش خود به آنها پاسخ می‌دهند. شرایط مداخله‌گر می‌توانند تسهیلگر یا محدودکننده شرایط علی باشند.

مقوله‌هایی چون «سلیقه دیگر محور، تعامل والدین همگن و کودک بازیگر پندار» از مولفه‌ها و مقوله‌هایی‌ست که علاوه بر اینکه بر راهبردها تاثیرگذار است و در واقع کنش‌های حاصل از پدیده‌ها را تسهیل یا محدود سازد و بر تاثیر شکل‌گیری پدیده «کودک نمایشی مجازی» بصورت نامحسوس موثر است.

چه شرایط زمینه‌ای کودک نمایشی در فضای مجازی می‌سازد؟

منظور از زمینه‌ها در این بخش در واقع همان بافت و بستری است که پدیده مورد بررسی‌مان در آن به وقوع پیوسته است. همان بستری که شکل‌گیری پدیده کودک نمایشی در فضای مجازی را تسهیل کرده و با فراهم کردن شرایط مساعد وقوع آن باعث گسترش فعالیت‌های این کودکان نمایشی به مثابه کودکان کار جدید در عرصه‌های مختلف تجارت مجازی و اتخاذ استراتژی‌های کسب درآمد توسط والدین و همچنین ایجاد بازارهای عرضه و تقاضای مجازی کل این فرایند را میسر می‌کند. در این تحقیق پس ازمصاحبه و در مرحله کد گذاری محوری؛ زمینه‌هایی چون «مطلوبیت نهایی والد محور، آینده نامعلوم و بستر مسری فضای مجازی» زمینه‌های شکل‌گیری این پدیده بوده است.

راهبردهای مرتبط با کودک نمایشی مجازی چیست؟

راهبردها یا استراتژی‌ها در واقع کنش‌ها یا برهمکنش‌هایی هستند که برای اداره پدیده محوری اعمال می‌شود. راهبردهای مرتبط با کودک نمایشی مجازی بر چند محور قرار گرفته که از زمره آن می‌توان به مقوله‌های مهمی چون: «عرضه و تقاضای مجازی، نمایش مصرفی، الگوهای عادت نمایشی، برندسازی کودک و زیست مجازی» اشاره کرد.

پیامدهای داشتن کودک نمایشی در فضای مجازی

پیامدهای ناشی از داشتن کودکان نمایشی در فضای مجازی شامل آسیب‌های پنهان و آشکار ذهنی و جسمی در کودک است که چالش‌هایی را در آینده برای این خانواده‌ها به همراه خواهد داشت.

والدین کودکان کار مجازی با اشراف و شناخت کامل از بازار هدف اینستاگرامی و آگاهی جامع از سلیقه و تاثیرگذاری بر مخاطبان خود، تولید محتواهایی را انجام می‌دهند که هدف‌ها و مطلوبیت نهایی‌شان را تامین کند.

اگرچه کسب درآمد مالی و درآمدزایی از جوانب مثبت و موقتی اینگونه فعالیت‌ها می‌تواند باشد، اما نباید فراموش کرد که اثرات و پیامدهای منفی آن قطعاً همانند سایه و هاله‌ای سنگین در درازمدت بر فضای روانی اینگونه خانواده اثرگذار خواهد بود. در این الگوی پارادایمی پیامدها در مقوله‌ها و مفهوم‌هایی مانند: «رشد مجازی، کودک تقلیدی، عدم استقلال کودک، هویت یابی زودرس، کودکان زود بازده» خودنمایی می‌کند.

نتیجه‌گیری

هدف‌های والد-کارفرمایانی که بیشترین زمان خود را در فضای مجازی با هدف تجارت، کسب درآمد از طریق کودک خود سپری می‌کنند یا به اصطلاح «زیست – تجارت مجازی» می‌کنند، بیشتر براساس نظریه یوجی تی (استفاده و خشنودی) قابل تبیین است.

این نظریه در این باره بحث می‌کند که که چگونه کاربران عمداً رسانه‌ای را انتخاب می‌کنند که نیازهای موجودشان را برآورده کند. والدینی که شاید در ابتدای ظهور اینستاگرام از این برنامه استفاده می‌کردند، هیچ گاه نمی‌تواتستند تصور کنند در طول زمان از طریق کودکانشان بتوانند به درآمد میلیونی از این راه برسند. لذا مقبولیت و توجه به این شکل از درآمدزایی مجازی مورد انتخاب آنان قرار گرفت.

دوم آنکه لزوم استمرار و حضور کودکان با ظاهر آراسته و تزیین شده و نمایش دادن آنها در فضای مجازی از سوی والدین، باعث شکل‌گیری تیپولوژی جدیدی از این کودکان با عنوان «کودکان ویترینی» شده است. کودک نمایشی مجازی که در واقع برخی والدین بر جنبه نمایشی لوکس و به روز بودن آنان از طریق پوشش و ظاهر تاکید دارند و کوشش آنها برای ارائه یک تصویر تزئینی (دسته دوم) از پشت ویترین گوشی‌های همراه است که با خود واقعی کودک می‌تواند بسیار متفاوت باشد. سوم آنکه «مطلوبیت نهایی والدین» این کودکان برای رسیدن به آرمان‌ها و آرزوهای خود از طریق کودکانشان و منفعت‌طلبی آنان باعث شکل‌گیری تیپولوژی و فرم جدیدی از کودکان به مثابه «کودکان زود بازده» یا «کودکان قُلکی» در این خانواده‌ها می‌شود؛ کودکی که مانند اسباب بازی دارای تاریخ انقضاء‌دار پس از استفاده و نهایت بهره بردن از آن، زمانی که بازدهی‌اش تمام شود، کنار گذاشته می‌شود.

در واقع والدین کودکان کار مجازی با اشراف و شناخت کامل از بازار هدف اینستاگرامی و آگاهی جامع از سلیقه و تاثیرگذاری بر مخاطبان خود، تولید محتواهایی را انجام می‌دهند که هدف‌ها و مطلوبیت نهایی‌شان را تامین کند. در نتیجه این امر، علاوه بر افزایش توجه و جذب فالورهای بیشتر، باعث می‌شود منابع مالی بسیاری هم برای والدین کارفرماها این کودکان فراهم شود.

هویت سیال کودک هم که تابعی از مقوله‌های مهمی چون عدم استقلال و لزوم مقبولیت کودک توسط عموم افراد است، از عوامل تاثیرگذار بر این کودکان برای تبدیل شدن به بردگان نمایشی بدون اختیار محسوب می‌شود. البته می‌توان این هویت سیال را در شکل‌گیری مفهوم‌هایی چون هویت جعلی نمایشی در فضای مجازی جستجو کرد که این امر سبب می‌شود که این کودکان همانند بردگانی گنگ و مبهوت، همواره در معرض شرایط جدید خرید و فروش، بازار یا مارکت جدید، نقل و انتقال موقعیت مکانی و زمانی و همچنین دیگر عوامل محیطی باشند.

پی‌نوشت

[۱] رضا کردبچه، پروین سوادیان و «علیه شکربیگی(۱۴۰۳). «کودک-برده مجازی؛ مطالعه‌ای در پدیده نوظهور کودکان کار مجازی»، مجله جامعه‌شناسی ایران، دوره بیست و پنجم، شماره ۱.