به گزارش گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری دانشجو، روز نیمه شعبان سال ۱۴۰۳ یا ۲۰۲۵ میلادی در حالی به پایان میرسد که تصاویر و شنیدههای آخرالزمانی بیشتر از همیشه در حال تعبیر شدن هستند و جهانیان نیاز به مقاومت و انتظار برای یک فرج بزرگ در عدالت، آزادی و به دست آوردن کرامت بشری را بیشتر از هر روزگار دیگری احساس میکنند.
همه چیز آماده اتفاق از جنس یک انفجار بزرگ برای رهایی و رسیدن نوع بشر به عدالتی بی مثال است تا از پس پرده هایی از صحنه های بی مثال جهان را در بر بگیرد. اما این تصاویر و شیندهها چرا در حال تعبیر شدن هستند؟ آیا اینها اوهام و خیال است که بشر را فرا گرفته؟ یا واقعیتی که در گذرگاه قرنی که نامش را خیلیها قرن آخر و دوران آخرالزمان نامیدهاند به حقیقت قابل تعبیر است؟
تعابیر مشترکی که جهان شمول است و همه آن را حس میکنند و آنها چیست؟ در حالی همه نگاه ها به سرزمین فلسطین و مشخصا «بیت المقدس»، قدس یا همان ارض موعود است که امر قدسی و مقدس در اشتراک جهانی آنجا شکل گرفته، آنجا که همه ادیان ابراهیمی به خصوص مسلمانان، مسیحیان و یهودیان بر قدسی و مقدس بودنش اشتراک دارند و حالا تبدیل به هسته اصلی جنس انتظار برای ظهور یعنی مقاومت مقدس شده است.
مفهوم بازگشت از ریشه واژه «موعود» محل وعده داده شده امروز برای همه واژه ای قابل تعبیر و ادراک است. واژ ای با نماد «کلید» برای بازگشایی رموزی که تنها راهگشای بشریت در بقای نسل و رسیدن به مفاهیم متعالی تمدنی و الهی که تا امروز به آن رسیده است. بشر این روزها و از پس نسل کشی و جنایات بی کران به خصوص در نوار «غزه» آنقدر مضطر است که فقط صدا میزند: یا مهدی (عج) یا مسیح (ع) زودتر بیا!
بخشی از متن شعر محمد رضا آقاسی:
بیا مهدی ولی با ذوالفقارت
که گردن ها بود در انتظارت
ولی ظاهر و باطن کجایی؟
نقاب از چهره خود کی می گشایی؟
بیا موعود هنگام قیام است
جهان مجروح یک جو التیام است
زمان لبریز شوق و انتظار است
زمین بر رجعتت امیدوار است
بیا امشب شب قدر است ما را
علمدار تو در صدر است ما را
قسم در انشقاق فرق منشق
زمین خالی مباد از حجت حق
خمینی حجت حق در زمین بود
امین دین ختم المرسلین بود
خمینی رفت فرزندش علی هست
خدا را شکر بر امت ولی هست