جوان آنلاین: اتفاقاتی که اخیراً در منطقه رخ داد، به ویژه وضعیت سوریه، به نظر من یک زنگ هشدار قوی بود که باید متولیان و دستاندرکاران نهادهای فرهنگی به خودشان بیایند. این هشدار میتواند متوجه مدیریت کلان فرهنگی کشور نیز باشد. به این معنا که ما یکباره با خلأ رسانهای و تبلیغاتی در زمینههای مختلف روبهرو شدیم. اخبار مربوط به سوریه و تحولات منطقه با سرعت بسیار بالا منتشر شد.
سرعت بالای اتفاقات منطقه به نظر من نشاندهنده یک رویداد مهم بود که باید ما را به خود بیاورد و بفهمیم که چقدر در زمینههای رسانهای، خصوصاً تبلیغاتی، عقبیم. وضعیت بلاتکلیفی بر تمامی حوزههای فرهنگی و رسانهای حاکم شد و همه در حالت دپرس و سردرگمی به سر میبردند.
انفعال دستگاههای فرهنگی و رسانهای کشور موضوع مشهودی است. به جای اینکه موضعگیریها کارشناسانه و تحلیلی باشد و نشستهای گفتوگو محور برگزار شود، انگار همه چیز در یک خواب خرگوشی فرو رفته بود. به نظرم این زنگ خطر در حوزه فرهنگی و رسانهای کشور باید جدی گرفته شود.
باید یک فکر اساسی صورت گیرد تا مشخص شود نقاط ضعف کجاست، کمبودها کجاست و کدام بخشهای این تشکیلات و سازمانها دچار مشکل هستند که با چنین وقایعی روبهرو میشوند و عملاً هیچ چیز در خوراک تحلیلی و موضوعی برای جامعه هدف خود ندارند.
من فکر میکنم اگر نهادها و سازمانهای فرهنگی حاکمیت تغییرات مدیریتی جدی نداشته باشند، در آینده دوباره با وضعیت مشابهی روبهرو خواهیم شد؛ اتفاقاتی که در چند ماه اخیر افتاد، این رکود، خمیدگی و بلاتکلیفی در موضعگیریها نتیجه چند سال درجا زدن و فقدان فعالیت مؤثر در حوزههای تبلیغاتی و رسانهای است. چند سالی است که رسانههای ما بهندرت وارد مباحث تئوریک و تحلیلهای جدی درباره مواضع انقلاب میشوند. بحثهای پیرامون اسلام مورد نظر رهبران انقلاب و تقابل آن با ایدئولوژیهای دیگر مانند لیبرالیسم اقتصادی و فرهنگی و نیز نئولیبرالیسم کمتر مطرح میشود.
رسانهها به نوعی در این سالها دچار انفعال و رکود شدهاند. در حال حاضر، رسانههای پیشرو و خبرنگاران فعال و پویایی که در عرصههای مختلف مانند صدا و سیما، مطبوعات و خبرگزاریها حضور داشته باشند و شناخته شده باشند، به ندرت دیده میشود.
ما خبرنگاران نامی و چهرهای نداریم که به دلیل ارائه مطالب راهبردی و مؤثر شناخته شوند، برخلاف بسیاری از کشورهای دیگر که چنین خبرنگارانی دارند. این وضعیت نتیجه تغییرات سیاسی و اجتماعی است که در سطح جامعه طی سالهای اخیر، به ویژه دهه گذشته، رخ داده. این تغییرات باعث شد که بسیاری از سازمانها در موضعگیریهای جدی و انقلابی دچار انفعال شوند.
امروز دیگر نمیتوانیم شکل مدیریت موجود را به انقلاب نسبت دهیم. انقلاب باید در حوزه فرهنگ و سبک زندگی ایرانی باشد، اما مدیران کنونی بیشتر از آنکه به فکر ارتباطات با مردم باشند، بیشتر به بستن ساعت برند و پوشیدن لباسهای برند فکر میکنند تا به مسائل فرهنگی و زیست اجتماعی مردم.
این نوع زیست مدیران تنها از سیاستزدگی بدتر است و همچنان فرهنگ را با خطر روبهرو میکند. بیشتر مدیران از طریق روابط جناحی، ارتباطات باندی و مناسبات گروهی جابجا میشوند و هیچ پشتوانه هنری و فرهنگی ندارند.
«محمدتقی فهیم» کارشناس پیشکسوت سینما:
در مدیریت رسانه عقب ماندهایم
سرعت بالای اتفاقات منطقه به نظر من نشاندهنده یک رویداد مهم بود که باید ما را به خود بیاورد و بفهمیم که چقدر در زمینههای رسانهای، خصوصاً تبلیغاتی، عقبیم. وضعیت بلاتکلیفی بر تمامی حوزههای فرهنگی و رسانهای حاکم شد و همه در حالت دپرس و سردرگمی به سر میبردند.
صاحبخبر -
∎