شناسهٔ خبر: 71388725 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: خبرآنلاین | لینک خبر

روزنامه هم‌میهن: برخورد منطقی وزارت علوم در برابر پدیده قتل امیرمحمد خالقی، جلوی تکرار حادثه ۱۸ تیر ۷۸ را گرفت

تصور کنید یک جوان روستایی از نزدیکی مرزهای ایران و افغانستان در این استان با هزار امید و آرزو در سال ۱۴۰۲ در دانشگاه تهران پذیرفته شود و خانواده نیز با اشتیاق او را بدرقه کنند. هنوز کمتر از یک ماه از آمدنش به تهران و دانشگاه اول کشور نگذشته که می‌نویسد: «همه چی از دور قشنگه، حتی دانشجوی دانشگاه تهران بودن...».

صاحب‌خبر -

به گزارش خبرآنلاین، روزنامه هم‌میهن نوشت: این توئیت مرحوم امیرمحمد خالقی دانشجوی سال دوم دانشگاه تهران است که ۱۶ ماه پس از این نوشته کوتاه، چهارشنبه‌شب ۲۴ بهمن در کوچه منتهی به درب غربی کوی دانشگاه تهران به دست سارقان زخمی شد و صبح روز بعد نیز در بیمارستان فوت کرد. خانواده‌ای را داغدار و جامعه‌ای را ملتهب و ناراحت کرد. این ماجرا در پرتو سوابقی که از این دست اتفاقات در خوابگاه امیرآباد وجود دارد، ظرفیت آن را داشت که ابعاد فراتری از اصل آن جنایت پیدا کند.

پس از این حادثه طبیعی بود که دانشحویان اعتراض کنند. اگر کسانی از این خیابان که ابتدایش مسدود است، عبور کنند؛ می‌دانند که حتی در روز هم دارای امنیت نیست، چه برسد به اینکه شب باشد. یک سوی خیابان، دیوار خوابگاه و سوی دیگر  هم منازل مسکونی ویلایی است که مغازه هم در آن دیده نمی‌شود و ابتدای آن هم برای تردد خودرو به خیابان جلال‌ آل‌احمد بسته است.

تصور اینکه مسئولین خوابگاه خودشان هم جرأت کنند که شب‌هنگام و به‌تنهایی با خیالی آسوده از این خیابان عبور کنند، خیلی سخت است. به همین دلیل هم در ماه‌های اخیر دانشجویان درخواست انجام تمهیدات لازم برای افزایش امنیت را داشته‌اند؛ ولی موثر نبوده است. گویا موارد دیگری هم رخ داده بوده که خوشبختانه تلفات جانی نداشته است.

از این منظر اگر نگاه کنیم، اعتراض دانشجویان امری غیرمنتظره و غیرطبیعی نیست. ولی روشن بود که با توجه به سابقه کوی دانشگاه، اعتراضات ابعاد بیشتری پیدا کند و باز هم روشن بود که نباید بر این ابعاد جدید بنزین ریخت و خاطره تلخ کوی دانشگاه در سال ۱۳۷۸ را زنده کرد. برخورد مدیریت دانشگاه تهران و وزیر علوم از این نظر پسندیده بود. 

به‌ویژه بازگشت سریع وزیر از سفر خارجی و شرکت در هیئت‌رئیسه دانشگاه و ابراز همدردی با دانشجویان و خانواده دانشجوی مرحوم و نیز مواضع رئیس‌جمهور و نیروی انتظامی و دستگاه قضایی و استعفای مدیریت خوابگاه، همه بجا و موثر بود؛ ولی آمدن لباس‌شخصی‌ها در این اتفاقات نه‌تنها کمک موثری به آرام کردن فضا نمی‌کند که آن را ملتهب‌تر هم می‌کند و کرد. به‌ویژه که دستور رئیس‌جمهور درباره منع ورود لباس‌شخصی‌ها و نیروهای خودسر صریح و روشن است.

در این میان برخی از نیروهای طرفدار وضع موجود نسبت به امنیتی شدن اعتراضات هشدار دادند. یکی بر ماهیت جنایت تاکید کرد و اینکه جنایت شهروند درجه یک و دو ندارد. یا اینکه هنر می‌خواهد که از هیچ، بحران بسازی؛ آن هم بحرانی امنیتی که همه را به تکاپو بیندازد. یکی دیگر تهدید کرد که: «تروریست‌ها در تلاش هستند از مطالبات صنفی دانشجویان بهره‌برداری کرده تا پروژه آشوب‌سازی ترامپ را پیش ببرند، آمریکایی‌ها فراموش نکنند بازی‌های امنیتی رفت و برگشتی است.»

این انذارها مسئله را حل نمی‌کند. درست است که این یک قتل است مثل قتل‌های دیگر ولی فرق دانشجو با دیگران این نیست که دانشجو شهروند درجه اول است و دیگران درجه دوم. فرق این است که دیگران فاقد صدا هستند. فرض کنید یک غیردانشجو در آنجا دچار این وضع می‌شد، چه کسی صدای خود را برای بهبود وضع او بلند می‌کرد؟ هیچ‌کس. زیرا مردم از حوزه شهروندی بیرون قرار گرفته‌اند.

نکته مهمتر اینکه قطعاً کسانی می‌خواهند ابعاد این ماجرا را فراتر از یک ناکارآمدی یا جنایت موردی کنند؛ ولی چنین خواستی مبتنی بر وجود ظرفیت‌هایی است که باید توجه را به آن ظرفیت‌ها معطوف کرد.

اتفاقاً این ظرفیت‌ها با نحوه واکنش رسمی مرتبط است. همانگونه که در سال ۱۳۷۸ ماجرایی را که خاموش شده بود، لباس شخصی‌ها با حمله به کوی دانشگاه شعله‌ور کردند و هزینه سنگینی برای کشور برجای گذاشتند.

با اطمینان می‌توان گفت که برخورد دولت و وزارت علوم و مدیریت دانشگاه به آرامش کمک خواهد کرد؛ اگر دیگران بگذارند که همه‌چیز از نزدیک هم قشنگ باشد.

23302