شناسهٔ خبر: 71368629 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: روزنامه وطن‌امروز | لینک خبر

فهرست فیلم‌های اکران نوروز چه چشم‌اندازی را از فروش سینمای ایران در سال 1404 نشان می‌دهد؟

۸ ضلعی نوروزی

صاحب‌خبر - هنوز بهمن‌ماه به پایان نرسیده و تب جشنواره فجر فروکش نکرده است که اعلام شد بر اساس تصمیم شورای صنفی نمایش و موافقت سازمان سینمایی، فیلم‌های «بامبولک» ساخته آرش معیریان، «پسر دلفینی ۲» ساخته محمد خیراندیش، «پیشمرگ» از علی غفاری، «رها» ساخته حسام فرهمند، «دایناسور» به کارگردانی مسعود اطیابی، «عینک قرمز» اثر حسین مهکام، «کوکتل مولوتوف» از حسین امیری‌دوماری و «موسی کلیم‌الله» به کارگردانی ابراهیم حاتمی‌کیا به عنوان ترکیب نهایی اکران نوروزی مشخص شدند.یکی از این ۸ اثر، هم قرار است سهم انیمیشن‌ها در اکران نوروزی را ادا کند هم سهم سینمای کودک را. یک فیلم نوجوانانه هم در میان این آثار به چشم می‌خورد، همچنین یک کار اجتماعی، یک کار مرتبط با موضوعات انقلاب و دفاع‌مقدس و یک کار تاریخی. ۳ اثر باقیمانده کمدی‌هایی تجاری هستند که در یک اتفاق عجیب، چند نمونه شبیه به هم از آنها را در یک بازه زمانی محدود به رقابت با یکدیگر فرستاده‌اند. چینش اکران نوروزی نقش تعیین‌کننده‌ای در روندهای سینمای ایران دارد، از همین رو غیر از نقد و بررسی تک‌تک آثاری که در این فصل به نمایش درمی‌آیند، نوع ترکیب آثار این فصل از اکران هم معمولا محل تحلیل‌های جداگانه‌ای قرار گرفته‌ است. در ادامه، ضمن مرور کلی بر اهمیت اکران نوروزی و کیفیت تاثیرگذاری‌اش در اکران مابقی سال، نگاهی به ترکیب آثار حاضر در اکران عید 1404 شده و در دنباله آن مشخصاتی از هر کدام ذکر شده است. * اکران نوروز؛ تهدید برای فیلم‌ها یا فرصت؟ تا کمتر از ۲ دهه پیش اکران نوروز فصل مرده نمایش و فروش فیلم‌ها در سینمای ایران بود. در حقیقت حتی اصطلاح اکران نوروز در آن دوره‌ها چندان باب نبود، چون هیچ‌کدام از فیلمسازان روی این بازه زمانی برای توزیع مناسب آثارشان حسابی باز نمی‌کردند. حتی مثلا وقتی قرار شد بهروز افخمی فیلم «شوکران» را بسازد، اول فکر کرد اگر این اثرش به دلیل محتوای جنجالی و حساسیت‌برانگیزی که دارد در جشنواره فجر به نمایش دربیاید، ممکن است پیش از اکران عمومی آن حاشیه‌هایی به وجود بیاید و به همین دلیل در فستیوال شرکت نکرد. پس از آن هم برای اینکه شروع اکران فیلم در فضایی آرام برگزار شود، بازه زمانی تعطیلات نوروزی را برای نمایش آن انتخاب کرد که داوطلب چندانی هم نداشت. حالا اما پررونق‌ترین زمان برای نمایش فیلم‌ها، اکران نوروزی به ‌حساب می‌آید. این اتفاق پس از اکران سری اول اخراجی‌ها در سال ۱۳۸۵ رخ داد و سری‌های دوم و سوم این فیلم و همین‌طور سری اول «رسوایی‌ها» که کارگردان آن هم مسعود ده‌نمکی بود، در نوروز اکران شدند و به فروش خوبی دست یافتند. اساساً در نوروز فرصت مناسبی برای فروش بالای آثار کمدی فراهم می‌شود اما از رونقی که در این بازه زمانی به وجود آمده بود، در همان ابتدای کار بعضی آثار دیگر هم توانستند استفاده کنند. به عنوان مثال «جدایی نادر از سیمین» که همزمان با «اخراجی‌های ۳» اکران شد، به فروش بالای دست یافت. البته باید توجه داشت که هر فصلی یا موسمی از سال برای نمایش انواع بخصوصی از فیلم‌ها مناسب است؛ مثلا در سینمای آمریکا بعضی فیلم‌ها در مقطع تعطیلات سال نو اکران می‌شوند، بعضی دیگر همزمان با وقتی که کودکان به مدرسه می‌روند یا دانشجویان به دانشگاه و بعضی دیگر که عمدتا اکشن‌های بفروش هستند، آثار اکران تابستانی را تشکیل می‌دهند. از آنجا که تعداد تولیدات سینمای ایران حداقل ۲۵ درصد بالاتر از ظرفیت اکران سالانه ما است، از چند سال پیش به این‌سو، قرار شد برای آثاری که در فستیوال فجر حضور داشتند یکسری اولویت‌هایی در اکران لحاظ شود و حالا چند سالی است که بخشی از اکران نوروزی متشکل از فیلم‌هایی است که در فجر به موفقیتی دست یافته‌اند و بخش دیگر آثاری هستند که مستقیما سراغ گیشه آمده‌اند و اولویت‌هایشان تجاری است. سال گذشته چه آثار بفروش اکران نوروزی و چه فیلم‌های دیگر همگی از میان تولیداتی که در فجر حضور داشتند انتخاب شدند اما با وجود اینکه در جشنواره فجر امسال تعدادی از فیلم‌های کاملا تجاری هم شرکت کرده بودند، سهم بفروش‌های اکران نوروزی به رقبای همان آثار رسید که مستقیما سراغ گیشه آمده بودند. بقیه فیلم‌هایی که به اکران نوروزی رسیده‌اند، نام‌هایی آشنا برای مخاطبان جشنواره فجر هستند که در مناسب بودن بعضی از آنها برای نمایش در ایام عید می‌توان تردیدهایی داشت. به عنوان مثال «رها» که یک فیلم تلخ اجتماعی است و بازیگر محبوبی مثل شهاب حسینی را در میان عواملش دارد، اگرچه می‌تواند هواداران زیادی داشته باشد اما معلوم نیست ایام نوروز زمان مناسبی برای نمایش آن باشد. یکی از اتفاقات خاصی که در اکران نوروز 1404 رخ داده، همزمانی آن با ایام ماه مبارک رمضان است که آن هم از فصل‌های کم‌رونق اکران به‌حساب می‌آید و هنوز ظرفیتش چنانکه چند سال پیش ظرفیت اکران نوروزی فعال شد، به فعلیت نرسیده است. البته این مساله سال گذشته هم دامنگیر سینمای ایران بود اما صدمه‌ای اساسی به فروش فیلم‌ها وارد نکرد. در چنین شرایطی فیلمی مثل «موسی کلیم‌الله» هم به صف اکران نوروزی پیوسته که نه کمدی است، نه اجتماعی. چنین اتفاقی که یک فیلم تاریخی بزرگ در ایران اکران شود، تقریبا در هر دهه یک یا ۲ بار رخ می‌دهد و قالب‌های از پیش تعیین‌شده‌ای برای آن وجود ندارد. در نوروز ۱۴۰۱ «موقعیت مهدی» تا قبل از اینکه فیلم «لامینور» داریوش مهرجویی از چرخه اکران آن فصل خارج شود و یک کمدی جایش را بگیرد، صدرنشین فروش گیشه‌ها بود اما از آنجا که اولویت سیاستگذاران اجرایی حوزه فرهنگ، تغییر الگوی مصرف مخاطبان سینما و توجه به ژانرهایی غیر از کمدی نبود، به راحتی چنین موقعیتی از دست رفت. امسال هم می‌شد نمایش کمدی‌ها را لااقل به بعد از ماه رمضان موکول کنند تا طلسم انحصار بازار از دست کمدی‌ها خارج شود که این اتفاق نیفتاد. البته «موسی کلیم‌الله» همچنان اثری است که می‌تواند فروش خوبی در گیشه داشته باشد و فیلمی است که برخلاف بسیاری از کمدی‌های تجاری، در خاطره مخاطبانش می‌ماند. نگاهی به ترکیب اکران نوروزی امسال نشان می‌دهد سیاست‌گذاران جدید حوزه فرهنگ هنوز به طور جدی برای مهندسی اکران دست به کار نشده‌اند؛ چه اینکه غالب محصولات تولید شده‌ای که آماده نمایش هستند، حاصل سیاست‌گذاری مدیران دوره قبل به ‌حساب می‌آیند. به نظر می‌رسد بخش قابل توجهی از سینماگران ایرانی میل به برون‌رفت از وضعی دارند که در آن هیچ اثری به جز نوع بخصوصی از کمدی‌ها با تعدادی چهره تکراری که از فیلمی به فیلم دیگر می‌روند، نمی‌تواند به فروش قابل توجهی دست پیدا کند. می‌توان احتمال داد که مدیران جدید فرهنگی تا حدودی با این موج نارضایتی همراه شوند اما نقداً در نوروز 1404، باد همان‌گونه می‌وزد که قبلا می‌وزید و شاخه‌ها هم همان‌طور می‌جنبند که قبلا می‌جنبیدند. *** بامبولک آرش معیریان آرش معیریان، کارگردان و تدوینگر ۵۳ ساله‌ سینمای ایران که تا قبل از «بامبولک» ۱۷ فیلم سینمایی را کارگردانی کرده و در ۲۱ اثر به عنوان تدوینگر حضور داشت، کار کارگردانی را با فیلم «کما» در سال ۱۳۸۲ آغاز کرد که یکی از تولیدات پویا فیلم به تهیه‌کنندگی عبدالله علیخانی و محمدحسین فرحبخش است. به عبارتی این فیلمساز با وجود فراز و نشیب‌های متعددی که به لحاظ موفقیت یا عدم موفقیت آثارش در سینمای ایران داشته، همیشه جزو کارگردان‌هایی به حساب می‌آمده که به طور مطلق در فضای تجاری فعالیت می‌کردند. در این میان دهمین فیلم این فیلمساز به نام «فیتیله و ماه‌پیشونی» که سال ۱۳۹۰ ساخته شد، اثری متعلق به مخاطبان کودک و نوجوان بود و محمد مسلمی، حمید گلی و علی فروتن معروف به عموهای فیتیله‌ای به همراه هنرمندان دیگری مثل نیوشا ضیغمی، سیروس گرجستانی و چنگیز جلیلوند در آن بازی کرده بودند. حالا پس از حدود ۱۳ سال، آرش معیریان مجدداً با فیلمی در ژانر کودک و نوجوان به اکران سینمای ایران بازگشته است؛ اثری که پیش از این در سی‌وششمین جشنواره بین‌المللی فیلم‌های کودک و نوجوان اصفهان به نمایش درآمد و یک کار موزیکال بود. این فیلم که ابتدا قرار بود با عنوان «بامبالا۲» نمایش داده شود، دنباله‌ای است بر فیلم کودک بامبالا که سال ۹۹ به کارگردانی سیدجمال سیدحاتمی اکران آنلاین شد. بامبالا داستان خواهر و برادری به نام حنا و امیرعلی بود که از عروسکی به نام بامبالا کمک می‌گرفتند تا پدر و مادر خود را آشتی دهند. بامبالا عروسکی است که به همه بچه‌ها کمک می‌کند تا به آرزوهای خود برسند. در قسمتی از فیلم، همه بزرگسالان شهر به دست او تبدیل به مجسمه می‌شوند تا بچه‌ها با خوشحالی و فارغ از امر و نهی آنها هر کاری که دوست دارند را انجام دهند. حالا «بامبولک» در همان فضا داستانی دیگر را روایت می‌کند و این‌ بار دختر 7 ‌ساله‌ای به نام نعنا، درخواست داشتن برادر یا خواهری را دارد. امیرحسین رستمی، شهره سلطانی، مهرداد ضیایی، نیلوفر شهیدی، دانیال نوروش، حسین شهبازی و ماهتیسا پسندیده از بازیگران این فیلم هستند. *** دایناسور مسعود اطیابی نام مسعود اطیابی را چند سالی است که هر کس در فضای سینمای ایران پرسه‌ای‌ زده باشد، حتما شنیده است. مرد بفروش ۶ سال اخیر سینمای ایران پس از تولید چند اثر با محتواهای مرتبط با موضوعات مذهبی، مقاومت و سیاسی، ناگهان به سمت سینمای تجاری گردش کرد و از آن روز به بعد بود که نامش بر سر زبان‌ها افتاد. اطیابی در سال ۱۳۹۷ فیلم پرفروش تگزاس را ساخت که در سال‌های بعد با دنباله‌اش تگزاس ۲ (۱۳۹۸) و نیز دینامیت (۱۴۰۰)، انفرادی (۱۴۰۱)، بخارست (۱۴۰۱)، هتل (۱۴۰۲) و تگزاس۳ (۱۴۰۳) ادامه پیدا کرد. این فیلم‌ها او را به یکی از موفق‌ترین فیلمسازان تجاری ایران تبدیل کرد. هتل با ۲۷۷ میلیارد تومان فروش، پس از فسیل به دومین فیلم پرفروش تاریخ سینمای ایران تبدیل شد. دی‌ماه امسال بود که اطیابی از آماده شدن فیلم «دایناسور»، آخرین اثر سینمایی خود که فیلمبرداری‌اش از مرداد امسال آغاز شده بود، خبر داد؛ با این‌حال همان‌طور که انتظار می‌رفت، خبری از این فیلم در جشنواره فجر چهل‌وسوم نبود. نگارش فیلمنامه «دایناسور» به عهده امیر برادران بوده که جزو نویسندگان مجموعه‌های تلویزیونی متعددی مثل «مسافران» و «ساختمان پزشکان» و سریال‌های نمایش خانگی مثل «هیولا»، «دراکولا» و «قهوه پدری» است. برادران در سینما هم ۳ فیلمنامه «بیگانه»، «هزارپا» و «هتل» را نگارش کرده است. تهیه‌کننده کار هم محمد شایسته، برادر کوچک‌تر ۲ تهیه‌کننده نامدار سینمای ایران یعنی مرتضی و مصطفی شایسته است که پیش از این در فیلم بسیار پرفروش «هتل» با اطیابی همکاری کرده و قبل از آن هم کمدی‌های دیگری مثل «۵۰ کیلو آلبالو» و «قانون مورفی» را ساخته است. پژمان جمشیدی، امیر جعفری، یوسف تیموری، امیر توسلی، سوسن پرور، سها نیاستی، حامد وکیلی، رضا ناجی و نگار فروزنده از جمله بازیگران فیلم کمدی دایناسور هستند. *** عینک قرمز حسین مهکام یکی از نام‌های نسبتا آشنای سینمای ایران که حضورش به عنوان کارگردان یک کمدی بفروش گیشه‌ای عجیب به نظر می‌رسد، حسین مهکام است. مهکام که غیر از چند کارگردانی، نویسنده فیلمنامه تعدادی از آثار قابل توجه سینمای ایران و فارغ‌التحصیل رشته فلسفه و کلام و همین‌طور رشته تئاتر است، کار حرفه‌ای‌اش در سینما را با بازنویسی فیلمنامه «بیست» به کارگردانی عبدالرضا کاهانی شروع کرد. او پس از آن در فیلم‌هایی مثل «آدم» و «هیچ» هم با کاهانی همکاری کرد و در آثار دیگری مثل «گهواره‌ای برای مادر»، «برف» «چهارشنبه ۱۹ اردیبهشت‌ماه» و «پدر آن دیگری» به عنوان نویسنده حضور داشته است. او از سال ۹۲ با فیلم «آزادی مشروط» تجربه کارگردانی را هم از سر گذراند و پس از آن «آندرانیک» و «بی‌حسی موضعی» را جلوی دوربین برد. حالا اما «عینک قرمز» فیلم دیگری از این نویسنده و کارگردان است که با فضای غالب کارهای او تفاوتی بنیادین دارد. عموما حرکت فیلمسازان غیرکمدی به سمت تولید کمدی‌های بفروش را نشانه‌ای از وضع نابسامان سینمای ایران ارزیابی می‌کنند که در بسیاری از موارد چنین تحلیلی درست است اما درباره بعضی فیلمسازان دیگر می‌شود این قضیه را یک امر شخصی تلقی کرد که به میزان موفقیت آن فرد در سینمای جدی برمی‌گردد. حسین مهکام در هیچ‌یک از کارهایی که به تنهایی نوشته یا کارگردانی کرده، چندان نتوانسته موفق باشد و نام او بیشتر به خاطر قرار گرفتن در کنار نام کارگردان‌های مطرح دیگر به میان آمده است. در چنین موقعیتی، طبیعی است که از جایی به بعد یک فیلمساز به سمت کارهای دیگر برود که لااقل از لحاظ مالی بتواند بهره‌ای برده باشد. تهیه‌‌کنندگی این فیلم بر عهده مرتضی شایسته بوده که برادر کوچک‌ترش محمد، کمدی دیگری در اکران نوروزی امسال دارد. غیر از حامد بهداد که ایفاگر نقش اصلی این فیلم است، بازیگران دیگری مثل رضا ناجی، الناز حبیبی و هادی کاظمی هم در «عینک قرمز» بازی کرده‌اند. *** کوکتل مولوتوف حسین امیری‌دوماری نام پدرام پورامیری و حسین امیری‌دوماری تا حدودی برای اهالی سینمای ایران آشناست. از میان آثار به نمایش درآمده در سال گذشته، «یادگار جنوب» که بعد از «جاندار»، دومین فیلم بلند سینمایی از این ۲ فیلمساز است، اثری است که پیش از آن توانست در فجر چهل‌ویکم نامزد ۹ سیمرغ از جمله بهترین فیلم و بهترین فیلمنامه شود، هر چند در نهایت برای ۲ رشته‌ «طراحی لباس» و «صداگذاری و صدا‌برداری» برنده جایزه شد و پژمان جمشیدی هم به عنوان بهترین بازیگر نقش مکمل مرد دیپلم افتخار گرفت. این ۲ نفر قبلا در فیلم کوتاه هم همکار بودند و فیلمنامه‌های «شنای پروانه» و سریال «یاغی» را کنار محمد کارت نوشته بودند. تمام داستان‌هایی که این ۲ نفر چه در فیلم کوتاه، چه برای کارگردانی خودشان در سینمای بلند و چه برای محمد کارت نوشته بودند، همگی در یک فضای بویژه شهری می‌گذشت که متعلق به طبقه‌ فرودست بود و فرم رئالیستی داشت اما «یادگار جنوب» تجربه کاملا متفاوتی برای آنها به‌حساب می‌آمد. بعد از یادگار جنوب، این ۲ فیلمساز مسیر کاملا جدیدی را در سینما آغاز کردند که نخستین مرحله‌اش جدا شدن از همدیگر و کارگردانی جداگانه ۲ فیلم سینمایی بود. تجربه دوم آنها ورود به فضای کمدی‌های بفروش بود که درباره پدرام پورامیری با «صدام» رقم خورد؛ فیلمی که در جشنواره فجر از آن رونمایی شد و درباره حسین امیری‌دوماری «کوکتل مولوتوف»، فیلمی که آن هم سرکی به فضای تاریخ معاصر کشیده است. امین حیایی، پژمان جمشیدی، احمد مهرانفر، ستاره پسیانی، یکتا ناصر، سیاوش چراغی‌پور، کمند امیرسلیمانی، سعید امیرسلیمانی و علی مشهدی از بازیگران این فیلم هستند و محمد کمالی‌پور تهیه‌کنندگی آن را بر عهده داشته است. *** رها حسام فرهمند رها یک فیلم اجتماعی است درباره مرد ۵۵ ساله‌ای به نام توحید که به عنوان راننده مترو، همراه همسر و ۲ فرزندش زندگی متوسطی دارد اما یک روز اتفاقی جلوی چشمش می‌افتد که ظاهرا به خود او ربطی ندارد اما با روح و روانش کاری می‌کند که مسیر زندگی‌اش را تغییر می‌دهد. یک دختر جوان جلوی قطار توحید خودکشی می‌کند و اوضاع روحی او را طوری به هم می‌زند که از کارش کناره‌گیری می‌کند و زندگی شخصی‌اش با فقر و افسردگی فراوان توأم می‌شود. این نخستین فیلم حسام فرهمند است که فیلمنامه‌اش را خودش به همراه محمدعلی حسینی نوشته و سعید خانی به عنوان سومین همکاری‌اش با فیلم‌اولی‌ها، تهیه‌کننده کار شده است. یک نکته جالب درباره این فیلم حضور مرضیه برومند به عنوان مشاور پروژه است. تصویری که عموما از خانم برومند در ذهن همه وجود دارد، مربوط به سینمای کودک می‌شود اما این فیلم کاملا اجتماعی است. شهاب حسینی، غزل شاکری، ضحا اسماعیلی و آرمان میرزایی از جمله بازیگران این فیلم هستند. «رها» از آثار محبوب چهل‌وسومین جشنواره فیلم فجر بود که در میان ۷ اثر منتخب تماشاگران هم قرار گرفت و فیلمنامه آن به لحاظ تکنیکی یکی از کارهای قابل توجه این فستیوال شلوغ به‌حساب می‌آمد اما درونمایه داستانی آن به‌شدت تلخ است و ممکن است اکران آن در ایام نوروز با ذائقه مخاطبان همخوان نباشد و ارزش‌های فیلم را هدر بدهد. *** موسی کلیم‌الله ابراهیم حاتمی‌کیا به نظر می‌رسد نه پروژه موسی کلیم‌الله نیاز به معرفی داشته باشد، نه کارگردان آن ابراهیم حاتمی‌کیا که یکی از شناخته‌شده‌ترین فیلمسازان ایرانی و حتی علت علاقه‌مندی بسیاری از فعالان سینمایی امروز به هنر سینماست. موسی کلیم‌الله نسخه‌ای سینمایی از فصل اول یک سریال ۵ فصلی درباره زندگی یکی از پیامبران اولوالعزم است که صداوسیما آن را به عنوان یکی از پروژه‌های بزرگ خود در دستور کار قرار داده است. در این فیلم برای نخستین بار از تکنولوژی‌هایی استفاده شد که در نهایت ۵ سال است در سینمای آمریکا به کار گرفته شده‌اند و هنوز غیر از ایران و آمریکا هیچ کشوری از آنها استفاده نکرده است. تکنولوژی‌هایی که دکور مجازی ۳۶۰ درجه درست می‌کنند و اگر استفاده از آنها در ایران رایج و راحت و فراگیر شود، می‌توان به جرات گفت تحول بزرگی در ساخت آثار تاریخی اکشن و حتی سایر انواع روایت‌های سینمایی انجام می‌شود. از این فیلم در جشنواره فجر استقبال بی‌نظیری شد و نخستین اثری بود که فروش تمام بلیت‌های آن به پایان رسید. بازی بسیاری از هنرپیشه‌های این فیلم هم مثل مریلا زارعی، فرهاد آییش و حتی شکیب شجره که احتمال حضور او در قسمت‌های بعدی کمتر است، بسیار به چشم آمد و هواداران زیادی پیدا کرد. به عبارتی به رغم اینکه مردم می‌دانستند قرار است در آینده نسخه سریالی این فیلم سینمایی را به طور مجانی در منازل‌شان تماشا کنند، این چیزها مانع اشتیاق آنها برای تماشای این فیلم در جشنواره فجر نشد. همین موارد امیدواری‌ها به فروش مناسب موسی کلیم‌الله در گیشه را بیشتر می‌کند. تهیه‌کننده این فیلم سیدمحمود رضوی است و تولید آن در مرکز سیمافیلم انجام شده است. *** پسر دلفینی ۲ محمد خیراندیش پرفروش‌ترین فیلم سینمای ایران تا به حال انیمیشن پسر دلفینی بوده است که از رهگذر اکران‌های خارجی، بویژه در کشور روسیه، توانست به این توفیق دست یابد. ماجرای سری اول پسر دلفینی این بود که پس از انفجار و سقوط یک هواپیما در دریا، دلفینی به نام سفید و مادرش یک نوزاد انسان را نجات داده و بزرگ می‌کردند. پسر دلفینی که زندگی آرامی در زیر امواج داشت، پس از آنکه متوجه ‌شد انسان است، تصمیم گرفت برای پیدا کردن مادر واقعی‌اش به خشکی سفر کند. حالا در سری دوم این انیمیشن، این بار پسر دلفینی به چهره‌ای محبوب و قهرمانانه در نگاه موجودات دریایی و مردم جزیره تبدیل شده است اما در زندگی‌اش احساس تنهایی می‌کند، زیرا همه از او انتظار دارند یک قهرمان باشد. حسادت خواجه ماجد که تمام دارایی‌های خود را به کاپیتان مروارید باخته، باعث می‌شود آماده نبرد با آنها شود. او به طور اتفاقی با یک نهنگ خشمگین در دریا روبه‌رو می‌شود و تمام تلاش خود را می‌کند تا پسر دلفینی را شکست دهد. دنیایی سحرانگیز زیر دریا برای بسیاری از کودکان و نوجوانان جذاب و تماشایی است که همین موضوع یکی از عوامل موفقیت پسر دلفینی بوده است. علاوه بر آن همراه و همبازی شدن دختر ناشنوا در پسر دلفینی ۲ با قهرمان، یکی از آموزه‌های بجا و درست این اثر جهت درک معلولیت و احترام گذاشتن به آن است و در سری اول فیلم هم مسائل اخلاقی به درستی رعایت می‌شدند. پسر دلفینی نخستین انیمیشن ایرانی است که به امید موفقیت در گیشه توانسته به نسخه دوم برسد. این فیلم در جشنواره فجر هم به عنوان فیلم منتخب تماشاگران در بخش انیمیشن معرفی شد و سیمرغ گرفت و غیر از فروش داخلی، روی فروش خارجی آن هم می‌توان حساب ویژه‌ای باز کرد. مثل سری اول فیلم، محمد خیراندیش کارگردان کار است و محمدامین همدانی که خود هم قبلا در حوزه انیمیشن کارگردانی کرده، تهیه‌کنندگی پروژه را بر عهده دارد. *** پیشمرگ علی غفاری علی غفاری که ۵۷ ساله است، در جمع جوان‌های امسال جشنواره به عنوان یک کارگردان پیشکسوت به حساب می‌آمد. او سال ۶۶ برای شهریار بحرانی در فیلم «هراس» بازی کرده بود و سال ۷۴ هم در «لیلی با من است» جلوی دوربین کمال تبریزی، یکی از داوران این دوره فجر رفت؛ هرچند اثری که ساخت در هیچ رشته‌ای از جانب هیات داوران برنده جایزه نشد و در نهایت سیمرغ بهترین فیلم از نگاه تماشاگران را به خانه برد. غفاری به عنوان کارگردان بارها به فجر آمده و از موفق‌ترین حضورهایش می‌توان به «استرداد» اشاره کرد که سال ۹۱ برنده جایزه بهترین فیلم شد یا «تک‌تیرانداز» که سال 1399، 2 سیمرغ بلورین دریافت کرد. این بار علی غفاری با فیلم «پیشمرگ» به جشنواره آمد؛ کاری درباره شهید سعید قهاری. ماجرا به غرب کشور و جبهه کردستان ارتباط پیدا می‌کند و از زندگی سعید قهاری که در درگیری با گروهک پژاک شهید شد، یک مقطع فاتحانه به نمایش درآمده است. مهدی نصرتی نقش شهید سعید قهاری را بازی کرده و الناز ملک، ساناز سعیدی و حسام منظور از بازیگران دیگر کار هستند. زینال خیری به عنوان تهیه‌کننده این فیلم فعالیت دارد و بنیاد فرهنگی روایت فتح و انجمن سینمای انقلاب و دفاع‌مقدس تولیدکنندگان فیلم هستند. پیشمرگ یک اکشن پرهیجان است که در بعضی فرازهایش یادآور بعضی فیلم‌های اکشن پرفروش و پرطرفدار دهه‌های ۶۰ و ۷۰ با بازی جمشید هاشم‌پور می‌شود. موفقیت یا عدم موفقیت این فیلم در گیشه می‌تواند مسیر پیش روی سینمای ایران برای ساخت آثار اکشن را تا حدود زیادی جهت بدهد. البته هنوز مشخص نیست اکران چنین فیلمی در نوروز به نفع آن بوده یا به ضررش.