1- يك دهه پيش واژه «جامعه جهاني» در ادبيات ديپلماسي سياست خارجي آمريكا پربسامد بود. آمریکاییها ميگفتند جامعه جهاني نگران اقدامات ايران است. جامعه جهاني نگران توليد بمب هستهاي ايران است. جامعه جهاني نگران نقض حقوق بشر در ايران است. جامعه جهاني نگران رفتارهاي منطقهاي ايران است و ...
با اين حقهبازي 5 دولت هستهاي جهان بهعلاوه آلمان را در يك سوي مذاكره با تهران نشاندند و بر يك توافق به نام برجام رسيدند.
آمريكا به نمايندگي از جامعه جهاني برجام را پاره كرد. سه كشور اروپايي حقهبازتر از آمريكا بهگونهاي ديگر از برجام خارج شدند و به هيچ يك از تعهدات خود عمل نكردند. بعد معلوم شد روسها قرائت جامعه جهاني از تهديدات ايران را قبول ندارند.
چينيها هم ايضا! روسها و چينيها نهتنها در مقابل ايران نيستند نهتنها از همگرايي با آن 4 كشور شرور در تحريمها عليه ايران استقبال نميكنند بلكه خواهان روابط راهبردي طولاني مدت با ايران هستند.
2- تحولات سريع در جهان و منطقه نشان داد آمريكاييها يك تهديد بزرگ براي امنيت «جامعه جهاني» هستند. اكنون دولتي در آمريكا سركار است كه وقيحانه با رونمايي از چهره واقعي خود در سياست خارجياش، تهديد امنيت جامعه جهاني را بهعنوان يك راهبرد دنبال ميكند.
اينكه چرا آمريكاييها به اين روز افتادهاند بهجای مديريت جامعه جهاني براي رسيدن به صلح، نزاع با جامعه جهاني را دنبال ميكنند قابلتأمل و مطالعه است.
امروز رئيسجمهور آمريكا شبيه موجودي شده است كه هر وقت نطق ميكند ميخواهد پاچه حتي رفقا و شركاي خود را هم بگيرد.
رفتارش با كانادا، پاناما ، مكزيك در آمريكاي لاتين ، با فرانسه و آلمان در اروپا ، با چين در آسيا ، با مصر ، اردن و عربستان و ... در غرب آسيا نشان ميدهد ، او به فضاحت «نزاع با همه» رو آورده است.
به یاد این حرف کیسینجر میافتم که یک وقتی گفته بود؛ «دوستی با آمریکا مرگبار و دشمنی با آن خطرناک است». اکنون دولتها به این نتیجه رسیدهاند که هزینه دشمنی با آمریکا کمتر از دوستی با آن است. لذا آنها آن خطر را به این مرگ ترجیح میدهند.
3- نرگسمندي ، خودشيفتگي يا نارسيسم در روانشناسي يك سرفصل شناسايي براي بيماراني است كه به وادي عشق افراطي به خود و تكيه بر خودانگاشتهاي دروني افتادهاند. رئيسجمهور آمريكا و اطرافيان او در اين وادي سير ميكنند.
آنها با سياست خارجي «نزاع با جامعه جهاني» يك اختلال جدي در روابط بينالملل حقوق بينالملل پديد آوردهاند!
اين رويكرد، رهبران آمريكا را در جايگاه خودپرستي و خودپسندي نشانده است.
طبيعي است آنها نميتوانند به سرنوشت ديگران بينديشند و منشأ اصلي نقض حقوق بشر در جهان همين جماعت امپرياليست ميباشند.
افراد خودشيفته و نارسيست نيازمند توجه زياد از سوي ديگران به خود هستند.
اينكه ترامپ ميخواهد اقوال و افعال او سرخط خبرهاي جهان باشد ناشي از شدت اين بيماري در حكمراني آمريكا است.
4- آمريكاي دوره ترامپ از ايران چه ميخواهد. فهرست خواستههاي او در فرمان اجرايي او به چشم ميخورد :
الف- ايران فعاليت هستهاي خود را فراموش كند و تحت نظارت آمريكا قرار گيرد!
ب- فعاليت نظامي خود را متوقف کند و حتي به توليد سلاحهاي متعارف هم فكر نكند.
ج- از گروههاي مقاومت حمايت نكند و حضور خود را در غرب آسيا فراموش كند.
د- و ...
اين خواستهها شبيه يك رؤيا و آرزو آنهم از سوي يك حكمران خودشيفته است.
ترامپ با اين پيششرطها خواهان گفتوگو با ايران است. به قول رئيسجمهور ما اگر تو خواهان گفتوگو هستي اين غلطها چيست كه میکنی! رئيسجمهور ما، ترامپ را با دو صفت نامرد و فريبكار ميشناسد. طبيعي است گفتوگو با او منتفي است.
ترامپ با اين خواستهها خواهان گفتوگو با كساني از سوي ايران است كه كمترين عقل را داشته باشند از بهره هوشي پايين برخوردار باشند و به شرافت ملت ايران فكر نكنند! او با اين رويكرد آدرس آدمهاي احمق و خائن را در تهران داده است!
5- ترامپ فراموش كرده است كه نزاع با جامعه جهاني را به منظور كسب درآمد براي دولت آمريكا براي جبران كسري بودجه ، پرداخت بدهيهاي دولت و ... اتخاذ كرده است.
او همه چيز را محاسبه كرده است الاّ محاسبه هزينه نزاع با جامعه جهاني!
اكنون يك صداي واحد در منطقه و جهان عليه زيادهخواهيها و زورگوييهاي حكمرانان آمريكا به گوش ميرسد. اين صداي واحد در يك سال و اندي گذشته در جريان طوفانالاقصي در 5 قاره جهان حتي دانشگاههاي معتبر آمريكا شنيده شد.
ملت ايران و قهرمانان و پهلوانان جبهه مقاومت اين صدا را در غرب آسيا نمايندگي ميكنند و به زودي آزادگان جهان براي رهايي از تجاوزات آمريكا به جامعه جهاني و حقوق بينالملل ، به اين صدا خواهند پيوست. اين صدا هزينه حكمراني در كاخ سفيد را مضاعف خواهد كرد.
نزاع با جامعه جهاني!
صاحبخبر -
∎