شناسهٔ خبر: 71369403 - سرویس بین‌الملل
نسخه قابل چاپ منبع: جوان | لینک خبر

تعامل طالبان با ترامپ اول تقابل با ترامپ دوم

در میان طالبان به‌ویژه نسل جدید که از آنان به‌عنوان «نئوطالبان» یاد می‌شود تلاش‌هایی برای عادی‌سازی روابط با امریکا صورت گرفته، اما این تلاش‌ها هر بار با شکست و ناامیدی مواجه شده است

صاحب‌خبر -

جوان آنلاین: در طول چهار سال ریاست‌جمهوری جو بایدن، خروج مفتضحانه نیرو‌های امریکایی از افغانستان همواره به‌عنوان یک «بختک» بر سر او، دولتش و همچنین دموکرات‌ها در کنگره سایه افکنده بود. در این مدت، شاید بتوان گفت در کنار بحران‌های اوکراین و فلسطین و حتی مهم‌تر از مسئله جمهوری اسلامی ایران، افغانستان سومین موضوع مهم و بحث‌برانگیز در سیاست خارجی امریکا بوده که تأثیرات منفی آن بر سیاست داخلی این کشور نیز محسوس است. 
در واقع، این دولت اول دونالد ترامپ بود که مذاکرات و توافق با طالبان را آغاز کرد، اما اجرایی شدن این تصمیم به بدترین نحو ممکن در دولت جو بایدن رخ داد. پس از ترامپ، بسیاری حتی در افغانستان انتظار بازبینی بایدن در توافق امریکا و طالبان را داشتند، اما او به دلیل نگرش منفی‌ای که از دوران باراک اوباما نسبت به افغانستان داشت، نه‌تنها این توافق را بازبینی نکرد، بلکه حتی یک پایگاه یا سرباز امریکایی نیز در این کشور باقی نگذاشت. 
با شروع رقابت‌های انتخابات ریاست‌جمهوری امریکا، مناقشات میان جمهوری‌خواهان و دموکرات‌ها سر افغانستان تشدید شد. ترامپ بار‌ها از بیش از ۸ میلیارد دلار سلاح، تجهیزات و امکاناتی که در افغانستان برای طالبان باقی ماند، خروج نیرو‌های امریکایی از پایگاه مهم بگرام و در اختیار گرفتن آن از سوی چین انتقاد کرد و وعده بازگشت به این پایگاه را داد. در نهایت، پس از پیروزی مجدد ترامپ، اعضای ارشد دولت او به‌ویژه در وزارت امور خارجه و بخش‌های نظامی، امنیتی و اطلاعاتی، از میان مخالفان خروج امریکا از افغانستان و مخالفان سرسخت طالبان انتخاب شدند. 
از سوی دیگر، جمهوری‌خواهان در کنگره لوایحی را تصویب کردند که بر اساس آن کمک‌های امریکا به طالبان باید متوقف شود. ترامپ نیز این فرمان را امضا و اجرا کرد. این کمک‌ها عمدتاً بشردوستانه و از طریق سازمان‌های وابسته به سازمان ملل انجام می‌شد، اما سناتور‌های جمهوری‌خواه مدعی بودند این کمک‌ها به‌طور غیرمستقیم در اختیار طالبان قرار می‌گیرد، هرچند طالبان همواره این ادعا‌ها را رد کرده است. 

 ترامپ و توافقات پنهانی با طالبان
پیش از بررسی سیاست‌های احتمالی ترامپ در قبال افغانستان، لازم است حقایقی درباره تعامل او با طالبان در دوره نخست ریاست‌جمهوری‌اش ذکر شود:
۱- ترامپ در نتیجه مذاکرات دوحه، بدون در نظر گرفتن دولت سابق افغانستان با طالبان به توافق رسید. 
۲-گزارش‌های متعددی درباره ضمایم پنهانی این توافقنامه وجود دارد که هیچ‌گاه جزئیات آن منتشر نشد. مقامات امریکایی اعلام کردند این ضمایم مربوط به حمله نکردن به نیرو‌های امریکایی و نحوه خروج آنان از افغانستان بوده است. 
۳- روند اجرای این توافقنامه، فشار زیادی بر محمد اشرف غنی، رئیس‌جمهور فراری افغانستان وارد کرد تا پیش‌شرط‌های طالبان از جمله آزادی صد‌ها زندانی این گروه و همچنین اعضای القاعده و داعش را بپذیرد که وضعیت امنیتی افغانستان را وخیم‌تر کرد. 
۴- با وجود شکست ترامپ در انتخابات بعدی، سیاست‌های او در قبال طالبان در دولت بایدن ادامه یافت. این روند به سقوط دولت اشرف غنی و تسلط طالبان بر کابل منجر شد. برخی تحلیلگران معتقدند امریکا عامدانه زمینه تسریع پیشروی طالبان را فراهم و دولت وابسته به خود را قربانی خروج از افغانستان کرد. 
اما با خروج آخرین سرباز امریکایی به یکباره ورق برگشت و امریکا برخلاف تعهدات خود به طالبان، تحریم‌های مالی و بانکی را علیه این گروه اعمال کرد، دولت آنان را به رسمیت نشناخت و نام رهبران طالبان را از فهرست سیاه خارج نکرد. 

 رویکرد جدید ترامپ نسبت به طالبان و افغانستان
در چهار سال ریاست‌جمهوری بایدن، روابط امریکا و طالبان همراه با تحریم‌های مالی، تنش‌های سیاسی و قطع روابط رسمی بود. با پیروزی مجدد ترامپ، سیاست‌های او تغییرات جدی داشت. برخلاف گذشته که از بازگشت به پایگاه بگرام سخن می‌گفت، این‌بار به‌جای جنگ نظامی، تمرکز خود را بر جنگ اقتصادی گذاشت. او از اظهار نظر صریح درباره سیاست‌های خود در قبال افغانستان خودداری کرد و در نشست خبری با نخست‌وزیر رژیم صهیونیستی نیز به صورت توهین‌آمیزی از پاسخ به پرسش خبرنگار زن افغان به این موضوع طفره رفت. 
در این بین، تنها نکته‌ای که ترامپ و بیشتر سناتوران جمهوری‌خواه در مورد افغانستان بر آن تأکید داشته‌اند و برجسته بوده، قطع کمک‌های امریکا به طالبان است. او با صدور فرمانی، کمک‌های جهانی این کشور را برای بازبینی مجدد متوقف کرد که شامل حال افغانستان نیز می‌شود. با این‌حال، وزیر خارجه امریکا در برخی موارد، از جمله غذا و دارو استثنائاتی قائل شد. 
این رویکرد ترامپ، تأثیرات مثبت و منفی بر طالبان داشت؛ از یکسو توقف کمک‌های نقدی امریکا به نام افغانستان به مخالفان طالبان با استقبال این گروه روبه‌رو شد، اما از سوی دیگر، تأثیرات منفی اقتصادی مانند کاهش ارزش پول ملی افغانستان، مشکلات پرداخت حقوق کارمندان دولتی و اختلال در کمک‌های بشردوستانه را به دنبال داشت. 
با توجه به آنچه مطرح شد، دونالد ترامپ سیاستی شبیه بسیاری از کشور‌های دیگر از جمله ایران را در مورد افغانستان نیز دنبال می‌کند؛ سیاست فشار اقتصادی، اعمال تحریم‌ها و توقف کمک‌ها به نام این کشور، اما این‌که چه رویکردی را در مورد آینده سیاسی افغانستان دنبال خواهد کرد، هنوز مشخص نیست. 

 نگاه طالبان به ترامپ
با توجه به اینکه ترامپ معمار توافق دوحه و به نوعی به رسمیت شناختن طالبان بود، برخی مقامات ارشد این گروه، به‌ویژه اعضای تیم مذاکره‌کننده مانند عباس استانکزی، دیدگاه‌های مثبتی نسبت به او داشتند. استانکزی در کابل ترامپ را فردی «قاطع و با جرئت» خواند و خواستار تغییر سیاست‌های امریکا در قبال افغانستان، بازگشایی سفارت امریکا در کابل، رفع تحریم‌ها و آزادسازی دارایی‌های مسدودشده افغانستان شد. او گفت هیچ دشمنی و هیچ دوستی دائمی نیست و روابط امریکا و طالبان می‌تواند عادی‌سازی شود. 
بااین‌حال، این خوش‌بینی دوام نداشت و ترامپ نشان داد دوره طلایی گذشته در قبال طالبان تکرار نخواهد شد. سیاست فشار اقتصادی و تحریم همچنان ادامه خواهد داشت تا طالبان را وادار به پذیرش خواسته‌های امریکا کند. بااین‌حال، هنوز مشخص نیست این خواسته‌ها دقیقاً چه خواهد بود. از سوی دیگر، ملا هبت‌الله آخندزاده، رهبر طالبان هیچ تمایلی به عقب‌نشینی از مواضع سختگیرانه خود نشان نداده و اولویت او همچنان اجرای کامل شریعت اسلامی و عدم کرنش در برابر امریکا و غرب است. 
البته در میان طالبان به‌ویژه نسل جدید که از آنان به‌عنوان «نئوطالبان» یاد می‌شود، تلاش‌هایی برای عادی‌سازی روابط با امریکا صورت گرفته، اما این تلاش‌ها هر بار با شکست و ناامیدی مواجه شده است. دلیل این شکست، علاوه بر سیاست‌های امریکا، مواضع سرسختانه رهبر طالبان است. با توجه به مطرح شدن تحولات جدید سوریه به عنوان یک الگو و از سوی دیگر، با تشدید اختلافات داخلی در طالبان، حتی گمانه‌زنی‌هایی درباره تلاش برای کنار زدن ملا هبت‌الله از سوی برخی چهره‌های مهم ناراضی در میان این گروه مطرح شده است، اما پایگاه قدرت او در قندهار و حلقه نزدیکانش همچنان مستحکم است و تحقق این سناریو بعید به نظر می‌رسد. در این مورد به صورت مشخص از سراج‌الدین حقانی، وزیر کشور طالبان و رئیس شبکه حقانی یاد می‌شود که همزمان با تحولات اخیر، در ماه‌های گذشته دو سفر مهم و البته تا اندازه‌ای مشکوک و طولانی به امارات متحده عربی و عربستان سعودی داشته و این گمانه را به وجود آورده که او به دنبال فرستادن پیام‌هایی به دولت جدید امریکاست، هرچند هنوز هیچ سند و منبع موثقی این گمانه‌ها را تأیید نکرده است. با این وجود، به‌رغم اختلافات داخلی، مقام‌های ارشد طالبان تا اینجا همچنان خود را به حفظ انسجام سیاسی و داخلی ملزم دانسته‌اند.