به گزارش گروه سیاست خارجی ایرنا، «عبدالعزیز القاشیان» مدیر بخش خاورمیانه اندیشکده هندی «بنیاد تحقیقات ناظر» در گزارشی مینویسد، با شروع سال ۲۰۲۵، منطقه خاورمیانه با چالشهای متعددی مواجه شده است. تأثیرات جنگ غزه در سراسر منطقه احساس شده و لبنان خسارات گستردهای را در نتیجه حملات نظامی اسرائیل متحمل شده است. سوریه وارد دوران جدیدی پس از اسد شده که با امیدها و عدم قطعیتهایی همراه است. در این میان، با روی کار آمدن دولت ترامپ، تغییرات بینالمللی و منطقهای بیش از پیش بر معادلات جهانی تأثیر خواهد گذاشت. تلاشها برای بازسازی غزه، لبنان و سوریه در سال ۲۰۲۵ نیازمند توجه جهانی است و محور اصلی فرآیند بزرگتر باید بر بهبود شرایط متمرکز باشد. در سال ۲۰۲۵، تحولات منطقهای که تحت تأثیر معادلات بینالمللی، منطقهای و داخلی قرار دارد، چالشها و فرصتهایی را برای ادامه این تلاشها به همراه خواهد داشت.
روابط ایران و عربستان سعودی پیچیدهتر از آن است که تنها یک تاکتیک مقطعی باشد و این پیچیدگی در وضعیت کنونی روابط دو کشور نمایان است. درحالیکه بحرانهای گذشته به تدریج کاهش یافتهاند، کشورهای شورای همکاری خلیج فارس از سال ۲۰۲۱ شاهد روند بهبود روابط در منطقه بودهاند. در اوایل ۲۰۲۱، عربستان سعودی و قطر پس از یک اختلاف سهونیمساله، توافق جدیدی را امضا کرده و فصل تازهای را در روابط میان دو کشور آغاز کردند. در سال ۲۰۲۲، دیدارهای سطح بالایی نیز میان کشورهای عضو شورای همکاری و ترکیه صورت گرفت. با این حال، یکی از مهمترین روندهای قابلتوجه، روابط ایران و شورای همکاری خلیج فارس، بهویژه عادیسازی روابط ایران و عربستان سعودی با میانجیگری چین در سال ۲۰۲۳ بود. برخی پایداری این روند را زیر سؤال برده و آن را بهعنوان یک استراتژی عربستان برای خرید زمان ارزیابی میکنند. اما به نظر میرسد که روابط ایران و عربستان سعودی پیچیدهتر از آن است که تنها یک تاکتیک مقطعی باشد و این پیچیدگی در وضعیت کنونی روابط دو کشور نمایان است. بهطور خلاصه، عادیسازی روابط ایران و عربستان سعودی نهتنها تغییری در ساختار روابط میان دو کشور محسوب میشود، بلکه بهطور بنیادین به دنبال تغییر ماهیت این روابط است. در این زمینه، تغییر به معنای شکلگیری روابط، تحت تأثیر عوامل خارجی، ازجمله فشارهای غرب است.
با این حال، سال ۲۰۲۵ چالشهای متعددی را برای این توافق استراتژیک میان شورای همکاری خلیج فارس و ایران به همراه خواهد داشت. نخستین چالش، دونالد ترامپ است که در دوران ریاستجمهوری قبلی خود از برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) خارج شد. حمایت ایران از جنگ غزه و گروه حماس، این کشور را بهعنوان یک تهدید برای ایالات متحده و اسرائیل معرفی کرده است؛ عاملی که طبیعتاً موجب نگرانی ایران شده است. در هر صورت، دولت ترامپ اذعان دارد که کمپین فشار حداکثری علیه ایران نمیتواند نتایج مطلوب را به همراه داشته باشد. در این چارچوب، سخنان تند نتانیاهو و ترامپ نگرانیهایی را درباره ایران ایجاد کرده است و حاکمیت عربستان سعودی نیز مجبور خواهد بود این نگرانیها را در نظر بگیرد. عربستان سعودی نمیخواهد درگیر تنشهای شدید میان واشنگتن، تلآویو و تهران شود. این تنش سهجانبه نهتنها بر روابط عربستان با ایران بلکه بر روابط شورای همکاری خلیج فارس با ایران نیز تأثیر گذاشته و فشارهای زیادی را بر ساختار این روابط تحمیل خواهد کرد. بدون تردید، سیاست منطقهای دولت ترامپ در سال ۲۰۲۵ با سیاستهای او در سال ۲۰۱۷ تفاوت دارد. در حقیقت، ترامپ به قدرت رسیده و بهجای اقدام نظامی مستقیم، راهکارهای دیگری را برای مواجهه با ایران دنبال میکند. شورای همکاری خلیج فارس و ایران، در مواجهه با افکار عمومی که بر امکان توافق میان دو طرف متمرکز است، باید از این آزمون عبور کنند.
جنگ عربستان و نیروهای یمنی در سال ۲۰۲۲ همچنان شکننده باقی مانده است. باوجود امیدواریها به اینکه نزدیکی روابط ایران و عربستان منجر به مذاکرات میان عربستان و نیروهای یمنی شود، نشانههایی از تداوم درگیری وجود دارد که حمله نیروهای یمنی به عربستان در سپتامبر ۲۰۲۳ این مسئله را آشکار کرد. با این حال، درگیری نیروهای یمنی با کشورهای شورای همکاری میتواند فرصتی برای پیچیدهتر شدن روند یکپارچگی منطقهای ایجاد کند. مشابه جنگ غزه، که در آن شورای همکاری و ایران توانستند نقاط مشترکی بیابند، وضعیت یمن نیز چنین امکانی را در خود دارد.