شناسهٔ خبر: 71387133 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: جوان | لینک خبر

چرا نباید حل مشکلات داخل را به نگاه به خارج پیوند زد

مشکلات داخلی نسخه داخلی می‌خواهد

بدعهدی امریکا را می‌توان در کودتای ۲۸ مرداد ۳۲، مسئله کنسرسیوم و مسئله کاپیتولاسیون در تاریخ روابط صمیمانه و دوستانه ایران و امریکا جست‌و‌جو کرد. امریکا با طراحی و تدارک کودتای ۲۸ مرداد و سرنگونی دولت قانونی ایران، نه تنها به مصدق - که نگاه منفی به ایالات متحده نداشت- خیانت کرد بلکه حتی نسبت به دوستان نزدیک خودش، یعنی شخص محمدرضا شاه بدعهدی کرد و او را هم فریب داد

صاحب‌خبر -

جوان آنلاین: با وجود اعلام موضع رسمی جمهوری اسلامی در عدم مذاکره با امریکا، در داخل برخی از جریانات سیاسی که منافع حزبی خود را در «وجود» مذاکرات می‌بینند، همچنان به طور مستقیم یا تلویحی به طبل مذاکرات می‌کوبند. این جریانات که ید طولایی به تحمیل فانتزی‌های فکری خود به مردم دارند، اکنون با ارائه گزاره‌هایی، چون مذاکره تنها راه حل رفع مشکلات، مقصرسازی ایران و ترویج الگوی رابطه «نا» هوشمندانه! با امریکا، تقلایی برای زنده نگاه داشتن روند مذاکره با امریکا و حتی درگیر کردن سیاست خارجه با آن، در پیش گرفته‌اند. در این راستا، برخی رسانه‌ها مدل مذاکره کنونی چین با امریکا (که هنوز نه عملی شده و نه چشم‌انداز روشنی برای آن وجود دارد) را نمونه موفقیت‌آمیز مذاکره معرفی و از بیان تاریخچه بدعهدی و نیات شوم امریکا اجتناب می‌کنند. در رسانه‌های وابسته آنها، دستورالعمل گره زدن مشکلات داخلی به ارتباط با غرب، با هدف فریب عمومی و نهادینه کردن لازمه ارتباط با امریکا آن‌هم به شیوه دلخواه امریکا به کرات دیده می‌شود. 
به همین دلیل، رفتارشناسی امریکا در طول حیات سیاسی‌اش با ایران و نتیجه اعتماد به آن در طول برجام برای مهار چنین جهت‌دهی سیاسی در داخل و تنویر افکار عمومی ضرورتی اجتناب‌ناپذیر است. در عین حال، این موضوع مستلزم بازنمایی کلید عبور کشور از مشکلات موجود و ارائه نسخه‌های داخلی برای غلبه بر آنها است. 
نکته مهم این است که رفتار امریکا نه مختص ایران که متوجه بسیاری از کشور‌هایی است که مواضع خود را به طور جدی در مقابل هژمونی امریکا و تسلط این کشور قرار داده و به طور واقع‌بینانه در صدد جایابی مناسب خود در نظام بین‌الملل هستند. به عنوان نمونه چین، روسیه، کره شمالی و برخی کشور‌های امریکای لاتین و آفریقا در این پروسه قرار داشته و دارند. 

 بازخوانی رفتار امریکا با مخالفان
اگر منطق دشمنی ایالات متحده امریکا با دیگر کشور‌ها را بررسی کنیم، شباهت عجیبی در نحوه برخورد امریکا با دشمنانش وجود دارد که گویا فقط با کمی تغییر مانند یک فیلم تکراری در سرتاسر دنیا در حال پخش است. از تحریم، تجزیه‌طلبی، تبدیل نارضایتی به شورش و حمایت از گروه‌های مخالف گرفته تا اقدامات نظامی و جنگ‌های نیابتی احاله شده به کشور‌های سوم، همگی از راهبرد‌های امریکا برای غلبه بر مخالفانش در طول حیات خود در عرصه جهان بوده است. نمونه به‌روز آن، جنگ اوکراین و سایه سنگین آن بر کشور‌های اروپایی و کشور‌های منطقه است. 

 امریکا علیه ایران نه فقط انقلاب
رفتار عهدشکنانه و خصمانه امریکا نسبت به ایران از سال‌های نفوذ این کشور در منطقه و از ده‌ها سال پیش از انقلاب وجود داشته و آن‌طور که برخی عناصر غربگرا آن را روایت می‌کنند، مختص انقلاب نبوده است. 
بدعهدی امریکا را می‌توان در کودتای ۲۸ مرداد ۳۲، مسئله کنسرسیوم و مسئله کاپیتولاسیون در تاریخ روابط صمیمانه و دوستانه ایران و امریکا جست‌و‌جو کرد. امریکا با طراحی و تدارک کودتای ۲۸ مرداد و سرنگونی دولت قانونی ایران، نه تنها به مصدق - که نگاه منفی به ایالات متحده نداشت- خیانت کرد بلکه حتی نسبت به دوستان نزدیک خودش، یعنی شخص محمدرضا شاه بدعهدی کرد و او را هم فریب داد و حتی حاضر نشد در کسب منافع در جریان کنسرسیوم (قرارداد نفتی میان ایران و شرکت‌های نفتی بین‌المللی) شاه را مشارکت دهد. 

 برجام، نمود نقض تعهدات بین‌المللی
نمونه بارز و بی‌همتای بدعهدی امریکا چه در دولت‌های دموکرات و چه در ریاست جمهوری ترامپ جمهوریخواه در برجام دیده می‌شود، چراکه آنها به هیچ یک از بند‌های برجام عمل نکردند و در مقابل زیاده‌خواهی آنها برای کسب امتیازات بیشتر افزایش یافت. این نقض آشکار در دوران ترامپ و خروج یکجانبه وی از برجام در سال ۹۷ برای زمینه‌سازی توافقی گسترده‌تر به اوج رسید. از آنجایی که توافق برجام به تصویب شورای امنیت سازمان ملل رسیده بود، اقدام امریکایی‌ها در واقع نقض صریح، فاحش و آشکار قوانین بین‌المللی به شمار می‌رفت. این اقدام امریکا حتی واکنش مقامات اروپایی را برانگیخت و آنها به طور گسترده از این اقدام انتقاد کردند و آن را نقض تعهدات بین‌المللی و تهدیدی برای امنیت جهانی خواندند. همان زمان رهبر معظم انقلاب تأکید داشتند «با این دولت، با این رژیم زورگوی متقلب، باید نشست مذاکره کرد؟ برجام نمونه واضح این است. تازه بنده سخت‌گیری می‌کردم - که البته همه خطوط قرمزی که ما معین کرده بودیم رعایت نشد- طرف مقابل این‌جوری رفتار کرد، خب با این طرف مقابل نمی‌شود مذاکره کرد». در حال حاضر نیز تجربه کردن دوباره برجام در حالی که تهدیدات ترامپ هر روز علیه ایران بیشتر می‌گردد، خطای فاحش راهبردی است و خیال دستیابی به نتایج ملموس در مذاکرات، توهمی بیش نیست. 

 بازخوانی تعهد ایران به برجام
ایران پس از امضای برجام در سال ۱۳۹۴، به‌عنوان کشوری متعهد به‌طور کامل و یک طرفه به تعهدات خود عمل کرد؛ موضوعی که در ۱۶ گزارش آژانس بین‌المللی انرژی اتمی تأیید شد. ایران به حدی در اجرای تعهداتش در برجام و دادن امتیازات وافر به طرف مقابل مصر بود که انتظار داشت که غرب نیز در همین رابطه به تعهداتش عمل کند. به طوری که رئیس‌جمهور وقت ایران، حسن روحانی در اظهاراتی اعلام کرد که تمامی تحریم‌ها و همه قطعنامه‌های ظالمانه لغو خواهد شد و شرایط عادی و معمولی در روابط با ایران آغاز خواهد شد. اما در مقابل کشور‌های غربی و امریکا به هیچ کدام از تعهدات مندرج در برجام عمل نکردند و حتی ترامپ با خروج یکجانبه از برجام در سال ۹۷، سیاست فشار حداکثری را علیه ایران فعال کرد. در نهایت تنها سهم ایران از این تعهد، دادن امتیاز و تأمین منافع غربی‌ها و کسب دستاورد «هیچ» از برجام بود. 
ایران نیز در واکنش به این اقدامات، پس از یک سال صبر و فرصت دادن به اروپا برای عمل به تعهدات برجامی و جبران آثار این اقدام، اجرای تدریجی برخی از تعهدات هسته‌ای خود را به طور معقولانه­‌ای کاهش داد. بعد‌ها دولت دموکرات امریکا نیز با محکوم کردن تصنعی اقدام یکجانبه ترامپ، همان سیاست فشار حداکثری را ادامه داد و در نهایت، مذاکرات به دلیل تعلل و زیاده‌خواهی امریکا و تروئیکای اروپا بی‌نتیجه ماند. 

 لازمه توجه به ظرفیت‌های موجود برای رفع مشکلات
با اینکه جریان‌های غربگرا برای بهره‌برداری سیاسی، با اغماض از ظرفیت‌های داخلی همچنان مذاکره را به عنوان تنها راه حل مشکلات داخلی و حتی خارجی لازم و مشروع جلوه می‌دهند، طبق اظهارات بسیاری از کارشناسان و مسئولان، ریشه حل مشکلات در تدابیر داخلی است. 
ایران با تکیه بر منابع انسانی جوان و متخصص، موقعیت ژئوپلیتیکی منحصر‌به‌فرد و ذخایر عظیم طبیعی می‌تواند با اصلاح ساختار‌های مدیریتی، کاهش وابستگی به درآمد‌های نفتی و سرمایه‌گذاری در فناوری‌های نوین، بسیاری از مشکلات کنونی را به فرصت تبدیل کند. کلید موفقیت در اجرای همزمان این راهکار‌ها با مشارکت مردم، شفافیت و برنامه‌ریزی بلندمدت است. علاوه بر آن، افزایش همکاری با همسایگان و گسترش روابط تجاری با کشور‌های منطقه (مانند عراق، ترکیه و کشور‌های حاشیه خلیج فارس) و همچنین استفاده از ظرفیت سازمان‌های بین‌المللی، چون همکاری با سازمان‌هایی مانند اکو، بریکس و شانگهای برای جذب سرمایه و فناوری و تدابیر لازم برای حذف دلار از مبادلات خارجی می‌تواند سبب غلبه بر تحریم‌ها و چالش‌های اقتصادی، اجتماعی و سیاسی شود. همچنین باید اذهان داخلی به این امر سوق داده شود که برای خارج کردن اقتصاد از رکود، لازم است به توانمندی‌های داخلی و توسعه زیرساخت‌ها تکیه کرد و اینکه در خارج از کشور، دستورالعملی برای سامان دادن به اقتصاد کشور وجود دارد، یک نسخه جعلی و غیر منطبق بر واقعیت است. 

 مذاکره جدید، امتیازات جدید
در حال حاضر، ایالات متحده بعد از کسب امتیازات یک طرفه در برجام و عدم پایبندی به تعهداتش، به تقلا افتاده تا مذاکرات جدیدی را در دوران ریاست جمهوری ترامپ احیا کند. «نیاز» امریکا به این مذاکره با قرائنی، چون پافشاری و ابزار تهدید ترامپ بعد از اعلام موضع رسمی ایران در بیانات رهبری معظم انقلاب مبتنی بر عدم مذاکره با امریکا اثبات می‌شود. از این رو، امریکا در صدد است برنامه قبلی خود برای تغییر در برجام و تحمیل برجام ۲ و برجام ۳ را به قید فوریت در دستور کار خود قرار دهد. به ویژه که در داخل از همان ابتدای استقرار کابینه دولت چهاردهم، سیگنال‌هایی برای لزوم تغییر در برجام به کاخ سفید ارسال شد. ابراز این پیام‌ها از سوی اشخاص بعضاً مسئول، سبب طمع ورزی امریکا شده و فشار‌های کنونی برای وادار کردن ایران به احیای روند مذاکرات هم برای این امر، رقم خورد. مذاکراتی که نتیجه آن با توجه به سابقه رفتاری امریکا از هم اکنون آشکار است؟ کدام انسان عاقلی به این نتیجه محتوم خسارتبار تن خواهد داد. مذاکره با این مختصات نه عاقلانه نه هوشمندانه و نه شرافتمندانه است.