نهاد دانشگاه همواره از زمان تأسیس تا به امروز عمدتاً به عنوان نهادی برای آموزش و انتقال دانش، پژوهش، مرکز توسعه فناوری و همکاری با صنعت شناخته شده و با رشد رویکردهای نوین به نوآوری، نقش دانشگاهها در خلق ثروت و توسعه اقتصادی بیشتر از گذشته برجسته شده است. دانشگاهها و پژوهشگاهها دیگر تنها مراکز تولید علم و پژوهش نیستند بلکه به نهادهایی تبدیل شدهاند که نقشهای اجتماعی و اقتصادی جدیدی را بر عهده گرفتهاند و حتی عدهای معتقد هستند که دانشگاهها باید در کنار نوآوری و پژوهش، به نیازهای جوامع پیرامونی خود پاسخ دهند و نقش خود را در ایجاد تغییرات اجتماعی و اقتصادی پررنگتر کنند.
در این راستا، بسیاری از دولتها در سطح جهانی سیاستهایی را طراحی کردهاند که به تقویت کارکردهای آموزش، پژوهش و مأموریتهای جدید دانشگاهها کمک میکند. در ایران نیز، همانند بسیاری از کشورهای دیگر، دانشگاهها در شرایط پیچیدهای به سر میبرند و با توجه به تحولات جهانی و نیازهای داخلی کشور مأموریتهای ویژهای دارند. با همه اینها طی سالهای گذشته دانشگاهها شرایط متفاوتی داشتهاند. در همین خصوص پژوهشگر ایرنا گفتگویی با «علیرضا شریفی یزدی» جامعهشناس انجام داده است. متن گفتگو را در ادامه میخوانیم:
دانشگاه باید عقل متصل جامعه و عقل متصل نظام حاکمیتی باشد
ایرنا: در شرایط فعلی جایگاه نهاد دانشگاه در کشور را چگونه می بینید؟
شریفی یزدی: در ارتباط با جایگاه نهاد دانشگاه در کشور، به ۲ شکل میتوان بحث کرد؛ یکی جایگاه فعلی که دارد، دیگری جایگاهی که باید داشته باشد. در مورد اینکه دانشگاه چه جایگاهی بایدداشته باشد، میتوان چنین گفت که به طور طبیعی دانشگاه باید عقل متصل جامعه و عقل متصل نظام حاکمیتی باشد؛ به این معنی که آن چه در قوه مجریه اتفاق میافتد در ابعاد مختلف اجتماعی، اقتصای، فرهنگی، زیست بومی، آموزشی، سیاست خارجی و غیره علیالقاعده باید مغز متفکر این مجموعه دانشگاه و دانشگاهیان باشند که با مطالعه دقیق شرایط روز جامعه و نیازهای امروز و آیندهپژوهی در مورد آن چیزی که در سالهای آینده ممکن است برای ما پیش بیاید، یک چنین جایگاهی را باید برای دانشگاه قائل باشیم.
آن چه که امروز دانشگاههای ما با آن روبه رو هستند، اینگونه است که بخش بزرگی از آنها به طور طبیعی تبدیل شدهاند به کارخانه تولید مدرک و آموزشهای نصف و نیمه در ابعاد مختلف، با فارغالتحصیلانی که ضمن این که آموزش کافی ندیدهاند اما مدرک دارند. به تبع آن مدرکشان انتظارات و توقعاتی در آنها شکل میگیرد که دولت و حاکمیت تاکنون نتوانسته و به طور طبیعی هم نمیتواند به آنها پاسخ دهد. بخشی از دانشگاه هم در شرایط فعلی که خوب فعالیت میکند به دلیل این که به جای عقل متصل عقل منفصل شده؛ یعنی خودش تولیدکننده علم، مصرفکننده علم و حتی خودش از بین برنده علم است، ارتباطی که باید بین بخشهای صنعت، خدمات، کشاورزی و دانشگاه وجود داشته باشد به شکل بهینه جود ندارد.
بنابراین جایگاه دانشگاه در کشور برای حل بحرانها و ابر بحرانهایی که امروز در جامعه ما شکل گرفته و وجود دارد و با واژه ناترازی از آن یاد میکنیم، جایگاهی سست است و اگر در حوزههایی کار کرده و حرفی برای گفتن داشته، در بسیاری از موارد دیده نشده و خیلی وقتها هم این که آن چه را که دارد انجام میدهد اساساً از دیوارهای بلند دانشگاه خارج نمیشود و به صورت یک برنامه مدون عملیاتی در بسیاری از موارد با کمال تاسف پیش نیامده و رخ نداده است.
دانشگاه از نخبگان خالی شده است
ایرنا: با آگاهی نسبت به این نقش دانشگاه که شما تشریح کردید، امروز ما با مسائلی همچون مهاجرت نخبگان در حوزههای مختلف، مهاجرتپذیریها و مسائل مربوط به روابط بینالملل مواجهه هستیم. آیا دانشگاه میتواند در این حوزهها تاثیرگذار باشد یا پاسخی برای حل این مسائل داشته باشد؟
شریفی یزدی: طبیعتاً دانشگاه میتواند نقشآفرینی چشمگیری داشته باشد اما این امر به دلایلی در حال حاضر محقق نمیشود. نخستین دلیل، خالی شدن دانشگاه از نخبگان به ۲ شکل است. از یک سو، به دلیل عدم جذابیت اقتصادی، بخش زیادی از اهل تفکر کشور را ترک کرده و مهاجرت میکنند. استادان برجسته و تراز اول ما در حوزههای مختلف، متأسفانه جذب کشورهای آمریکایی، اروپایی، استرالیایی و اخیراً کشورهای منطقه مانند عمان، امارات و ترکیه شدهاند.
از سوی دیگر، گزینشهای سختگیرانه و ایدئولوژیک که معمولاً در جذب نیرو اعمال میشود، موجب شده است که افراد توانمند، کارآمد، جوان، باسواد و باانگیزه از مدار خارج شوند. در مقابل، برخی افراد خودی، گاه با رانت و گاه افراد متوسطالحال، جایگاههای دانشگاهی را اشغال میکنند؛ امری که طبیعتاً با آن سطح علمی، آگاهی، ضریب هوشی و توانمندی دانشی، نمیتواند منجر به نقشآفرینی مؤثر شود.
ایرنا: پس با چنین شرایط پیش آمده، چه میتوان کرد؟
شریفی یزدی: اگر دانشگاه بخواهد در زمینههایی که اشاره کردید توانمند باشد، باید درهای خود را بگشاید تا همه افراد، با دیدگاههای متفاوت، حتی منتقدان، بتوانند در فضایی آزاد و در کرسیهای آزاداندیشی نظرات خود را بیان کنند. در این تبادل و تضارب آرا، راهحلهایی برای مشکلات ارائه خواهد شد. این امر مستلزم آن است که جامعه دانشگاهی روحیه پذیرش و صبوری بیشتری داشته باشد و در مواجهه با انتقاد، واکنشهای تند و سرکوبگرایانه نشان ندهد. هر استادی که نقدی ارائه میدهد، نباید از دایره تدریس و تحقیق حذف یا حتی اخراج شود. ترس از دست دادن شغل و آینده نباید بر زندگی افراد سایه بیندازد، تا بتوانند با آسودگی نظر خود را بیان کنند، بهویژه در حوزههایی که چالشبرانگیزتر.
دولت چهاردهم میتواند یکی از کانالهای مناسب باشد که استادان مختلف با گرایشهای متفاوت را گرد هم آورد
ایرنا: نهاد دانشگاه، بهویژه در حوزه علوم انسانی، چگونه میتواند به گفتمانسازی در زمینه برجستهسازی مفاهیمی مانند ایران، وفاق ملی و... کمک کند، بهویژه در دولت چهاردهم؟
شریفی یزدی: دولت چهاردهم که مطرح شده، میتواند یکی از کانالهای مناسب و مؤثر باشد که استادان مختلف با گرایشهای متفاوت را گرد هم آورد و زمینهای را فراهم کند تا دانشگاه بتواند آزادانه اظهارنظر کند، خروجیهای مناسبی داشته باشد و این خروجیها را در اختیار دولت و حاکمیت قرار دهد تا براساس یک برنامه علمی پیش برود اما برای رسیدن به این هدف با موانع بزرگی مواجه هستیم.
ایرنا: این موانع چه هستند؟
شریفی یزدی: نخستین مانع، جایگزینی استادان متوسطالحال و معمولی بهجای استادانی است که صاحبنام، اهل قلم، اندیشمند، منتقد و دارای آثار شناخته شده در سطح علمی و جهانی هستند. نکته دوم، ضعف ارتباط دانشگاه با مراکز علمی بینالمللی است. متأسفانه در سالهای اخیر، به دلایل مختلف، از جمله مسائل اقتصادی، سیاسی و تحریمها این ارتباط به شدت کاهش یافته است. در حال حاضر، یک ارتباط سیستماتیک و منظم برای تبادل استاد و دانشجو یا وجود ندارد یا بسیار محدود است. این امر موجب شده است که ما از آخرین یافتههای علمی دنیا عقب بمانیم و در نتیجه آنچه در کشور مطرح میشود، همخوانی چندانی با نیازهای روز جهان و جامعه ما نداشته باشد.
راهحلهایی که ارائه میشوند، اغلب تاریخ مصرف گذشته دارند، آثار علمی که چاپ میشوند، چندین سال از تحولات علمی جهان عقبتر هستند و رویکرد پژوهشگران ما به مسائل و مشکلات جامعه، متأسفانه قدیمی است. معمولاً یک کتاب یا مقاله علمی معتبر در سطح جهانی منتشر میشود، اما چون بسیاری از دانشجویان و اساتید ما به زبان اصلی تسلط ندارند، باید منتظر ترجمه آن بمانند. این روند چندین سال طول میکشد و این تأخیر، ما را بیشازپیش عقب میاندازد.
مشکل دیگر، بیتوجهی مدیران، سیاستگذاران و مدیران ارشد کشور به همراهی و مشورت با دانشگاه است. بسیاری از این افراد، مدارک دانشگاهی خود را از مراکز مختلف دریافت کردهاند و به همین دلیل، خود را صاحبنظر و بینیاز از نظرات دانشگاهیان میدانند. از سوی دیگر، این نگرانی نیز وجود دارد که اگر افراد فرهیخته بهعنوان عقل منفصل در کنار آنها قرار گیرند، برنامهها را نقد کنند و چالش ایجاد شود، جایگاه مدیران به خطر بیفتد. به همین دلیل، بسیاری از مدیران ارشد و میانی تمایل چندانی به همکاری با دانشگاه ندارند.
در حوزه علوم انسانی، اوضاع پیچیدهتر است. در ۲ دهه اخیر، بهویژه از زمان دولت نهم و دهم، تفکری در کشور شکل گرفت که معتقد بود ما باید بهطور مستقل تولیدکننده دانش باشیم و آنچه در جهان میگذرد برای ما چندان ضرورتی ندارد. گرچه این رویکرد بهصورت رسمی اعلام نشد اما در عمل مشاهده کردیم که سیاستگذاریها بر این اساس پیش رفتند و در نتیجه ارتباط ما با مراکز علمی معتبر جهانی تقریباً قطع شد.
این تفکر که ما میتوانیم بهتنهایی علوم انسانی را تولید کنیم، موجب شد که برای بسیاری از رشتهها، پسوند «اسلامی» و سپس «اسلامی-ایرانی» افزوده شود. مفاهیمی مانند روانشناسی اسلامی، جامعهشناسی اسلامی و مدیریت اسلامی شکل گرفتند و مراکزی برای پژوهش در این زمینهها تأسیس شد. طی سالیان متمادی، بودجههای زیادی صرف این حوزه شد و امروز شاهد خروجیهای آن هستیم. در حالی که علوم انسانی، همانند سایر علوم، ماهیتی جهانی دارند. اگر ما نظریهای داریم که بر پایه منابع غنی اعتقادیمان شکل گرفته است، باید آن را بهعنوان یک نظریه علمی تدوین کنیم، به مراکز علمی دنیا عرضه کنیم، در معرض نقد و آزمون قرار دهیم و آن را چکشکاری کنیم. اگر این نظریه در جامعه علمی جهان پذیرفته شد، میتوان از آن استفاده کرد. اما صرفاً تکرار واژهها، انشانویسی و موضعگیریهای ایدئولوژیک، هیچگاه منجر به تولید علم نخواهد شد و در نتیجه چنین رویکردی کارایی درونی و بیرونی نخواهد داشت.
ما در ۲ تا سه دهه اخیر، تجربههای متعددی در این زمینه داشتهایم و ادعاهای بسیاری در این حوزه مطرح شده است اما تنها بخش اندکی از آنها توانستهاند از فیلتر نقد علمی عبور کنند و بهعنوان نظریهای علمی پذیرفته شوند. در مقابل، بخش اعظم این تلاشها، صرفاً به موضعگیریهای ایدئولوژیک، تکرارهای ملالآور و انشانویسیهایی تبدیل شدند که هرگز جایگاه علمی پیدا نکردند.
در حوزه علوم انسانی، نیازمند گفتوگوی جدی در مراکز تحقیقاتی و پژوهشی هستیم
ایرنا: با توجه به این موانع، در حوزه علوم انسانی چه باید کرد؟
شریفی یزدی: در حوزه علوم انسانی، نیازمند یک گفتوگوی جدی در مراکز تحقیقاتی و پژوهشی هستیم تا بتوانیم اندیشه و تفکر را بارور کنیم. این امر تنها در فضایی آزاد، بدون دلهره، بدون ترس از دست دادن شغل و بدون نگرانی از برچسبزدنهای سیاسی ممکن خواهد بود. در چنین شرایطی، علوم انسانی میتواند در خدمت نظام تصمیمگیری کشور قرار گیرد و به توسعه علمی و فرهنگی جامعه کمک کند.
ایرنا: نهاد دولت چگونه میتواند یا باید در این حوزه شرایط را برای نهاد دانشگاه فراهم کند یا از آن حمایت کند؟
شریفی یزدی: دانشگاهی که امروز شاهد آن هستیم-بهجز مراکز معدود-بهشدت منفعل عمل میکند و از جایگاه علمی که کشور ما به آن نیاز دارد، عقب مانده است. معیارهایی مانند مقالات ISI یا هر شاخص دیگری، بهتنهایی نمیتوانند نشاندهنده یک دانشگاه پویا باشند. به نظر من، باید مراکز آموزش عالی که در دهه ۷۰ و ۸۰ بهشدت از نظر کمی گسترش یافتند، تا حدی محدودتر شوند و تمرکز بیشتری بر کیفیت دانشگاهها صورت گیرد. بسیاری از این مراکز، از جمله برخی واحدهای دانشگاه آزاد، دانشگاههای علمی کاربردی و حتی برخی دانشگاههای دولتی، استانداردها و کیفیت لازم را ندارند و با تعریف جهانی از دانشگاه فاصله دارند. اگر این مراکز بخواهند در خدمت دولت و حاکمیت قرار بگیرند، نخست باید روی کیفیت آنها کار شود. همچنین، باید اجازه داد اساتید و دانشجویان مقاطع کارشناسی ارشد و دکتری با دانشگاههای معتبر و بزرگ دنیا در ارتباط باشند. امضای تفاهمنامههای همکاری بین دانشگاههای ایران و مراکزی در کابل، دمشق، بغداد یا لبنان-که بسیاری از آنها در رنکینگ جهانی دانشگاههای سطح پایینی محسوب میشوند-نمیتواند توانمندی علمی کشور را ارتقا دهد.
یکی دیگر از راهکارها، تقویت پژوهشهای دانشگاهی، بهویژه پژوهشهای کاربردی است که بتوانند معضلات و مشکلات کشور را شناسایی کرده و برای آنها راهکار ارائه دهند. برای این منظور، دانشگاهها باید سرمایهگذاری بیشتری در ۲ حوزه داشته باشند: اول، هیئتهای علمی پژوهشی و دوم، مراکز پژوهشی مانند پژوهشکدهها، اندیشکدهها، و مؤسسات تحقیقاتی. در این صورت، آنچه مدنظر شماست، بهتر و مؤثرتر محقق خواهد شد.