به گزارش «خبرنامه دانشجویان ایران»؛ یادداشت از حمزه دستیار///* مسئله اصلی من با FATF ذیل یک راهبرد کلان جهانی تعریف می شود، معتقدم اصولاً باید اصالت را به راهبرد داد و نه به تاکتیک، خب این اصالت راهبرد یعنی چه؟
به هر طریق سیاستگذاری کلان حاکمیت کشور گذار از غرب به شرق است، همزمان با تحولات جهان و انتقال قدرت از غرب به شرق جهان، به همین دلیل در مقابل گروه G7، بریکس ایجاد شده و ایران هم به عضویت این گروه درآمده است، پس اگر با جدیت چنین راهبرد کلانی را انتخاب کردیم باید در عمل نیز نشان دهیم.
FATF و لوایح دیگر بخشی از سیاستگذاری گروه G7 است، اگر بریکس و ما در تقابل با G7 هستیم، در همه زمینه ها باید اصول و استانداردهای خود را تعریف کنیم و از بازی در زمین رقیب خودداری کنیم، این حداقلیات عقلانیت در تقابل سیاسی اقتصادی در بالاترین سطح ممکن است.
طرفداران FATF عموما نگاه تاکتیک وار به مسئله دارند، می گویند عضو شویم تا از بهانه های تحریم مصون باشیم( که در عمل قطعاً چنین نیست) درحالیکه ما سالهاست ادعای یک راهبرد کلان به نام گذار از غرب و تک ابرقدرتی ایالت متحده را داریم.
لذا راهبرد بر تاکتیک، ارجحیت دارد، هیچ دلیلی ندارد کشوری که عضو بریکس شده تا آقایی غرب را بشکند رفتار خودش را *ذیل استانداردهای غرب* تعریف کند، شاید عده ای بگویند بقیه اعضای بریکس هم عضو FATF هستند، اولاً هیچکدام از آن ها درگیر جنگ موجودیتی ایدئولوژیک با غرب نیستند، دوماً هیچکدام ذیل تحریم های فلج کننده نیستند، سوما هیچکدام تجربه ما در اعتماد به سازوکارهای بین المللی و ضربه خوردن از همان سوراخ را ندارند.(روسیه چند سالیست درگیر جنگ و تحریم است که صد البته با ایران در هیچ مقیاسی قابل مقایسه نیست)
مثلاً: اعتماد ما در ارسال اسناد سازمان های هسته ای به آژانس بین المللی انرژی اتمی جهت اعلام حسن نیت همانا و ارسال اطلاعات ما توسط سازمان های جهانی به رژیم صهیونسیتی، ترور دانشمندان و پروژه خرابکاری در تأسیسات ایران همانا.
*فعال سابق دانشویی