باشگاه خبرنگاران جوان؛ مهدیه شادمانی* - از اوایل بهمنماه، گروهکهای غیر قانونی و احزاب رادیکالی همچون نهضت آزادی، جنبش مسلمان مبارز، بیت منتظری، اصلاح طلبان افراطی و ملی مذهبیها، با انتشار بیانیه به دنبال فراخوان ۲۵ بهمنماه با محوریت رفع حصر و آزادی سران فتنه بودند.
البته جرقه این فراخوان، در مراسم سیامین سالگرد مهدی بازرگان که با شعار وفاق ملی برگزار شده بود، زده شد. در این برنامه عناصر فتنهگر و ضد انقلابی همچون محسن آرمین نیز سخنرانی کردند.
پس از این مراسم نیز نهضت آزادی با رمز رفع حصر سران فتنه، بیانیهای را با محتوای پایان بخشیدن فوری به حصر زهرا رهنورد و میرحسین موسوی و آزادی زندانیان سیاسی و عقیدتی صادر کرد. (شایان ذکر است که مهدی کروبی دیگر رهبر فتنه نیز رفع حصر شده، اما همچنان به دنبال آشوبآفرینی میباشد).
با نگاهی به حجم خسارات و آثار سوء فتنه سال ۸۸ در ابعاد سیاسی، اجتماعی و اقتصادی میتوان عمل سران فتنه را با توجه به مواد ۲۸۶ و ۲۸۷ قانون مجازات اسلامی، مصداق بغی و افساد فی الارض دانست. حال با توجه به خسارات فتنه ۸۸ و به زمین ریخته شدن خون بهترین جوانان انقلاب و از سویی حکم حقیقی سران فتنه، جای این سوال است که چگونه این گروهک با وقاحت سخن از رفع حصر و آزادی سران فتنه میکند؟!
البته پس از این بیانیه با هوشیاری دستگاههای امنیتی، لیدرهای فراخوان غیر قانونی دستگیر شدند و برنامه تجمع با استقبال بسیار کم و سرد مردم مواجه شد.
اما جریانهای ضد انقلاب و جبهه عبری-غربی پس از شکست این سناریو، قتل یک دانشجو توسط سارقین را در گام بعدی، فرصتی در جهت ایجاد آشوب یافته و از جمعه ۲۶ بهمن با سربازگیری از دانشجویان معترض دانشگاه تهران و تحریک احساسات، گام بعدی آشوب را استارت زدند.
اما صراحتا تمام این وقایع را نمیتوان تنها یک حادثه قلمداد نمود. با توجه به کارزار فشار حداکثری ترامپ علیه جمهوری اسلامی و اتخاذ تحریمهای جدید این شائبه تقویت میشود که برنامهریزی دقیقی در جهتدهی به آشوب بین عوامل داخلی-خارجی فتنه صورت گرفته است.
ترامپ در بخش مقدمه دستور کارزار فشار حداکثری، هدف اصلی را «جلوگیری از دستیابی ایران به سلاح هستهای و مقابله با نفوذ مخرب ایران» عنوان نموده است.
در این فرمان، جمهوری اسلامی ایران «بزرگترین حامی دولتی تروریسم در جهان» خوانده شده است که از زمان تاسیساش در سال ۱۳۵۷ «خصومت خود را با ایالات متحده، متحدان و شرکای آن اعلام کرده است»؛ بنابراین با این استراتژی ترامپ، طرح مکانیزم ماشه و تهدید نظامی رژیم اسرائیل علیه مراکز هستهای ایران، باید در انتظار سناریوی پرمخاطرهای باشیم.
قطعا دشمن برای افزایش نارضایتی و پیوستن مردم به آشوبها نیز با اهرم فشار اقتصادی برنامههایی را در نظر دارد. اگر چه در تحلیل افزایش قیمت ارز باید به عوامل برونی و داخلی مختلفی اشاره داشت، اما یک عامل بیرونی مهم نقش دشمن در اخلال در بازار ارز میباشد، تا با بهرهبرداری از نارضایتیهای عمومی جرقه بعدی اعتراضات را با محوریت مردم رقم بزنند. دشمن با الگوگیری از فتنه ۱۴۰۱ قصد دارد تا جنگ هیبریدی با سوء استفاده از شرایط محیطی کشور و ضعفها و نارضایتیهای مختلف را استارت بزند. در پازل این سناریو، روشهای متنوعی با عاملیت نیروهای نامنظم و تکیه بر ظرفیتهای ناآرامیهای مردمی و عملیاتهای روانی، جنگ تبلیغاتی و فشار اقتصادی نیز قرار دارد.
بدینسان با توجه به تلاش دشمن در جهت ایجاد آشوب با هدف تکمیل پازل فشار حداکثری و فروپاشی نظام، نیازمند همافزایی دستگاههای اطلاعاتی و امنیتی در مواجهه با سناریوی دشمن میباشیم. همچنین در بحث روشنگری اذهان عمومی، نخبگان و علمای دینی نیز با توجه به مسئولیت اجتماعی خود وظیفه خطیری را بر عهده دارند؛ که باید با دعوت همگانی به وحدت، همگرایی و جداسازی صفهای اعتراضات از فتنهگران، از بهرهگیری دشمن نسبت به ظرفیت مردمی جلوگیری نمایند.
*کارشناس سیاسی